هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
«هوا گرگ و میش بود که تمرکز آتش روی گردهرش بیشتر شد. کار به جایی رسید که هلیکوپتر میآمد و مستقیم روبهروی تپه میایستاد و موشک میزد. خبرهای خوبی از یال سمت چپ نمیرسید. #رحیم_افزا و #احمد_عبدلی و چند نفر دیگر از بچهها #شهید شده بودند و از سرنوشت یوسفی هم کسی خبر نداشت. #حاجحسنتاجوک در حال هدایت نیروهای سمت راست و چپ یال بود. نوک ارتفاع هم بیشتر از هر جای دیگری در معرض خطر قرار داشت. حاج حسن دوربین دستش گرفت تا کنار کانال ورودی سنگر برود و اوضاع را ببیند که سوت خمپاره آمد.
چمباتمه زد و صورتش را بین دستانش گرفت. روستایی در ورودی سنگر بود و #فردین_خدارحمی در گوشه سمت راست سنگر در کنار بیسیمها نشسته بود و گوشی به دستش بود. در وسط سنگر# محمدرضاصالحی از بیسیمچیهای بسیجی گردان نشسته و در کنارش پیک فرماندهی #جمشید_بیات قرار داشت. در گوشه سمت چپ هم، جانشین یگان دریایی لشکر #عباسحسنی نشسته بود. چند ثانیه از سوت خمپاره نگذشته بود که گلوله #خمپاره درست در بالای سنگر فرماندهی منفجر شد. حاج حسن به زمین افتاد.🕊🌹
جمشید بیات هر چند لحظه یکبار دهانش را باز میکرد و نفس میکشید.🕊🌹
حسنی وسط سرش باز شد.🕊🌹
بدن و صورت صالحی و خدارحمی پر از ترکش شد و دست صالحی آویزان بود. به سر روستایی هم ترکش خورد و موج او را گرفت.»
#روایتیاز_شهادت
#سردارحاجحسنتاجوک
📚منبع: کتابعزیزکَرده
خاطراتوزندگینامهسردار
شهیدحــاجحســـنتـاجــوک❤️
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
❤️پیش تر از اینها
« #دانشگاه » با عطر قدم های نجیبشان به قطعه ای از بهشت شبیه بود . مثل ما پشت همین میز و نیمکت ها می نشستند، با این تفاوت که «جنگ دیده » بودند نه «جنگ شنیده » ! لحظه ای در تردید نماندند، به لقب شامخ #دکتر دل، خوش نداشتند، گویی تحصیلات عالی و درک و موقعیت نتوانسته بود روحشان را به بند کشد و دست و دلشان را از ادای تکلیف باز دارد . . .
تا کنون لحظه ای دل به دست نوشته های #شهیداحمدرضااحدی سپرده اید؟ او را چقدر می شناسید؟ « #داریوش_ساکی » که بود؟ « #حیدرکاظمی » چگونه رفت؟
💫هر سه، دوست و همشهری بودند . از بچه های خوب و با صفای #ملایر! در یک سال با هم وارد دانشگاه شدند . شهید احدی و ساکی پزشکی می خواندند . حیدر دانشجوی رشته فلسفه بود . هر سه در ده #درکه - روستایی در شمال #تهران و در حاشیه #دانشگاه_شهیدبهشتی - با هم در یک اتاق زندگی می کردند . احمد رضا در سال 1364 رتبه اول کنکور را به دست آورد . اما هرگز از جبهه دل نکند . او خمیر مایه خاطرات جبهه بود و دستی در ادبیات زلال جنگ داشت . « #حرمان_هور» اشک های قلم شمع گونه اوست.
🌺نوشته:
#عبدالحمیدرحمانیان
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃💧
🌾 #کربلای۴ قصه ناتمام تاریخ ماست. قصه ناگفته ها وبغض های تا ابد در گلو خفته…
کربلای۴ جغرافیای یک تاریخ است.✨
اگر گوش و جانت را به پژواک صدای مظلومیت شهدایش بسپاری ، به نفس های به شماره افتاده شان در جای جای #اروندرود ، راز مظلومیتشان را خواهی دانست.🌷
#کربلای۴ قصه دنبال داری است که رد پای رزمندگانش هویت بخش همه فتوحات سرزمین مان است.💫
💢💢💢
❣ #قرارعاشقانه یمان با شهدایش #امشب سوم دی ماه
رأس ساعت ۲۲:۳۰
باذکر #زیارت_عاشورا به یاد تک تکشان...❣
🌺"هر که عاشق تر
شوق عشق بازیش بیشتر…"
🔴 #لطفانشردهید...
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
از راست شهیدان:
#رضاساکی و #رضاعمادی
#شهیدساکی شب عملیات وقتی دید #سیمهایخاردار باز نیست خودش رو بروی سیمهایخاردار انداخت تا بچه های دستهاش از روی تنش عبور کنند و خط را بشکنند. رضا فرماندهی رو درحق بچههایش تمام کرد.
و سوی دیگر ساحل #شهیدعمادی نیز خودش را روی #خورشیدیها انداخت تا همرزمانش از روی تنیش عبور کنند.
اینان شهیدانی هستند که در کربلای۴ حماسه ایثار آفریدند و به زیباترین شکل ممکن بشهادت رسیدند.🕊💔
روحشانشادویادشانگرامی
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
AUD-20201223-WA0105.m4a
زمان:
حجم:
15M
صداهای رزمندگان غواصی گردان جعفر طیار در شب عملیات #کربلای۴☝️
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
من ماندهام و دلی
که هیچ نمیخواهد
جز صدای تو
جز بودن تو
جز تو ...
#غواصشہیـــدرضــاساڪی
شهادت #ڪربلای۴
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص⊰❀⊱
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
شہیــدان
#احمدرضااحدی #رضـاسـاڪی
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص⊰❀⊱
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄