eitaa logo
خانه تخصصی هنر و ادبیات کودک و نوجوان
175 دنبال‌کننده
263 عکس
25 ویدیو
37 فایل
هنر و ادبیات کودک و نوجوان #ادبیات_کودک #شعر #داستان #نقد ارتباط با مدیر @masoommoradii
مشاهده در ایتا
دانلود
"دریچه‌ای رو به افقی تازه" ادبیات کودک و نوجوان به صورت رسمی و مستقل از ادب بزرگسال، جریانی نوظهور در جهان ادبیات معاصر و به موازات آن ادبیات فارسی است. نقد و نظریه در این جریان، بسیار نوظهورتر از آثار ادبیات کودکان است و آنچه در جایگاه نقد ادبیات کودک و نوجوان می‌شناسیم بیش از همه در سایه‌ی مباحث جدید تربیتی کودکان و نوجوانان، شکل‌گیری رشته‌های مربوط به ادبیات کودک در دانشگاه‌ها و رسمیت یافتن فراخوان‌ها و ناشران و نشریات این جریان شکل گرفته است. تازگی مباحث مربوط به این جریان، سبب شده است که همچنان بسیاری از مرزهای نقد و نظریه در ادبیات کودک و نوجوان دست نایافته یا مبهم باشد؛ به همین دلیل نقد و بررسی و واکاوی آثار آفریده شده در این حوزه و تبیین عناصر و اجزا و زوایای آن، می‌تواند راهگشای منتقدان، مدرسان، شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان باشد. https://eitaa.com/sibenaghd
رجبعلي مختارپور نقدي بر كتاب «تاريخ ادبيات كودكان ايران» نوشته محمد هادي محمدي و زهر قائيني نوشته كه توصيه مي كنيم همه دوستان بخصوص پژوهشگران حوزه ادبيات كودك آن را بخوانند.
کلر ژوبرت در کتاب هدیه بادامک،که به سه زبان فارسی، انگلیسی و عربی روایت شده، کوشیده است مفهوم ایثار و فداکاری را با بیانی ساده برای کودکان گروه سنی ب تبیین کند. حیوان(در این داستات سنجاب)در این کتاب چون بیشتر آثار ژوبرت، شخصیت‌ اصلی داستان و کودک انسانی شخصیت‌ فرعی‌ است.‌ در شناسنامه کتاب آمده است که موضوع این داستان حسین‌بن علی علیه‌السلام است در حالی که در هیچ کجای داستان نویسنده نشانه یا شاهدی برای این موضوع نیاورده است و تنها در صفحه ۴ در گفتگوی جغد پیر معلم مدرسه  با دانش‌آموزان آمده است :"آدم‌ها به این کار می‌گویند ایثار. بارها داستان ایثار یک مرد بزرگ را از نگهبان جنگل شنیده‌ام." با مطرح شدن این گفتگو ذهن بی‌درنگ،  مرد بزرگ‌ایثارگر دنیای انسان‌ها را جستجو می‌کند اما هیچ نشانه‌ای برای یافتن آن نمی‌یابد. این پرسش ذهنی که در داستان بی‌پاسخ می‌ماند، بار دیگر در صفحه آخر از زبان جغد پیر مطرح می‌شود. او از بادامک قهرمان داستان، می‌خواهد که درباره آن انسان بزرگ از دختر نگهبان جنگل بپرسد. بدیهی است در زندگی انسان‌ها شخصیت‌های بزرگ ایثارگر فراوانند و نبودن هیچ نشانه‌ای در متن که مخاطب را به سمت هدف اصلی نویسنده حرکت بدهد می‌تواند باعث برداشت‌های آزاد از مفهوم مرد بزرگ ایثارگر شود و نمی‌توان داستان را داستانی امام‌حسینی تلقی کرد. نکته قابل تامل آن‌جاست که در ترجمه عربی این داستان در کتاب به صراحت به نام امام حسین علیه‌السلام اشاره شده است. این کتاب اولین بار در سال ۱۳۹۸ به همت نشر سوره مهر منتشر شده  و موسی بیدج  آن را به زبان عربی و کارولین جی کراسکری به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌اند.
در باشگاه کتاب کودک و نوجوان هر روز با یک کتاب کودک و نوجوان آشنا خواهید شد و بخش‌هایی از کتاب را خواهید خواند. با ما همراه باشید و ما را به دوستانتان معرفی کنید. https://eitaa.com/sibbook
"اسمش چیه" نام مجموعه‌ای شامل ۵۲ ترانه‌ای کودکانه ویژه‌ی گروه‌های سنی الف و ب است که به سعی مجموعه کتاب‌های فندق (نشر افق) منتشر شده است. شاعران این مجموعه، جعفر ابراهیمی، مصطفی رحماندوست، اسدالله شعبانی، افسانه شعبان‌نژاد، شکوه قاسم‌نیا و بابک نیک‌طلب هستند که ترانه‌هایی کودکانه را با موضوع معرفی اشیای جهان پیرامون کودک و به منظور "رشد و سامان‌بخشیدن تخیل کودکان و درک بهتر آن‌ها از هستی" خلق کرده‌اند. الگوی شکلی این ترانه‌ها وامدار ترانه‌های عامیانه‌ی کودکانه است وبه صورت ۵تا ۹ سطری و با سطر آغازین "اسمش چیه؟" تنظیم‌شده وبه دلیل تطابق ساختار موسیقایی سروده‌ها با شعر عامه، وزن تمام این اشعار، از تکرار رکن "مفتعلن" ساخته شده است. در کنار نمونه‌های موفق در این کتاب، با وجود جایگاه شاعران شاخص آن، برخی کاستی‌ها و دودستگی‌های عمدتا زبانی و معنایی در اشعار دیده می‌شود؛ برای مثال در ترانه‌ی "خیابون" از قاسم‌نیا: اسمش چیه؟/ خیابون/ نه در داره نه دالون.‌. که گویا شاعر، ترانه را منطبق با کودکی خود سروده، حال آنکه کودک پیش‌دبستانی مخاطب کتاب، در دهه‌ی نود، هیچ شناختی از معنای "دالان" ندارد. تکرار واژه‌ی "ایوان" در چند ترانه‌ی دیگر نیز هرچند، برای گروهی از مخاطبان کودک آشناست؛ موید ذهن مانده‌ی شاعر در کودکی خود است. هیچ نشانه‌ی متنی نیز وجود ندارد که بازگو کند، هدف شاعر آشنا کردن کودکان با واژه‌هایی جدید است. در بسیاری از ترانه‌ها نیز، دودستگی واژه‌های عامیانه و کتابی را می‌توان دید؛ برای مثال در ترانه‌ی زیر از شعبان‌نژاد: اسمش چیه؟/ النگو/ قِل می‌خوره لب جو.. https://eitaa.com/sibenaghd
"ادامه‌ی بحث نقد شعر کودک" که شاعر با فلصله‌ای کم و در سطرهای پایانی از تلفظ عامیانه‌ی "جوب" استفاده کرده است: حالا که به من نگفته/ کاش توی جوب بیفته همو در شعر "مارمولک" با وجود زبان شکسته، به دلیل ضرورت قافیه ناگزیر شده به جای "کوچیک" از کوچک (تلفظ کتابی) استفاده کند حال آنکه زبان کلّ شعر شکسته بوده است: اسمش چیه؟/ مارمولکه/ دست‌ها و پاهاش کوچکه... این ناسازگاری زبانی را در ترانه‌هایی از رحماندوست و دیگران هم می‌توان دید. ساده‌انگاری در منطق شاعرانه و انتخاب واژه‌ها و کلیشگی ساخت و تکرارهای شبیه به هم، از دیگر مواردی است که در برخی ترانه‌ها دیده می‌شود و نشان‌دهنده‌ی سفارشی‌بودن این مجموعه چون بسیاری از دیگر آثار مربوط به شعر کودکان است و به پرکاری شاعران مجموعه و فرصت اندک برای پیراستن اشعار نیز مربوط است. پ.ن: درباره‌ی آشنایی با مفهوم دالان، با چند کودک ۷تا ۱۲ ساله گفتگو کردم و دریافت آنان، موید نظر مطرح شده در این نقد است. @mmparvizan https://eitaa.com/sibenaghd
نقش بازی می‌کند رود توی دره‌ها ابر توی آسمان موج روی صخره‌ها * با صدابرداری‌اش ازتمام سوژه.ها دیدنی‌تر کرده است جلوه‌های ویژه را * خوب دقت کن ببین لحظه‌های آن بجاست لحظه‌های ماندگار کارگردانش خداست https://eitaa.com/sibenaranjikoodak
"یادداشتی درباره‌ی شعر غلامرضا بکتاش" هرچند قافیه‌گزینی در شعر عامیانه و ترانه و اشعار کودک و نوجوان، به‌ندرت تفاوت‌هایی با شعر رسمی دارد؛ اصول آوایی آن‌ها مشترک است. در شعر کودکان و نوجوانان هرچه به گروه‌های الف و ب نزدیک می‌شویم، تسامح در کاربرد قافیه رایج‌تر است. در چارپاره‌ی ذکرشده از غلامرضا بکتاش، در بند اول "دره/صخره" و در بند دوم "سوژه/ویژه" قافیه شده‌اند که طبق اصول علم قافیه به دلیل همسان نبودن مصوت یا صامت قبل از حرف "رَوی" ایراد قافیه‌ای مشخص دارد. در شعر کودکان تاحدودی می‌توان از لزوم این همسانی چشم پوشید ولی به دلیل زبان رسمی و کتابی شعر تاحدودی این تسامح در ذوق می‌زند. باوجود تلاش شاعر برای استفاده از اصطلاحات سینمایی برای رسیدن به مضامین نوآورانه، کاربرد واژه‌ی "سوژه" نیز از منظر زبانی، کمی باعث دودستگی زبانی در این شعر کودکانه شده است. @mmparvizan
تا کنون تعریف‌های متعددی برای ادبیات کودک و نوجوان ارائه شده است. عده‌ای ادبیاتی را ادبیات کودک می‌دانند که ویژه کودک و مفاهیم و مضامینش برخاسته از دنیای کودکان باشد. گروهی دیگر بر این باورند که ادبیاتی که از زبان و بیانی ساده برخوردار است به کودکان اختصاص دارد و گروهی تاکیدی مضاعف بر موسیقی کلام دارند و معتقدند که ادبیاتی که کودک از خواندن و تکرار کردن آن لذت ببرد خواه حاوی مفاهیم کودک باشد و خواه بزرگسال، می‌تواند در قلمرو ادبیات کودک قرار بگیرد. با وجود تنوع در نگاه صاحب‌نظران، به نظر می‌رسد هر شعر و ترانه‌ای مناسب کودک و دنیای او نیست. به بیانی دیگر هر شعری که زبانی کودکانه داشته باشد و یا کودکان آن را بخوانند نمی‌تواند در دسته ادبیات کودک قرار بگیرد. محمود کیانوش در کتاب شعر کودک در ایران در این باره می‌گوید: شعر کودک باید شعر کودک باشد، زیرا که بازیچه‌های کودک هم‌ بازیچه‌های اوست. بزرگ‌ها با پول، مقام یا لااقل نام بازی می‌کنند و کودکان با توپ و طناب و طوطی. ما نمی‌توانیم دریافت‌های بزرگانه‌ی خود را از زندگی و جهان، در قالب‌های ساده و کودکانه‌ی شعر بریزیم و بگوییم که برای کودکان شعر ساخته یا سروده‌ایم. ترانه سلام فرمانده از جمله ترانه‌هایی است که از این وجه قابل بررسی است. اگرچه این ترانه مردمی و هیئتی را کودکان می‌خوانند و گاه از تکرار واژگان و موسیقی آن لذت می‌برند و با وجود آنکه از عباراتی چون دهه نودی‌ها در ساخت آن استفاده شده است؛ ترانه کودک نیست.‌این ترانه از نظر ساختار و بافتار شعری جای بررسی و نقدی جدی دارد؛ اما این یادداشت کوتاه تنها از وجه خواننده نهفته در متن به بررسی آن پرداخته است. عبارت نسل غیور جامانده مهم‌ترین کلید برای دریافت این دقیقه است که مخاطب این ترانه نه کودک که نوجوانان دهه ۵۰ و ۶۰ اند. کسانی که در دوره‌‌ای تاریخی از ایران، به دلایلی از جریان پویای شهادت و ایثار جاماندند و شاهد جریان‌های امروز جامعه ایرانند و می‌کوشند با آرمان‌های آن دوران و بیان دوباره آن، این حس غمناک جاماندگی را چاره کنند. اگرچه شاعر کوشیده است با استفاده و تکرار واژه‌ها و عباراتی چون نبین قدم کوچیکه، نبین کمه سنم بر مخاطب کودک این شعر تاکید کند، اشاره به مفاهیمی چون نظام، قیام و واژگانی چون میرزا کوچک، بهجت و علی‌بن مهزیار بدون هیچ‌گونه آشناسازی کودک در بافت شعر با این مفاهیم و قهرمانان، تاکیدی عمیق بر این نکته است که مخاطب این شعر بزرگسالان و یا گروهی از خانواده‌ها هستند که معتقدند کودکان باید با دنیای آن‌ها پیوند برقرار کرده، مفاهیم دنیای آن‌ها را بیاموزند. کودک دهه نودی حداکثر ۱۱ سال سن دارد و مفاهیم بلندی چون قیام، انتظار و نظام ارتباط معنا داری با دنیای او ندارد هرچند که بخواهیم این بار را برگرده واژگان بگذاریم. ترانه سلام فرمانده از نظر خواننده نهفته در متن ترانه ای بزرگسال است که کوشیده است از کودکان برای احساسی‌تر و اثرگذارتر شدن استفاده کند و این گونه آثار حتی با داشتن ادبیاتی فاخر-که این ترانه این‌گونه نیست- اگرچه در کوتاه مدت می‌توانند موج‌هایی ایجاد کنند و یا با داشتن موسیقی و تکرارهای خوشایند کودکانه،‌ توسط او خوانده شوند، در ادبیات کودکان پایدار و مانا نخواهند بود.
غلامرضا بکتاش از شاعرانی است که این‌ روزها پرکارتر از همیشه با انتشار اشعار کودک و نوجوانش، خود را در معرض نقد و داوری قرار داده است. در این مجال کوتاه کتاب مورچه‌زحمت کش است او به ویژه از نظر زبان بررسی می‌شود. کتاب مورچه زحمت‌کش است نخستین‌بار در سال ۱۳۹۳ در ۵۰۰۰ شماره توسط نشر سوره‌مهر منتشر شده است. این کتاب دربردارنده‌ی ۱۳ شعر و برای گروه سنی الف و ب و به اعتقاد من ب و ج است. قالب این اشعار چهارپاره با فراوانی ۱۱ عدد و سه‌پاره با فراوانی ۳ عدد است و از نظر وزنی اشعار در ۶ وزن از دو بحر رمل و هزج سروده شده‌اند. از ویژگی‌های همیشگی اشعار غلامرضا بکتاش تلاش برای کشف مضمون‌های تازه و استفاده از ضرب‌المثل‌ها و عبارات عامیانه‌ی رایج در زبان است که این ویژگی در این مجموعه نیز در شعرهای گوناگون دیده می‌شود. آنچه درباره‌ی اشعار بکتاش قابل توجه و تامل است عدم توجه او به بایدها و نبایدهای دستور زبان فارسی است. بسامد اشتباه و سهل‌انگاری زبانی در آثار بکتاش بالاست به قدری که می‌توان آن را از ویژگی‌های سبکی آثار او به حساب آورد.(!) برخی از این سهل‌انگاری‌ها در کتاب مورچه زحمت‌کش است در ادامه آمده است. -حذف انبار تو پر است از سیر تا پیاز درهای لانه‌ات همواره باز باز(است)(صفحه ۸) در این شعر فعل حذف شده است. در شعر زیر نیز شاعر مفعول فعل متعدی را حذف کرده است: مورچه با شاخکش سخت درو می‌کند در این بیت مشخص نیست که مورچه چه چیزی را درو می‌کند. اگرچه در بیت بعد به گندم و جو اشاره شده اما این اشاره در جهت تکمیل جمله‌ی ناقص قبل نیست. -عدم تطبیق زمان فعل با جمله یک خانه ساختی(ساخته‌ای) با نظم و احتیاط بی‌هیچ نقشه‌ای در گوشه‌ی حیاط(صفحه۸) در شعر بی‌هیچ نقشه‌ای کل روایت شعر در زمان حال اتفاق افتاده است و بهتر است برای فعل ساختن به دلیل استمرار حضور خانه از فعل ماضی نقلی استفاده شود. در شعر پرنده بی‌خیال است این اشتباه دستوری آشکارتر دیده می‌شود: سر پرنده خورده به میله‌ی قفس باز برای او قفس هست همیشه دردسر ساز بخاطر صدایش پرنده در قفس بود بخاطر صدایش بدون هم‌‌نفس بود (صفحه ۲۱) شاعر به ضرورت وزن از فعل گذشته‌ی بود به جای است استفاده کرده و در بند بعد دوباره از زمان مضارع بهره برده است. در شعر لواش ماه صفحه‌ی ۲۹ کتاب، زمان تمام افعال در تمام بندها گذشته است اما در بند آخر زمان حال آمده است که با منطق زمانی شعر سازگاری ندارد: سفره نان نداشت ناگهان خدا در شبی سیاه نان تازه پخت در تنور شب با خمیر ماه نیمه‌های شب شد خمیر ماه مثل یک لواش گاز می‌زند از لواش ماه آسمان خراش بدیهی است که فعل باید زد باشد چرا که زمان اتفاق افتادن در گذشته کامل است و می‌زند نشان‌دهنده‌ی استمرار تا زمان حال دارد.   در شعر مورچه زحمت‌کش است (صفحه‌ی ۳۰)نیز در بند اول و سوم فعل حال و در بند میانی از فعل گذشته استفاده شده است. -عدم تطبیق قید با فعل قیدها برای تکمیل و تاکید کردن یک صفت یا مسند یا فعل می‌آیند پس ضروری است که این کلمات با یکدیگر همسانی زمانی داشته باشند. در شعر زیر قید هنوز که برای زمان حال کارامد است برای فعل گذشته آمده است: آفتاب‌گردان هنوز زندگی را دوست داشت(دوست دارد) صفحه‌ی ۲۳. علاوه بر موارد یاد شده توجه به نکات زیر نیز خالی از لطف نیست: -حشو : در بند زیر شاعر به دلیل ضرورت وزنی ضمیر منفصل را دوبار آورده است که بهتر بود در بیت دوم ضمیر متصل ش می‌آمد: او که نور صورتش آفتاب داغ بود سرنوشت شور او تخمه‌های داغ بود (صفحه‌ی ۲۲) دربیت زیر نیز شاعر به اشتباه جمع مکسر را جمع بسته است: قور قور درخت کوچه دارد جواهرات انگور (صفحه‌ی ۱۴) یادآوری این نکته ضروری است که جواهر جمع مکسر جوهر است و نیازمند جمع بستن مجدد نیست. همچنین به جاست برای جمع‌ بستن واژه‌ها در زبان فارسی از علامت‌های جمع فارسی یعنی ان و ها استفاده شود. جدای بحث‌های دستوری می‌توان به دو نکته در شعرهای بکتاش اشاره کرد. اول آنکه به نظر می‌رسد در بسیاری از شعرهای شاعر، مخاطب نهفته درمتن خود اوست. بکتاش مفاهیم بزرگسالانه را در برخی شعرها با کمک زبان و بیان کودک می‌سراید و مخاطب اشعارش کودکان نیستند و نمی‌توانند به خوبی با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. دومین مورد عدم ارتباط عمودی در برخی از شعرهاست. گاهی شاعر آنقدر درگیر مضمون‌سازی می‌شود که به ارتباط ابیات با هم و ضرورت آن در نگاه کودک توجه ندارد و روابط علّی و معلولی و منطقی مورد توجه قرار نمی‌گیرد. به عنوان مثال در شعر درخت کاج، شاعر ابتدا خود را شاگرد درخت کاج معرفی می‌کند اما در بند دوم خود را خیاط می‌داند و برگ درخت کاج را به دلیل شباهتش با سوزن وسیله‌ی مورد استفاده‌ی خود می‌داند و در انتها نقش شاگردی و استادی شخص با درخت کاج معلوم نمی‌شود. این اتفاق در شعر کلاغ خوش‌نویس است هم می‌افتد 👇👇👇👇
در این شعر در سه بند اول شاعر به توصیف کلاغ بانگاهی هنرمندانه و به صورت مخاطب قرار دادن این پرنده می‌پردازد اما ناگهان در بند پایانی مخاطب تغییر می‌کند که این دریافت برای کودک دشوار است: نگو که دفتر من چرا همیشه خیس است مگر خبرنداری کلاغ خوش‌نویس است.(صفحه‌۳۲) به راستی چه کسی می‌پرسد دفترش خیس است و خیس بودن دفتر کسی چه ارتباطی به خوش‌نویسی کلاغ دارد.(به ویژه با توجه به مخاطب کودک گروه سنی الف و ب!) با این حال در این مجموعه، شعر جعبه‌ی ابزار دست هم از نظر مضمون و هم زبان و هم مخاطب سلامت کلام دیده می‌شود و یا شعرهای آرزو ، سرنوشت شور و مدال افتخار خواندنی و ستودنی است. https://eitaa.com/sibenaghd
در باشگاه کتاب کودک و نوجوان هر روز با یک کتاب کودک و نوجوان آشنا خواهید شد و بخش‌هایی از کتاب را خواهید خواند. با ما همراه باشید و ما را به دوستانتان معرفی کنید. https://eitaa.com/sibbook
شب تاریک سروده فریدون سراج و از آثار منتشر شده به همت کانون پرورش فکری کودکان و مناسب گروه سنی ج است. این کتاب دربردارنده‌ی ۱۲ قطعه شعر است که قالب انتخاب شده برای تمامی آنها چارپاره و به دور از تنوع است. ۶ وزن مورد استفاده در این مجموعه عبارتند از: مستفعلن فعلن ۴ شعر مفاعلن فعولن ۲ شعر مفاعیلن فعولن ۲ شعر مفاعلن فعلن ۱ شعر فاعلاتن فاعلن ۱ شعر فاعلات مفعولات ۱ شعر و مفعول  فاعلاتن ۱ شعر چنانچه مشخص است ۵ شعر در یک بحر و  ۴ شعر در یک وزن آمده است که شاعر را درگیر کلیشه‌ی وزنی کرده است. از دیگر ویژگی‌های این مجموعه روایت اشعار در گذشته و به صورت داستان‌واره است و این حجم روایت از شاعرانگی  آثار کاسته است. فراوانی نمادها و نشانه‌های ترس و تاریکی و اضطراب در شعرهای این مجموعه و دل‌نگرانی‌های پرتکرار مخاطب را از نظر روحی و روانی مشوش می‌کند و به جاست با تحلیلی روانشناسانه این مجموعه را بررسی کرد. این انتخاب نا مناسب را در نام کتاب نیز می‌توان دید. شب تاریک، سرما، تنهایی و ترس، تاکید بر نبودن کسی در خانه و انبوه درس باقی‌مانده در شعر اول صفحه‌ی ۵، کلاغ بدجنس، دزدیده شدن عروسک، صفحه‌ی ۱۲، نشان دادن نیش توسط زنبور، ترسیدن کودک و رفتن کودک از پیش گل‌ها که نماد زندگی و شادابی‌اند در صفحه‌ی ۱۵، گم شدن پروانه و نبود بی‌علت او در گل‌فروشی که می‌تواند تداعی‌گر مرگ یا طرد شدن در ذهن مخاطب باشد در صفحه‌ی ۱۶، خستگی مادر از بازی بچه در خانه و اتفاق بد افتادن ناشی از بازی  که تنها دلخوشی کودکان است در صفحه‌ی ۲۳ و ۲۴، ترسیدن جیرجیرک و پنهان‌شدنش در صفحه‌ی ۲۵ نمونه ای از این گونه استفاده از واژگان و مفاهیم است. اگرچه شاعر کوشیده است مسائلی چون نترسیدن از تاریکی یا بازی نکردن در خانه را به کودک گوش‌زد کند به نظر می‌رسد موفق نبوده است. از دیگر ویژگی‌های این کتاب فراوانی اشتباه‌های دستوری و نگارشی است. اگرچه در عصر ما بسیاری از شاعران  کودک معتقدند برای سرودن شعر اولویت با کشف مضمون و ساختن تصویری شاعرانه با کمک‌ مضمون‌سازی است و به سلامت زبان توجه ندارند؛ نباید فراموش کرد که معنی چون آبی است که در ظرف زبان و قالب شعر ریخته می‌شود و اگر ظرفی شکسته و معیوب باشد معنی در آن جایی نخواهد داشت به ویژه برای مخاطبان کودک و نوجوان که در حال آموزش زبان فارسی هستند و عدم صحیح استفاده از افعال و دستور زبان در شعر علاوه بر ایجاد اختلال در امر آموزش مانع لذت‌جویی آنها خواهد شد. در ادامه به نمونه‌هایی از این ناهنجاری‌های زبانی و نگارشی در مجموعه‌ی شب تاریک اشاره می‌شود. هوای خانه گرم است برای من ، ولی سرد (ص۵) نبودن فعل اسنادی است در مصرع دوم، قرار گرفتن علامت سجاوندی کاما بعد از برای من و قرار گرفتن حرف ربط ولی وسط مصرع باعث می‌شود شعر برای مخاطب مبهم باشد. منظور شاعر این است: اگرچه هوای خانه گرم است ولی برای من سرد است. در همین شعر در بند بعدی دوباره شاعر فعل را بدون قرینه حذف کرده است: شب است و توی خانه من و تنهایی و ترس(هستیم) کسی در خانه‌مان نیست و مانده کلی از درس(هایم) در شعر دوم صفحه‌۶ کتاب آمده است: دوباره دیشب آمد فرشته‌ای به خوابم فرشته‌ای که بیرون پریده از کتابم خواب دیدن در گذشته  اتفاق افتاده است و طبیعی است شاعر برای توصیف فرشته از همان زمان بهره‌جوید. حذف بود از فعل بیرون پریده بود، زمان را به حال نزدیک می‌کند و تداعی‌گر ساختار ماضی نقلی است. در بند دیگری از این شعر حذف حرف ر از کلمه‌ی قدر است که قابل تامل است: فرشته‌ای که بالش به قد آسمان بود اگر دلیل انتخاب شاعر از این واژه اشاره به بلندی بال فرشته بوده است باید توضیح داد که قد برای بلندی ارتفاعی و عمودی استفاده می‌شود و نه طول و امتداد افقی. در شعر سرو و کاج صفحه‌ی ۸ کتاب می‌خوانیم: بارها دیدم که هست دستشان در درست هم شایسته بود شاعر از فعل دیده‌ام‌ استفاده کند چون دیدن درخت سرو همچنان ادامه دارد و امری تمام شده نیست و از کارکردهای استفاده از فعل ماضی نقلی برای نشان دادن تداوم امری از گذشته تا کنون است(رجوع شود به. دستور زبان فارسی/انوری گیوی/ص ۴۶) از دیگر نکته‌های شیوانویسی دوری‌جستن از حشو در کار است‌. اگرچه بسیاری از شعرها در ادبیات فارسی استفاده توامان ضمیر متصل و منفصل دیده می‌شود،  این نوع استفاده در شعر بزرگان تنها به جهت رسیدن به مقصودی از مقاصد علم معانی است و در بسیاری از شعرهای شاعران درجه چند و شاعران کودک کارکردی متفاوت دارد و برای پر کردن وزن می‌آید: از بس که ترسیدم از سوزن نیشش دیگر نماندم من در رفتم از پیشش (ص ۱۵) پرواضح است من در این مصراع تنها به ضرورت وزن آمده است که با اندک درنگی می‌شد آن را نیاورد. این نمونه استفاده از من در صفحات ۵، ۶ و ۱۶ نیز دیده می‌شود.
در شعر آواز جیرجیرک صفحه‌ی ۲۵ حرف اضافه به حذف شده است : (به)دنبال او گشتم لای علف‌ها را که در این‌صورت می‌توانست را هم نیاید ترسید و پنهان شد سراج با تکراری نامناسب در همین شعر از شیوایی کلام خود کاسته است: دنبال او گشتم لای علف‌ها را ترسید و پنهان شد از چشم من اما چیزی نفهمیدم از آن‌همه رازش در گوشم اما ماند آهنگ آوازش در کنار مشکلات دستوری ضعف موسیقایی نیز در بعضی از شعرهای این مجموعه دیده می‌شود: حذف تشدید از کلمه‌ی اذیت برای حفظ وزن: حسابی اذیتم کرد صدای وز وز او(ص۲۶) یا شروع مصراع با و مفتوح: نه دودی ماند در شهر و نه گرد و غباری(ص۱۶) با وجود این سهل‌انگاری‌ها سه شعر سرو و کاج، باران و آفتاب و از پشت بام کوچه شعرهایی روان با کشف‌هایی شاعرانه‌اند که از نظر زبانی هم تقریبا سالمند. اگر می‌خواهید با سبک سرودن فریدون سراج بیشتر آشنا شوید این کتاب را بخوانید. https://eitaa.com/sibenaghd
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتاب *ماه می‌گه دالّی موشه* را در سال ۱۳۹۹ منتشر کرده است. این کتاب مناسب خردسالان و دربردارنده‌ی ده شعر کوتاه به زبان محاوره است. شخصیت‌های اصلی این اشعار عناصر طبیعی و فصل‌‌ها هستند. خاتون حسنی شاعر این مجموعه، کوشیده است با بهره‌گیری از موسیقی کناری فراوان، مخاطب خردسال را جذب کند؛ با این حال در بعضی از شعرها، قافیه تنها کارکرد موسیقایی دارد و از نظر مفهومی، واژه‌های استفاده شده تنها پر کننده جایگاه قافیه‌اند، مثل بیت زیر از شعر گل‌گلی: شمردم از یک تا هشت گل‌گلی شد کلّ دشت که بدیهی‌ست واژه هشت تنها به ضرورت قافیه دشت آمده است. تکرار واژه‌هایی چون بهار، آب، دشت،پرنده و باران، از تنوع تصاویر و مضامین کاسته است. استفاده از وزن‌های کوتاه و بلند و موسیقی قوی متناسب با مخاطب از نکات قوت این مجموعه است. شعر زیر این کتاب است: شب شده پر ستاره پس چرا ماه نداره؟ ماه داره پشت ابره ابری که شکل ببره ببره که وول می‌خوره ستاره گول می‌خوره ماه می‌گه دالّی موشه می‌پره از یه گوشه معصومه‌ مرادی باشگاه کتاب کودک و نوجوان سیب نارنجی https://eitaa.com/sibbook
خانه تخصصی هنر و ادبیات کودک و نوجوان
20160913132827-9609-82.pdf
نظریه و نقد ادبیات کودک به روایت کتاب ماه کودک و نوجوان
تحليل شعر «بابا آمد» (مصطفي رحماندوست) مشخصات شاعر مصطفي رحماندوست ، در سال 1329 خورشيدي در همدان ، ديده به دنيا گشود. وقتي 16 ساله بود ، نخستين اثرش در مطبوعات به چاپ رسيد . او از حدود 1350 فعّاليّت خود را براي كودكان و نوجوانان آغاز كرد . اولين كتابش براي كودكان در سال 1356 چاپ شد . به نام « ماهي ­ها با هم » . از آن هنگام تاكنون ، آثار فراواني در قلمرو ادبيّات كودكان و نوجوان به صورت تأليف و ترجمه و در قالب شعر و داستان از ايشان به چاپ رسيده است . بابا آمد تق تق تق تق بر در زد بابا از بيرون آمد رفتم در را وا كردم شادي را پيدا كردم وقتي بابا را ديدم فوري او را بوسيدم بابا آمد نان آورد با لبخندش جان آورد بابا آمد به به به مامان خنديد قه قه قه با او روشن شد خانه او شمع و ما پروانه (فارسي بخوانيم ، اوّل دبستان، چاپ ششم ، 1384 ، ص 4 .) نقد و تحليل شعر اكنون اين شعر را از ديد موسيقي، تخيّل و زبان بررسي مي كنيم . موسيقي به كار رفته در اين سروده بريده بريده و از تكرار مصوّت­ هاي بلند و گسسته فع لن ، فع لن سامان يافته است . در(علم عروض فع لن ، فع لن ، فع لن بحر متدارك نام دارد .) كه البتّه اين نوع آهنگ و هارموني چونان گام­ هاي موسيقيايي كودك است كه به هنگام حركت و راه رفتن از آنان استفاده مي­ كند . جهان زبان و ذهن كودك به طور طبيعي موزون است. به همين سبب در شعر كودك آن چه بر تأثير كلام مي­ افزايد و تصوير اقليم درون كودك را آسان مي­ سازد ، موسيقي هم­ خوان و متناسب با عواطف و احساس و ذائقه­ ي اين گروه است . مهم ترين نكته­ اي كه در خواندن درست شعر بايد بدان توجه كرد ، كشف موسيقي ذاتي هر شعر است . خواننده ، با درنگ در نظام خوانداري شعر بايد بكوشد . ابتدا ، آهنگ كلّي حاكم بر فضاي موسيقيايي شعر را دريابد و فرايند مهارت خواندن شعر را بر همان هنجار به پيش ببرد . به ديگر سخن ، كشف موسيقي ذاتي شعر ، چگونه خواندن را به ما مي آموزد و چگونگي رفتار زباني و منازل بين راهي ، اين كه كجا بايد درنگ كرد و كجا بايد شتاب افزود را نيز به ما مي­ گويد . هنگامي كه اين شعر را براي مدرسان و معلمان دوره­ ي ابتدايي ، بررسي مي­ كرديم ، به اين موضوع برخورديم كه در خواندن همان مصراع نخست شعر،دشواري دارند و حتّي مي­ گويند به نظر ما واژه­ي « تق » بايد سه بار تكرار شود و سپس مصراع اول را اين گونه مي­خواندند : « تق تق تق بر در زد » . ريشه­ ي اين خطا در عدم كشف و ادراك موسيقي اصلي شعر است . زيرا وزن اين شعر ، آن چنان كه گفته شد ، تكرار مصوت­ هاي بلند و گسسته­ ي « فع لن » است . بنابراين در اين وزن بايد توجّه داشت كه مصوت ­هاي بلند دويه دو ، با هم همراهند .
ادامه این تحلیل را در صفحه زیر بخوانید... نقد و تحليل شعر « بابا آمد »    (مصطفي رحماندوست) http://andishmandha.blogfa.com/post/285 https://eitaa.com/sibenaghd
امام گل‌ها عنوان مجموعه شعری عاشورایی از محمود پوروهاب است. پوروهاب در این مجموعه، در ۱۳ قطعه شعر که قالب همه آن‌ها غزل‌مثنوی است و در شعر کودک و نوجوان کمتر استفاده شده است، به توصیف وقایع عاشورا و برخی از قهرمانان این رویداد مهم تاریخی پرداخته است. زبان اشعار ساده و روان است و همراهی آن‌ها با تصاویر می‌تواند آن ها را برای نوجوانان گروه‌های سنی د و ه مناسب کند؛ اگرچه بزرگسالان هم دیگر مخاطبان این مجموعه‌اند. تشنه و تشنگی، رود، لاله، مشک، آب،اسب، سقا و ...از کلیدواژه‌های این مجموعه‌اند که در دیگر شعرهای عاشورایی نیز دیده می‌شوند. نگاه شاعر به واقعه‌ی عاشورا در این دفتر چون بسیاری از سروده‌های دیگر شاعران، نو و تازه نیست با این حال شاعر کوشیده است با خلق تصاویری متفاوت و ملموس سروده‌ای عاطفی ارائه کند و به مضمون رنگ و بویی تازه ببخشد. استفاده از ردیف برای تمام اشعار موسیقی شعرها را تقویت کرده است و زبان ساده و واژه‌‌ها‌ و ترکیب‌هایی چون سنجاقک، قمری، شکوفه، گلدان، خورشید، ترانه‌ی رود، ماهی سرخ کوچک، آهوی سبزه‌زار، گل خشک و شاخه سبز صنوبر بر صمیمت کلام افزوده است. از دیگر نقاط قوت این کتاب، ذکر منابع مورد استفاده است. انتشاران مدرسه این مجموعه را اولین بار در سال ۱۳۷۵ منتشر کرده است. شعر زیر از این دفتر انتخاب شده است: گفتی ای نوبهار من برگرد کوچک بی‌قرار من برگرد داغ و اندوه تازه‌ای نگذار بر دل داغ‌دار من، برگرد آه از خون سرخ یارانم دشت شد لاله‌زار من، برگرد منم آن رود تشنه کو آبی؟ خشک شد چشمه‌سار من برگرد در دل کوفیان زمستان است دور شو از کنار من، برگرد تیغ و شمشیر تشنه خونند آهوی سبزه‌زار من برگرد ای گل کوچک برادر من یادگار بهار من برگرد کودک اما عمو عمو می‌کرد گل خود را دوباره بو می‌کرد غصه‌ها داشت در دلش خانه دور گل گشت مثل پروانه بال پروانه را جدا کردند چه ستم‌ها که بر شما کردند باشگاه کتاب کودک و نوجوان سیب نارنجی https://eitaa.com/sibbook