eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
214 دنبال‌کننده
488 عکس
67 ویدیو
4 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیم به روح نورانی سید مقاومت، که او نیز در ۶۳ سالگی به سعادت رسید: شصت و سه سال اهل بکاء و نبرد بود در اوج این زمانه‌ی نامرد، مرد بود شصت و سه سال مثل نبی، مثل مرتضی مانند حاج قاسم ما، اهل درد بود دلتنگ کودکان و یتیمان بی پناه دلگرمی همیشه‌ی شب های سرد بود سنگی رها شد از کف دیوانه‌ای، سپس ذکر تمام آینه‌ها «بازگرد» بود وقتی که بود، غزه از او رنگ و رو گرفت وقتی که رفت رنگ جهان _آه_ زرد بود نصر خداست شامل او، پس شهید شد شصت و سه سال در دل زخم و نبرد بود @shokoohsher 🌱 https://eitaa.com/sobhetazedam
چون لاله‌یِ در بهار برمی‌گردی گل کرده و بیشمار برمی‌گردی همراه عماد و حاج قاسم روزی در دولت سبز یار برمی‌گردی.. @shokoohsher🍀
که گفته کوه می ریزد؟ که گفته تیشه می ماند؟ همیشه برگ می ریزد؛ ولیکن ریشه می ماند اگر صیاد هم تیری نشاند بر تن شیری ردای سلطنت از آن شیر بیشه می ماند که سلطانی نه با خون ریزی و با چنگ و دندان است عنان در دست های روشن اندیشه می ماند پر سیمرغ اگر هم سوخت باکی نیست، سیمرغ است بگو خاکسترش هم در مسیر رونق این پیشه می ماند بگو می روید از خاکسترش هرروز صدققنوس همیشه برگ می ریزد، همیشه ریشه می ماند @shokoohsher☘️
هم غزه، هم لبنان، هم شام، هم ایران یک آرمان داریم، یک روح، یک پیمان در جادۀ بیروت، هم‌راه «مُغنیّه» پای جبل عامل، هم‌گام با «چمران» تنها سلاح ماست مردانه جنگیدن بی‌ خُود، بی جوشن، در شام بمباران تا بر زمین خون «سیدحسن» جاری‌ست فریاد می‌جوشد از قلب این میدان «سیدحسن» یعنی از پا نیفتادن وقتی تبرزار است دنیای دژخیمان لب باز کن ای مرد، ای واژه واژه درد همسایۀ «میثم»، هم‌مسلکِ «سلمان» دریایی و زنده‌ست، قلب پر آشوبت ای گونه‌هایت سرخ، از سیلی طوفان.. ظهر است و عاشوراست، در علقمه غوغاست کرب‌وبلای ماست: هم غزه، هم لبنان @shokoohsher ☘️
چون رود، بی‌صدا و خروشان بود مانند چشمه، ساکت و جوشان بود عمری چو نخل، پرثمر و... خالی، از نخوت افاده‌فروشان بود می‌سوخت بی‌امان که بیاساییم یک عمر، شمع جمع خموشان بود آرام و سربه‌زیر ولی چون شیر کابوس شام تیرۀ موشان بود با ساقی الست چو پیمان بست بر عهد خویش محکم و کوشان بود مجنون‌صفت به کوه و بیابان زد چون ابرها ز خانه به دوشان بود گهوارۀ وطن که رهید از موج مدیون عزم نیل‌فروشان بود @shokoohsher☘️
غمگین نشوید هیچ با این اخبار خوشحال مبادا بشود استکبار خون شهدا همیشه جریان‌ساز است برخیزد از آن هزار @shokoohsher🌱
مانند شهید قدس، تالحظه ی آخرین میان پیکار ترس و دودلی به خویشتن راه مده بر روی زمین سلاح خود را نگذار @shokoohsher 🍃
🌹 رفتی مگر دوباره وطن را رها کنی از دست دیو، پارهٔ تن را جدا کنی کی‌ می‌توان فروخت وطن را به اجنبی با دزد جان و مال، محال است تا کنی ناموس آدم است وطن نیز بی گمان حق داشتی بسوزی و آتش به پا کنی چندین و چند سال شهیدی و آمدی فکری به حال آن همه آدم نما کنی گاهی برای آن که بفهمند حق تویی حتی نیاز هست که جان را فدا کنی رفتی و قهرمان فلسطینیان شدی رفتی که با شکوه خودت فتح‌ها کنی زخمی و پر غرور شبیه حماسه‌ها رفتی مگر که مشت ستم را تو وا کنی @shokoohsher🍃
ببین چقدر به افسانه‌ها شبیهی تو به قهرمانِ ز محبس رها شبیهی تو چه کرده‌ای که چنین بی‌کرانه‌ای یحیی؟! به آسمان بلند خدا شبیهی تو قیامتی که تو کردی به پا قیامت بود به روز حشر، به روز جزا شبیهی تو نسیم هستی و طراح حمله‌ی توفان به نقش اصلی خود تا کجا شبیهی تو چقدر سینه‌ی تو داغ دیده پشت هم به روضه روضه‌ی کرب و بلا شبیهی تو تو خاطرات غم‌انگیز غزه‌ای یحیی به چشم‌هایِ به غم آشنا شبیهی تو گرفته‌اند وطن را، که مادر است وطن به کودکان یتیم و رها شبیهی تو تو آرمان بلند رمان خود هستی به * بی‌انتها شبیهی تو @shokoohsher 🌿 *خار و میخک رمانی به قلم شهید سنوار
موجیم و دوباره در خروش آمده‌ایم ما خون سپاهیم! به جوش آمده‌ایم سرسبزی سروهای ما پا بر جاست امروز اگر چه لاله‌پوش آمده‌ایم @shokoohsher ☘️
هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز! در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز حیف از تو نبود، مثل ما می‌مردی؟ نام تو فقط «شهید» کم داشت عزیز @shokoohsher 🌱 @nist_khodae_joz_allah
﷽ ❤️‍🩹 بر اساس یادداشت پدر ای برای دخترای قشنگش که اوایل جنگ شدن🥀 دخترم خوب شد شهید شدی زندگی یک دروغ جانکاه است ما شهیدان رنجِ زیستنیم زندگی آهِ گاه و بیگاه است پشت دیوارهای مرزی ما دخترم! قحطی مسلمانی‌ست هر چه همسایه را صدا کردیم سر تکان داد و گفت با ما نیست طعم خون می‌دهد تمامی نیل غیرت مصریان ملخ زده است آیه‌های و یطعمونَ طعام در گلوی شیوخ، یخ زده است مصرِ فرعون، مصرِ بی یوسف نمک زخم‌های کنعان شد شهر اهرام مرگ آباد است شهر ما زنده زنده ویران شد مرزمان بسته است با همه جا مرز با آسمان فقط باز است ما زمینگیر این جهان نشدیم کار گنجشک چیست؟ پرواز است دخترم ما اگرچه مجروحیم بار این قصه روی شانه‌ی ماست هر شهیدی کتاب تاریخی‌ست و فلسطین کتابخانه‌ی ماست دخترم! سبزچشم زیتونی! می‌شود با غمت کنار آمد؟! نه، حواس من از تو پرت نشد هر قدَر موج انفجار آمد... زندگی را گرسنگی دزدید خنده را بمب فسفری سوزاند از تو غیر از عروسکت همه رفت از من اما به جز دلم، همه ماند دخترم خوب شد شهید شدی و دعاهام مستجاب نشد پیش چشمان شرمسار پدر صورتت ذره ذره آب نشد لااقل سیر بودی آخر عمر مرگ اینقدرها که درد نداشت زندگی هر چقدر هم بی‌رحم مرگ با ما سر نبرد نداشت اگر امروز زنده می‌ماندی پیش چشمت عروسکت می‌مرد بس که با هم گرسنه می‌ماندید بس که او غصه‌ی تو را می‌خورد اگر امروز زنده می‌ماندی جنگ می‌بست سنگ بر شکمت تا چشیدم گرسنه بودن را شکر کردم برای عمر کمت اگر امروز زنده می‌ماندی سوژه‌ی تلخ عکس‌ها بودی طرح یک نشریه در آمریکا شرح یک مرگ بی‌صدا بودی اگر امروز زنده می‌ماندی زیر چشم تو گود می‌افتاد زندگی سیر میشد از اشکت به تو از بس گرسنگی میداد ما همه روزه دار تاریخیم تو ولی صبح روز عید شدی رفتی آنجا که رنج بی معناست دخترم خوب شد شهید شدی... @shokoohsher ☘️ 🦋 @Amjadiyan_Faezeh