eitaa logo
شکوفه های خیال
989 دنبال‌کننده
869 عکس
57 ویدیو
2 فایل
هدف از تأسیس کانال، نشر اشعار شاعران نامدار معاصر یا کهن نیست. بلکه برآنیم تا شاعران جوان و مستعدی که اشعار زیبا و فاخری دارند در حوزه شعر آیینی و عاشقانه بیشتر شناخته شده و با آثارشان آشنا شویم. ارتباط: @entezar_30
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 خاکستر شهر، شعله‌ور خواهد شد هنگام رشادتی دگر خواهد شد ای چشم امید همۀ مظلومان! در چشم تو قدس زنده‌تر خواهد شد 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 مثل ابری که پر از زمزمه‌ی باران است چشم‌های غزل جمعه‌ی من، گریان است واژه عاجز شده از شرح دل مشتاقم در لغت‌نامه‌‌ی هجران تو، سرگردان است بخت گل‌ها، همه از دوری تو خوابیده چند وقتی‌ست، خزان سهم دل گلدان است دیده‌ی بسته‌ی این شهر شفا می‌خواهد پسر یاس! شمیمت سبب درمان است لهجه‌ی شرجی چشمم همه تقدیم تو باد عهد هر جمعه‌ی ما مشق تر مژگان است 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 قسم به تین و به زیتون، قسم به آزادی به انتفاضه‌ی غیرت، به چشم آبادی قسم به چفیه‌ی خونین، به راویان سحر قسم به حجله‌ی ویرانِ صبحِ دامادی قسم به واژه‌ی غزّه، قسم به خون شهید دوباره می‌شنوی چنگِ نغمه‌ی شادی قسم به داغِ دلِ مادرِ ستمدیده که سبز می‌شود آخر، خزان آن وادی قسم به نون و قلم تا دوباره بنویسد سلام قدس عزیز! ای نماد آزادی 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 در آینه‌‌ی چشم تو پرچم بالید این لحظه‌ی با شکوه را، دنیا دید یعنی که دوباره جلوه‌گر خواهد شد سرسبزی زیتون وسط باغ امید ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 والتین والزیتون فرعون زمانه دربه‌در خواهد شد در غزه شب تیره سحر خواهد شد زیتون مقاومت اگر چه زخمی‌ست با خون هنیه سبزتر خواهد شد ✍🏻 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 هر چند سپاه ابرهه، غدار است طوفان بشود، یک شبه تار و مار است ای قوم یهود، فکر پوشک باشید! حالا که طرف حسابتان، سنوار است 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
55.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همواره حسن مطلع و حسن ختامم حتی برای شمر و خولی من امامم 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 از دوری تو غزل پریشان شده است چشمان دلم ترانه‌باران شده است ای آرزوی هزار آدینهٔ عشق بی‌تو همه‌جا شبیه زندان شده است 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 هرگز نرود گدا به غیر از حرمت عاشق برود کجا به غیر از حرمت؟ ابری‌ست دلش... بگو کجا گریه کند جا مانده‌ی کربلا به غیر از حرمت ؟؟... 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 بین بازی کردنش... یکباره بی‌فریاد رفت کودکم یک مشت خاکستر شد و بر باد رفت تکه‌ای از او به روی شاخه‌های تاک رفت کودکم یک کیسه خاک و خون شد و در خاک رفت کودکم لبخند بر لب داشت لبخندش کجاست؟ رنگ و بوی خاک‌های این حوالی آشناست چشم‌هایش.... دست‌هایش موی پر پیچ و خمش خنده‌های مهربانش اشک‌های نم‌نمش چین پر چاک و رفوی کهنه‌ی پیراهنش انعکاس نور در برق نگاه روشنش ترس‌هایش تشنگی‌هایش لبان پر تبش خنده‌های صبح زودش اضطراب هر شبش لحن گرم شعرهایش صوت قرآن خواندنش مثل مادر از نگاه غیر مو پوشاندنش دست دشمن آمد و گیسوی عمرم را برید دخترم در انفجار ظلم‌ها شد ناپدید ردی از او نیست بین خاک‌ها آوارها ردی از گلبرگ‌هایش نیست بین خارها تکه‌ای از روسری یا تکه‌ای از دامنش؟ این گل سرخ و سفید افتاده از پیراهنش می‌شناسم دست‌های کوچکش را ... زخم بود هر چه او نازک‌بدن، دشمن ولی بی‌رحم بود خرد شد آیینه‌ی چشمش نصیب سنگ شد شیشه‌ی عمرم به زیر نور صدها رنگ شد شب به‌جز آغوش من مامن برای او نداشت مرگ بر صهیون که آغوش مرا خالی گذاشت اشک می‌ریزم کنار جاری خون‌ ترش شعله می‌گیرم به پای مانده‌ی خاکسترش ذره‌ذره با دو دستم پیش هم آوردمش گفت مادر چیست؟ گفتم دخترم آوردمش محکم اما ایستادم تا نیفتد مادرش برکت این خاک خواهد شد یقینا پیکرش دخترم آن دختر زیبای زیتون‌پرورم سبز شد زیتون ولی با خون سرخ دخترم قطره‌قطره خون شد و این شهر را آباد کرد دخترم پرواز کرد و قدس را آزاد کرد 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 برخیز! می‌خواهم که شوری راستین باشی با گریه‌ها، با بی‌قراری‌ها عجین باشی وقتی که گفتم عاشقم، شاهد اگر کم بود باید دلیل محکمم در آستین باشی می‌دانم از اول نبودی عاقل اما باز دیوانه‌جان! ای کاش مجنون‌تر از این باشی پژواکی از تنهایی او در خیالِ کوه سرخ‌انعکاسی آسمانی در زمین باشی یک آهِ سوزان، یک غمِ آتش‌فشان در باد یک شعله از آن ماجرای آتشین باشی یک پنجره رو به تماشاگاه عاشورا یک پرده از نقاشی روح الامین باشی مات غزل‌هایی که جاماندند در صحرا محو رباعی‌هایی از امّ البنین باشی شادی نمی‌آید به چشمانت پس از روضه شاید تمام عمر خود باید حزین باشی می‌خواهم از عطر شهادت پر شود دفتر باید گلی صدبرگ در میدان مین باشی ای شعر! ای اسب اصیل پارسی! باید هروقت لازم شد برای جنگ، زین باشی من خواب دیدم می‌دوم با تو به سوی او با شوق اینکه پاسخ هل من معین باشی… 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 باز بی‌اختیار می‌آییم سوی دارالقرار می‌آییم حب تو جمع کرده دل‌ها را همه با این شعار می‌آییم چون غباری بر آستان حرم بر درت خاکسار می‌آییم بین خوبان بی‌حساب شما ما بدان در شمار می‌آییم؟ می‌رویم از جهان فانی خود ای غم ماندگار می‌آییم... 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 مرگ هم آرامش خوبی‌ست می‌فهمم ولی این که تا کی در صف این انتظارم خوب نیست... ✍ اللهم‌اغفر‌للمومنین‌و‌المومنات‌و‌المسلمین‌و‌المسلمات "اللهم‌صلی‌علی‌محمد‌وآل‌محمدوعجل‌فرجهم" 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 به رسم بدرقه تقدیم به استاد فصل سکوت، فصل تماشا شدن رسید گم‌گشته‌ای به لحظهٔ پیدا شدن رسید آن خلوت‌آشنا که گذشت از خیالِ جمع کم‌کم به خط آخر تنها شدن رسید پرواز را کشید در آغوش و صبح زود بال‌وپرش به پنجرهٔ وا شدن رسید یک آسمان پرنده، قفس را شکست داد یک دشت رازقی به شکوفا شدن رسید آهسته گفت: «ای تن زخمی! تمام شد! آرام باش! وقت مداوا شدن رسید» لبخند زد، اشاره به دالان مرگ کرد پیکی که با بشارت احیا شدن رسید در گوش خاک، زمزمه‌ای شاعرانه ماند از رودخانه‌ای که به دریا شدن رسید دفتر پر از ترانه و دیوان پر از غزل اینگونه کارنامه به امضا شدن رسید ✍ 🆔@shokofeha_ye_kheal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا