eitaa logo
شعرای هیدج
315 دنبال‌کننده
503 عکس
68 ویدیو
1 فایل
برای آشنایی با اشعار و آثار شعرای هیدج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محبت دردل‌این دخترِ ناز کند سرِّحقیقت دردلم باز هنوزازعشق مانده غنچه‌هایی شکوفایش کنیدو دیده را باز به‌عشق ومهر درهرجای دنیا شودزیباترین منظومِ اعجاز دراین‌صحنه‌که‌اشک‌شوق‌جاریست کندسلطان‌و شه‌را مثل سرباز ازاین‌اعجازمن درسی گرفتم نتش‌شوراست‌واحساس‌است‌وشهناز به‌شهرعشق،ما شاهی‌نداریم نه‌خودبینی نه‌سلطه‌نه‌طمع آز مهربانی یک سلوک است! یک نیاز نیازی برای آدم گمشدهٔ امروز مهربانی یک انتخاب است دوست داشتن حرمت است منفعت نیست خلوﺹ است رنگارنگ شدن نیست صفای دل است و بلاهت نیست دوست داشتن را دوست بداریم بی‌ریا، پاک و با تمام وجود لا‌یق مهربانی باشیم کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• قلبیم اولوب خدنگ جفا آشیانَه‌سی دوشدوم‌‌بلای‌محنته باتسون زمانَه‌سی هربیر چمنده زاغ و زغن مسکن اِیلَسه یتمز گولون قولاقینه بلبل ترانَه‌سی من بیر نفر طریق ادبدن چیخان‌مَرَم بیرعمردور باشومدی اونون آستانَه‌سی حالی‌پوزولدی‌زلفی پریشان اولان‌زمان بیر یانه دوشدی تِلَّری‌بیریانه شانه‌سی بیداد ریشه‌سی کسیلیدی بو اولکه دن مسدود اولیدی خانهٔ ظلمون دهانَه‌سی حاج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• برخیزکه صبح است‌و صبوح است‌و سکاری بگشای کنار آمد آن یار کناری برخیز بیا دبدبه عمر ابد بین رستند و گذشتند ز دم‌های شماری ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• چو برفی که تابد برو آفتاب کند کرده‌های تورا رشک* آب رشک: حسادت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• تقدیم به سیب بهشتی بانوی دریا و آب : دارد بهشت آرزوی دیدن تو را مشتاق تر به معجزه ،فهمیدن تو را آخر تو کیستی که همه مات مانده‌اند درمانده اند قدرت سنجیدن تو را آیات چشمه های خروشان در بهشت عاشق شدند نغمه ی باریدن تو را رقص سماع عشق به هر ،هو ،هوای تو عارف چشیده است درخشیدن تو را دنیا زمین خشک ِترک خورده بود و او منت نهاد کوثر ِ روییدن تو را خورشید استعاره ی خامیست از طلوع شاعر سرود ،،مطلع تابیدن تورا چشم انتظار توست خداوند کوه طور تا جلوه ای کند لب خندیدن تو را لرزیده است عرش خدا چونکه دیده است در پشت درب ِفاجعه ،،لرزیدن تو را دانسته اند روح نبی،، جان مرتضی است با قصد آمدند قسم چیدن تو را ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• (۱۵۴) : اوز گ.و.ت.و.ن یووا بیلمیر . ترجمه: ک.و.ن خودش را هم نمی‌تواند بشوید. توضیح: وقتی کسی بخواهد فردی را آن‌قدر بی‌عرضه و ناتوان قلم‌داد کرده و تحقیر کند مناسب هیچ مقام و منصبی نداند بدانند به طعنه از این ضرب‌المثل استفاده می‌کند. در حکایتی جالب، به ماجرایی پرداخته که ضمن بیان مفهوم مورد نظر ما، نقل آن خالی از لطف نیست؛ مگر دیوانه‌ای می‌شد به‌راهی سر خر دید بر پالیز گاهی بدیشان گفت چون خر شد لگدکوب چراست این استخوانش برسر چوب؟! چنین گفتند کای پُرسندهٔ زار برای آنکه دارد چشم بد باز چو شد دیوانه زآن معنی خبردار بدیشان گفت ای مشتی جگرخوار گر آنستی که این خر زنده بودی بسی زین کار خر را خنده بودی شما را مغز خر دادست ایّام از آنید این سر خر بسته بر دام نداشت اوزنده چوب ازکون خودباز چگونه مرده دارد چشم بد باز ظاهراً این ضرب‌المثل ترکی از اصطلاح 《 مگس از خود دور کردن 》 در فارسی نباشد. که در ادبیات فارسی هم تبلور دارد می‌گوید: ای طفل‌که دفع مگس ازخود نتوانی هر چند که بالغ شدی آخر تو آنی در کتاب تاریخ خود به صراحت اشاره کرده و بت‌ها را با خصوصیت ناتوانی معرفی کرده و نوشته است: 《 ... آن بُتان از ضعیفی چنان‌اند که یک مگس از خود دفع نتوانند کرد و خود را به‌کار نیایند دیگران را چون به‌کار آیند!؟... 》. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• سحرگه وعده‌ی وصل ازرسول یارفهمیدم ز ابروی هلالش نکته‌ی بسیار فهمیدم درآن اثنا زخوشحالی‌دلم درتن‌نمی‌گنجید که با رمز نگه از چهره‌اش اقرار فهمیدم محبّت کردبامن ترک مه‌سیمای افسونگر دوای قلب ریشم را از آن رفتار فهمیدم به گلزار خیالم غنچه‌ی شادی شکوفا شد چوقول وصل از لب‌های شکّربار فهمیدم چنان زد رهگذر فصّاد ابرویش رگِ‌جان را که‌خون فوّاره زد روی در و دیوار فهمیدم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
🕋🌅🌅🌅🌅🌅🌅🌅🌅🌅🕋 ﴿... فَتَوَكَّل عَلَى ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلمُتَوَكِّلِينَ﴾ ﴿ ... بر خدا توكل كن؛ زيرا خدا توكل كنندگان را دوست دارد﴾ ﴿ آل عمران، آیه: ۲۵۹﴾ 🕋🌅🌅🌅🌅🌅🌅🌅🌅🌅🕋 کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• هر که می‌بیند جمال محفل آرای تو را ناگهان مستانه می‌افتد ز خود گم می‌شود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24
•┈┈•❀🕊🍃🌸🌺🌸🍃🕊❀•┈┈• علی طاقت نخواهد داشت درد بی‌شمارش را که برده غصه‌ی زهرا تب صبر و قرارش را علی آن کهکشان استقامت خم نشد هرگز که عالم دیده عزم رزم تیغ استوارش را عجب رزمی‌که‌می‌رقصد به‌تیغش رعد‌طوفان‌ها عرب حیرت نموده برق ِ زین شاهوارش را صدای همهمه درعرش می‌پیچد که‌دلدل هم به‌شیهه خواست تامفتون‌کندکهنه سوارش را غزل گل می‌کند از دیدن خیبر تبار عشق عرب دیده است قدرت را و مشق افتخارش را نه تنها نخل‌ها بر پینه‌ی دستش غزل خواندند که‌هرشب‌بوسه‌ها ترکرده اشک‌سایه سارش را چه شب‌های زیادی خسته برسجاده‌هاخوانده به اشک چشمهایش مدح شوق کردگارش را چه شد حالا که پشت در خمیده سروِ مردانه چه شد که در نیاورد از غلافش ذوالفقارش را مگو زهرا به پشت درشکست و گوشه‌ی خانه علی سر روی زانو دارد و ای وااای یارش را..... نگو که پیش چشم، غیرتش‌یاسی لگد خورده چه رفته بر علی وقتی که می دیده نگارش را چه‌صبری داردآقایم که می‌دیده‌است‌محبوبش به درد خویش پنهان کرده بغض آشکارش را عجب صبری علی دارد قلم بنویس در تاریخ غلاف و دست و سیلی و سکوت داغدارش را چه عشقی در علی فریاد می‌کرده که اینگونه تمام هستیش را داده حتی اعتبارش را نشسته خار در چشم و گرفته دست بر زانو به اشکی روی دیده نقش زد دریا کنارش را چه رفته بر علی که بانویش را قد کمان دیده چه گفته بر پیمبر او که اینک یادگارش را..... چه رفته بر علی وقتی که دیده رنگ زهرا را اگر چه زیر چادر کرده پنهان انکسارش را نمی‌فهمم زبانم لال بادا چون که مولایم به پیش خویشتن دیده، شکسته نو بهارش را که‌پیش چشم خوددیده پریشان‌گیسوی زینب که پیش چشم خوددیده نگاه‌خیس و تارش را به پیش چشم خوددیده‌به استیصال، درد او به وقت شانه کردن درد های بیشمارش را نگو عجل وفاتی، فاطمه رحمی به حیدر کن که دانه دانه دیده قلب خونین انارش را به دندان گیر شاعر تو زبان را و فقط بنویس یقین می آید و پیدا کند سبز مزارش را ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═┅✰❣✰┅═─ کانال در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/4128112887C04235b2b24