eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
503 عکس
68 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
گرامی باد، (وی سال ۱۲۸۱ متولد ودر۲۴ آبان ۱۳۶۰وفات کرد ازآثاراوست) همی گویم وگفته‌ام بارها بودکیش من مهردلدارها پرستش به‌مستی‌ست درکیش مهر برون‌اندزین جرگه هشیارها به شادی و آسایش و خواب و خور ندارند کاری دل‌افگارها به جز اشک چشم و به جز داغ دل نباشدبه دست گرفتارها کشیدنددرکوی دلدادگان میان دل و کام دیوارها چه فرهادها مرده درکوه‌ها چه حلاج‌ها رفته بردارها چه داردجهان جزدل و مهرِیار مگر توده‌هایی ز پندارها ولی رادمردان و وارستگان نبازند هرگز به مردارها مهین مهر ورزان که آزاده‌اند بریزند ازدام جان تارها به خون خودآغشته و رفته‌اند چه گل‌های رنگین به جوبارها بهاران که شاباش ریزد سپهر به دامان گلشن ز رگبارها کشد رخت سبزه به هامون و دشت زندبارگه گل به گلزارها نگارش دهد گلبن جویبارها درآیینه آب، رخسارها رود شاخ گل دربر نیلفر برقصد به‌صدناز گلنارها درَد پرده غنچه رابادبام هزار آورد نغز گفتارها به آوای نای وبه آهنگ چنگ خروشد ز سرو و سمن تارها به یاد خم ابروی گل‌رُخان بکش جام در بزم می‌خوارها گره از راز جهان باز کن که آسان کند باده دشوارها جزافسون وافسانه نبود جهان که بستند چشم خشایارها به اندوه آینده خودرا مباز که آینده خوابیست چون پارها فریب جهان مخور زینهار که درپای این گل بودخارها پیاپی بکش جام وسرگرم باش بهل گر بگیرند بیکارها کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• گرامی باد، ست محمدحسن «بیوک» معیری فرزند محمدحسن‌خان در دهم اردیبهشت ۱۲۸۸ خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود. پدرش قبل از تولد رهی درگذشته بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد؛ آنگاه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد. از سال ۱۳۲۲ به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر - وزارت صنایع - منصوب شد. رهی پس از بازنشستگی نیز در کتابخانه سلطنتی مشغول به کار بود. او هفده سال بیش نداشت که اولین رباعی خود را سرود: کاش امشبم آن شمع طرب می‌آمد وین روز مفارقت به شب می‌آمد آن‌لب‌که‌چوجان‌ماست‌دور‌ازلب‌ماست ای کاش که جانِ ما به لب می‌آمد در سال‌های آخر عمر در برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی می‌کرد. بعداز عشقی نافرجام تا آخر عمرازدواج نکردو مجرد ماند. . مجموعه اشعار با عنوان مجموعه غزل‌های او و مجموعه‌ای ترانه‌های اوست که به چاپ رسیده است. او بدون شک یکی از چهره‌های سرشناش غزل معاصر شناخته می‌شود که از شاعرانی همچون ،،، ، نظامی و مسعود سعد تاثیر پذیرفته است. او بین این شاعران، بیشترین تاثیر را از سعدی گرفته است و حال و هوای اشعار در سروده‌های او احساس می‌شود. در۲۴آبان سال ۱۳۴۷ بعد از تحمل چندین سال بیماری، در سن ۵۹ سالگی چشم از جهان بست و در گورستان “ظهیرالدوله” در منطقه شمیران به خاک سپرده شد. معنی مرگ‌و حیات ای‌نفس کوته‌بین یکیست نیست فرقی بین آغاز شب و انجام صبح این منم کز ناله و زاری نیاسایم دمی ورنه آرامش پذیرد مرغ شب هنگام صبح جلوه‌من یک‌نفس‌چون‌صبح‌روشن بیش‌نیست در شکرخندی است فرجام من و فرجام صبح عمر کوتاهم رهی در شام تنهایی گذشت مردم و نشنیدم از خورشیدرویی نام صبح ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• چون به‌حبّ آلِ‌زهرا روی شستی روز حشر نشنود گوشَت ز رضوان جز سلام و مرحبا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۵۵) : بِلیم سیندی. ترجمه: کمرم شکست. توضیح: اصطلاح معروف 《 کمرم شکست》 از جمله اصطلاحات ساده و رایجی است که هنگام بروز مصیبت، سختی، تحمیل شدن بلایی، افراد به‌کار می‌برند. به‌خصوص در نوحه‌ها و مراثی در بیان زبان حال صاحب عزا در بین اشعار شعرا و متون مدّاحان، بسیار استفاده می‌شود. در همین سال‌های جاری نوحه‌ای به زبان ترکی بسیار مشهور و شایع شده که حاوی این اصطلاح است. چنانچه در زبانِ‌حال گفته‌اند: یخیلیب عباسیم نهر فرات اوسته بلیم سیندی زینب، علمدار اولدی (عباس در کنار نهر فرات زمین افتاده/ زینب کمرم شکست چون علمدارم شهید شده) در هر حال کمر شکستن. به معنای ضربه‌ی سخت و سهمگین خوردن و تاب و توانایی را از دست دادن است که در ادبیات فارسی نیز مورد استفاده قرار گرفته است. گفته: اندوه من ار نهند بر کوه کُه را بینی کمر شکسته نیز در مفهومی عاشقانه بیان کرده: بر میان،همچو موی بست کمر صد کمر بسته را شکست کمر البته ترک‌زبانان و حداقل در هیدج، اصطلاح 《 بلیم قیریلدی》( کمرم قطع شد) نیز رایج است و زمانی که فردی کار سنگینی انجام داده و به شدّت خسته شده است دربیان شدّت سختی کار و خستگی‌اش استفاده می‌کند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• مهتاب در خاک آقا غریب‌تر ز تو پیدا نمی‌شود امشب‌حریف اشک‌تودریا نمی‌شود اندوه بارد از در و دیوار خانه‌ات آنسان‌که درمیان دلت‌جا نمی‌شود گویی قیامتی شده برپا دراین سرا فارغ ز حیرت اهل ثریا نمی‌شود شمع وجودفاطمه‌می‌سوزد از جفا عالم به‌گرد اوهمه پروانه می‌شود نیلی زضربسیلی اغیار شد رخش چون‌ماه‌درخسوف‌شدو وانمی‌شود چون‌مرغ‌پرشکسته‌به‌کنجی‌میان‌درد نجوا کند چنین که مداوا نمی‌شود مسمارداند آنچه‌که رخ داد پشت در اسرار با کلام که معنا نمی‌شود زینب نشسته بر سر بالین فاطمه یک‌دم ز نزد مادر خود پا نمی‌شود بی‌تاب‌شدحسین‌وحسن‌کاش‌ازاجل می‌شد دمی رها شدن اما نمی‌شود مهتاب را شبانه علی زیر خاک برد خاکی‌که شد نهان وهویدا نمی‌شود لبریز شد صبوری حیدر از این فراق مولا رها ز ماتم زهرا نمی‌شود راوی!به‌روزحشر امان نامه‌های‌خلق الا به دست فاطمه امضا نمی‌شود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
🌷 | بهترین الگوی بانوان حضرت : زن مسلمان الگویی بهتر از (سلام الله علیها) نمی‌تواند پیدا کند. کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
بیست‌و پنجم آبان‌ماه (۱۳۶۱) سال‌روز شهادت گرامی باد. نام: مصطفی نام خانوادگی: بلاغت‌نیا نام پدر: مرحوم حجه‌الاسلام شکرالله بلاغت‌نیا تاریخ تولد : ۱۵ فروردین سال ۱۳۳۹ وضعیت تاهل: متاهل میزان تحصیلات: دیپلم عضویت: بسیجی تاریخ شهادت: ۲۵ آبان ۱۳۶۱ محل شهادت: سومار نحوهٔ شهادت: انداختن خود به‌روی نارنجک جهت نجات همرزمان سِن در زمان شهادت: ۲۲ سال‌ ۷ ماه‌و ۱۰ روز خصوصیات بارز اخلاقی: باوقار، متفکر، عاشق امام زمان‌عج محل مزار شهید: بهشت زهرای تهران ، قطعه۲۸، ردیف۳۳، شماره۸ از یارقلی‌های هیدج که بعدها پدرش شهرتشان را به بلاغت‌نیا تغییر داده‌اند تنها شهید از شهر هیدج است که بعد از تحصیلات و شروع به خدمت در اداره آتش‌نشانی تهران، داوطلبانه و به صورت بسیجی به جبهه اعزام و از فرماندهان گروهان بوده است. برای اطلاع بیشتر از زندگی‌نامه و خاطرات شهید به صفحات ۱۰۹ تا ۱۲۸ کتاب《 》به قلم مراجعه فرمائید. ✍️ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• به فلک می‌رسد از سینه‌ی پر‌درد من آه می‌شود لاغر و رو زرد، ازاین حادثه ماه باز افتاده در این پیچ و خم سرد زمان نوبت چشم منوحسرت یک‌گوشه نگاه به‌همان‌کوچه‌که‌شرمندهٔ‌یاس‌است‌هنوز به جفایی که شده باز در این منزلگاه قصه‌‌ی آتش و در باز به تکرار رسید برگ گل، پشت در آورد به دیوار پناه روضه‌خوان‌است‌گمانم‌خودصاحب‌مجلس می‌چکد خون دل از دیده‌ی حضرت ناگاه باز حرمت شکنی باب شده صد افسوس محرم هرشبه‌ی ماه شده سینه‌ی چاه آی آتش جگرم سوخت ز بدعهدی تو نشنیدی که گل از کینه‌ی تو، می کشد آه؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• بداهه، یادش به خیر فصل دل من بهار بود عشق میان ما به خدا بی شمار بود هم او قرار قلب و دلم بود مثا ماه هم او برای دیدن من بی قرار بود زهرا طلیعه کرد زمین را به خنده‌اش زهرا قصیده‌ی غزلی آشکار بود وقتی‌که سر به‌سجده خدا را قنوت گفت او جلوه‌ای از آینه‌ی روی یار بود با نور مثل خویش دمادم قرار داشت با حضرت پدر غزلی ماندگار بود نقشی که می‌کشیدحسن داشت با حسین زینب به دامن غزل او دچار بود اما چه شد که دست خزانی بهار را از من گرفت او که برایم نگار بود آتش زدند خانهٔ من را به فتنه‌ها آری سقیفه فتنه‌ی یاران غار بود دستی زد و بهار دلم را کبود کرد سیلی در آستین دلی فتنه‌کار بود آن قدر بی‌هوا به رویش ضربه‌ها زدند که چشم فاطمه به‌خدا تارِتار بود از در خبر رسید که قرآن مرتضی پرپر شده به روی زمین چون انار بود از در خبر رسید بهارش به باد رفت از در خبر رسید و علی سوگوار بود از در خبر رسید و حسن مات کوچه ماند خون در جگر برای علی ذوالفقار بود دستان بسته‌ی غم مولا رجز نخواند حتی برای گریه علی داغدار بود حتی برای گفتن دردی که لب نگفت سر در سکوت چاه هلا شهریار بود اشکم چکید از قلمم گریه دار شد ابر تری به روی دو چشمم هوار بود مشکی علم زدم که حسینیه باب شد در فاطمیه رزق محرم قطار بود بر زیر لب به اشک نوشتم بیا بیا درد نهایت غزلم انتظار بود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• توسل به شهبانوی عالیقدر حضرت ؛ سلام اولسون سنه ام الائمه اولا هر صبح و شام ام الائمه آدون زهرا، اوزون ام ابیها یوزون بدر تمام ام الائمه پیمبردن سنن بیر تک نشانه پناه خاص و عام ام الائمه قاپون یاندی حقون غصب ایتدی دشمن جری اولدی ظلام ام الائمه بالان سقط اولدی هم سیندی قبورقن قولون اولدی ورام ام الائمه ایشیقلی گون اولوب یاشلی گوزونده قرانقو مثل شام ام الائمه حسینون دائما" آدی دلونده دئیرسن وای بالام ام الائمه یولون دوشسه اگر کرب بلایه یتیر بیزدن سلام ام الائمه سفارش قیل بیزی‌حق‌ِپیمبر آتان خیرالانام ام الائمه بو هیدج موکبین سینه زنانی قبول ائتسین غلام ام الائمه مرحوم آیت‌الله‌حاج میرزا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24