هدایت شده از دفترچه
برای آن مرد که خستگی ناپذیر بود:
مانند باران بی تکلف
چون کوه محکم بود آن مرد
یکرنگ و صاف و بی ریا بود
مانند دریا...رود....آن مرد !
بن بست نه، هرگز ، محال است
آسودگی خواب و خیال است
باید سفر می کرد حتی
با روی خاک آلود آن مرد
طعنه زیاد از حد شنیده
رفتارهای تلخ دیده
در امتحان عشق اما
بی شک نشد مردود آن مرد
چون کفتری جلد حرم بود
او خادم شاه کرم بود
تا آسمان ها رفت حالا
تا قله ی مقصود آن مرد
در چشمهایش حرف بسیار
در سینه اش اندوه مردم
حالا سرش بالاست حتماً
در محضر معبود آن مرد
#متین_پسندیده
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
@daftarcheyesheer