حضور در عملیات «قراویز» و همراهی با #سردارشهیدحسینهمدانی در سرپلذهاب از دیگر کارهای #شهیدتاجوک بود و سال ۱۳۶۳ از طرف سردار به عنوان فرمانده «گردان ۱۵۱ حضرت #مسلمبنعقیل(ع)» #ملایر انتخاب شد. در عملیات والفجر ۸ جاده فاو-ام القصر دوشادوش سردار شهید رضا شکری پور فرمانده گردان ۱۵۴ حضرت علی اکبر(ع) هنرنمایی کرد.ایستادگی رزمندگان استان همدان در این منطقه به قدری مهم بود که محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران اعلام کرد: «رزمندگان استان همدان تنگه احد را برای ما حفظ کردند». حضور حماسی حاج حسن در عملیات کربلای ۵ با شکم باز هم جان تازه ای به رزمندگان گردان ۱۵۱ داده بود.
نجات معجزه آسای #شهیدتاجوک از تیر خلاص عراقیها..
نادرمحمدی با اشاره به ماجرای اسارت شهید تاجوک هم بیان می کند: سال ۱۳۶۳ پس از بمباران #پادگانابوذر قرار شد عملیاتی در میمک و #سومار انجام شده و گردان ۱۵۱ در آن شرکت کند. وقتی نیروهای اطلاعات موقعیت منطقه را برای حاج حسن تشریح کردند؛ قانع نشد و خود به همراه چند نفر از رزمندگان برای شناسایی رفت. بعد از نماز صبح حرکت کرده و در بین راه به کمین دشمن گرفتار شدند. دو نفر از آنها موفق به فرار شده و دو نفر به نام های جعفری و محمد آلپور معروف به محمد عرب(از اسرای عراقی که خود را تسلیم کرده بود) به شهادت رسیدند. حاج حسن هم بشدت زخمی شده و به اسارت درآمد، اما عراقی ها به دلیل شدت جراحت در بین راه تصمیم می گیرند که او را رها کنند. آنها بدنش را #تیرباران می کنند تا نکند زنده بماند و #تیرخلاص را هم به صورتش میزنند، اما شهید تاجوک که دستش را آهسته حفاظ سرش کرده بود؛ نجات پیدا کرد.در این ماجرا، عصب دست راستش قطع شد، اما دوباره به جبهه برگشت و در عملیات متعدد شرکت کرد.از دیگر صحنه های حضور حاج حسن تاجوک، عملیات مطلع الفجر در منطقه #گیلانغرب و سال ۱۳۶۰ بود. تعداد قابل توجهی از رزمندگان اسلام در محاصره عراقیها گرفتار شده بودند و با تدبیر فرماندهان وقت بنا شد که جمعی از رزمندگان استان، عملیات فریب انجام داده و توجه دشمن را به خود جلب کنند که این نقشه با موفقیت همراه شد.حاج حسن و گردان ۱۵۱ در عملیات سخت بیت المقدس ۲ که دی ۱۳۶۶ در منطقه #ماووت عراق انجام شد هم شرکت کرده و نبرد سختی را در سرمای سوزان زمستان تجربه کردند.آخرین ماه رمضان زندگی #شهیدتاجوک هم در اردوگاه شهید شهبازی کرمانشاه سپری شد. او مراسم جزءخوانی قرآن کریم را برگزار کرده و باوجود اینکه فرمانده بود برای رزمندگان، افطاری و سحری آماده می کرد.تیر ۱۳۶۷ برای حفظ ارتفاعات «گرده رش» در منطقه ماووت تلاش کرد و به همراه چند نفر در سنگر روباز مستقر شد. در حال حفظ ارتفاعات از دست دشمن بودند که خمپاره ای بالای سر آنها عمل کرده و همگی به شهادت رسیدند.یکی از سربازان به نام محمدرضا فارسی که علاقه زیادی به حاج حسن داشت با شنیدن خبر شهادت او سوار خودرو تویوتا شده و باوجود آتش دشمن، پیکر حاج حسن را برگرداند.پیکر سایر شهدای «گرده رش» به نام های جمشید بیات، احمد عبدلی، سید محمد شبیری، مجید محسنی، ابوالحسن محمدی، رحیم افزا و محمدرضا رفعت جو در منطقه ماند و چند سال بعد به میهن بازگشت.