eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
211 دنبال‌کننده
490 عکس
67 ویدیو
4 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللهِ، اَنْتَ اَوَّلُ مَظْلُوم، وَاَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ طنین بغض موذن به گوش ماه رسید اذان صبح به «حی علی الفلاح» رسید.. دوید کینه‌ی مکاره از کمین بیرون همین که راس مبارک به سجده‌گاه رسید صدای شیون محراب آن چنان برخواست که رفت و رفت و به زاری به قلب چاه رسید زبان نداشت زمانه برای حرف زدن از آن زمان همه‌ی قصه‌ها به آه رسید اگر نظر به غضب هم کنی به من، لطف است.. به شکر آنکه به من قدر یک نگاه رسید منم که خاکم و اینجا پناهگاه من است کجاست سایه‌ی مهرت که بی پناه رسید.. @shokoohsher☘️
🖤 مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل: " اینک شما و وحشتِ دنیای بی علی..." @shokoohsher🌱
✨شکوهِ شعر✨
ای عید! بدان جهان گرفتار علی‌ست این کهنه و نو شدن فقط کار علی‌ست از سرخی چشم غنچه‌ها فهمیدم امسال هم عزادار علی‌ست @shokoohsher🌱
ای ازلی مرد برای ابد بی تو زمین سرد، برای ابد نام قدیمت ز لب حادثه نعره برآورد برای ابد پلک تو شد باز به روی دلم پنجره گسترد برای ابد هر گل سرخی که جدا از تو رُست زرد شود زرد، برای ابد غیر دلت لشکر اندوه را کیست هماورد برای ابد؟ نام تو عیّار ز روز ازل خصم تو نامرد برای ابد چشم تو در عین تحیّر شکفت آینه پرورد برای ابد دست تو از روز ازل زد رقم بهر دلم درد، برای ابد مست شد از بادهٔ روشنگرت این دل شبگرد برای ابد صبح ازل مهر تو در من گرفت شعله‌ورم کرد برای ابد @shokoohsher🌱
تقدیم‌به‌قدم‌های‌پربرکت‌ 💚 فکر می‌کنم هر چیزی در این دنیا داستانی دارد حتی دری که این روزها آرزوی بوسیدنش را داریم... خبر آرام ریخت در جنگل، سارها مثل بید لرزیدند سروها ایستاده جان دادند، مرگ را پیش چشم خود دیدند صبح یک روز سرد پاییزی، باغبانی تبر به دوش رسید «این چه رازیست در دل جنگل؟»، کاج ها با نگاه پرسیدند از درختان یکی یکی رد شد، رو به رویم نشست و گفت به شوق «بهترین چوب های این جنگل، شاخه های جنون این بیدند آسمان بر سرم هوار شد و ...، پیش چشمم زمانه تار شد و دوستانم به رسم بدرقه ... آه، مثل ابر بهار باریدند «نکند سوتک و سه تار شوم، یا که تابوت و چوب دار شوم» مثل پیچک تمام این افکار، در تن و ریشه هام پیچیدند برگ هایم به باد رفت و سپس، تکه تکه به خاک افتادم، زیر باران تمام جانم را، دست ها توی کامیون چیدند رفتم از نو دوباره زاده شوم، توی یک کارگاه نجاری صبح آن روز میخ و چکش و میز، به من و اشک هام خندیدند دستی آمد بلند کرد مرا، جلوی نور آفتاب گذاشت یا علی گفت و آرزومندان، صورتم را به اشک بوسیدند من _در چوبی حرم_ حالا، شده ام مأمن کبوترها بید مجنون شدم به شوق نجف ، بیدها میهمان خورشیدند ☘️ @tahere_sadat_maleki @shokoohsher
🖤 همین که خلق شدیم ابتدا علی گفتیم نداشتیم دهان، بی‌صدا علی گفتیم شبیه زلف به خود پیچ خورده بود جهان گشوده شد گره از کار تا علی گفتیم هزار آینه چیدند در برابر هم در آن تجلی بی‌انتها علی گفتیم خدا به خلقت حیدر تبارک‌الله گفت و ما به خلقت خود مرحبا علی گفتیم فرشته گفت که عشق است و بار سنگینی است به روی دوش گرفتیم و "یاعلی" گفتیم به هر دلیل که باشد به نفع ما شده است در آن سحر چه بدانم چرا علی گفتیم نه جبر بود نه تفویض شرح قصه‌ی ما «قدر» که سخت گرفت، از «قضا» علی گفتیم   به روی آب نوشتیم مرتضی و سپس به گوش آتش و خاک و هوا علی گفتیم نمانده است زمان خالی از ارادت ما همیشه با یکی از انبیا علی گفتیم شدیم شاخه طوبی و چیدمان موسی و قبل معجزه‌اش با عصا، علی گفتیم به شکل باد گذشتیم از دهانه‌ی غار و با رسول خدا در حرا علی گفتیم دعا به چشمه بدل کردمان زلال و طهور بدون دغدغه سر تا به پا علی گفتیم و اهل خاک بگویند هرچه می‌گویند نظر به غیر نکردیم... ما علی گفتیم @shokoohsher 🪴
🖤 به قرآنی که داری در میان سینه‌ات سوگند که هرگز از تو و از خاندانت دل نخواهم کند و ایمان دارم ای مهرت قیامت‌ها به پا کرده گنهکارانِ چون من عاشقت را زود می‌بخشند پر از حس غریب روزهای آخر سالم پر از دودی که بر می‌خیزد از خاکستر اسفند دلم امشب شبیه کوچه‌های تا حرم تنگ است دلم در حسرت ایوان دلباز شما تا چند؟ و غمگینم به قدر شانه‌ی سنگین گاری‌ها که ساکم را به سختی تا خیابان تو آوردند و مسکینم به قدر آن گدایانی که در غربت... فقط امید دارم از تو ای شاه نجف لبخند # نشستم گوشه‌ی صحنت برایت شعر می خوانم اگر این لحظه‌ها حس می‌کنم هستم سعادتمند @shokoohsher ☘️
🖤 مگر چه کیسه‌ای از نور داشت بر دوشش؟ که وقت دیدن او ماه بود مدهوشش نیافتند یتیمان هنوز هم، وطنی یتیم‌خانه‌تر از سرزمین آغوشش هزار نکتۀ باریک‌تر ز مو پیداست میان هر نخی از وصله‌های تن‌پوشش امیر زهد و قناعت به گوش این دنیا چقدر خطبه که خواند و نرفت در گوشش زمانه می‌برد او را ز خاطرش؟ آری! زمانه‌ای که خدا می‌شود فراموشش تمام هستی‌ات ای دل، محبت مولاست بهشت چیست؟ چنین کودکانه مفروشش! @shokoohsher 🍃
🖤 چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی؟ شبیه نیست به غیر از خودش علی ست علی به رغم خواهش دنیا و چرب و شیرینش به نان خشک جوی زاهدانه زیست علی عجب عدالت تلخی که ذوالفقار به دست به حال دشمن خود نیز می‌گریست علی علی دلاوری‌اش مثل روز روشن بود بپرس در دل شب بی‌قرارِ چیست علی؟ شهادتش به شب قدر هم شهادت داد که قدر وسعت فهم زمانه نیست علی تمام عمر علی گفتم و بلند شدم کنار بستر مرگم، دمی بایست علی! @shokoohsher ☘️
🖤 مُرغ از قفس پرید ندا داد جبرئیل: " اینک شما و وحشتِ دنیای بی علی..." @shokoohsher🌱
🖤 شگفتا کرامات ماهی تمام چه ماهی که خورشید صبح است و شام چه ماهی که فرزند اُم‌ُّالقُری چه ماهی که لبخند بیت‌الحرام چه ماهی چه مردی سلامٌ علیه چه مردی چه ماهی علیه‌السلام چه حسن شروعی‌ست ماه رجب چه حسن ختامی‌ست ماه صیام همه عمر او یک نماز است و بس سکوتش قعود و خروشش قیام دم از حق زده دم به دم تیغ او اگر در مصاف است اگر در نیام چه ژرف است، آری چه ژرف و شگرف کلامُ الْامیرِ، امیرُ الْکلام در اوصاف آن حسن بی‌خاتمه رسید این ترنم به حسن ختام به لب دارم این نغمه را دم به دم به سر دارم این سایه را مستدام امیری حسینٌ و نعم الامیر امامی علیٌ و نعم الامام @shokoohsher ☘️
🖤 ای زینت صدای اذانِ مناره‌ها نام تو علت ضربان ستاره‌ها غیر از خودت به هیچ کسی نیستی شبیه زانو زدند پیش شما استعاره‌‌ها تفسیر آیه‌های الهی، نگاه توست معنای خوبْ آمدن استخاره‌ها! تخت خلافت تو فقط یک حصیر بود ویران شوند بعد تو دارالاماره‌ها! ای دست‌های سبز درختان به سوی تو ای مرجع ضمیر تمام اشاره‌ها ما را سوار کشتی نهج البلاغه کن ما موج‌های گمشده بر تخته پاره‌ها نامی به پای نام قشنگت نمیرسد اسمت اذان ماست،گواهش مناره‌ها... @shokoohsher🍃 🦋 @Amjadiyan_Faezeh