فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 الان که نشستی جلو روم و حرفمو نمیفهمی، متوجه میشم که نون حروم چی به روز من و تو آورده...!!
◇ قابل توجه مسئولین، آقازادهها و خواص مملکت اسلامی
#به_کجا_چنین_شتابان
#دیالوگ
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 خوابی که بشارت شهادت حسین هوشیار به مادر بود
🔹️مادر شهید حسین هوشیار: همیشه آرزو داشتم بچه ای داشته باشم که مانوس با قرآن باشد.
◇ یک شب در حالی که حسین را به آغوش گرفته بودم خواب دیدم نوری از راه دور به سرعت به سمت ما می آید و هر لحظه بزرگتر می شود تا جایی که آنقدر نزدیک شد که از خواب پریدم.
◇ فردا خواب را برای یکی از دوستان مانوس با قرآن تعریف کردم که ایشان سفارش کرد خواب را به کسی نگوید چرا که آینده این بچه درخشان خواهد شد.
◇ حسین از همان دوران کودکی به مسجد وکلاس های قرآن میرفت و هر روز که بزرگتر میشد، به نام یک جوان قرآنی و با خدا معرفی میشد تا به شهادت رسید و این تعبیر آن خواب بود.
🔺️ فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز
◇ امیدوارم بتوانم با این مقدار خون ناقابل که برای اسلام میدهم خطاهای گذشته را جبران کنم و مورد رحمت خداوند تبارک و تعالی قرار بگیرم.
◇ وصیتم بر شما امت حزب الله این است که همیشه نظم و تقوی را پیشه کنید و با هم همیشه وحدت داشته باشید.
◇ همیشه سعی کنید قرآن زیاد بخوانید و از خدا بخواهید که هر چه زودتر ظهور امام مهدی (عج) را نزدیک کند
◇ تولد: ۹ اردیبهشت ۱۳۴۳ تهران
◇ شهادت: اول خرداد ۱۳۶۱ عملیات الی بیتالمقدس - خرمشهر
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال صبحانهای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
صبحانه ای با شهدا
📌 خوابی که بشارت شهادت حسین هوشیار به مادر بود 🔹️مادر شهید حسین هوشیار: همیشه آرزو داشتم بچه ای دا
📌 شهید حسین هوشیار مانوس با قرآن بود
🔹️ مرتضی یکی از دوستان شهید حسین هوشیار می گوید : تمام ابعاد زندگی حسین قرآنی بود و تفریح من با ایشان هم خواندن قرآن بود.
◇ باهم در حیاط می نشستیم و ساعت ها قرآن می خواندیم. اشتیاق زیادی به تلاوت قرآن داشت و همین علاقه باعث شده بود مصداق این روایت باشد که قرآن با پوست و گوشتش عجین شده بود.
◇ یادم هست حسین در آخرین اعزام بعد به جبهه گفت: من زمانی برمی گردم که خرمشهر آزاد شود و درست روزی که خبر آزادی خرمشهر را دادند همان زمان خبر شهادت حسین هم آمد.
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال صبحانهای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شهید آوینی: «اگر خداوند متاع وجود تو را خریدنی بیابد، هر کجا باشی و در هر زمان، تو را با شهادت بر می گزیند.»
🔹 این جمله سید مرا یاد شهید صیاد خدایی انداخت، همان شهیدی که به مدت ده سال در جنگ ۷۲ ملت سوریه حضور داشت اما در تهران و در جلوی منزل خود و داخل پرایدش هدف قرار گرفت و آسمانی شد و ماجرای شهادت او هم مرا یاد این شعر زیبا انداخت که شاعر (محمد حسین ملکیان) می گوید:
رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکیست،
«بی تفاوت ها» فقط شرمنده تر خواهند شد!
◇ مدافع حرم، سرهنگ پاسدار حسن صیاد خدایی متولد استان آذربایجان شرقی شهرستان میانه روستای باشماق، یکشنبه یکم خرداد ماه ۱۳۴۰۱ حوالی ساعت ۱۶ عصر، در مقابل منزل خود در خیابان مجاهدین اسلام تهران، طی یک حملهی مسلحانه در خودرو هدف پنج گلوله که ۲ راکب یک موتورسیکلت شلیک کردند، ترور و به شهادت رسید. وی معاون تحقیقات و توسعه فناوری سازمان صنایع دفاعی کشور بود.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_حسن_خدایی
#سالروز_شهادت
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 «حرمت امام و حرفش رو نشکن»
◇ اونایی که را به راه اسم خودشون رو میگذارن کنار اسم شهدا، آیا مثل شهدا هم برای امام و حرمت حرفش ارزش قائلید؟ چقدر تابع امر، ولی فقیه هستید؟!
#مسیح_کردستان
#شهید_محمد_بروجردی
#غریب
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
یک قاب پدر دختری
که دیگر تکرار نمیشود....
دختری که در #روز_دختر، دختر شهید شد ...
تصویری از دختر شهید حسن بادامکی از شهدای سراوان
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 شعرخوانی زیبای شهید فلکناز شمسالدینی از شهدای عشایر شهرستان رابر زادگاه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در مناطق عملیاتی جنوب کشور
نمی خواهم که در بستر بمیرم
همان بهتر که در سنگر بمیرم
خشوعم در رکوعم در سجودم
لسان الله اکبر بمیرم
از آن بهتر از آن خوشتر نباشد
برای یاری رهبر بمیرم
بسی دل آرزو در انتظارم
برای آن شه بی سر بمیرم
اطیعوالله اولی الامر منکم
جهاد اکبر اصغر بمیرم
علی سوزم زهجرانت شب و روز
علی از جل منبر بمیرم
به پیروزی اسلام ایران
به حق مهدی اطهر بمیرم
به مجروحین و معلولین اسلام
به مفقودان بی پیکر بمیرم
که از هجر اسیران و ظلم صدام
به عشق موسی جعفر بمیرم
چه خوش باشد اگر خط مقدم
به دشمن حمله رو آور بمیرم
همین خواهم خدا آزادی قدس
به خاک کشور دیگر بمیرم
رضای تو صلاح من در آن است
به جانبازی در لشکر بمیرم
که هیهات من الذله نمیرم
حیات در صف محشر بمیرم
سعادت لا اخیه پیشت بیایم
مانند گلی پرپر بمیرم
در این گیتی بسی خون شهیدست
از آن ترسم که من کافر بمیرم
۶۶/۱۰/۱۵
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 انتشار به مناسبت فرارسیدن سوم خرداد حماسه فتح خرمشهر و بیست و سومین سالگرد اعطای نشان درجه یک نصر به جمعی از شهدا و فرماندهان دفاع مقدس در حضور مقام معظم رهبری
( ۲ خرداد ۱۳۷۹ )
🎥 تصویر کمتر دیده شده از اعطای نشان و تقدیر نامه رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه ای به پدر شهیدان صنیع خانی به پاس خدمات ارزنده سردار
#شهید_سید_محمد_صنیع_خانی در دوران جنگ تحمیلی.
🌷لینک کامل خبر مربوط به این مراسم در سال ۱۳۷۹ 👇
http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=11510
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال صبحانهای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمروعاصی نشوی
طبل به دستت ندهند
باز با حیلهی سرنیزه،شکستت ندهند...
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 ماجرای سربازی که فرمانده را پدرسوخته معرفی کرد و پشیمان شد
🔹️ در منطقه سوار ماشین بودند. عرب عقب و رزمنده دیگر جلو نشسته بود، یک رزمنده را توی مسیر سوار می کنند.
◇ هیچ کدام نمیدانستند ، شهید عرب مسئول لشکر است. آقای عرب شروع می کند به احوال پرسی: چطوری آقای گل؟ چه خبره؟
◇ رزمنده هم شروع می کند به درد و دل کردن: این ماشین های لشکر می آیند رد می شوند خود فرماندهی می نشیند جلو و کسی را هم سوار نمی کنند، پدر سوختهها
◇ عرب میپرسد: خب پدر سوختهها دیگر چه میکنند؟
◇ یکی یکی بچه ها مشکلاتشان را میگویند.
◇ به مقرلشکر که می رسند میبینند یکی از برادرها آمد جلو و شرع کرد به احوال پرسی آقای عرب چطورید؟
◇ این ها تازه فهمیدند چه کسی عقب نشسته بوده و به حرف هایشان گوش میداده است!
◇ خجالت میکشند و کمی میترسند. عرب که متوجه حالت آنها می شود می رود جلو رویشان را می بوسد و میگوید: ممنون که اشکالات کار من را گوشرد کردید و از آنها تشکر می کند.
🔺️ راوی قدیر علی عرب (برادر شهید)
#سردار_شهید_قربانعلی_عرب
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال صبحانهای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
صبحانه ای با شهدا
📌 غلامعلی، سرداری که رهبری به او مالک اشتر لشگر را داد
🔹️ بچه های محله در مدرسه او را دهاتی صدا میزدند به قدری هر روز در مدرسه او را مسخره میکردند که از ادامـــه تحصیل منصرف شد
◇ ولی فقط چند سال گذشت که آن پسربچه خرابهنشین امامزاده به جایگاهی رسید که رهبر انقلاب، او را مالک لشگر امام حسین (ع) لقب داد.
◇ برادر سردار شهید غلامعلی عرب می گوید: حجت الاسلام حسین عرب یکی از روحانیون روستای در این دیداری، رهبر انقلاب وقتی متوجه میشود فامیل او عرب است
◇ از او جویا میشود که آیا شهیدی به نام قربانعلی عرب را میشناسد که او وقتی آشنایی میدهد،
◇ رهبری می فرمایند: به خانواده شهید عرب سلام مرا برسانید همچنین به تک تک اهالی آبادیتان...،
◇ رهبری میفرماید: سردار شهید عرب، مالک لشگر امام حسین (ع) بود.
◇ او میگوید: «با شنیدن این کلمات خوشحال شدم که رهبر انقلاب پس از سال ها سردار عرب را فراموش نکرده است و حتی سلام خود را به خانواده بچه یتیم خرابهنشین می رساند»
#سردار_شهید_قربانعلی_عرب
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال صبحانهای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
27.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شعر طنز یک روحانی با لهجهی یزدی در محضر رهبرانقلاب
◇ و در ادامه، بیانات حضرت آقا دربارهی سخنان شیرین حضرت امام 😊
#گزیدهی_مستند_غیررسمی
#دیدار_طنزپردازان
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 «ماجرای خوابی که شهید می بیند.»
🔹 شهید نظرزاده خیلی به بچه هاش علاقه داشت، از آنجا که خودش خواهر نداشت، مادر و پدر هم نداشت فقط دو تا برادر داشت لذا خیلی به بچه هاش وابسته بود جای بچه ها روی سینه اش بود.
◇ وقتی برای بار دوم میخواست عازم جبهه شود زمستان بود گفتم الان نرو صبر کن تابستان که شد برو، چون این بچه ها بهت وابسته هستند و زمستان هم هست، بچه ها همه شون تو خونهاند بهانه گیری میکنن اگر هوا گرم بشه میرن تو حیاط بازی میکنن. گفت: نه من خواب دیدم باید برم.
◇ گفتم: چه خوابی گفت: خواب دیدم آقایی سبز پوش سوار بر اسب بود، من رو با اسم صدا کرد، گفت: برات بیا بریم. دل به این دنیا نبند، این دنیا ارزش نداره.
◇ گفتم: شما چه کار کردی؟! گفت: من پشت سر آقا سوار شدم و با آقا رفتم لذا من باید برم و شما رو به خدا می سپارم.
✍ به نقل از: همسر شهید
🩸 #شهید_براتعلی_نظرزاده
دوازدهم فروردین ۱۳۲۳، در روستای لوشاب از توابع شهرستان فریمان به دنیا آمد. پدرش علینظر (فوت ۱۳۴۰) و مادرش صفیه نام داشت.
◇ خواندن و نوشتن نمی دانست. کشاورز بود. سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد و صاحب سه پسر و سه دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.
◇ یکم خرداد ۱۳۶۵، در مهران بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در بهشت رضای شهرستان مشهد واقع است.
#شهید_براتعلی_نظرزاده
#شهید_رمضان
#ایام_شهادت
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
📌 آیین نام گذاری بوستان شهیدان امیراحمدی در منطقه ۱۷ تهران
🔹پوستر شهیدان "امیراحمدی" رونمایی شد
🔹لازم به ذکر است؛ آیین نام گذاری بوستان شهیدان امیراحمدی روز چهارشنبه ۳ خردادماه ساعت ۱۶:۳۰ با حضور مسئولان لشکری و کشوری، خانواده معظم شهدا و شهروندان محترم دارالشهدا در بوستان شهیدان امیراحمدی واقع در بزرگراه شهید آیت الله سعیدی (جنوب به شمال) خیابان مسجد، جنب کلانتری ۱۶۱ ابوذر خیابان قره داغی برگزار میشود.
#شهرداری_منطقه۱۷
#شهیدان_امیراحمدی
🔹️ صبحانه ای با شهدا
@sobhaneh_ba_shohada
🔺️ کانال صبحانهای باشهدا را با کلیک بر روی آدرس زیر پیگیری و به دوستان خود معرفی کنید:
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671