eitaa logo
شهدای هویزه
6.4هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
44 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 بسیجی شهید حسین زارعی ▫️ تولد: 5 آذر 1332 - روستای رامیشان شهرستان کبودرآهنگ ▫️ نام پدر: معراج علی ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل خاکسپاری: گلزار شهدای روستای رامیشان (استان همدان) ▫️ محل یادبود: هویزه- ردیف سوم- قبر دهم 🔹 روایت عاشقی: بعد عملیات هویزه، یکی از دوست های حسین آمد دَم در خانه. قرآنش را آورده بود. گفت: نمی دانم حسین چه شد؟ وقتی محاصره شدیم، هر چه گفتم بیا برگردیم، زیر بار نرفت. گفت:«تو می خواهی، برو. من می مونم.» اول قرآنش برگشت؛ بعد خودش. 👤 راوی: برادر شهید زارعی 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 بسیجی شهید اسماعیل حاجی کوهمدانی ▫️ تاریخ تولد: 18 دی 1336 ▫️ نام پدر: عباس ▫️ شهرستان: اهواز ▫️ تحصیلات: دیپلم حسابداری ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف اول- قبر سوم 🔹 روایت عاشقی: * بعثی ها که سوسنگرد را اشغال کردند، اسماعیل شد عضو یکی از گروه های پارتیزانی. کارشان شبیخون به عراقی ها بود. عملیات هویزه که پیش آمد، قرار شد هر گروه سهمیه ای داشته باشد. اسماعیل نگران بود انتخاب نشود. لب کرخه به هر کس می رسید می گفت:«شما قدیمیا هوای ما جوونا رو داشته باشید.» می ترسید جا بماند. جا نماند. مسلخ عشق، انتخابش کرده بود. 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانش آموز شهید امین (صادق) سلطانی ▫️ تولد :23 اردیبهشت 1342 ▫️ نام پدر : محمد ▫️ شهرستان : اهواز ▫️ تحصیلات: دانش آموز سال اول دبیرستان ( ایشان با اوج گیری انقلاب، ادامه تحصیل را رها می کند و وارد فعالیت های مبارزاتی می گردد.) ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف اول- قبر چهاردهم 🔹 روایت عاشقی: توی سوسنگرد، کمبود نیرو بود. از طرف لشکر 92 زرهی اهواز رفت آنجا عضو یک گروه چریکی شد. توی شبیخون های شبانه شرکت می کرد. زمزمه های عملیات نصر (هویزه) که پیش آمد، خودش را آماده کرد. گفته بودند با این عملیات، کار عراقی ها را یکسره می کنیم و جنگ تمام می شود. امین که برای عملیات انتخاب شد، یک شب رفتم پیش اش. کف دست راستش را جلو آورد و گفت:«فکر نکنی جنگ تمام شد، برمی گردیم خانه، نه؛ کار ما تمام نمی شود. باید دست به کار شویم و خرابه ها را آباد کنیم.» نه جنگ تمام شد؛ نه امین برگشت خانه. هنوز هم همانجا مانده است. 👤 راوی: علی اصغر خدابخشی (همرزم شهدای هویزه) 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانش آموزشهید سعید جلالی پور ▫️ تولد : اول شهریور 1342 ▫️ فرزند: ابوالقاسم ▫️ شهرستان: اهواز ▫️ تحصیلات : دانش آموز سال چهارم دبیرستان- رشته ریاضی فیزیک ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف اول- قبر ششم 🔹 روایت عاشقی: اولین تابستان بعد از انقلاب، همراه بر و بچه های جهاد سازندگی می رفت درو زمین های مردم. با همان امکانات کم توی روزهای گرم و طولانی خوزستان، وسط صحرا روزه می گرفت و کار می کرد. خانه هم که می آمد، کم غذا می خورد؛ کم می خندید؛ کم حرف می زد. بیشتر سرش توی کتاب های شهید مطهری بود. با این حال، کم نمی آورد. پر انرژی بود. 👤 راوی: خانواده شهید جلالی پور 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانش آموزشهید عبدالامیر احتشام زاده ▫️ تولد: اول فروردین 1342 ▫️ نام پدر : عبدالحسین ▫️ شهرستان: اهواز ▫️ تحصیلات: سال چهارم دبیرستان- رشته تجربی ▫️ شهادت: 16 دی 1359– کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف پنجم- قبر چهارم 🔹 روایت عاشقی: جنگ که شد، رفت تهران، آموزش. بعد هم که آمد یک راست رفت مسجد علم الهدی. پاتوقش آنجا بود. مشوقش بودم. دلم می خواست توی جبهه باشد. از خدام بود برود. بعضی ها نمی گذاشتند بچه هایشان بروند. من اما تشویقش می کردم. 🎤 راوی: مادر شهید احتشام زاده 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📷 حضور مادر والامقام دانش آموز شهید کربلای هویزه در زیارتگاه فرزند شهیدش 🔹 روایت عاشقی: عملیات که می شد اگر کسی از پسرهام جبهه نبود، دلم آشوب می شد. می خواست بترکد. فامیل ها نگران بودند. می گفتند اجازه نده بچه ات برود جبهه! ولی من خودم یواشکی وسایلش را آماده می کردم می گفتم برو. اگر می گذاشتند خودم هم می رفتم. 👤 راوی: مادر شهید امین سلطانی 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه 🌷شادی روح امام و شهدا، صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانش آموزشهید علی اکبر ( علیرضا ) رکابساز ▫️ تولد: 10 آبان 1340 ▫️ نام پدر: رجبعلی ▫️ شهرستان : دزفول ▫️ تحصیلات: دانش آموز سال آخر هنرستان فنی- رشته برق ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف اول- قبر چهارم 🔹 روایت عاشقی: پاتوق مان مسجد نجفیه بود. آن شب هم آنجا بود؛ مثل همیشه. تا دیدمش، جا خوردم. پقی زدم زیر گریه. گفتم علیرضا تو شهید نشدی؟ گفت: «من همیشه میام مسجد. همه تونو می بینم. حالتونو می پرسم...» اشک جلوی دیدم را گرفت. دوباره که چشمم را باز کردم، بالشم خیس شده بود. 👤 راوی: یکی از دوستان شهید رکابساز 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانش آموزشهید غفار درویشی ▫️ تولد:30 مهر 1342 ▫️ نام پدر : حبیب الله ▫️ شهرستان : اهواز ▫️ تحصیلات : دانش آموز سال آخر دبیرستان- رشته ریاضی ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف سوم- قبر سیزدهم 🔹 روایت عاشقی: گفتم مادر دیگه باید ازدواج کنی. می خوام برات زن بگیرم. گفت: «چشم براه من نباش. عمر من به زندگی مشترک قد نمی ده.» نه اینکه بچه ام نخواهد ازدواج کند. می دانست پا توی چه راهی گذاشته. شاید خبر داشت برگشتنی نیست... 👤 راوی: مادر شهید درویشی 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 دانش آموزشهید محمد جعفر روزبهانی ▫️ تولد: 23 اردیبهشت 1343 ▫️ نام پدر: جواد ▫️ شهرستان: ری ▫️ تحصیلات: دانش آموز سال دوم دبیرستان – رشته تجربی ▫️ شهادت: 16 دی 1359- کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: ردیف دوم- قبر نُهم 🔹 روایت عاشقی: مهربان بود و غیور ؛ وای که می دید کسی مزاحم نوامیس مردم شده؛ بیچاره اش می کرد تا دیگر از این غلط ها نکند. ساده لباس می پوشید و شرط مهمانی رفتنش هم این بود که فقط یک جور غذا سر سفره باشد. می گفت:« باید همدرد کسانی باشیم که ندارند؛ باید مانند آنها باشیم.» 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ شهیدی که نمی خواست در محضر امام زمان (عج) رفوزه شود!... 🌷 جهادگر شهید عباسعلی حبیبی 🔹 روایت عاشقی: توی دوران دانشجویی، همه ش دور کارهای سیاسی بود. رئیس دانشسرا از دستش به تنگ آمده بود. مجبور شد اتمالم حجت بکند:« یا سرت به کار خودت باشد یا اخراجت می کنم.» حسنعلی اما خیلی خونسرد و بی خیال گفته بود:« هر کاری دوست دارید بکنید. خدا کند از محضر امام زمان (عج) رفوزه و اخراج نشویم.» 👤 راوی: برادر شهید حبیبی 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه 🌷تعجیل در فرج امام زمان (عج) صلوات * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🔹دانشجوی شهید هویزه که لباس نو نمی پوشید!! 🔺 نزدیکی های عید نوروز برایش پارچه خریدم بدهد خیاط بدوزد. ندوخت!... گفت:«عید روزی است که مستضعف در جهان نباشد. عید روزی است که بی بضاعت و مستمندی نباشد.» اصلا لباس نو نمی پوشید. 👤 راوی: مادر شهید مهدوی 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🔺 شرط شهید خوشنویسان برای پوشیدن لباس عید 🔹 شب عید، حسابی نونوارش کردم. کُلی لباس نو برایش گرفتم، اما لباس ها را تن اش ندیدم! به مادرش گفتم چرا نمی پوشد؟ گفت پایش را کرده توی یک کفش که آقاجون برای بچه های مدرسه که وضعشون خوب نیست هم لباس بگیرد تا بپوشم. 👤 راوی: پدر شهید خوشنویسان 📕 منبع: کتاب آیه های سرخ هویزه * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh