فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌دمعشق
🎥 روایتی از پیشبینی حاج قاسم از زمان شهادت خودش
#سرداردلها
🏴🏴🏴🏴
#ڪانال_شهدا
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود
#قربانےاول_ماه_قمرے
#ﻧﺬﺭﻇﻬﻮﺭﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ(ﻋﺞ )
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و #ﺷﻬﺪا
#ﺟﻬﺖﺭﻓﻊ_ﺑﻼﻭﺑﻴﻤﺎﺭﻱ
🌷🌹🌷🌹
حضـرت رسـول (ص) :
قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این قرض را خـداوند سبحــان ادا مى کند)
🌷🏴🌹🏴🌷
ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، #قربانے و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ #اﻣﺮﻓـﺮﺝ منجے موعــود، در روزاول ماه ربیع الاول (روزجمعه ۱۶ مهرماه) ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋
شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد
👇◾️👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
۶۳۶۲۱۴۱۱۱۸۰۵۹۰۷۱
بانك آينده بــنام محمد پولادي
🔺▫️🔺▫️
*هییت شهداے گمنام شـــیراز*
مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز
🌹🌷🌹🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
•🌿✨•
دسټمابـازبلنداسټبہگدایۍسرِصبـح🌤️
بسټہامرشټہدݪرا
بہنـخِشـاݪِ رضا.....
#صلےاللهعلیڪایا امام الرئوف❤️
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
🌹اردوی جهادی بودیم ساعت نه صبح بود که به روستای تلمادره رسیدیم.
به خاطر باریدن برف هوا به شدت سرد بود.
متوجه شدم که محمد بلباسی در حال باز کردن بند پوتین است.
با تعجب پرسیدم : چکار می کنی؟
گفت : می خواهم وضو بگیرم.
گفتم : الان نه صبح، چه وقت وضو گرفتنه؟! اونم توی این سرما؟!
محمد وضو گرفت و همینطور که داشت جورابش را می پوشید گفت:
(مرحوم )علامه حسن زاده فرمودن: تموم محیط زیست و تموم موجودات عالَم مثل گیاهان و دریاها همه پاکن و مطهرن، پس ما هم که داریم به عنوان یک موجود زنده روی این کره خاکی راه می ریم باید پاک و مطهر باشیم و به زمین صدمه نزنیم.
✍🏻 راوی :علیرضا نوروزی دوست *شهید مدافع حرم محمد بلباسی*
📕 برای زین أب صفحه ١۶۶
🔶🔷🔸🔹🔶🔷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋*
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_حبیب_فردی*
* #نویسنده_آرزو_مهبودی*
* #قسمت_هشتم*
مرد می پرسد :بفرمایید توی یک ماه چقدر مصرف قند و شکر دارید؟!
فاطمه نگاه مشورت طلبانه به مادر شوهرش می اندازد و جواب می دهد. بقیه سوالات مرد هم حول و حوش همین چیزهاست. «چقدر برنج مصرف می کنید؟چقدر حبوبات؟چای خشک؟...»
فاطمه همه را جواب می دهد بعضی ها را دقیق و بعضی ها را تقریبی. حالا دیگر سوالات او برای زنها حکم نوعی بازی و تفریح پیدا کرده. تا الان هیچ وقت به دقت به این طور چیزها توجه نکرده بودند.
زنهای همسایه هم گاهی در این گفتوگو دخالت میکنند تکه می پرورانند و مقایسه می کنند با مقدار مصرفی خودشان.
مرد می پرسد :روغن چقدر مصرف می کنید؟!
فاطمه کمی مکث می کند و می گوید:روغن هم بستگی داره رفت و آمدمون چقدر باشه که چقدر بخواهیم غذا درست کنیم. بیشتر حلبهای ۵ کیلویی...
مرد حرف فاطمه را قطع می کند و می پرسد :معمولاً رفت و آمد زیاد دارین؟!
_مهمون آنچنان که خیلی شلوغ باشند نه . مگر عید و تابستونی باشه یا مراسم و مناسبتی چیزی!
_خب رفت و آمد معمولی چطور ؟حالا نه برای ناهار و شام. همین طوری که بیان سر بزنن و برن .مثلاً دوست و آشنای بچه ها.
فاطمه میگوید :نه زیاد خوب ما خودمون ماشالله شلوغه ولی همین بچه های خودمون هم گاهی یکیشون هست ،یکیشون نیست .مثلاً برادر شوهرم که سرباز فقط گاهی میاد خونه.
مرد سریع می پرسد: «لابد وقتی میاد چند تا از دوست رفیقاشو هم میاره دیگه.
_نه .. تنها میاد!
مردی که دو سال دیگر هم می پرسد که چندان ربطی به خورد و خوراک خانواده ندارد اما لحنش آنقدر معمولی و بی اعتنا است که زنها به چیزی شک نمی کنند و همه را جواب می دهند.
دانلود بعد از پایان سوالات مرد از درون بسته ای که پشت دوچرخه پایین آورده یک دست قاشق و چنگال استیل که در یک بسته بندی پلاستیکی است در می آورد و می گذارد جلوی روی فاطمه: «بفرمایید قابل شما رو نداره هدیه به خاطر خوب جواب دادن به سوال ها»
زن های همسایه با حسرت به قاشق و چنگال های نو و براق نگاه می کنند. فاطمه مرد را تا جلوی در بدرقه میکند مرد باز هم تشکر میکند و همان طور که دو طرف کوچه را می پاید سوار دوچرخهاش میشود و میرود.
ظهر که می آید فاطمه قضیه را با خنده برایش تعریف می کند. حمید اما به قضیه کمی مشکوک شده: «گفتی چه سوال هایی پرسید؟!»
_در مورد قند و شکر و برنج و این چیزها که چقدر مصرف دارین.. چقدر رفت و آمد دارین..
_صبر کن !!! پرسید چقدر رفت و آمد داریم؟!! دیگه چی پرسید در مورد آدم خاصی نپرسید..؟!مثلاً در مورد حبیب.
ادامه دارد ......
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 دفن زن ارمنی با تابوت یک شهید گمنام و سربند یاحسین علیهالسلام!
#شهیدگمنام
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷 بچهها نشسته و حبیب جلو ایستاده بود. اشارهای کرد که همانجا بنشینم تا کلاسش تمام شود. بیستدقیقهای طول کشید و حبیب مثل همیشه از معرفت الهی صحبت میکرد.
حرفهای حبیب که تمام شد، گفت خوب من دیگه حرفهایم را زدم، حالا باید این چیزها را باخدا در میان بگذاریم و باخدا حرف بزنیم. بهترین حالت باخدا بودن هم سجده است. با همان بیان لطیف خودش همه را به سجده برد، من هم سر به سجده گذاشتم.
حبیب آرام گفت: به خدا این را بگید... آن را بگید... حالا هر چی میخواهید بگید و یکی دو دقیقه در خلوت خود باخدا صحبت کنید.
وقتی سربلند کردم دیدم از حبیب خبری نیست. این رندی خاص خودش بود. برای اینکه بعد از کلاس توجه را از خودش برگرداند، مخاطبش را به سجده میبرد و خودش دور میشد. بلند شدم و پایین رفتم. حبیب را پیدا کردم و گفتم: این چهکاری بود، چرا فرار کردی؟
خندید و گفت: اینجور راحتترم. ذهن بچهها هم به من منحرف نمیشود.
راوی حاج محمود محمدزاده
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
خراسان میدهد بوی مدینه
خراسان کوه غم دارد به سینه
خراسان را سراسر غم گرفته
در و دیوار آن ماتم گرفته
#شهادت_امام_رضا(ع)🍂🖤
امام رئوف
#تسلیت_باد 🥀
♨️ #هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🏴🏴🏴🏴
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﺷﻬﻴﺪاﻣﺎﻡ_ﺭﺿﺎﻳﻲ اﺳﺘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺭﺕ اﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ع) ﺭﻓﺖ...
🏴🏴
شهید عبدالصمد فخار علاقه و عشق عجیبی به حضرت امام رضا (ع) داشت .
یکی از آرزوهای او این بود که پس از شهادت بدنش حول حرم مطهر ثامن الحجج طواف داده شود .
پس از شهادت شهید فخار، به علت اشتباهی که به خواست خداوند در تقسیم شهدا پیش آمده بود بدن مطهر او را به عنوان یکی از شهدای دیار خراسان به مشهد مقدس فرستادند، تنها زمانی این اشتباه کشف شد که طی سنت دیرینه او را به دور قبله دل و مزار امام طواف داده بودند .
بدن ﻣﻂﻬﺮ شهید, به مشهد رفت و پس اززیارت امام رضا (ع) به کازرون بازگشت و به خاک سپرده شد.
🏴🏴
#ﺷﻬﻴﺪاﻣﺎﻡ_ﺭﺿﺎﻳﻲ
#ﺷﻬﻴﺪ ﺻﻤﺪ ﻓﺨﺎﺭ🌹
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭﺱ . ﻛﺎﺯﺭﻭﻥ
#ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹 #مراسم *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹
🏴
🏴گرامیداشت شهید علی کریمی 🏴
🔹همراه با قرائت زیارت عاشورا 🔹
💢 #بامداحی برادران *حاج حسن جوکار / حاج امیر محمدی* 💢
#مکان : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : ◀️ *پنجشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۰/ از ساعت ۱۶*
⬇️⬇️⬇️⬇️
*مراسم در #فضای_باز و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی برگزار میشود*
🔺🔹🔺🔹🔺
🚨عزاداران و زائرین اطعام را میهمان سفره خان و کرم اهل بیت ع هستند
🔺🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
#هییت مدینه النبی شیراز
🔹🔹🔹🔹
پخش زنده با اینترنت رایگان از لینک:
http://heyatonline.ir/heyat/120
🔺🔺🔺🔺🔺
لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
💔ای کاش دلم شبیه یک فرش فقط
از داخل صحن های تو رد می شد ...
#دلتنگ_حرم
#السلام_علیک_یا_سلطان💚
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری...
◾️رزمنده ای که حتی یک بار هم حرم امام رضا(علیه السلام) نرفته بود اما امام رضا علیه السلام نامه شهادت این رزمنده را امضا کرد.
🎙راوی: حجت الاسلام والمسلمین سید حسین آقا میری
#امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت_آرزومه😭
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓
❖#ڪانال_شهدا
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد
┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
🌷در بازار رضا دنبال کفن بود کفن را که خرید. باز کرد گفت اقا این که کوچیکه!
فروشنده نگاهی به قامت رشید رضا کرد و گفت:ان شالله پیر می شی, چروکیده می شی, کوچیک می شی اندازت میشه!
رضا خندید و گفت اقا من کفن برای جوونیم می خوام!
روز بعد کفن را برد حرم. وقتی برگشت شوخی و جدی گفت کفنم متبرک شد بت دست اقام امام رضا(ع)
وصیت کرد مرا با این کفن بپوشید تا نشانی از غلامی من باشد نسبد به ثامن الحجج...
🌷اعزام اخرش بود. گفت بابا من این بار از امام رضا اجازه گرفتم!
گفتم اجازه چی؟
سرش را پایین انداخت. گفتم اجازه برای شهادت؟
گفت:اره!
گفتم وقتی اقا اجازه داده و برات شهادت, من چی کارم مانعت شوم، برو به سلامت!
🌸هدیه به شهید رضا پورخسروانی صلوات,,
#شهدای_فارس
🌱🌷🌱🌷
#کانال_شهدای_غریب_شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
آنلاین شوید
مراسم قرائت زیارت عاشورا در حال برگزاری است
⬇️⬇️
لینک پخش مستقیم با اینترنت رایگان
http://heyatonline.ir/heyat/120
⚘﷽⚘
پنجشنبه است...
وباردیگر
مزار شهدا دل ها را به سوی خود می کشاند...
دل هایی که این مکان راخلوتگاه خویش قرارداده اند
و یکدل سیر دلتنگی را بر مزارشان می بارند...
#پنجشنبه_های_عاشقی💔
#باز_پنجشنبه_ویاد_شهدا_باصلوات
🍃🌹🍃🌹
#ﺯﻳﺎﺭﺕﻣﺠﺎﺯﻱ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ, قرائت زیارت عاشورا
👇👇
🚨🚨🚨🚨
همینک .... ⭕️⭕️
لینک هییت آنلاین با اینترنت رایگان:
http://heyatonline.ir/heyat/120
💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷 اواخر بهار سال 60 بود، پدرم تصمیم گرفت، ماه رمضان را در مشهد مقیم شود. قرار شد من هم این یک ماه همراه پدرم باشم. قبل از رفتن به اتحادیه دانشآموزی رفتم تا از حبیب خداحافظی کنم. گفت:این یک ماه راه به بطالت نگذران، سعی کن از وقتت خوب استفاده کنی!
گفتم: حبیب آقا شما بگید من چهکار کنم که از وقتم استفاده بهتری کنم! گفت: بهترین کار این است که در این مدت، یک دور کتابهای شهید مطهری را بخوانی!
به ترتیب چهل کتابهای شهید مطهری را برایم نوشت بعد هم ترتیب خواندن آنها و زمان خواندن آنها در حرم و اعمالی که در حرم باید می کردم را برایم نوشت. خیلی هم تأکید کرد که این مدت به دعای مکارم اخلاق امام سجاد(ع) مداومت داشته باشم، میگفت خواندن این دعا، هرچند به فرازهای آن عمل نکنی و نفهمی، بهمرور باعث تغییر اخلاق و خوشاخلاقیات میشود....
راوی محسن دین پژو
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 خاطره شنیدنی آیتالله رئیسی از حضور شهید سلیمانی در حرم مطهر رضوی
#امام_رضا_علیه_السلام
#سرداردلها
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
༻﷽༺
بوی جدایی می رسد از گریه هایم
بر درد هجرانت حسین جان مبتلایم
در این دو ماهی که عزادار تو بودم
آیا قبولم کرده ای ای مقتدایم؟
#وداع_با_محرم_صفر🥀
#خدا_را_شڪر_گریان_حسینم❤️
#شب_جمعه
#ازدورسلام
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#قربانےاول_ماه_قمرے
#ﻧﺬﺭﻇﻬﻮﺭﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ(ﻋﺞ )
#ﺑﻪ_ﻧﻴﺎﺑﺖ_اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و #ﺷﻬﺪا
#ﺟﻬﺖﺭﻓﻊ_ﺑﻼﻭﺑﻴﻤﺎﺭﻱ
🌷🌹🌷🌹
حضـرت رسـول (ص) :
قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این قرض را خـداوند سبحــان ادا مى کند)
🌷🏴🌹🏴🌷
ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، #قربانے و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ #اﻣﺮﻓـﺮﺝ منجے موعــود، در روزاول ماه ربیع الاول (روزجمعه ۱۶ مهرماه) ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋
شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد
👇◾️👇
ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ:
۶۳۶۲۱۴۱۱۱۸۰۵۹۰۷۱
بانك آينده بــنام محمد پولادي
🔺▫️🔺▫️
*هییت شهداے گمنام شـــیراز*
مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز
🌹🌷🌹🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
جمعه و شنبه فقط بهانه است ✨
آدم بشوم سهشنبه هم میآیی....
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
#سلام_امام_زمانم💚
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبحتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
#ﺳﻴﺮﻩ_ﺷﻬﺪا
🔰برای دیدن مسلم به منطقه رفته بودم. به من گفت دوست داری از خط دیدن کنی!👌
با خوشحالی تأئید کردم. به اتفاق مسلم به خط رفتیم. ✅
به آخرین دژبانی که رسیدیم، دژبان از او اجازه ورود خاص. سرباز تازه وارد بود و مسلم را نمی شناخت، من هم اطلاعی از مسئولیت مسلم نداشتم. سرباز مانع ورود مسلم شد. ⛔️😳 در همین موقع فرمانده آن سرباز که مسلم را می شناخت به سمت ما دوید و ما را به خط برد.😇
روزی مسلم را به یاد آن سرباز انداختم. خندید و گفت به خاطر اینکه وظیفه اش را درست انجام داد، یک هفته به او مرخصی تشویقی دادم!😊
🌹🍃🌷🌱🌹🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد
🌹🌹🌹🌹🌹:
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_حبیب_فردی*
* #نویسنده_آرزو_مهبودی*
* #قسمت_نهم*
فاطمه به ذهنش فشار می آورد: «خب چرا یه چیزایی پرسید اما نه خیلی سفت و سخت. اصلا اول من خودم گفتم برادر شوهرم سربازه...»
حمید می پرسد :بهش گفتی حبیب چه وقتایی میاد و میره؟!
فاطمه که حالا حسابی نگران شده میگوید :«نه گفتم !شاید هم گفتم !نمی دونم !حالا مگه طوری شده؟!
حمید جواب نمی دهد. پیشانی اش را با کف دست می مالد و فکر می کند.
فاطمه میگوید :اگر چیزی فهمیدی به من هم بگو من مردم از نگرانی!
حمید میگوید :مطمئنم جاسوس ساواک بوده فقط خدا کنه چیز زیادی بهش نگفته باشی.
_از کجا میدونی؟
_از اینکه رفت و آمدها را پرسیده .می خواسته بدون حبیب چقدر میاد خونه و میره !میخواسته بفهمه غیر از اون دیگه کیا میاد خونه ما و میرن و چقدر میمونند. برای همه اینقدر دقیق از رفت و آمدهای خونه پرسیده!
فاطمه ناراحت میشود: ای وای چه می دونستیم اینطوریه کاش راهش نداده بودم توی خونه ! ظاهرش خیلی موجه بود. اصلا بهش نمیخورد جاسوس باشه.
حمید با عصبانیت می گوید:« پس فکر کردی باید روی پیشونیش نوشته باشه ساواک که بهش بخوره جاسوسه؟!
فاطمه حرف دیگری نمیزند بسته قاشق چنگال را بر می دارد و با بی میلی میبرد آشپزخانه میاندازد روی کابینت.
حس بدی بهشان پیدا کرده .حالا دلشوره هم دارد برای حبیب. نکند ناخواسته او را انداخته باشد توی دردسر.
🌹🌹🌹🌹
در میزنند.حمید تازه از سر کار برگشته خانه آستین هایش را بالا زده که وضو بگیرد اما صدای در را که می شنود می رود که باز کند.
پشت در زن جوانی از بی حجاب و لبخند بر لب: سلام
حمید او را آشنا نمی بیند: «سلام»
زن میگوید: من از طرف رادیو و تلویزیون آمدم.می خواستم برای برنامه هامون از تون نظرسنجی کنم.
حمید آستین هایش را پایین می دهد: بفرمایید امرتون؟!
زن لبخندش را بیشتر کش می دهد: «گفتم که برای برنامه های رادیو و تلویزیون نظرسنجی میخواهم انجام بدم .چند تا سوال باید ازتون بپرسم.
_بفرمایید بپرسید!
_اولین سوال اینکه شما توی خونه تلویزیون دارید؟!
_بله داریم
_سیاه و سفید یا رنگی؟!
حمید با بی حوصلگی می گوید: «سیاه و سفید»
_رادیو هم دارید؟
_بله رادیو هم داره
_چندتا؟
_دوتا!
_بیشتر به چه برنامه هایی علاقه دارین؟!
ناز و عشوه بریزن حوصله حمید را سر برده و کمکم دارد حالت را به هم می زند.
_نمیدونم من زیاد خونه نیستم زیاد وقت ندارم برای رادیو و تلویزیون.
ادامه دارد ......
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
❇️ حاج حمید به زیارت اهل بیت به ویژه زیارت امام رضا علیه السلام ارادت خاصی داشت. هر سال هم سعی می کرد بچه ها را به زیارت امام رضا علیه السلام ببرد. من از رفتارش تعجب می کردم.
خوب یادم هست که یک روز گفتم فلان خرید رو داشته باشیم. حاج حمید گفت: نه این کالا گرونه. ولی برای زیارت هم وقت می گذاشت و هم راحت پول خرج میکرد. یک بار گفتم: شما چرا برای زیارت آنقدر اصرار دارید؟!
✅ گفت: همین زیارت هاست که در آخرت دستمون رو می گیره. در ضمن روایت هست که اگر هم شده آدم اجیر کنید تا دور خانه خدا برایش طواف کنه و این روایت نشانگر اهمیت زیارته.
"شهید سیدحمید تقوی فر"🌷
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از طلبه شهید حبیب روزی طلب 💫
🌷 غروب جمعهای بود. حبیب گفت: بریم قبرستان دارالسلام. گفت: مفاتیح را هم با خودت بیار. آنجا سر مزار ابوصائب رفتیم. بعد از زیارت روی یک سکوی سیمانی همان نزدیکی نشستیم. مفاتیح را از من گرفت. صفحه ای را باز کرد و گفت: این صلوات را بخوان. "صلوات ضرّاب اصفهانی" بود. اولینبار بود که این دعا را میدیدم. صلواتی که از جانب امام زمان(عج) به "ضرّاب اصفهانی" آموزش دادهشده بود و زمان قرائت آن عصر جمعه بود. خواندم. حال معنوی خوشی به ما دست داد. جمعه بعد هم رفتیم. باز همان صلوات را خواندیم. حبیب رو به آسمان گفت: خدایا اگر خواندن این صلوات به حال این اموات سود و اثری دارد به من بفهمان که هر هفته بیاییم و بخوانیم! جمعه سوم شد. گفت: هاشم بریم، صلوات ضراب را بخوانیم!گفتم: پس بهت فهماندن که باید بریم! گفت: کاری نداشته باش، بریم. از آن به بعد قرار هر جمعه ما خواندن این صلوات بود...
راوی هاشم رحمان ستایش
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟 ای قدس خواهیم آمد...
🔻صحبت های سردارشهید همدانی پیرامون آزادسازی قدس
🕊سالروزشهادت مدافع حرم حاج حسین همدانی گرامی باد.
#سالروزشهادت
#قدس
#شهیدهمدانی
🍃🌷🍃🌷
کانال شهدا:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد