eitaa logo
شهدای هویزه
4.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
690 ویدیو
30 فایل
http://eitaa.com/joinchat/2875523072C71b2b4b72a 🌷 محفلی برای معرفی و زنده نگه داشتن یاد و نام شبیه ترین شهدا به شهدای کربلا در ایران... 🌍 خوزستان_ هویزه 🔰 کانال‌رسمی‌یادمان‌شهدای مظلوم کربلای هویزه؛ اولین یادمان دفاع مقدس ⬅️ ارتباط با ادمین: @h_media
مشاهده در ایتا
دانلود
📅 | 🔰 تشكیل بسیج مستضعفین به‌فرمان امام خمینی (ره) و روز بسیج (۱۳۵۸) 🔻 تا شما جوانان بیدار و سایر قشرهاى ملت بزرگ با این شور و شعور درصحنه حاضرید به كشور و جمهورى اسلامى آسیبى نخواهد رسید. ✍🏻 بخشی از اولین پیام امام روح‌الله به مناسبت هفته بسیج * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐 | ♣️ دسته گل ها شدن قربون فاطمه (س) این شبا مهمونن؛ مهمون فاطمه (س) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔹 گر نکُنی بر دل من رحمتی وای دلم، وای دلم، وا دلم... * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀 | ✍️ گاهی احساس می‌کردم که فاطمه اصلا دل ندارد. وقتی می‌دیدم به هیچ چیز دل نمی‌بندد، با هیچ تعلقی زمین‌گیر نمی‌شود، هیچ جاذبه‌ای او را مشغول نمی‌کند؛ یقین می‌کردم که او جسم ندارد، متعلق به این‌جا نیست... روحِ محض است، جانِ خالص است. گاهی احساس می‌کردم که فاطمه دلی دارد که هیچ مردی ندارد.. استوار چون کوه، با صلابت چون صخره، تزلزل‌ناپذیر چون ستون‌های محکم و نامرئی آسمان... یکّه و تنها در مقابل یک حکومت ایستاد و دلش از جا تکان نخورد. من مأمور به سکوت بودم و حرف‌های دلِ مرا هم او می‌زد. گاهی احساس می‌کردم فاطمه دلی از گلبرگ دارد، نرم تر از حریر، شفاف تر ازبلور... و حیرت می‌کردم که یک دل چقدر می‌تواند نازک باشد، چقدر یک انسان می‌تواند مهربان باشد. غریب بود خدایا، فاطمه غریب بود... من گاهی از دلِ او، راه به عطوفتِ تو می‌بردم. 📗 کشتی پهلوگرفته * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
✍️ یک شهید؛ یک خاطره... 🌷 پاسدار شهید ▫️ تولد: 5/ 3/ 1341- شوشتر ▫️ نام پدر: غلامرضا ▫️ شهادت: 16 دی 1359 – کربلای هویزه ▫️ محل آرامگاه: زیارتگاه شهدای هویزه- ردیف دوم- قبر یازدهم 🔹 روایت عاشقی: مفسر قرآن بود و دائم الوضو. خیلی از شب ها نماز شبش ترک نمی شد. این جوری هاست دیگر. وقتی خوب باشی و به فکر خوبی، «محمود» می شوی. محمود یعنی «پسندیده». پسندیده برای شهادت... وقتی گفتند محمود شهید شده است، خَم به ابرو نیاوردم؛ گفتم خدا را شکر. من هفت تا پسر دارم. اگر تا آخر جنگ، همه شان هم شهید شوند، غمی نیست. مال خدا در راه خدا. خبر دومی را که آوردند، دل و جرأتم بیشتر شد. ته دلم خوشحال بودم. بازهم گفتم خدایا شکرت که چنین پسرانی به من دادی. 👤 راوی: مادر شهید صالح زاده 📕 منبع: کتاب * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
📸 | 🔸 بیش از 4 هزار و 760 دانش آموز، دانشجو و دیگر اقشار از استان های تهران، گیلان، خوزستان، مرکزی، بوشهر و کرمان طی دیروز و امروز زائر کربلای هویزه بودند. * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🔺 کابوس رژیم صهیونیستی * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
🌷 | ✍️ بازخوانی روایت کوتاه سفر دانشمند هسته ای و دفاعی «شهید دکتر فخری زاده» به زیارتگاه شهدای هویزه 🔺 از مسیر علم هم می توان به باغ شهادت رسید 🔹 یکی از روزهای اواخر اردیبهشت 95 بود. به زیارتگاه خبر دادند مهمان ویژه ای در راه است. راهیان نور تمام شده و مزار شهدا، خلوت بود. طولی نکشید که 4 خودرو سواری مشکی رنگ و مشابه به ردیف در پارکینگ زیارتگاه متوقف شدند و چند محافظ لباس شخصی با مسلسل های دستی یوزی، اطراف را چک کردند. برایمان عجیب بود. اسم و رسم مهمانان را که پرسیدیم، گفتند چند نفر از دانشمندان هسته ای به زیارت آمده اند. می دانستیم بیشتر نباید پرسید، اما در دلمان تحسین شان کردیم که بعد از داغِ «» و «» و «» این طور از دُرهای در صدف مان حفاظت می کنند. مهمانان با خوشرویی وارد شدند. حفاظت، سفارش کرده بود از دوربین و عکس و فیلم خبری نباشد و نبود. با طمأنینه، قبور را زیارت کردند و در مسجد زیارتگاه، نماز خواندند. آن روز، توفیق روایت شهدا به من رسید. چهره ای متین، آرام و سر به زیر بین قبور مطهر شهدا ایستاد و شنید. آفتاب اواخر اردیبهشت خوزستان، دانه های عرق را بر صورت و پیشانی سرخ و سفیدش نشانده بود. خجالت کشیدم روایت را طولانی کنم، اما ایشان مشتاق بیشتر شنیدن بود. حرف ها که تمام شد و آماده رفتن شدند، همان طور که دستم را می فشردند، گفتند:«این شهدا و حیات طیبه شان نشان می دهد که از مسیر علم هم می توان به باغ شهادت رسید.» قرار بود ناهار را مهمان یکی از روستاهای نزدیک زیارتگاه باشند. خیلی اصرار کردند همراهشان بروم، تشکر کردم و نرفتم! آن روز نفهمیدیم چه کسی به مهمانی شهدا آمده بود تا فردای شهادت شان که یکی از خادمان زیارتگاه از روی کنجکاوی و بعد هم تماس و پیگیری با برخی از همراهان مطلع آن سفر خبر داد که آن روز به یاد ماندنی اردیبهشتی را در محضر «دانشمند شهید دکتر محسن فخری زاده» بوده ایم و داغ مان دوچندان شد. این است عاقبت آدم های نابی که سفید زندگی کردند و سرخ رفتند؛ پس از گمنامی نباید ترسید که اولین گام برای رسیدن است؛ برای شبیه شدن به شهدا برای رسیدن به باغ شهادت. کاش امثال شهید فخری زاده برایمان دعا کنند که از عاقبت شان جا نمانیم. 👤 راوی: میلاد کریمی (خادم امور پژوهشی شهدای هویزه) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🔺 ماجرای سیرک مصری در اهواز 🎙 راوی: حجت الاسلام دکتر سید حمید علم الهدی (برادر شهید علم الهدی) * کانال شهدای هویزه؛ موثق ترین منبع روایت و اطلاعات حماسه هویزه @shohaday_hoveizeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا