هر صبح
به زیبایی اندكم در آینه می خندم
و به این فكر می كنم
كه چگونه می توانی عاشقم نباشی؟
خودخواه نیستم، اما
باید باور كنی
زن خوب، زنی ست كه شعر بداند!
زیبایی
آنقدرها هم مهم نیست..
@shokoohsher✨
#هانی_محمدی🍃
خوش آنزمان که برای گلایه وقت نبود
هزار شِکوه به یک بوسه مختصر میشد!
@shokoohsher✨
#سجاد_سامانی🌱
ما را نمانده است دگر وقت گفتگو
تا درد خویش با تو بگوییم موبهمو
از خار گرچه گرد حرم پاک کردهای
تا شام و کوفه راه درازیست پیش رو
خون، گوشوارهها زده بر گوشهایمان
صد بغض مانده جای گلوبند در گلو
تنها گذاشتیم تنت را و میرویم
اما سر تو همسفر ماست کوبهکو
بیتاب نیستیم... خداحافظت پدر!
بیآب نیستیم... خداحافظت عمو!
@shokoohsher✨
#محمدمهدی_سیار☘️
#محرم
در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همه ی ما
@shokoohsher✨
#فاضل_نظری🌾
✨شکوهِ شعر✨
در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم سوزانده شدن باد سزای همه ی ما @shokoohsher✨ #فاضل_نظری🌾
ای پاسخ بی چون و چرای همهی ما
اکنون تویی و مسئله های همهی ما
کو آنکه در این خاک سفر کرده ندارد
سخت است فراق تو برای همهی ما
ای گریه ی شب های مناجات من از تو
لبخند تو آیین دعای همهی ما
تنها نه من از یاد تو در سوز و گدازم
پیچیده در این کوه صدای همهی ما
ای ابر اگر از خانه ی آن یار گذشتی
با گریه بزن بوسه به جای همهی ما
ما مشق غم عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همهی ما
گر یاد تو جرم است غمی نیست که عشق است
جرمی که نوشتند به پای همهی ما
در آتش عشق تو اگر مست نسوزیم
سوزانده شدن باد سزای همهی ما
@shokoohsher✨
#فاضل_نظری🌾
بگو باران بگیرد از غم عظمای خواهر
که می سوزد شبیه خیمه ها دنیای خواهر
تو نفس مطمئنه هستی و زینب پریشان
بکش دستی به روی بی قراری های خواهر
تمام دشت را با عطر سیبت مست کرده
نسیمی که تو را بوسیده امشب جای خواهر
غمت افزون شد آن لحظه که دیدی جای خلخال
غل و زنجیر افتاده به دور پای خواهر
چنان هفتاد پشت صبر را خم کرده اینجا
که می سوزد جهان از داغ جانفرسای خواهر
چه آمد بر سر ام المصائب در دل شام
که شد تکرار در تکرار عاشورای خواهر
@shokoohsher✨
#فرزانه_قربانی🪴
#محرم
دوستت دارم
زیرا اگر تو نبودی
بیگمان من میزیستم
بی آن که
زندگی کرده باشم...
@shokoohsher✨
#غادة_السمان☘️
تو زیر آفتابی و من زیر آفتاب
ای سایه ی سرم چه کند با غمت رباب
ای ماه من !تن تو کجا و تب کویر
آه از زنان پرده نشین و شب کویر
آن گرگ ها که پیرهنت را دریده اند
حالا به موی دخترکانت رسیده اند
قلبم به یاد پیکر تو تیر می کشد
ذهنم تو را دوباره به تصویر می کشد
جایی برای بوسه نبود آه بر تنت
لب را گذاشتیم به رگ های گردنت
بر سینه می زنم من از این داغ سینه سوز
در گوش من صدای سم اسب ها هنوز ..
ما سوختیم از غم تو مثل مادرت
دارد فرار می کند از خیمه دخترت
گهواره را ...نبر..نبرش یادگاری است
بعد از تو سهمم از همه عالم نداری است
باور نمی کنم که چنین پیر و خسته ام
در نصف روز این همه آقا شکسته ام
تنها پناه من فقط آغوش زینب است
بار غم حرم همه بر دوش زینب است
نه اینچنین اسیر شدن نه فدا شدن
جان کندن است از تو حسینم جدا شدن
#فاطمه_معصومه_شریف
#شام_غریبان
#محرم
#رباب
#علی_اصغر
#اسارت
@masoome_sharif
من به پایان دنیا اهمیت نمیدهم!
چون دنیای من بارها تمام شده
و صبح روز بعد
دوباره از نو آغاز شده است...
@shokoohsher✨
#چارلز_بوکفسکی🌱
دیشب دل پریشم، تا صبح، شکوه میکرد
گاهی ز دست زلفت، گاهی ز دست شانه...
@shokoohsher✨
#شاطر_عباس_صبوحي🍃
هدایت شده از ✨شکوهِ شعر✨
#امام_سجاد علیه السلام
لبریزم از واژه اما بسته است گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
سجادهام را گشودم، شاید که دلتنگی ام را
با یاد آن سجدههای طولانیات بگذرانم
یک گوشه تنها نشستم، جام دعا روی دستم
حالا که اینگونه مستم، باید صحیفه بخوانم
نیمه شب ست و منم که، در کوچههای مدینه
در انتظار تو با آن، انبان خرما و نانم
ای کاش میسوخت کوفه،در شعله خطبههایت
در شعله خطبههایت میسوزد اینک جهانم
آن روز با تب چه کردی در آتش خیمهها؟...آه
در دود خیمه چه دیدی؟ با من بگو تا بدانم
وقتی چهل سال با اشک افطار کردی، چگونه
آب گوارا بنوشم؟ اصلا مگر میتوانم؟
#زهرا_جودکی☘️
#محرم #شعر_عاشورایی
@shokoohsher✨
نذر #امام_سجاد علیه السلام
شن های دشت با گذرش گریه می کند
مردی که آب, پشت سرش گریه می کند
از عرش تا به فرش, زمین در همه زمان
با هرچه هست دور و برش گریه می کند
آتش گرفته است حرم, آن چنان که ظلم
با چشم های شعله ورش گریه می کند
هل من معین تلخ پدر را شنیده است
عمری به پاسخ پدرش گریه می کند
این کشته ی فتاده به هامون غرق خون
بر اهل بیت خسته, سرش گریه می کند
اصلا خود خداست در این ملک لامکان
با نوحه های چشم ترش گریه می کند
@shokoohsher✨
#زهرا_سلیمی🪴
#محرم #شعر_عاشورایی