🔸🔹🔸 گل نرگس
از تلویزیون اخبار گوش می دادم که گفت: این روزها فصل برداشت گل نرگس در شهرستان خوسف استان خراسان جنوبی است. وقتی تماشای دشت گل نرگس از قاب تلویزیون تا این اندازه لذت بخش باشد قطعا قدم زدن در آن دشت وصف ناپذیر خواهد بود.
علت نامگذاری این گل را به نام نرگس نمی دانم. اما می دانم که در بین ما ایرانی ها نام گل نرگس با نام و یاد مولایمان حضرت مهدی عج عجین شده زیرا ایشان تنها گل باغ زندگی مادر بزرگوارشان نرجس (نرگس)خاتون هستند.
گزارشگر می گوید: این گل در سرمای پاییز و زمستان با دمای محیط سازگاری پیدا می کند. راز این نکته را نمی دانم ولی حالا که پاییز به پایان رسیده، دعا می کنم که زمستان مان با ظهور گل نرگس بهاری شود که او بهار انسان هاست.
پی نوشت: ۱- یکی از القاب حضرت مهدی (عج) ربیع الانام به معنای بهار انسان هاست.
✍ به قلم: #صدیقه_جمالی 🌸🍃
آدرس این مطلب در وبلاگ ما:
http://nebeshte.kowsarblog.ir/گل-نرگس-59
@sobhnebesht
🔸🔹🔸 امواج شیطانی
چندی پیش در ترجمه یک مقاله ی علمی خواندم که:" با توجه به پیشرفت روزافزون علم و فناوری، آسیب و ضرر امواج تلفن همراه و اینترنت بر روی انسان و محیط زیست، در آینده بیشتر آشکار خواهد شد." در این مقاله پیشنهاد داده شده بود که کودکان و خانم های باردار از تلفن همراه کمتر استفاده کنند و تمامی افراد در هنگام خواب، wifi را خاموش نمایند.
از روزی که این مقاله را خواندم، مدت زمان استفاده ی من از تلفن همراه و اینترنت در طول شبانه روز به حدود یک ساعت و حتی کمتر، کاهش پیدا کرد. اما با توجه به همهگیر شدن استفاده از تلفن همراه و اینترنت، هر چقدر هم که من، استفاده ی شخصی ام را از این دستاورد علمی کم کنم، به دلیل حضور در زندگی اجتماعی و ماشینی، همواره در معرض این امواج قرار دارم.
وقتی عمیق تر فکر میکنم می بینم من در زندگی روزمره هم مدام در معرض امواج گناه قرار دارم. امواجی که از طرف شیطان بر من وارد می شود. خودش بارها گفته:" از پیش رو، ازپشت سر، از طرف راست و از طرف چپ آن ها به سراغ آن ها می روم." (اعراف آیه ی ۱۷)
✍ به قلم: #صدیقه_جمالی 🌸🍃
آدرس این مطلب در وبلاگ ما:
http://nebeshte.kowsarblog.ir/امواج-شیطانی
@sobhnebesht
#المراقبه
#دیالوگ
_استاد یه راه میگین واسه اینکه آدم کمتر حرف بزنه و جواب بده؟؟؟
_دندون درد راه خوبیه ! یه راه حل دیگه است که خیلی معروف نیست و اون اینکه ، وقتی با بالایی ها ، حشر و نشر کنی ، دیگه خیلی درگیر مردم نمیشی، اصلا حرفهای بیخودشان را نمی شنوی که جواب هم بدهی !
همانطور که وقتی یک صدایی بلنده، دیگه صداهای آهسته را نمی شنوی!
#طرید
از کانال:
@shamimemalakut
@sobhnebesht
#عشق
#والذین_امنوا_اشد_حبا_لله
در طول تاریخ، مردم دو دسته شدند : آنهایی که حرف عشق را فهمیدند و بقیه !
تا آخر هم همین دو دسته باقی است !
بی منطق تر از عشق هرگز چیزی نخواهی یافت !
طلبه ای که حوصله ندارد،
انگیزه ندارد،
و دنبال یک بهانه برای حرکت کردن است و هنوز آن بهانه را پیدا نکرده،
اصلاً عاشق نیست !
عاشق را صد دفعه هم توجیه و تبیین و تفهیم کنی، باز کار خودش را می کند!
عاشق را صد دفعه هم چوب لای چرخش بگذاری ، باز کار خودش را میکند !
نه سرما را می فهمد نه گرما را،
نه مریضی را می فهمد نه سلامتی را، نه بی پولی را می فهمد نه ثروت را !
چون نمی تواند از خدا چشم بردارد وچیز دیگری را ببیند!
✍ به قلم: #طرید 🌸🍃
@sobhnebesht
🔸🔹🔸 اوج بخشش
بوی غم و ماتم از گوشه گوشه خانه به مشام میرسد. صدای ناله و شیون لحظه ای ساکت نمیشود، همه سیاه پوشیده اند و زار میزنند. در بالای مجلس، مادرش را میبینم که با چشمان گریان و حال زار، زیر لب "رود رود " میخواند.
ما را که میبیند، صدایش را به شیون بلند میکند و میگوید:" وای عزیزم خوش اومدین، مهمونای پسرم خوش اومدین، پسرم مهمون نواز بود، خوش اومدین، پسرم آرزو به دل رفت خوش اومدین...." با دیدن حال مادرش اشکمان سرازیر میشود. دل سنگ هم برای مادرش کباب میشود.
فکرش را نمیکردم که داغ یک روزه ی جوانش این چنین پیرش کند. لحظه ای نفس نمیخورد، فقط سر تکان میداد و "رود رود" میکرد و اشک میریخت.
همکارم گفت: "مادر ما رو تو غم خودت شریک بدون. مرگ حق و روزی همه ما هست، خداروشکر که جوون شما به چنین سرنوشت زیبایی از این دنیا رفته".
مادرش آرام شد، سرش را تکان داد، آهی از ته دل کشید، صورتش از شدت بغض در هم شد و اشک چون سیل از چشمانش سرازیر گشت. کمی که آرام شد، گفت: "مادر! جوون من که دیگه به زندگی برنمیگشت، دلم نیومد قلب مهربونش رو که هنوزم تاپ تاپ میزد و بوی زندگی میداد رو زیر خاک بکنم. ما زنده بودن بچه مون رو در تپیدن قلبش توی سینه ی دیگه ای میبینیم. ما بچه مون رو اینطوری زنده میبینیم که با چشمای قشنگش از تو صورت کس دیگه ای دنیا رو نگاه میکنه، با نفسهای عزیزش از تو سینه ی کس دیگه دم و بازدم میکنه".
این حرف را که از زبان مادرش شنیدم، با خودم گفتم:" بخشش همیشه زیباست، اما چقدر میخواهد بزرگوار و بخشنده باشی که اعضای جوان عزیزت را به دیگری ببخشی!!!؟؟؟" در دلم به سخاوتشان غبطه خوردم، به سعادت آن جوان غبطه خوردم. شاید جوان و ناکام از دنیا رفت، اما عاقبت بخیر و با دست پر رفت. مصداق آیه "وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعا"ً شد و رفت.
در هر گوشه از این کره ی خاکی، انسانهایی زندگی میکنند که درس انسانیت و بخشندگی و بزرگواری را مشق میکنند، حتی اگر نتوانند لفظ قلم صحبت کنند و بر کاغذ برانند. و من امروز درس بزرگی از این پدر و مادر گرفتم، درس: اوج بخشش.
✍ به قلم: #آمینا 🌸🍃
آدرس این مطلب در وبلاگ ما:
http://nebeshte.kowsarblog.ir/اوج-بخشش
@sobhnebesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها و روز پرستار مبارک باد.🌸🍃
@sobhnebesht
🔸🔹🔸کدبانو باش!
یک لحظه که از خودم غافل میشوم یک سال عقب میافتم.
تهذیب نفس یعنی جای اینکه مشغول عیوب دیگران باشی، سرت به خودت باشد. مدام کَند و کاو کنی، ببینی امروز حال و اوضاع مملکت درونت چطور است؟ اگر خاکروبه جایی جمع شده، تمیز کنی. اگر گلی جایی سبز شده، بهش رسیدگی کنی.
یک لحظه که از این مملکت سرت را بیرون آوردی و به خاکروبههای خانهی مردم نگاه کردی، برمیگردی سر خانهات و میبینی همه ی در و دیوارش را کثیفی برداشته.
کدبانوی خانهی دل خودت باش.
✍ به قلم: #خاتون_بیات 🌸🍃
آدرس این مطلب در وبلاگ ما:
http://nebeshte.kowsarblog.ir/کدبانو-باش-1
@sobhnebesht
🔸🔹🔸بعد از هر سختی!
از همان اولین شب تولدش در بیمارستان ، گریه کرد تا همین چند وقته پیش! و من علت بی قراری هایش را هرگز نفهمیدم!
تا چشمانم گرم خواب می شد، تا تکبیره الاحرام را می گفتم، تا اولین لقمه ی غذا را می خوردم، تا لحظه ای که از آغوشم پایین می گذاشتم، تا و تاهای گفتنی و ناگفتنی دیگر، صدای گریه اش بلند می شد.
پیش هیچ کس دیگر آرام نبود، حتی پدرش! بارها از شدت خستگی و سردرگمی در نگهداری اش، اشک ریختم و از خدا طلب کمک کردم.
حالا که سه سال دارد، کلی مستقل شده است، غذایش را می خورد، خودش را به دستشویی می رساند، ساعتی را به تنهایی مشغول بازی است، با پدرش یا مادربزرگ بیرون می رود و…
آن شب ساعت هفت خوابید تا ده صبح! بارها به سراغش رفتم و از لحاظ تنفس و دمای بدن کنترل کردم تا از سلامتی اش مطمئن شوم. آخرین بار موقع اذان صبح بود. آن لحظه تمام خاطرات شب بیداری هایمان را مرور کردم حتی نماز صبح هایی که نزدیک طلوع آفتاب خوانده می شد و به یاد آیه ی شریفه ی ان مع العسر یسرا افتادم. به راستی که بعد از هر سختی آسایشی است.
✍ به قلم: #صدیقه_جمالی 🌸🍃
آدرس این مطلب در وبلاگ ما:
http://nebeshte.kowsarblog.ir/بعد-از-هر-سختی
🌷 @sobhnebesht 🌷
#المراقبه
مرز خیلی چیز خوبی است!
دقیقا مشخص می کند که این خاک مال کدوم کشور است!
اگر مرز نبود، معلوم نبود چه اتفاقی می افتاد!
مرز فقط اینجا خوب نیست، در خیلی جاهای دیگر هم خوب است!
برای همین خداوند حد و مرز ها را مشخص کرده است .
رعایت حد و مرز در محارم یعنی:
وقتی با نامحرم مراوده داری، از مرز رد نشوی!
یعنی در فکر و ذهنت، فقط عاشق همسرت باشی!
یعنی رد پای تو، توی زندگی و ذهن هیچ نامحرمی نباشد!
رعایت حد و مرز فقط مربوط به واقعیت نیست، مال مجاز هم هست !
در جامعه امروز ما که دیگر هیچ حد و مرزی باقی نمانده است!
این همان تعدی است !
وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ( بقره /۲۲۹)
✍ به قلم: #طرید 🌸🍃
از کانال شمیم ملکوت
@sobhnebesht
21776239.mp3
12.44M
🔳 #فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#روضه_مادر
🌴 عمریست با عنایت زهرا
🌴 عمریست با عنایت تو گریه میکنم
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
👌 بسیار دلنشین
@sobhnebesht
▪️▪️▪️غیرت الله
بار اول بود که میرفتم نجف. قبل از رفتن، بهم گفته بود:" تو که روضه خونی. رسیدی حتما یه روضهی حضرت زهرا تو حرم حضرت علی (ع) بخون. یادت نره."
با هواپیما رفتهبودیم. از تهران تا دم حرم، فوقش سه چهارساعت طول کشید. وقتی از ماشین پیاده شدم و حرم امیرالمومنین علی علیه السلام را جلوی رویم دیدم داشتم قالب تهی میکردم. جزبه ی مولا مرا گرفته بود.
هر چه ادب کردم و سر انداختم پایین و آرام آرام راه رفتم که نرسم نشد. قلبم به سختی میزد. نفسم بند آمده بود. غربت بابا که هیچ، مظلومیتش داشت مرا میکشت. با بغض و سر افکنده و نفس بند آمده گفتم:"خدا بگم چکارت نکنه راضیه سادات. کی میتونه اینجا روضه بخونه که تو به من گفتی؟ مگه کسی جرات داره اینجا پیش غیرت الله روضه ی مادر بخونه؟" و دوباره گفتم:" خوب تو دخترشونی. وقتی میگی لابد باید بکنم. من که تاحالا اینجا نیامده ام."
قدم برمیداشتم و قلبم میایستاد. نه نمیشود! ابهت بابا همینطوری قلبم را دارد از جا میکند. روضه خواندن نمیخواهم برای اینکه جان بدهم.
نیمههای شب بود و خیابان سوت و کور. یکی دونفر بیشتر تو کوچه ها رفت و آمد نمیکردند. چیزی پیدا نمیکردم که حواسم را پرت کند و به سمت حرم کشیده نشوم. سرم را یک لحظه بلند کردم و دیدم کنار گنبد نورانی اش نوشته شده " السلام علیک یا ابالحسن"
سلام بابای مظلوم من!
تا حالا نمیدانستم اول مظلوم عالم یعنی چه؟ یعنی ذولفقار به دستت باشد، اما نتوانی حق خودت را از ظلم بستانی.
تا حالا نمیدانستم روضهی فاطمیه یعنی چه؟ دستهای بسته و ناموس خدا زیر دست و پا یعنی چه؟ تاحالا نمیدانستم آتش پشت درب خانه یعنی چه؟ بچههای زیر دست و پا یعنی چه؟ میخ در! چادر خاکی! عمامهی زمین افتاده یعنی چه؟
بابای مظلوم و غریبم. در محضر غیرت اللهیات نمیتوانم روضه بخوانم. از یادآوری غمهایت قلبم دارد از جا کندهمیشود.
✍به قلم: #خاتون_بیات 🌹
آدرس این مطلب در وبلاگ ما:
http://nebeshte.kowsarblog.ir/غیرت-الله-1
@sobhnebesht
#المراقبه
با اینکه سنی ازش گذشته، اصرار دارد که اگر مُرد بروی سنگ قبرش بنویسند ناکام!
چون هنوز آیه آیه قران را نفهمیده!
هنوز نهج البلاغه و صحیفه را خوب پژوهش نکرده!
🔹️...
اینطوری باشد که من هم خیلی ناکامم!
من که سهل است، خیلی ها ناکامند!
و شاید برای همین وقتی قران در روز قیامت می آید، مهجور و دست نخورده است!
چون هنوز خیلی ها از معارف او کام نگرفته اند!
عجب جهل بازاری است، این دنیا!
✍ به قلم: #طرید 🌸🍃
@sobhnebesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
تو، تو بستری، دلگیرم
من بدون تو، میمیرم
#حاج_محمود_کریمی
@sobhnebesht
الإمام الباقر علیه السلام :
لا تُحَقِّروا صَغیرا مِن حَوائِجِکُم ؛ فَإِنَّ أحَبَّ المُؤمِنینَ إلَى اللّه ِ تَعالى أسأَلُهُم .
امام باقر علیه السلام :
هیچ یک از نیازهاى کوچک خود را حقیر مشمارید [و آنها را نیز از خدا بخواهید] ؛ زیرا محبوب ترین مؤمنان در نزد خداوند متعال ، کسى است که بیشتر از همه از او درخواست مى کند .
مکارم الأخلاق : 2 / 97 / 2276 ، بحار الأنوار : 93 / 346 / 9 .
@sobhnebesht
▪️▪️▪️#فاطمیه
دست، نعمت خوبی است!
البته اگر برای رها شدنش، با غلاف آن را نشکنند!
اگر بتوانی جلوی هجوم مدعیان را با آنها بگیری!
اگر بتوانی با آن قنوت بگیری!
اگر بتوانی با آن، اشک از چهره اول مظلوم پاک کنی!
اگر بتوانی برای آخرین بار برای فرزندانت نان بپزی!
اگر برای بیعت اجباری، آنها را نبسته باشند!
اگر از بدنت جدا نیفتاده باشد!
اگر بتوانی موقع افتادن از اسب، سپر صورتت کنی!
اگر بتوانی با آن آب به خیمه ها برسانی!
اگر انگشترش را با انگشت نبرده باشند! ...
ما از دستها خاطره های زیادی داریم!
اما باشد به وقتش !
✍ به قلم: #طرید
از کانال شمیم ملکوت
@sobhnebesht
#المراقبه
حدیث کساء می خوانم :
یاد کسانی می افتم که زیر عبا جمع شدند!
امیرالمومنین ع با دست بسته و فرق خونین،
فاطمه زهرا س با بازو و پهلوی شکسته،
امام حسن ع با جگر پاره پاره،
و امام حسین ع با سر بر نی !
هر کس در این بزم مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند!
قانون آسمانی ها بر عکس قانون زمینی هاست!
خدایا توبه می کنم از هر شکایتی که بدرگاهت کرده ام!
✍ به قلم: #طرید
@sobhnebesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی قدیمی و زیبای حاج منصور عرضی در مدینه منوره
@sobhnebesht
4_5917807309970474636.mp3
6.24M
اسم تو میبارد از نفس باران
نور رخت دارد جلوهی بیپایان
بر دل خسته میدهد اسمت لذت عشقی مدام
بر روح بلندت سلام
#سید_مجید_بنی_فاطمه
@sobhnebesht