eitaa logo
✨شکوهِ شعر✨
223 دنبال‌کننده
441 عکس
52 ویدیو
3 فایل
اینجا شعر را زندگی می‌کنیم🪴 @shokoohsher✨ . ارتباط با ما @poem14 برایم ناشناس بنویس:👇 https://harfeto.timefriend.net/17359128070831
مشاهده در ایتا
دانلود
شرمیست در نگاه ِ من؛ اما هراس نه کم‌صحبتم میان شما، کم حواس نه چیزی شنیده‌ام که مهم نیست رفتنت درخواست می‌کنم نروی، التماس نه! از بی‌ستارگی‌ست دلم آسمانی است من عابری«فلک»زده‌ام، آس و پاس نه من می‌روم، تو باز می‌آیی، مسیرِ ما با هم موازی است ولیکن مماس نه پیچیده روزگارِ تو ، از دور واضح است از عشق خسته می شوی اما خلاص، نه...! @shokoohsher🍃
هدایت شده از ✨شکوهِ شعر✨
(س)💚 حس می‌کنم وقتی که دلتنگم جهانی رو به پایانم از خانه بیرون می‌زنم، دیوانه‌ام یک جا نمی‌مانم از خانه بیرون می‌زنم، سلول دنیا انفرادی نیست همپای مردم در پی راه نجات از قلب زندانم پیچید عطر یاس و من را برد تا باغِ ارم* با خود یک آن نمی‌دانم چه شد،دیدم در آغوش شبستانم دیدم که نور از چلچراغِ صحن آیینه فرو می‌ریخت دیدم که نستعلیقِ کاشی‌ها چه نقشی بسته در جانم بانو! بگو همسایه‌ی خوبی برایت بوده‌ام اصلا؟ من ظاهرا نزدیکم اما دورم از تو، خوب می‌دانم یک گوشه از ایوانِ آیینه برای شاعرت کافی‌ست هر روز می‌آیم همین گوشه برایت شعر می‌خوانم 🌱 *«اِرم» خیابانی منتهی به حرم در قم @shokoohsher
هدایت شده از گوهرشاد قم
‌آرام می‌گرید غباری خسته از کینه تا می‌نشیند گوشه‌ای از صحن آیینه بی‌تابی‌اش را سخت می‌گیرند در آغوش سقف و ستون بارگاهت با طمانینه می‌گوید از آوارگی در باد... در طوفان... از سال‌های رفته در کنج قرنطینه قصدش مکدّر کردن آیینه‌هایت نیست او این غبارِ آهِ بیرون رفته از سینه اویی که می‌داند "ابد در پیش دارد" نیست جز با تو بودن خواهشش، بانوی دیرینه! بانوی باران‌ها بدل خواهد شد از مهرت هر برگ خشک و دانه‌ی سنگی به سبزینه * شب‌حالی‌ام را صبح خواهد کرد چشمانت ای در نگاهت مژده‌ی خورشید آدینه پ‌ن: ابد در پیش داریم علامه سید محمد‌ حسین طباطبایی که درود خدا بر او باد @azam_saadatmand
عجب از چشم تو دارم که شبانش تا روز خواب می‌گیرد و شهری ز غمت بیدارند... @shokoohsher🌱
خنده ات مثل گلبرگ لادن چشمهایت دو تا ماه روشن اخم هایت، کشنده شبیهِ لحظه ی تلخِ دلتنگ بودن گرم کن دست های مرا بعد بغض تلخ مرا زود بشکن خنده کن تا دوباره برقصد چین گل دار کمرنگ دامن با تو هستم تو که بعد عمری مانده ام دوستم داری اصلا ؟ دل به قلبی به جز من نبندی ای غم بومی پاکدامن .. ابتدای جهانم تویی تو انتهای خیالاتِ این زن بی خیال غرورت شو بنشین گریه کن یک دل سیر با من @shokoohsher☘️
شب‌ها که پیشم نیستی خوابم نمی‌گیرد وقتی نمی‌بوسی مرا با قرص می‌خوابم! @shokoohsher🍃
نمیدانم به دستت میرسد این نامه ها یا نه اگر هم میرسد، با شوق میخوانی مرا یا نه؟ @shokoohsher☘️
✨شکوهِ شعر✨
نمیدانم به دستت میرسد این نامه ها یا نه اگر هم میرسد، با شوق میخوانی مرا یا نه؟ @shokoohsher✨ #راضیه
نمیدانم به دستت می‌رسد این نامه ها یا نه اگر هم می‌رسد، با شوق میخوانی مرا یا نه؟ فقط نام تو را در هر قنوتم زیر لب دارم تو هم میگویی از ناگفته‌هایت با خدا یا نه؟ به شوق دیدن چشم تو دیشب زود خوابیدم تو هم دیشب مرا در خواب دیدی از قضا یا نه؟ پس از یک عمر دلتنگی اگر دیدی مرا جایی به جا می آوری این چهره‌ی آشفته را یا نه؟ زمان شعر گفتن اشک من بوی تو را دارد تو هم با بوی باران یاد من می افتی آیا؟نه... @shokoohsher☘️
و عشق اگر با حضور همین روزمرگی‌ها عشق بماند عشق است.. @shokoohsher🍃
هدایت شده از آتام
میان من و تو ریتا!اگر تفنگ نبود اگر که جنگ نبود.. آخخ اگر که جنگ نبود اگر چکاوک بی طاقت دلت ریتا ! بهار در گذر گله ی پلنگ نبود به جای جای تنت بوسه می‌نشاندم اگر هنوز بر جگرت جای آه و چنگ نبود اگر نبود مسلح، دو چشم خونریزت که ماه، جوخه ی اعدام نام و ننگ نبود پی تو آمده بودم ببین شکنجه گرم! که هیچ خاطره ای بین صلح و جنگ نبود حنا و سرمه به روی تو آب و رنگ نداد چنانکه که گریه و خون رد آبرنگ نبود جواب این دل مجنون.. جواب این تن سرد.. به خون تپیدن در بین بوم و رنگ نبود به ناعدالتی روزهای بیتو قسم ! که دلخراشی موشک جواب سنگ نبود رمق نمانده به این عکس های تک نفره که هر چه بود دل من دل تو تنگ نبود قسم به بافه ی گیسوی پیچ در پیچت که هیچ صاعقه اینگونه بی درنگ نبود بهشت گم شده ام ! بیتو وعده گاه خدا بهشت بود ولی ذره ای قشنگ نبود
چه فرقی می‌کند اهل کجای این جهان باشی؟! وطن، آغوشِ امنِ آدمی که دوستش داری ست... @shokoohsher🌱