✨شکوهِ شعر✨
#السلامعلیکیاامیرالمومنین
ماه میآید از خم کوچه، چهرهای دائمالوضو دارد
پینه بر دستهاش و نعلینش، اثر وصله و رفو دارد
مرد تنهاست؛مرد غمگین است،کمرش از فراق خم شده است
ساغر شادیاش اگر خالیست، بادة غم سبوسبو دارد
ضربان صدای او جاریست، با یتیمی به خنده مشغول است
سر تقسیم سهم بیتالمال، با صحابه بگو مگو دارد
باز امروز بغض نخلستان، تا به سرحد انفجار رسید
باز امشب به استناد کمیل، ماه با چاه گفتوگو دارد
کاهگلهای کوچه مرطوباند، اشک دیوار را درآوردهست
نالة خانم جوانی که هر چه دارد علی از او دارد
از دو دستش طناب بگشایید، مبریدش به مسلخ بیعت
دیگر او را کشانکشان مبرید، ایهاالناس! آبرو دارد
گرچه دربند غربت از این شیر، گرگهای مدینه میترسند
ذوالفقارش هنوز برّان است، باز شور «تقاتلوا» دارد
حب او از نتایج سحر است، باش تا صبح دولتش بدمد
آن صنوبردلی که میباید پیش او سرو سر فرود آرد
چارده قرن بعد خیلیها دم از او میزنند اما مرد
همچنان خار در دو چشمش هست، همچنان تیغ در گلو دارد
@shokoohsher✨
#عباس_احمدی🌱
#شعر_علوی #یاعلی
تسبیح شیخ پاره شد و دانه دانه شد
از بس که استخاره زدم تا ببینمت..!
@shokoohsher✨
#عباس_احمدی🍃
تا لاله گون شود کفنم بیشتر زدند
از قصد روی زخم تنم بیشتر زدند
قبل از شروع ذکر رجز مشکلی نبود
گفتم که زاده ی حسنم بیشتر زدند
این ضربه ها تلافی بدر و حنین بود
گفتم علی و بر دهنم بیشتر زدند
از جنس شیشه بود مگر استخوان من
دیدند خوب می شکنم بیشتر زدند
می خواستند از نظر عمق زخم ها
پهلو به فاطمه بزنم بیشتر زدند
تا از گلم گلاب غلیظی در آوردند
با نعل تازه بر بدنم بیشتر زدند
دیدند پا ز درد روی خاک می کشم
در حال دست و پا زدنم بیشتر زدند
@shokoohsher✨
#عباس_احمدی 🌱
#محرم #شعر_عاشورایی
#اللهمعجللولیکالفرج
یک روز به هیئت سحر میآید
با سوز دل و دیدهٔ تر میآید
یکروز به انتقام هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده قمر میآید
@shokoohsher✨
#عباس_احمدی🍃
#محرم #شعر_عاشورایی