eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
214 دنبال‌کننده
489 عکس
67 ویدیو
4 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
نان حلالی، تو نیز گمنامی چقدر خسته شدی تا کمی بیارامی بخواب راحت و آسوده از غم فردا شهید آن همه اندوه بی سرانجامی شهید اشک شب و جلد بالش خیسی شهید روز و شبی تو شهید ایامی شهید ثانیه‌های پیامک واریز رسیده‌است پیامی ولی چه پیغامی؟! شهید رنج فراوان و دسترنج کمی شهید قسط جهاز و اجاره و وامی به دسترنج شما یک قران اضافه نشد جز این که فصل گرانی رسید و ناکامی شهید شکوه نکردن ز کارفرمایی وگر شنید برایت نکرد اقدامی کسی نبود که از غصه‌ات بکاهد آه کسی نداد به تو در خور تو انعامی به دسترنج کم و رنج مکفی‌ات سوگند به آه کارگرت، چه ایهامی؟ شهید صبح میادین کارگر هستی که از شهادت تو کس نمی‌برد نامی @shokoohsher🌱
فرو خورده است بغضی را گلوی عاشق میهن نشانده رنگ خون چشم مصیبت روی این دامن نفس های اذان در سینه ی غم حبس میشد چون برآمد آفتاب از چهره های دودی روشن برای دین کم از مجاهد نیست که خم کرده است پیش غیرت او آسمان، گردن به پیشانی نشانده چین غیرت تا برقصاند برای دخترانش شاپرک در دشت پیراهن چگونه درس بابا آب را با اشک ننویسد که مغز هرمدادش روی کاغذ می کند شیون هنوز آغاز پاییز است و مانده روسیاهی به ذغال شرمگینی که زده آتش به این خرمن به آغوش سعادت راه های بی شماری هست اگر لبنان اگر غزه اگر کرمان اگر @shokoohsher 🌱
33.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 پدرم را خدا بیامرزد... پدرم را خدا بیامرزد مردِ سنگ و زغال و آهن بود سال‌های دراز عمرش را کارگر بود، اهل معدن بود از میان زغال‌ها در کوه عصرها رو سفید برمی‌گشت سربلند از نبرد با صخره او که خود قله‌ای فروتن بود پا به پای زغال‌ها می‌سوخت سرخ می‌شد، دوباره کُک می‌شد کوره‌ای بود شعله‌ور در خود‌ کوره‌ای که همیشه روشن بود بارهایی که نانش آجر شد از زمین و زمان گلایه نکرد دردهایش یکی دو تا که نبود دردهایش هزار خرمن بود از دل کوه‌های پابرجا از درون مخوف تونل‌ها هفت‌خوان را گذشت و نان آورد پدرم که خودش تهمتن بود پدرم مثل واگنی خسته از سرازیر ریل خارج شد بی‌خبر رفت او که چندی بود در هوای غریب رفتن بود مردِ دشت و پرنده و باران مردِ آوازهای کوهستان پدرم را خدا بیامرزد بود، اهل معدن بود @shokoohsher 🍂
پدرم است به مزرعه می‌آید با آخرین ستاره از آسمان صبح، و بازمی‌گردد با اولین ستاره در آسمان شب پدرم، خورشید است ... @shokoohsher ☘️ ❣️