eitaa logo
صبح حسینی
474 دنبال‌کننده
37 عکس
21 ویدیو
1 فایل
صبحتان را با #اشک_بر_اباعبدالله علیه السلام آغاز کنید ارتباط با مدیر کانال 👇 @Alamdar1404
مشاهده در ایتا
دانلود
چسبیده است سینه به سینه به دلبرش اُفتاده است پیکرِ او رویِ پیکرش رویِ هزار و نُهصد و پنجاه زخم بود از تیغ و داس و نیزه و خنجر سراسرش اُفتاد و نیزه ها همه رفتند در تَنَش بیرون زدند یک یکش از سمت دیگرش یک بال که جدا شده اُفتاده یک طرف یک بال هم که سخت شکسته است با پرش در گوشِ او عمو چقدر گفت جان من او هم جواب داد عمو جان با سرش اُفتاده است رویِ عمو،باز می‌زنند درهم کنند تا دو بدن را در آخرش اینبار هم سه شعبه و ای وای حرمله نزدیک شد درست زَنَد زیرِ حنجرش پاشید خونِ گرمِ گلو وای بر عمو می‌ریخت از محاسنِ سرخِ مطهرش از سمت پا گرفت کسی طفل را کشید از سمت سر نشست حرامی،به خنجرش تا که حسین زجر کِشَد پیشِ چشم او اول زدند و بعد نشستند بر سرش ----- فهمیده اند مادرِ او بین خیمه هاست سر را گرفت و رفت به دنبال مادرش حسن لطفی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
آيا شده بال و پرت آتش بگيرد هر چيز در دور و برت آتش بگيرد آيا شده بيمار باشی و نگاهت از نيش خند همسرت آتش بگيرد آيا شده يک روز گرم و وقت افطار آبی بنوشی ... جگرت آتش بگيرد آيا شده تصويری از مادر ببينی تا عمر داری پيکرت آتش بگيرد می گريم از روزی که می بينم برادر در کوفه موی دخترت آتش بگيرد می گريم از روزی که می بينم برادر از هرم خاکستر سرت آتش بگيرد آه ... از خنکهای گلويت بوسه ای ده تاقبل از اينکه حنجرت آتش بگيرد آقا بس است ديگر مگو از شعله هايت ترسم که جان خواهرت آتش بگيرد یاسر حوتی  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست بر گریه ی زهرا قسم مدیون زهراست چشمی که گریان عزای مجتبی نیست وقتی سکوتش این همه محشر به پا کرد دیگر نیازی به صدای مجتبی نیست در کربلا هر چند با دقت بگردی چیزی به جز عشق و صفای مجتبی نیست کرب وبلا با آن همه داغ مصیبت همپایه ی درد و بلای مجتبی نیست طوری تمام هستی اش وقف حسین شد انگار قاسم هم برای مجتبی نیست او جای خود دارد در این دنیا مجال ِ رزم آوری بچه های مجتبی نیست یا اهل العالم ما گدای مجتبائیم ما خاک پای خاک پای مجتبائیم آیا شده بال و پرت افتاده باشد در گوشه ای از بسترت افتاده باشد آیا شده مرد جمل باشی و اما مانند برگی پیکرت افتاده باشد آیا شده در سن وسال کودکی ات جایی ببینی مادرت افتاده باشد آیا شده در لحظه های آخرینت چشمت به چشم خواهرت افتاده باشد من شک ندارم که عروس فاطمه نیست وقتی به جانت همسرت افتاده باشد آیا شده سجاده ات هنگام غارت دست سپاه و لشگرت افتاده باشد مظلوم و تنها و غریب عالمین است گریه کن غم های این بی کس حسین است  علی اکبر لطیفیان  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
گل کرده در زمین، کَرَم آسمانی ات       آغوش باز می رسد از مهربانی ات               دارد مرا شبیه خودت پیر می کند       جان برده از تمام تنم، نیمه جانی ات               یوسف ترین سلاله ی تنها تر از همه       سبزی رسیده تا به لب ارغوانی ات               این گرد پیری از اثر خاک کوچه است       بر موی تو نشسته ز فصل جوانی ات               باید که گفت هیئت سیّار مادری       خرج عزا شدی و خدای تو بانی ات               زهر از حرارت جگرت آب می شود       می گرید از شرار غم ناگهانی ات               زینب به پای تشت تو از دست می رود       رو می شود جراحت زخم نهانی ات               آقای زهر خورده، چرا تیر می خوری؟        چیزی نمانده از بدن استخوانی ات. محمدامین سبکبار علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
قد کشید و بلند بالا شد تا فلک پر زد و مسیحا شد   به همین قدر اکتفا فرمود بند کفش اش نبست و موسی شد   دست و پا زد که یعنی این جایم علت این بود زود پیدا شد   طفل معصوم گفت تشنه لبم همه جا شرم مال سقا شد   نوه ی مرتضی و فاطمه بود زائر مرتضی و زهرا شد   صبح پایش رکاب را پس زد عصر قدش چو قد آقا شد   چند ابرو اضافه بر رخ داشت یا سم اسب بر رخش جا شد؟   ارباً اربا شد از درون بدنش این حسن زاده پور لیلا شد   سخت پیچیده است پیکر او علت مرگ او معما شد   قاتلی دور دست خود تاباند زلفش از پیچ بس چلیپا شد   دست خط پدر غمش را برد یک دهه پیش از این گره وا شد   بازویش زیر سم مرکب رفت دست خط مبارکی تا شد   سنگ بازی شده است با سر او چون چو طفلان سوار نی ها شد   سر مپیچ از عمو بده بوسه گردنت گر چه بی مدارا شد   رو به قبله کند چگونه تو را بندهایت ز یکدگر وا شد محمد سهرابی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
نفسم حبس شد از آنچه که چشمم دیده پر و بال نفسم را پر و بالت چیده   هر تنی مثل تو پرپر بشود می پاشد بدنت از عسل اینگونه به هم چسبیده   چه قدر خار به زخم بدنت می بینم چه قدر پیکر تو روی زمین چرخیده   چه قدر موی تو در دور و برت ریخته است پیچش زلف تو در دست چه کس پیچیده   نیست تیغی که لبی از تن تو تر نکند بس که از پیکر تو چشمه ی خون جوشیده   چه قدر خاک نشسته به تنت، اما نه تن تو مثل غباری به زمین خوابیده   هر کجا می نگرم زخم هلالی داری رختی از نقش سم اسب تنت پوشیده   صفحه صفحه شده ای و به خودم می گویم این کتابی است که شیرازه ی آن پاشیده موسی علیمرادی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
اشکهای حسن از چشم ترت میریزد نالۀ اهل حرم دور و برت میریزد پسرم با رجزت لرزه به میدان افتاد هیبت لشگری از این جگرت میریزد گرچه با باقی عمامه رخت را بستم جذبه حیدری ات از نظرت میریزد از تماشای تو یک دشت به تکبیر افتاد جلوه ذات خدا از شجرت میریزد حمله ای سوی عدو کردی و سرها میریخت لشگر ابرهه با یک گذرت میریزد دور تا دور تو خار است گلم زود بیا پای این منظره قلب پدرت میریزد ناله ات را که شنیدم نفسم بند آمد.. دیدم ای وای تن محتضرت میریزد بکشم روی زمین پیکر تو میپاشد! ببرم بر سر دوشم کمرت میریزد! کاش میشد به عبایی ببرم جسمت را دست سویت ببرم بیشترت میریزد شاخ شمشاد من از سم فرس سرو شدی که به هرجای بیابان خبرت میریزد. سید پوریا هاشمی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
 وقت آن است بگیری قمرش گردانی  پسرت را به فدای پدرش گردانی  ایستاده به روی پای خودش از امروز  مرد گشته، ببرش مرد تَرَش گردانی  بی گناهی تو اثبات شود می ارزد  پس ببر تا سند معتبرش گردانی  تو فقط نیزه نخور صدعلی اصغر به فدات  دادمش بلکه بگیری سپرش گردانی  گلویش تازه گل انداخته من می ترسم  صبرکن تا صدقه دور سرش گردانی  جان من قول بده پیش کسی رو نزنی  جان من قول بده زودبرش گردانی  طفل من تا بغل توست خیالم جمع است  نکند حرمله را با خبرش گردانی  (علی اکبر لطیفیان)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی  پاره های بدنت را جگرم سوخت علی  ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم  طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی  چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت  مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی  لخته خونی که برون از گلویت آوردم  ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی  باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است  نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی  یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت  ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی  آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است  خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی  داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم  داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی  این همه نیزه میان بدنت گم شده است  با که گویم محنت را جگرم سوخت علی  از همان دور شنیدم رجزت را پسرم  این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی  نعرة حیدری و نالة یا زهرایت  می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی  نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم  چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی  گر نیایند جوانان حرم یاری من  که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی  (محمود ژولیده)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
نشد بلند شود هرچه سعی خود را کرد  نداشت فایده هر قدر که تقلّا کرد  دو پلک زخمی خود را گشود با زحمت  غریب کرب و بلا کمی تماشا کرد  پدر کنار تن او شبیه ابر گریست  کشید آه و نگاهی به «ارباً‌ اربا» کرد  گذاشت صورت خود را به صورت پسرش  دوباره مرگ خودش را پدر تمنّا کرد  دل امام دو عالم به یک نگاه شکست  نشست و زخم قدیمیِ کوچه سر وا کرد  شکافت بیشتر از پیش از دو سو پهلو  نداشت فایده هر قدر نیزه را تا کرد  کسی ز خیمه رسید و به دست زینبی‌اش  امام مرده‌ی خود را دوباره احیا کرد  (سید محمد جوادی)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
تا کمی راه روی این دل من می لرزد  قد طوبایی زهراست پدیدار شده  چشم بد دور از آن قد رشیدت پسرم  قامتت شانه به شانه با علمدار شده  گر ترک خورده لبت غصه مخور ای بابا  تشنه ی وصلی و هنگامه ی دیدار شده  تا صدای تو شنیدم که پدر زود بیا  گفتم ای وای علی بی کس و بی یار شده  نیزه ها رفت چو بالا به سر خویش زدم  وسط معرکه این یاس گرفتار شده  کوچه ای باز شدو هر که زره آمدو زد  ماجرای تو شبیه درو دیوار شده  زشکافی که به پهلوی تو خورده پیداست  نوک نیزه اثرش چون نوک مسمار شده  دشمن آن بغض علی را سر تو خالی کرد  تن تو طعمه هر گرگ جگر خوار شده  بین محراب دو ابروی تو از هم شد باز  صورتت جلوه ای از حیدر کرار شده  خیز و زیر بغلم گیر و سوی خیمه ببر  ای جوانم ز غمت دیده ی من تار شده  اربا اربایی و کس معنی آن کی فهمد  این عبا تا به ابد محرم اسرار شده  (قاسم نعمتی)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
آنانکه خاک را به نظر کیمیــــا کنند از یمن تربت شه کرببــــــــــلا کنند آنانکه دیده اند ضریح حســــــین را آیابودکه گوشه چشمی به ماکنند؟ در حسرت زیارت تو عاشقان تو درروضه جای صحن وسرایت صفاکنند جامانده های قافله ء اربعین تو آقا دوای درد دل خود کجا کنند؟ جا تنگ بوده است و یا ما اضافه ایم مردم به چشم طعنه نگاهی به ماکنند باشد حسین؛ کرببلا مال خوبها بدها بگو :که عقده دل با چه وا کنند؟ ما هم دل شکسته به دست می رویم تا ما را غبار صحن و سرای رضا کنند علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
تو که یک گوشۀ چشمت غم عالم را بُرد نم اشکت گنه حضرت آدم را برد از بهشت تو چه گوییم که از روز ازل روضه ات را که خدا خواند؛ جهنم را برد شیشۀ عطر شما در دل آدم که شکست عطر انفاس بهشتت دل آدم را برد هر که از کرببلا رفت محرم را باخت هر که در کرببلا ماند محرم را برد زمزم کعبه پس از کرببلا شیرین شد اشک شش ماهۀ تو شوری زمزم را برد تو که رفتی به خدا چادر خیمه افتاد و سپس باد جفا معجر مریم را برد کینه های عرب از بدر و حنین و اُحدت ساربانی شد و انگشتر خاتم را برد آه انگشتر تو دست جسارت افتاد بعد از آن پیرهنت نیز به غارت افتاد وحید قاسمی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
بده در راه خدا، من به خدا محتاجم من به بخشندگی آل عبا محتاجم از قنوت سحر مادرتان جا ماندم پسر حضرت زهرا به دعا محتاجم مهربان كاش زهیری بغلم می كردی من به آغوش پُر از مِهر شما محتاجم فطرس نفس مرا گوشه ی چشمی كافی ست با پر و بال شكسته به شفا محتاجم شوق پرواز بده روح زمین گیر مرا به جنون سر ایوان طلا محتاجم دود این شهر مرا از نفس انداخته است به هوای حرم كرببلا محتاجم چه قدر گریه كنم تا نبری از یادم!؟ در سراشیبی قبرم به شما محتاجم جواد حیدری‌ علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
 علقمه موج شد، عكسِ قمرش ریخت به هم  دستش افتاد زمین، بال و پرش ریخت به هم  تا كه از گیسویِ او لختۀ خون ریخت به مشك  گیـسویِ دختـركِ منتـظرش، ریخت به هم  تیـر را با سـرِ زانـوش كشیـد از چشـمش  حیف از آن چشم، كه مژگانِ ترش ریخت به هم  خواهرش خورد زمین، مادرِ اصغر غش كرد  او كه افتاد زمیـن، دور و برش ریخت به هم  قبـل از آنیـكه بـرادر بـرسـد بـالیـنش  پـدرش از نجف آمـد، پدرش ریخت به هم  به سـرش بـود بیـاید به سـرش ام بنـین  عوضش فاطمه آمـد به سرش ریخت به هم  كِتـف ها را كـه تكان داد، حسیـن افتـاد و  دست بگذاشت به رویِ كمـرش، ریخت به هم  خواست تـا خیمه رساند، بغـلش كـرد، ولی  مـادرش گفت به خیـمه نبرش، ریخت به هم  نـه فقط ضـرب عمـود آمـد و ابـرو وا شد  خورد بر فرقِ سرش، پشتِ سرش ریخت به هم  تیـر بود و تبـر و دِشـنه، ولـی مـادر دید  نیزه از سینه كه ردّ شد، جگرش ریخت به هم  بـه سـرِ نیـزه ز پهـلو سرش آویـزان بود  آه بـا سنگ زدنـد و گـذرش ریخت به هم  (حسن لطفی)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
طاق ابرویت مرا سمت مصلی می کشد  اشک ، چشمان تو را مانند دریا می کشد  از خجالت آب گشتی تا که دیدی دختری  عکس مشکی را به روی خاک صحرا می کشد  ماه جایش آسمان است علتش این است اگر  آسمان دارد تو را بالا و بالا می کشد  یک عمود آهنین آمد ... سرت پاشیده شد  ناله ات امّ البنین را دارد این جا می کشد  راهزن هایی که دور پیکرت حلقه زدند  کارشان در علقمه دارد به دعوا می کشد  تا رسیدم پیش تو دیدم که یک دست کبود  یک به یک از پیکر تو تیرها را می کشد  سینه و پهلوی تو بوی مدینه می دهد  می کشی درد عجیبی را که زهرا می کشد  رفتی و چشمان هرزه روی زینب باز شد  نا نجیبی بی حیایی را به معنا می کشد  (محمد فردوسی)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
خورشید پیر روضه هجر قمر گرفت  نزدیک ماه بود که درد کمر گرفت  داغ برادری اثرش تار دیدن است  انقدر پا کشید ز جسمت خبر گرفت  زخم عمود را که به فرق سر تو دید  دست کمر گرفته ی خود را به سر گرفت  ای کاش از تن تو عدو دست می کشید  حتی برای غارت تو جنگ در گرفت  بهتر از این نمی شود این پاره پاره تن  وقتی که دور جسم تو را صدنفر گرفت  برخیز و گو چرا بدنت پر ز آهن است  برخیز و گو چرا بدنت شکل پر گرفت  گفتم حرم لباس اسارت به تن کند  در غیبت تو دور حرم را خطر گرفت  حالا حسین مانده و قد خمیده اش  خورشید پیر روضه هجر قمر گرفت  (سید پوریا هاشمی)  علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872
روضه خوان ها غالبا وقتی به منبر می رسند با همان یک یا حسین از سر به آخر می رسند روضه ها را از پسر تحویل بابا داده و از سر بر نیزه ی بابا به دختر می رسند گاه مابین مقاتل پا به پای بیت ها سمت سقا می روند اما به اکبر می رسند اربا اربا روضه ی سختی است اما غالبا روضه سنگین می شود وقتی به اصغر می رسند گوش تا گوش علی را تیر از هرسو برید روضه خوان ها در همین مقتل به حنجر می رسند شمر می آید به گودال و به دستش خنجر است روضه ها از روی تل اینجا به خواهر می رسند من گلی گم کرده ام می جویم او را ، روضه ها از میان نیزه و خنجر به پیکر می رسند روضه ای سرتاسر گودال را پر کرده است یا بنی... ناله ها از سمت مادر می رسند عصر عاشوراست اما خیمه ها در آتشند دشمنان دارند از هرگوشه ای سر می رسند زینب از هرسو یتمی را بغل وا می کند دختران فکر حجابند و به معجر می رسند شام در راه است و بر هر بام مردم منتظر نیزه داران یک به یک دارند با سر می رسند. محسن ناصحی علیه السلام http://eitaa.com/joinchat/541982734C2fc5617872