eitaa logo
شهدای ملایر
367 دنبال‌کننده
5هزار عکس
462 ویدیو
49 فایل
عکس، زندگینامه، خاطرات و وصیت نامه شهدای ملایر🍃🌷🍃 ارتباط با ما و ارسال عکس و خاطرات و وصیت نامه و ......به کانال شهدای ملایر 🍃🌷🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
شهدای ملایر
🌸 ✨ 🌸 ✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 💫امشب تفالی بزنیم به نام به نام 🌹 سردار مظلوم و غریبی که سالها درد را بجان خرید به عشق وطنش به مولایش علی(علیه السلام) و به عشق امامش.. ❣غریب است چون برخی از جوانان وطنش ارزشها و اسوه ها را گم کرده اند یا شاید به فراموشی سپرده اند و بجای شهدا داریوش و کورش کبیر را میشناسند و از غربی ها و گوگوش و إبی و رقاصان و خوانندگان دین و وطن فروش و فحاشانی چون و.... ، پیروی می کنند. ❣مظلوم است چون هر روز هزاران فرد که اسمشان را انسان و روشنفکر و مسئول گذاشته اند ، بارها و بارها و بی اعتنا از روی خون سرخشان راه می روند و خم به ابرو نمی آورند.. 💔💔💔 چه واژه های غریبی ... حتی بعضی ها کمر به نابودی این واژه ها بسته اند... 🔴بخدا مسئولیم نه فقط در برابر زخم های مصطفی ها بلکه در برابر دلِ دلتنگ مادران، پدران ، برادران ، خواهران ،همسران و فرزندان آنها... 💔دلم میخواست زار بزنم وقتی دختر دردانه با بغض گفت: بمن گفته اند هرکس که شهیدشد نشانه ی این نیست که او مرد خوبیست. دلم شکست از گریه هایش که در سه سالگی دیگر بابا را ندید و حالا طعنه های غریبه و آشنا را بجای صدای پدرش میشنود... 💔یا مادر را که دیده است؟ که هنوز بعد از ۳۵ سال منتظر پسرش هست و هربار با چشمی که اشکش خشک شده نگاه به درِخانه میکند و میگوید:"مهرانم کجاست..." 💔یا دردِ ِ دل های مادرِ را که شنیده است؟ زمانی که کنارمزارشهدای گمنام میگفت:"دعاکنید دیگر ناصرم بیاید..." چه میدانیم از زخمهای دلش؟ از پدرش که دیگر تاب نیاورد و رفت؟... 💔یا از آرزوهای پدرومادر چه میدانیم؟ که مادرش میگفت: وقتی جوان بلندقدی را می بینم دلم ضعف می رود... میدانی چرا؟ چون پسرش تک پسر خانه بود و بلندقد همان کسی که در عملیات ۴ وقتی دید معبری باز نیست و دشمن بی رحمتراز همیشه شده و رفقای غواصش دارند قتل عام میشوند، بر روی سیم های خاردار خوابید و بچه هارا قسم داد به مادرش (سلام الله علیها) که مرا پُل کنید و رد شوید و بقول همرزم و مُردیش:فرماندهی را در حق بچه هایش تمام کرد...آیا کسی میداند مادرش بعداز ۳۰ سال به قتلگاهش رفته و رضایش را صدا کرده بود؟؟؟ میدانید یعنی چه؟؟؟ 💔💔💔 🔴بخدا در برابر قطره قطره ی و زخم ها و دلتنگی های خانواده های شهدا...‌ 💢 و عشق_به_وطنت نه کوروش و زرددشت و غربیها🍂 🌸..... @Karbala_1365
🍃🌸🍃 📝اینبار قلم از مردی میخواهد بنویسد که اسوه تمام مردان سرزمین مادرییَم شده.. مردی از جنس جنگ و باروت و خاک.. مردی از جنسِ زخم های عفونی شده و دردناک.. نامش مرد است نامی که در این برهه از زمان کمتر ملموس است لقبش جانباز است و درد جراحاتش قابل تحمل تر است تا زخم زبان ها و نیش و کنایه ها.. شغلش شهیدهست , شهیدی که جز برای رضا خدا نیّتی نداشت و تمام زندگییَش فدای خداشد و بارها در خون خودش غلتید و حکمتش این بود که به غیر از شهادت درجه جانبازی را هم بگیرد.. 🌸قهرمان قصه های کودکان کردستان و اهواز و خرمشهر... زمین با همه بزرگییَش کنار چنین مردانی از تبار عشق کوچک است و آسمان در کنارشان کم می آورد و هرلحظه آرزوی داشتنشان را میکند... ✨ نام بود و هرجای جبهه و جنگ را یادکنی او را چون سرو در کنار فرمانده اش خواهی دید. گویا این دو یک روح در دو غالب بودند.. دوبرادر..دو پرستوی عاشق که دنیا باهمه زیبایی و وسعتش برایشان تنگ بود.. مصطفی اسوه و یادگار جنگ بود یار دیرین ... یار و ها... یار و ... یاربچه های عشق و یار در خون تپیده ...🌹🌹🌹 🌸..... @Karbala_1365
شهدای ملایر
سلام علیکم طاعات و عباداتتون قبول باشه ان شاءالله استفاده و نشر تصاویر قابل تقدیر و تشکر وآرزوی ماس
✨🕯✨🕯✨🕯✨🕯✨🕯✨ 🕯✨🕯✨ ✨🕯✨ 🕯✨ ✨ 🌸 ....🌸 🕊به نام خدا.... 🌸 آمده بود. فصل رویش شقایق های سرخ و یاس های کبود فصل بوییدن عطر گل های محمدی و تو آمدی همراه با عطربندگی باگونه های به سرخی شقایق های صحرای زندگی... ❤️ در یک روز بهاری به دنیا آمد گریه هایش هم صداشد باشبنم عاشقی برگونه های سرخ لاله ها. 🌸بهارفصل روییدنش شد درسبزی خانواده ای مذهبی وتلاشگر در سی ونهمین سال از هزاروسیصدمین سال خورشیدی. 🍃فصل لالایی مادر با قصه های شبانگاهی پدرش روزگار رویایی اش شد زمانی که رهبرکبیرمان مژده داده بود سربازان من در گهواره اند. بی تاب بزرگ شدن بود تا کودکی اش راپشت سر گذاشت و راهی دبستان شد . روزگار برایش کمی سخت شد زمانی که هم درس میخواند و هم با برادرش تا پاسی ازشب در نانوایی پدر کارمیکرد. 🍃دبیرستان را تمام کرده بود و حالا "سربازان گهواره " ، خواب همه جوانهایی شده بود مثل مصطفی.... 🍃 ازهمان موقع اقتدا کرد به فرمانده اش و مخلصانه سربازیش را انجام داد تاانقلاب شد و سرزمینش مفتخر به نام .🌸🇮🇷🌸 ✨با آمدن نفسی تازه به کالبد وجودشان دمیده شد . مدتی بود که در منافقین و کُمله ها تحرکات ضد انقلابی خود را شروع کرده بودند آنها که خود را به بهای اندکی فروخته بودند از هیچ ظلمی به مردم مظلوم آنجا دریغ نمی کردند. هم بایست میرفت باید میرفت و مبارزه میکرد . مدتی بعد که مصطفی آمد این بار برای سرزمینش نقشه ای دیگر کشیده بودند ، جنگ شروع شد ، یک طرف ایران بود وطرف دیگر خدا میداند چند کشور....💔 دیگر بی تاب شد و بی قرارتر...❣ 🍃هم قدم شد با رفیق دیرینه اش حاج . عقد اخوتشان را انگار در آسمانها خوانده بودند هر دو راهشان یکی بود و صدایشان هم صدا . همه ۸ سال جنگ را ماند و مبارزه کرد هربار که می آمد سوغاتش تنی پر زخم بود انگار همه دیگر به این سوغاتی ها عادت کرده بودند. 🌹 سخت بود برایش ، همه جای جبهه که می رفت بوی عطر خاطرات او را برایش داشت. ۵ بود که هر دو با جسمی پر از درد به منطقه رفتن هنوز خوشحالی رزمنده ها را از دیدن آنها درمقابل نظرش بود.🕯 🌷جنگ که تمام شد آنچه برایش مانده بود تنی پر زخم بود و دلی بسیار تنگ از یاد یارانی که حالا خاطراتش مسکن دل بیقرار و دردهای استخوان سوزش میشد. ❤️فرزندانش باتصور اینکه جنگ تمام شود پدر می ماند وسهم همه این سالها نبودن را درکنارشان خواهد ماند .دلشان میخواست وقتی دستهای پدر رامیگیرند گرمی اش را مانند گرمی دلش احساس کنند . آخر سهم فرزندان ایران شاید بیشتر از آنها ازپدرشان شده بود. هرچند دلتنگ میشدند اما در دلشان به پدرشان افتخارمیکردند. 🌹مردی ازتبار رمضان وخیبر، بیت المقدس ،رزمنده ۴ و والفجر ، فرمانده بی ادعایی که حتی دشمن به تصور اشتباه از شوق به گرفتنش او را مزدور خوانده بود. ❤️راستی حاجی! چه سری است بین تو و بهار.... سلام بر آن روز که به دنیا آمدی در یک روز بهاری🌸 سلام بر آن روز که به آرزویت رسیدی دریک روز بهاری🕊 و سلام بر آن روز که میدانم باز هم بهاریست و می آیی این بار با آخرین رزمنده از تبار حیدر.✨ ✨ مظلوم شهرم فرمانده قلبهای آزاده ، جانبازی که جز زخم های تنت کسی حالت را نفهمید امشب میلاد توست 🌺🌸میلادت مبارک🌸🌺 🌸..... @Karbala_1365
🌸 ..🌸 🌹 🌹 🌷 در سال 1339 در خانواده ای مذهبی در شهرستان دیده به جهان گشود. پدرش نانوا بود. مصطفی در شش سالگی وارد دبستان شد و در سن 10 سالگی با برادرش محسن هرروز بعداز مدرسه به نانوایی پدر می رفت وتمام آرد فردای نانوایی را الک می کرد نانوایی وتنور را تمیز می کرد و حدود ساعت 9 به خانه برمی گشت و به درس های خود می رسید، با تمام این مشکلات تحصیلات خودرا تا سطح دیپلم متوسطه ادامه داد. درسال های قبل از پیروزیی انقلاب ، در جلسات مخفیانه مذهبی شرکت می کرد و در جریان انقلاب اسلامی در مبارزات خیابانی مشارکت فعال داشت وهمزمان با تشکیل پاسداران وارد سپاه شد و با شروع غائله به مبارزه با ضد انقلاب برخواست. با شروع جنگ به جبهه رفت و تمامی مدت هشت سال دفاع مقدس را در جبهه گذراند و در های زیادی از جمله : مطلع الفجر، ثارالله، والفجرمقدماتی بدر، خیبر، رمضان، بیت المقدس، فتح المبین، والفجر2-4-5و8، ، شرکت داشت.❣ 🌸..... @Karbala_1365
🌸 ..🌸 🌹 🌹 🌷 در سال 1339 در خانواده ای مذهبی در شهرستان دیده به جهان گشود. پدرش نانوا بود. مصطفی در شش سالگی وارد دبستان شد و در سن 10 سالگی با برادرش محسن هرروز بعداز مدرسه به نانوایی پدر می رفت وتمام آرد فردای نانوایی را الک می کرد نانوایی وتنور را تمیز می کرد و حدود ساعت 9 به خانه برمی گشت و به درس های خود می رسید، با تمام این مشکلات تحصیلات خودرا تا سطح دیپلم متوسطه ادامه داد. درسال های قبل از پیروزیی انقلاب ، در جلسات مخفیانه مذهبی شرکت می کرد و در جریان انقلاب اسلامی در مبارزات خیابانی مشارکت فعال داشت وهمزمان با تشکیل پاسداران وارد سپاه شد و با شروع غائله به مبارزه با ضد انقلاب برخواست. با شروع جنگ به جبهه رفت و تمامی مدت هشت سال دفاع مقدس را در جبهه گذراند و در های زیادی از جمله : مطلع الفجر، ثارالله، والفجرمقدماتی بدر، خیبر، رمضان، بیت المقدس، فتح المبین، والفجر2-4-5و8، ، شرکت داشت.❣ 🌸..... @Karbala_1365