eitaa logo
شهدای ملایر
367 دنبال‌کننده
5هزار عکس
462 ویدیو
49 فایل
عکس، زندگینامه، خاطرات و وصیت نامه شهدای ملایر🍃🌷🍃 ارتباط با ما و ارسال عکس و خاطرات و وصیت نامه و ......به کانال شهدای ملایر 🍃🌷🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 ..🌸 🌹 🌹 🌷 در سال 1339 در خانواده ای مذهبی در شهرستان دیده به جهان گشود. پدرش نانوا بود. مصطفی در شش سالگی وارد دبستان شد و در سن 10 سالگی با برادرش محسن هرروز بعداز مدرسه به نانوایی پدر می رفت وتمام آرد فردای نانوایی را الک می کرد نانوایی وتنور را تمیز می کرد و حدود ساعت 9 به خانه برمی گشت و به درس های خود می رسید، با تمام این مشکلات تحصیلات خودرا تا سطح دیپلم متوسطه ادامه داد. درسال های قبل از پیروزیی انقلاب ، در جلسات مخفیانه مذهبی شرکت می کرد و در جریان انقلاب اسلامی در مبارزات خیابانی مشارکت فعال داشت وهمزمان با تشکیل پاسداران وارد سپاه شد و با شروع غائله به مبارزه با ضد انقلاب برخواست. با شروع جنگ به جبهه رفت و تمامی مدت هشت سال دفاع مقدس را در جبهه گذراند و در های زیادی از جمله : مطلع الفجر، ثارالله، والفجرمقدماتی بدر، خیبر، رمضان، بیت المقدس، فتح المبین، والفجر2-4-5و8، ، شرکت داشت.❣ 🌸..... @Karbala_1365
🌸 ..🌸 🌹 🌹 🌷 در سال 1339 در خانواده ای مذهبی در شهرستان دیده به جهان گشود. پدرش نانوا بود. مصطفی در شش سالگی وارد دبستان شد و در سن 10 سالگی با برادرش محسن هرروز بعداز مدرسه به نانوایی پدر می رفت وتمام آرد فردای نانوایی را الک می کرد نانوایی وتنور را تمیز می کرد و حدود ساعت 9 به خانه برمی گشت و به درس های خود می رسید، با تمام این مشکلات تحصیلات خودرا تا سطح دیپلم متوسطه ادامه داد. درسال های قبل از پیروزیی انقلاب ، در جلسات مخفیانه مذهبی شرکت می کرد و در جریان انقلاب اسلامی در مبارزات خیابانی مشارکت فعال داشت وهمزمان با تشکیل پاسداران وارد سپاه شد و با شروع غائله به مبارزه با ضد انقلاب برخواست. با شروع جنگ به جبهه رفت و تمامی مدت هشت سال دفاع مقدس را در جبهه گذراند و در های زیادی از جمله : مطلع الفجر، ثارالله، والفجرمقدماتی بدر، خیبر، رمضان، بیت المقدس، فتح المبین، والفجر2-4-5و8، ، شرکت داشت.❣ 🌸..... @Karbala_1365
(۱) -به‌راستی‌ابراهیم‌که‌بود..؟ ـ پاکی، جانبازی و دلیریِ او را در شمار نیروهای رسمی پاسداران در آورده بود. چادر و سنگرش محل تجمع سربازان و بسیجیانی بود که از دست برادرانۀ او محبت دیده بودند. حالا جزء نیروهای گردان 155 حضرت علی اصغر(ع) از تیپ 32 انصارالحسین(ع) دستۀ ویژه بود. . - در روایت مصطفی از این جریان آمده است که: " شبی دیدم شورشی بر پا شد. پیش خودم فکر کردم لابد نیروها برای ترخیص مراجعه کرده‌اند. ازدحام و شعارها که بیشتر شد بیرون رفتم. جمع زیادی از نیروهای گردان با دادن شعارهای حماسی به طرف مقرّ فرماندهی حرکت میکردند و در دست آنها برگه‌های تعهدنامه‌ای بود که با خون امضا شده بود. پیشاپیش آنها نوجوانی به نام شعار میداد: "ما برای سه ماه یا چهار ماه نیامده‌ایم، ما برای ادای تکلیف آمده‌ایم. آماده‌ایم در کنار شما باشیم." ماجرا را که بررسی کردم، سر از پیمان خونی در آورد که به پیشنهاد نقش طومار شده بود. پیمانی که تا پای جان بر ایستادن تأکید داشت. نمیدانستم ابراهیم آنقدر در دل این بچّه‌ها جا دارد که به فرمانش شاگردی میکنند و از کنار آب‌های سدگِتوند دل دشمن را در اروند میلرزانند.