بخت بلندت شورانگیز
شعر سپیده آسمانی
با آن لباس نقره کوبت
زیباترین فصل جهانی
پاییز کوتاه آمده تا
حرف تو بر کرسی نشیند
تو آمدی با برف شادی
تا قلب دنیا غم نبیند
لبخند گرمی میزنی باز
با این که تو سرشار دردی
گل می کند درد دل تو
هر جا اناری دانه کردی
در شب نشینی های یلدا
امسال هم چشم انتظاری
در برفهای کوچه باغت
دنبال رد پای یاری
حافظ بخوان می آید آری
شاخ نبات فال هایت
با دستهای مهربانش
او می شود مشکل گشایت
باید سراغش را بگیری
از سیب هایی که رسیده
از باغ های یاس و نرگس
از عطر هایی که پریده
او می رسد در اوج سرما
آماده کن چای هِلت را
او می رسد تا خوب سازد
با خنده اش حال دلت را
با این که طولانی و سخت است
یلدای غیبت های خورشید
یک روز می تابد به دنیا
از مشرق چشمان امید
@shokoohsher✨
#فرزانه_قربانی☘️
~محفل شعر بانوان قم🌹گوهرشاد~
@goharshadqom
از چرخ به هر گونه همیدار امید
وز گردش روزگار میلرز چو بید
گفتی که پس از سیاه رنگی نبُوَد
پس موی سیاه من چرا گشت سفید؟!
@shokoohsher✨
#حافظ☘️
#یافاطمةالزهرا 💚
هوا خوب شد خشکسالی سر آمد
به صحرای سوزنده نخلِ تر آمد
به گلزارها،سرخِ پر جنب و جوشی
به جوبارها،آبیِ جوهر آمد
پرستو پرستو پرستو پرستو
بهاری به پاییز هر دفتر آمد
من آوردهام مژده،کشتینشینان!
به دریای شب کوکبی دیگر آمد
یتیمی که آزرده و خسته بودی!
به غمخواریات باز یک مادر آمد
رسولی که دلتنگ عطر بهشتی!
بهپاخیز عطر خدا از در آمد
بخوان کو به کو سورهی تازهات را
که ای تشنگان! تشنگان! #کوثر آمد
@shokoohsher✨
#اعظم_سعادتمند 🍃
تقدیم به دختر پیامبر
#یافاطمةالزهرا 💚
تو آمدی به جهان کآفتاب را بتکانی
که از دوپلک زمین گردِ خواب را بتکانی
تو آمدی که از اندام نقرهداغ بیابان
به یک اشارهی چشمت، سراب را بتکانی
درختها همه چشمانتظار دستِ کریمت
که با عصای پیمبر، سَحاب را بتکانی
غمی به شانهی مردانهاش چگونه بماند؟
اگر تو پیرهنِ بوتراب را بتکانی
تو ای قرارِ دلِ مرتضی! نمیشود آیا
که از زمانهی ما اضطراب را بتکانی؟
تویی قیامت کبری که با خِطابهی غرّاء
غبارِ غفلتِ قوم از کتاب را بتکانی
تو بس که پاک و زلالی بعید نیست که اول
برای دیدن خود، حوضِ آب را بتکانی
و چیست درّه و دریاچه؟ کاسههای گدایی
که باز سفرهی نان و گلاب را بتکانی
@shokoohsher✨
#سعید_مبشر 🌱
سهمِ من گردشِ حزنآلودی در باغِ خاطرههاست
و در اندوهِ صدایی جان دادن
که به من میگوید:
«دستهایت را دوست میدارم»
دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد
میدانم، میدانم، میدانم
و پرستوها در گودیِ انگشتانِ جوهریم
تخم خواهند گذاشت...
@shokoohsher✨
#فروغ_فرخزاد ☘️
#روزنگار ۸ دی #زادروز
چه ترس ها به دلم بود، ترس دیده شدن!
غم وجود گرفتن، غم پدیده شدن!
من از عدم به وجود آمدم، نمی دانی
چقدر پر هیجان بود آفریده شدن!
پناه می برم از ترس طرد و تنهایی
به میهمانی تسلیم و هم عقیده شدن
من آن سفال ترک خورده ام که می ترسد
هم از نوازش باران، هم از خریده شدن
بلوغ میوه تلخی ست، مثل من خوش باش
به کال ماندن و از شاخه دیر چیده شدن
@shokoohsher✨
#زینب_احمدی ☘️
ای راز سر به مهر ملاحت !
رمز شگفت اشراق!
ای دوست!
آیا کجاوه تو
از کدام دروازه می آید
تا من تمام شب را
رو سوی آن نماز بگذارم
کی ؟
در کدام لحظهی نایاب؟
تا من دریچههای چشمم را
در انتظار،
باز بگذارم..
وقتی تو باز میگردی
کوچکترین ستاره چشمم خورشید است...
@shokoohsher✨
#حسین_منزوی 🌱
در قمار تلخ دنیا بردنی در کار نیست
بخت اگر هم یار باشد، عمر با ما یار نیست
عین معشوقت که بر بود و نبودت چشم بست
چشم بر بیش و کم دنیا ببند... انگار نیست!
قسمت ما هرچه باشد میرسد روزی به ما
در نگاه عنکبوت آینده هرگز تار نیست
جنگ سهراب است و رستم جنگ ما با روزگار
آخر سر هیچکس پیروز این پیکار نیست
هرچه میگویی به دنیا، دوستت دارم نگو!
هیچ اقراری به این اندازه ذلت بار نیست!
خنده دار اینجاست! روزی میپریم از خواب ناز
وآنکه تلقین می دهد ما را خودش بیدار نیست...
@shokoohsher✨
#حسین_زحمتکش 🍃
اینکه کسی قصد دلگرم کردن آدم را
داشته باشد اصلاً چیز کمی نیست،
خصوصاً اگر آدمی باشد
که به طور معجزهآسایی، هنوز دوستت دارد...
📚یکی مثل همه
@shokoohsher✨
#فیلیپ_راث 🌱
برگردان: #پیمان_خاکسار 🌱