ساخت ایران|حسین مهدیزاده
🎯 در ستایش جان رالز کم نگفتهاند. او را بزرگترین فیلسوف سیاسی قرن نامیدهاند و کتابِ خشک او را احیاگ
خبری مهم در دنیای علوم اجتماعی!
🔰📌 رشد نقدینگی و مشکل تورم
✍🏻 امیررضا عبدلی
💠اقتصاد یک علم اثباتی است. کاری به بایستهها و نبایستهها ندارد. اقتصاد تنها در مورد سازگاری ابزاری که انتخاب کردهایم با هدفی که مدّ نظر داریم داوری میکند. داوری در مورد اهداف در حیطۀ علم اقتصاد نیست.
بر همین مبنا میتوان گفت اگر هدف دولتهای اخیر ایران و اقتصاددانان مشاور آنها افزایش شکاف طبقاتی و تحمیل بیشترین فشار بر کارگران و اقشار فرودست جامعه بوده است، اقدامات منتهی به افزایش نقدینگی و سیاستهای تورمزا بهترین سیاستهای ممکن برای نیل به این اهداف بوده، و این دولتها کارآمدترین دولتهای جهان بودهاند. امّا در غیر این صورت باید کارآمدی همۀ این دولتها و علم همۀ مشاورینشان را بی هیچ اغماضی زیر سؤال برد.
💠 پنج سال قبل حسن روحانی با دهها وعده و شعار آمد که یکی از آنها مهار تورم بود. آنهایی که اقتصاد را علم میدانستند، خوشحال شدند. در نظر آنان مهار تورم، راهی و معنایی جز مهار رشد پول نداشت. در سال اول این دولت رشد پول کاهش یافت و امید به کاهش بیشتر را زنده نگه داشت ولی از سال دوم، هر وقتی که آمار نقدینگی منتشر شد امیدها ناامیدتر شدند. معلوم شد منظور از شعار مهار تورم، باز هم مثل همیشه، فقط بستن راههای بروز تورم بوده است.
💠 برای خیلیها، سؤال و بلکه معما شده بود که پس چرا معادلۀ مقداری پول کار نمیکند؟ چرا نقدینگی افزایش مییابد و تورم کاهش؟ و جواب این بود که از سرِ چشمه، دو کانال اصلی انتقال اثر رشد پول بر قیمتها را کنترل کرده و بند آوردهاند: کنترل نرخ ارز، و کنترل نرخ دستمزد. مقدار زیادی نقدینگی نیز با نرخ بهرههای دستوری مثل وایت واکرهای «بازی تاج و تخت» در حسابهای بانکی آن سوی دیوار یخ زدهاند، تا روزی که شاه شب بیدارشان کند و دیگر هیچ دیواری نتواند بین آنها و یک ابرتورم مهیب حائل بماند.
💠باید اعتراف تلخی کرد. در تمام سالهایی که افزایش نرخ دستمزد از نرخ تورم عقب میافتاد، باید هواداران بازار آزاد هم به چپها میپیوستند و حتّی شدیدتر از آنها اعتراض میکردند. پایین نگاه داشتن اجباری نرخ دستمزد فقط فشردن نابخردانۀ فنری بود که دیر یا زود در میرفت؛ البته با تبعات اجتماعی بسی فراتر از جهش فنر نرخ ارز.
💠اصولاً ذات سیاستگذاری اقتصادی در این وسوسۀ مقاومت ناپذیر خلاصه می شود: بیایید قوانین اقتصادی را دور بزنیم. بیایید شرایطی فراهم کنیم که این قوانین موقتاً مختل شوند و دست سیاستمدار برای اقدامات کوتاه مدت و رأیآور باز شود: اشتغال کامل ایجاد شود، فرآیند توسعه شتاب بگیرد، تبدیل به معجزۀ رشد شویم...، و توهّمات دیگری از این دست. در واقع خطرناک ترین نوع توهم پولی، تصور سیاستمداران و مشاوران اقتصادیشان دربارۀ ماهیت پول است. از نظر آنها اقتصاد علم نیست، فن است. قوانین اقتصادی لایتخلف نیستند بلکه می شود فنونی آموخت و آنها را دور زد و اثراتشان را به اندازۀ کافی به تاخیر انداخت تا مقامات فعلی دورۀ تصدیشان را به خیر و سلامت بگذارنند و یک دل سیر برای نرخ رشد و شغلهایی که ایجاد کردهاند پُز بدهند و بعد راهی قبرستان دولتمردان اسقاطی شوند. اتفاقاً برعکس آنچه گفته میشود، مصونیت سیاستمدار درست لحظهای آغاز می شود که دفترش را ترک میکند! از همان لحظه افکار عمومی روی نفر بعد متمرکز میشوند و با نفر قبل مثل مرده رفتار میکنند: اذکرو امواتکم بالخیر! پشت سر مرده حرف نزنید! کماهی که امروز کسی از دولتمردان قبل به خاطر نقش آثار انباشتۀ تصمیمات گذشتۀ آنها در وضعیت فعلی انتقاد نمیکند و همۀ انتقادات و.. منحصراً نثار متصدی فعلی میشوند. این خصلت آدمی است. عادت دارد جریان را ببیند و موجودی را نادیده بینگارد.
امّا کفر آدم فوران میکند وقتی می شنود حالا دوباره همان حضرات متخصص در فنون و بدلها و رکبهای اقتصادی (همان توجیهکنندگان همیشگی سرکوب بازار و همان مسبّبان وضع موجود) پیشنهاد شعبدۀ تکراریشان را بی هیچ شرمی و با صدایی بلندتر از قبل تکرار می کنند: نقدینگی را افزایش دهید تا کاهش قدرت خرید مردم جبران شود! اگر بپرسی تورم بعدش را چه کنیم، اگر بگویی مشکل حقیقی با تغییر اسمی حل نمیشود، اگر به رویشان بیاوری که رشد پول یعنی تورم و تورم فقیر را فقیرتر میکند، اگر شعبدۀ نخ نمایشان را زیر سوال ببری، جوابت فقط یک مشت فحش نخ نما خواهد بود، گاه در دل و بیگاه بر زبان
@teghtesadi
💢چگونه بانك مركزي پس از ماهها به بازار بازگشت(1)
📝 دکتر مجید شاکری
❌صبح روز سه شنبه ٩مهر ١٣٩٧ بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران بعد از نزديك به هشت ماه غيبت در بازار ازاد اسكناس تهران به بازار بازگشت.
1️⃣بانك مركزي كه در حدود يك سال و نيم منتهي به فروردين ٩٧ به غير علمي ترين صورت ممكن به مداخله خام دستانه مبتني بر فروش صرف منابع به زير قيمت بازار مي پرداخت، بعد از يك تنش موقت در يكي از كانال هاي اسكناس در اوايل فروردين نسبت به ادامه مداخله دچار ترديد شد. بارونمايي از معجزه ٤٢٠٠( تك نرخي و ارزان كردن نرخ ارز با چوب جادو) خود بازار ازاد قاچاق اعلام شد و طبعا حضور بانك مركزي در بازار قاچاقچي ها فاقد توجيه بود. اين غيبت طولاني در حالي اغاز مي شد كه از بهمن سال ٩٦ نرخ اسكناس تهران به راهبر نرخ ازاد بدل شده بود و غياب بانك مركزي عملا به معناي رها كردن نرخ ازاد بود. رها كردن نرخ ازاد توسط بانك مركزي در كنار كسر شديدطرف عرضه توسط صادر كنندگان بدليل تفاوت بالاي نرخ ٤٢٠٠ و نرخ قاچاق در يك فرايند خود تشديدگر دائما تفاوت نرخ قاچاق و نرخ جادويي ٤٢٠٠ را بيشتر مي كرد و شدت انحراف منابع تخصيص داده شده در نيما را به اعداد خطرناكي رساند تا جايي كه بعضي براوردها از انحراف شصت درصدي تخصيص هاي يورويي حكايت داشت.
2️⃣با رفتن دكتر سيف و امدن دكتر همتي، برنامه تعميق بازارثانويه سرلوحه عمل اهالي ميردامادقرار گرفت. در ابتدا نرخ بازار ازاد بدليل چشم انداز رفع كسري طرف عرضه به سرعت كاهش يافت اما همچنان بازار راهبر نرخ( اسكناس) در مقابل اين كاهش مقاومت مي كرد و در نبود بازار ساز مقاومت جدي در بازار اسكناس روند كاهش را متوقف و سپس معكوس كرد. اين مقاومت مي تواند توسط گروههاي مختلفي سامان گرفته باشد( اماراتي ها، يهودي هاي ساكن آمريكا، دارندگان سبدهاي بزرگ دلار يا به سادگي مقاومت تكنيكال) اما مهمتر از عامل ان نبود بازار ساز بود كه به هر عدد كوچكي امكان اثر گذاري بر شاخص غير شفاف بازار ازاد را مي داد. چه شبها و روزهاي تعطيل كه " لفظ" نرخ برابري دلار و ريال را در ذهن مردم مي داد.( در يادداشتي ديگر درباره مكانيسم اين نرخ سازي غير اقتصادي توسط اعداد كوچك و انگيزه هاي ويژه نكاتي را توضيح خواهم داد.)
واضح بود كه بانك مركزي بايد به فوريت به بازار بر مي گشت.
3️⃣در عمل موانع پيش روي بانك براي بازگشتن به بازار بسيار بود. مداخله عوامانه زمستان ٩٦، موجودي اسكناس بانك را تضعيف كرده بود و پيش فروش سكه عجيب، غريب و باور نكردني بهار ٩٧ اين وخامت را تشديد كرده بود. اگرچه تحريم اسكناس اثر ويژه اي بر روند ورود نداشت ولي لجستيك خاص ورود اسكناس جريان ورود توسط بانك مركزي را با تاخير مواجه كرده بود. براي تخفيف مشكل تلاش شد تا واردات اسكناس توسط صرافان هم تسهيل شود تا خالص عرضه اسكناس مثبت شود.
4️⃣شوك بعدي در تابستان ٩٧ رخ داد. در راستاي برخورد با فساد تعدادي از عوامل سنتي مداخله بانك مركزي بدون ايجاد جايگزين مناسب توسط قوه قضاييه دستگير شدند. تلاش بانك مركزي براي نجات ايشان با واكنش تند و سريع و رسانه اي قوه قضاييه مواجه شد و در عمل افراد مختلف درباره پذيرش عامليت بانك مركزي براي ورود اسكناس و مداخله در بازار دچار ترديد شديد شدند. نرخ در يك بازي تكنيكال در بازار بالا و بالاتر مي رفت و بانك مركزي باز غائب بود.
5️⃣تلاش ها براي اطمينان بخشي به صرافان در كنار ايحاد فاصله هاي جدي در نرخ اسكناس تهران و حواله هرات و سليمانيه به مرور ظرف يك ماه دپوي ارز بانك مركزي و صرافي ها را شديدا تقويت كرد. حالا وقت عمل بود. با اين وحود موانع جديدي ايجاد شده بود.
6️⃣تجربه دهشتناك پيش فروش سكه در كنار مداخله افراطي ٣٥ ميليارد دلاري بانك در بازار در دو سال قبلي( كه از تير ٩٦ تشديد شده بود)، اين تصور تفريطي را ايجاد كرده بود كه مداخله بانك مركزي اساسا غير عاقلانه است چرا كه " در اين وضع هر چه بفروشيم را مردم ميخرند و اين كار باعث تضعيف مجدد منابع بانك مركزي در شرايط تحريم خواهد شد." باز اين تصور كه " نبايد ارز كشور صرف خروج سرمايه شود باعث تحديد عرضه دلار صرافي ها( از منابع خودشان!) به ٢٣ مورد مصرف قانوني شده بود. افراط رفته بود و تفريط ممكن بود جايگزين شود.
@teghtesadi
💢چگونه بانك مركزي پس از ماهها به بازار بازگشت(2)
📝 دکتر مجید شاکری
7️⃣اين تصور قطعا غلط بود. مداخله اساسا به معناي فروش صرف نبوده و نيست. بلكه شكل علمي مداخله تعيين نرخ هدف، فروش اسكناس در نرخ بازار بالاي هدف و خريد در زير نرخ هدف است به نحوي كه ضمن تثبيت نرخ در نقطه هدف، خالص ارز مصرف شده كوچكتر يا مساوي صفر باشد. بديهي است كه با كاهش پلكاني اين نرخ هدف بدون صرف يك دلار از منابع ذيقيمت ايام تحريم امكان كاهش كانال نرخ ازاد وحود داشته و دارد. دستيابي به دو هدف متناقض( حفظ منابع و كاهش قيمت) با روشي عاقلانه. اين يك چرخه كامل مداخله علمي است: كاري كه بانك مركزي در روزهاي ٩ و ١٠ مهر ماه بخوبي انجام داد
8️⃣ضربه ناگهاني بود. عرضه جدي و درست در كنار يك پيوست رسانه اي قوي كه " لشكر لفظ بازان" را شديدا ناكام كرد. بازار ساز اراده خود را براي كاهش نه با حرف بلكه با تزريق سنگين نشان داد. دلار هاي ترسان خانگي به بازار امد و درست در جايي كه بايد بانك مركزي كف قيمت خود را اعلام كرد و روي ان نرخ خيلي رسمي شروع به خريدن كرد.
9️⃣كساني معتقدند بانك مركزي نبايد رسما اعلام مي كرد كه خريدار است. اما بايد به ياد داشته باشيم به هر حال بازار از خريد توسط بانك مطلع ميشد و اين امر دستاويز جدي براي اعتبار زدايي از مشروعيت برنامه كاهش را به حاكمان بازار در ايام غيبت بانك مركزي مي داد. هنچنين مردم بايد شفاف معناي مداخله بانك را بفهمند.
🔟كساني معنقدند بانك بايد اجازه كاهش بيشتر مي داد و بعد كف ميزد. اما بايد به ياد داشت مكانيسم درست مداخله پله اي است تا در هر مرحله بخشي از دلار خانگي با ان همراه شود و بدليل تفاوت زياد قيمت با قيمت خريد ريسك نگهداشت در صندوق خانه را به جان نخرند.
❗️خيلي مهم است، خيلي مهم است كه بانك رسما و شفاف مكانيسم مداخله علمي را براي مردم توضيح دهد تا فكر نكنند بازگشت نرخ ازاد به حوالي ١٤ مثلا شكست بانك بوده.
‼️خيلي مهم تر است كه اين رويه مداوما و با ضرباهنگ تند تكرار شود و هر بار نرخ هدف پايينتر گذاشته شود. مداخله موفق اگر ادامه نداشته باشد بدترين سيگنال ممكن است.
@teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1️⃣#آن_روی_سکه
قسمت اول
🔻بیشتر ما پول و بانک را به درستی نمی فهمیم
🔻چرا بانکها هر چقدر وام میدهند، پولی از حساب سپرده گذاران کم نمیشود؟
📲 به اشتراک بگذارید 👇🏻👇🏻
@Teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
2️⃣#آن_روی_سکه
قسمت دوم
🔻پولِ وام ها از کجا میآید؟
🔻بانک و خلق پول
👇👇👇
@teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
3⃣ #آن_روی_سکه
🔹 قسمت سوم - اسکناس،سپرده،ذخایر
🔻 97 درصد از پول، توسط بانک ها خلق میشود!
👇👇👇
@teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4️⃣ #آن_روی_سکه
قسمت چهارم
🔻 توضیحی ساده از تسویهی بین بانکی
🔻خروج پول از یک بانک ترازنامه اش را با مشکل مواجه میکند؟
به اشتراک بگذارید 👇🏻👇🏻
@teghtesadi
نوبل اقتصاد ۲۰۱۸
📝حامد قدوسی
نوبل امسال یکی از «منتظرهترین» و قابل انتظارترین جایزههایی بود که در سالهای اخیر داده شده بود. سالها بود که نام رومر و نوردهاوس در پیشبینیهای جایزه نوبل تکرار میشد و همه منتظر بودند که یک روزی این جایزه به آنها برسد.
چرا این دو نفر این جایزه را گرفتند؟ رومر به خاطر کارهای مشهورش در حوزه «رشد درون زا» و نوردهاوس به خاطر کار روی تعامل بین «رشد اقتصادی و مسایل محیطزیستی خصوصا تغییرات اقلیمی»
رشد درون زا یعنی چه؟ یعنی به جای این که رشد بلندمدت کشورها را صرف تابعی از متغیرهای برونزایی مثل «انباشت سرمایه» یا «رشد فناوری» بدانیم، سعی کنیم بفهمیم چرا کشورهای مختلف در انتخاب «درونزای» این دو متغیر با هم تفاوت دارند و چه عوامل نهادی/اقتصادی/سیاستی باعث میشود که میزان رشد فناوری یا پسانداز بین کشورهای مختلف متفاوت باشد. ادبیات رشد درون زا باعث شد که مدلهای کلان بر پایههای خردتری قرار گیرند و نقش عواملی مثل بازار کار و انگیزه انباشت سرمایه انسانی، رقابت بنگاهها و انگیزه سرمایهگذاری روی تحقیق و توسعه (R&D) در مدل کلان وارد شود.
نوردهاوس مثلا چه کاری کرد؟ یکی از پرارجاعترین کارهای او توسعه مدل مشهور DICE
است که یک مدل ساده ولی کامل «کلان-اقلیم» است. یعنی یک مدل تعادل عمومی دینامیکی (یا به زبانی دیگر یک مدل کنترل بهینه) خیلی ساده است که در آن بخش فیزیکی مثل انباشت کربن و منابع انرژی و گرمایش زمین و هزینه گرمایش زمین هم در مدل تعادل عمومی اقتصادی (مصرف و تولید و سرمایهگذاری) وارد شده است. مدل دایس اجازه میدهد که محقق بده-بستان (Trade-Off ) بین تصمیمات امروز (مثلا تولید بیشتر کربن) و دینامیک بلندمدت (مثلا افت تولیدناخالص به خاطر گرمایش زمین) و نتیجه سیاستهای مختلف را در مدل ببیند. این مدل توسط محققان مختلف مرتب توسعه پیدا کرده و جنبههای جدیدی به آن اضافه شده است ولی منطق مرکزی آن همچنان برجا است.
@teghtesadi
هدایت شده از ترجمان علوم انسانی
🎯 وقتی فرانسه مراکش را به استعمار خود درآورد، آنقدر این سرزمین حاصلخیز بود که فرانسویان یاد کشتگاههای اسطورهای روم باستان افتادند. سدسازی، کانالسازی و کشاورزی صنعتی برای تولید گندم، هندوانه و مرکباتی که باید به اروپا صادر میشد شروع شد و شیوۀ سنتی تقسیم آب در مراکش را متلاشی کرد. حالا، هوا هر سال گرمتر میشود و زمین خشکتر و چشمانداز آینده یاد تشبیهی را زنده میکند که یکبار هایدگر بین هولوکاست و کشاورزی صنعتی برقرار کرده بود.
🔖 ۲۲۰۰ کلمه
⏰ زمان مطالعه: ۱۴ دقيقه
📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید:
http://tarjomaan.com/neveshtar/9160/
🔗 @tarjomaan
✅حجه الاسلام علی محمدی
🔻مدیر موسسه معنا
(25 مهرماه 1397) ، مقام معظم رهبری فراخوانی را ابلاغ کردند و دولت و مجلس و شورای عالی امنیت ملی و شورای عالی فضای مجازی و اندیشمندان حوزه و دانشگاه را برای بررسی «الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت». خطاب قرار دادند.
علی رغم اینکه به موازات پیگیری موضوع #فقه_حکومتی و #علوم_انسانی_اسلامی، چند سالی است که پیگیر مباحث مربوط به #الگوی_اسلامی_ایرانی پیشرفت بوده ام، ولی به لطف برخی دوستان در #مؤسسه_معنا، قریب به یک سال است که به صورت جدی تر به مباحث مربوط به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت مشغول شده ایم و به مدد الهی توانسته ایم هم تاریخچه مربوط به #برنامه_های_توسعه از ابتدای تاسیس آن در سال 1327 و حضور تیم کارشناسی دانشگاه هاروارد در ایران را رصد و تحلیل کنیم و هم توانسته ایم دیدگاه های هفت تن از نظریه پردازان این عرصه را بررسی نماییم که عبارتند از:
1⃣#سید_حسین_میرمعزی،
2⃣#عطاء_الله_رفیعی_آتانی،
3⃣#عبدالحمید_واسطی،
4⃣#علیرضا_علی_احمدی،
5⃣#علیرضا_پیروزمند،
6⃣#عادل_پیغامی،
7⃣#علی_کشوری
که گام بعدی لازم است برای اتقان بیشتر با خود این بزرگواران وارد گفتگو شویم.
همچنین در کنار تاریخچه و تقریر دیدگاه، به شناسایی یازده مؤسسه فعال در عرصه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پرداخته ایم و مؤسسات زیر را بررسی نمودیم:
1⃣#مرکز_الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت (صادق واعظ زاده)،
2⃣#موسسه_پژوهشی_ مبانی_و_مدل¬های_اقتصادی_بومی (مهدی زریباف)،
3⃣#دفتر_الگوی_پیشرفت_دانشگاه_امام_صادق_(ع) (سید مجید امامی)،
3⃣#دفتر_راهبردی_جبهه_فکری_انقلاب اسلامی (هانی ایرانمنش)،
4⃣#شبکه_کانون_هاي_تفکر_ايران یا #ایتان (مرتضی فیروزآبادی)،
5⃣#دبيرخانه_امور_تدوين_الگوي_ايراني_اسلامي_پيشرفت_در_نهاد_رياست_جمهوري (امیرعلی سیف-الدّین)، 6⃣#دبيرخانه_حوزوي_الگوي_اسلامي_ايراني_پيشرفت (دکتر مهدی رجایی نیا)،
7⃣#کارگروه_علوم_انسانی_و_توسعه_اندیشکده_مهاجر (سید محمد حسین بادامچی ـ محمد حسن نیلی)،
8⃣#علم_و_سیاست_اشراق (علیرضا شفاه)،
9⃣#گروه_طالعات_اقتصادی_مجاهد ( وابسته به موسسه مطالعات راهبردی قدر)،
🔟#مرکز_پژوهشهای_مجلس_شورای_اسلامی (سینا کلهر)
https://www.instagram.com/p/Bo_x1Xaj3sD/?taken-by=ali.mohammadi89
@teghtesadi
❇️ متن کامل مقالاتی درباره اقتصاد نهادی جدید از رونالد کوز، داگلاس نورث و اولیور ویلیامسون
Https://t.me/isiew
🔸 مقاله ماهیت بنگاه از رونالد کوز
✏️ مترجم: محمود مشهدی احمد
http://www.daraian.com/fa/ecotoday/translate/636-translate/18977
🔹 مقاله مسئله هزینه اجتماعی از رونالد کوز
✏️ مترجم: جهانگیر سهراب زاده
http://www.daraian.com/fa/ecotoday/translate/636-translate/18976
🔸 روششناسی رونالد کوز در اصلاح نظریه اقتصادی با تأکید بر «ماهیت بنگاه» و «مسئله هزینه اجتماعی»
✏️ نویسنده: علی نصیری اقدم
http://www.daraian.com/fa/great/201-great/18975
🔸 داگلاس نورث: اقتصاد نهادگرای جدید و توسعه
✏️ مترجم: مرتضی مصطفوی
http://www.daraian.com/fa/great/201-great/10462
🔹 تطور برنامه پژوهشی یک اقتصاددان نهادگرا : داگلاس سیسیل نورث
✏️ نویسندگان: ابوالقاسم مهدوی و علی نصیری اقدم
http://www.daraian.com/fa/institutiona/26-institution/10455
🔸 اقتصاد نهادگرایی جدید: دستاوردهای گذشته و نگاهی به فرارو از اولیور ویلیامسون
✏️ مترجم: محمود متوسلی
http://www.daraian.com/fa/ecotoday/translate/636-translate/18972
🔹 اقتصاد هزينه مبادله: پيشرفت طبيعي، سخنرانی نوبل اوليور ويليامسون
✏️ مترجم: علی چشمی
http://www.daraian.com/fa/ecotoday/translate/636-translate/18974
⚛️ منبع: کانال دارایان
🆔 @daraian
@teghtesadi
لای منگنه (نگاهی به موانع اعتراض جمعی در میانِ رانندگان اسنپ)
نویسنده: فروزان افشار
...سوای دوستیهای تصادفی و آشناییهای قبلی، رانندگان اسنپ بهندرت با همکارانشان روبرو میشوند. برخلاف غالب طیفهای رانندگان سنتی، آنها تقریباً فاقد جایگاهی فیزیکی هستند که معاشرت و ارتباطگیری نظاممند و مستمر را در میانشان میسر سازد. عدم ارتباط و تعامل مستقیم، امکان انتقال نارضایتیها، رسیدن به درکی متقابل از اشتراک منافع و شکل دادن به هویتی مشترک را تحلیل برده است. علاوه بر این، غیاب شبکههای آشنایی بینفردی بهطور غیرمستقیم نیز توان اعتراض جمعی رانندگان اسنپ را دچار فرسایش ساخته است، آنهم بهواسطهی کاستن از اثربخشی کارکرد بسیجگرانهی فضای مجازی. عضویت در گروههای تلگرامی که در نمونهی رانندگان اسنپ به یگانه چارچوب همبستگی و هماهنگی در میان این رانندگان بدل شده، به لحاظ فنی، و دستکم بهطور جزئی، متکی بر آشناییهای غیرمجازی است، به این دلیل که افراد توسط دوستانشان به این گروهها معرفی و در آنها عضو میشوند. به همین دلیل است که بسیاری از رانندگان حتی بخت عضویت در گروههای تلگرامی را نیز نمییابند. در نتیجه، قوت و جامعیت این گروههای مجازی، و شبکههای اجتماعی بهطور عام، از جمله، تابعی است از وجود و گستردگی شبکههای زیربنایی آشناییها و ارتباطات حقیقی...
برای خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
http://problematicaa.com/driver-protest/
حماسه کویر.pdf
15.16M
حماسه کویر باستانی پاریزی
به قول دکتر مرتضی فرهادی ایرانیان با تدبیر بسیاربلند بوده اند که توانسته اند در کویر یک تمدن بسازند
این تدبیر بلند به کمک فرهنگ یاری گری (و نه رقابت سوداگرانه) بوده است که تمدن کاریزی را نتیجه داد.
بد نیست در این روزهایی که داریم به الگوی پیشرفت 50 سال آینده فکر می کنیم، به نقاشی عالی که پیشنیان این سرزمین کشیدند توجه کنیم.
@teghtesadi
آیا میدانستید:
✅اگر در امريكا مديران عامل بانكها بدون حضور نماينده دادستان باهم زير يك سقف قرار بگيرند همگى به جرم تبانى مى روند پشت ميله ها.
کانال دکتر علی سعدوندی
@teghtesadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک ایده. پیشنهاد فوق فقط یک نظر است
✍ آیا جذب سرمایه گذاری خارجی در اولویت است؟
🖌 در ارتباط با سرمایه گذاری خارجی نباید بی گدار به آب زد. در این باره دو مورد را باید مد نظر قرار داد:
(1) در کشوری که درگیر بیماری هلندی است جذب ارز خارجی به سرکوب نرخ ارز حقیقی می انجامد و فرایند «صنعت زدایی» را تشدید می کند.
(2) هیچ کشوری حاضر نیست فن آوری نوین خود را که به زحمت و با صرف هزینه بسیار به دست اورده است به رایگان در اختیار دیگری قرار دهد. کشورهایی که توانایی کپی سازی دارند مورد توجه سرمایه گذاران خارجی نیستند مگر آنکه بازار بسیار بزرگی را در اختیار شرکت خارجی قرار گیرد مانند چین و هند و امریکا و اتحادیه اروپا.
🖌 در درقابت میان ایران و کشورهای هم سطح، سرمایه گذار خارجی با احتمال قریب به یقین خط تولید خود را در ویتنام و تایلند مستقر می کند و ایران که در سطح این کشورهاست ولی از سرمایه انسانی بالاتری برخوردار است و استقلال بیشتری دارد در رقابت جا خواهد ماند؛ نه به دلیل ضعف های موجود در کشور بلکه نقاط قوت اقتصاد ما هم بازدارنده جذب سرمایه گذاری خارجی است.
🖌 بنابراین اولویت دادن به سرمایه گذاری خارجی معقول نیست اما اگر شرکتی حاضر است در کشور ما سرمایه گذاری کند نباید با ان مخالف جدی کرد. درمان بیماری هلندی هم راهکار خودش را می تواند داشته باشد.
🖌 در دنیا اش نذری پخش نمی کنند. اینکه انتظار داشته باشیم سرمایه گذار خارجی بدون دریافت وجوه سنگین فن آوری نوین در اختیار ما قرار دهد خواب و خیالی بیش نیست. پس اگر واقعاً به آن فن آوری نیاز داریم باید بهایش را بپردازیم. با این نگرش اولا خرید لایسنس/ خدمت خارجی در اولویت قرار می گیرد. ثانیا صنایع مونتاژ تقبیح نخواهد شد چرا که می دانیم از این بیشتر گیر ما نخواهد آمد. جالب آنکه مونتاژ و خدمات فروش و پس از فروش بیش از 50 درصد هزینه تمام شده یک کالا را تشکیل می دهد و نباید از این خوان پر برکت به اسم خودکفایی اما به کام مونتاژکار فلیپینی و پاکستانی و تایلندی و ترکیه ای چشم پوشی شود. باید مقررات را به نحوی وضع کرد که واردکنندگان ترغیب شوند بخشی از فرآیند تولید را داخل کشور به انجام برسانند./دکتر علی سعدوندی
#اقتصادی
@Teghtesadi
آیتالله محمدجواد فاضل لنکرانی:
در فقه چیزی به نام نظام نداریم/ اسلام در اقتصاد و سیاست و امور قضائی نظام ندارد!
*
اگر فقهی به نام فقه نظامات وجود داشت، امام راحل به آن میرسید و میگفت.
🔸ما این مقدار که در فقه کار کردیم چیزی به نام نظام نداریم، نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید این عنوان چشم و گوش ما را پر کند که بگوئیم اسلام نظام دارد، نه، اسلام در هر زمینهای احکام جزئی دارد، قواعد دارد.
🔸آقایانی که قائل هستند که ما نظام اقتصادی داریم، میگویم هر موضوعی در نظام اقتصادی با هم ارتباط تنگاتنگ دارد، در نظام اقتصادی موضوعات را منفرداً و مستقلاً نمیشود دید، در فقه فردی هر موضوع مستقلی را فقیه استنباط میکند ولی در اقتصاد باید همه موضوعات را با هم و در کنار هم، و چیزهای عجیبی آدم در این مقالات میبیند.
🔸اگر از مرحوم شهید صدر رضوان الله علیه(که معتقد به نظام سازی است) سوال کنیم کاشف این نظام چیست؟ بالاخره از کجا به این نظام که شما مدعی هستید پی ببریم؟ ایشان میگوید اتفاقاً اینجا باید از رو بنا به زیربنا رسید، از همین فقه موجود و احکام موجود باید به زیربنا رسید، میگوئیم اولین سؤال این است که این فقه موجود با اجتهاد مجتهدین مختلف است، پس هر مجتهدی خودش باید یک نظام خاصی استخراج کند چون شما کاشف دیگری برای رسیدن به آن نظام ندارید غیر از همین مسائل روبنایی.
🔸در مسائل روبنایی در اقتصاد، در هر فرعی از آن، در مالکیت خصوصی، اقوال، انظار، مختلط است، با اختلاف انظار چطور میشود به نظام رسید؟ اگر یک فقهی داشتیم، احکام واحدی داشت هیچ اختلافی هم در آن نبود اینجا ثبوتاً ممکن بود بگوئیم به نظام میرسیم ولی با وجود اختلاف چطور میتوانیم به نظام برسیم؟ و ثانیاً شما وقتی در اقتصاد میگوئید ما نظام اقتصادی داریم، در سیاست میگوئیم نظام سیاسی داریم، در قضاوت باید بگوئید نظام قضایی داریم؟ باز یک سؤال دیگر پیش میآید که خود این نظامها چه نظامی دارد؟ بالاخره اینها زیرمجموعه های دین هستند اگر زیرمجموعههای دین هست چطور میتوانیم بگوئیم اگر شما میگوئید در خود اقتصاد نظام است باید در مرحله کلان هم یک نظامی باشد که اینها قابل التزام نیست.
🔸اگر ما ورای این فقه فردی یک فقهی به نام فقه نظامات داشتیم، آن کسی که باید به آن میرسید در درجه اول امام راحل است، امام با همین فقه فرمود که ما حکومت را اداره میکنیم.
🗓۸ آذر ,۱۳۹۷
منبع: شفقنا به نقل از کانال فقاهت
@teghtesadi
✅تمایز پیشرفت اسلامی از توسعه غربی(1)
📝دکتر محمدرضا قائمی نیک
پیرو فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایۀ اسلامی ایرانی پیشرفت در مهرماه سال 1397، افراد و نهادهای مختلفی به دنبال نقد و تکمیل این الگوی پایه برآمدهاند. این یادداشت نیز میکوشد به شکلی بسیار مختصر به یکی از نکاتی اشاره کند که بهنظر میرسد به توضیح و تکمیل این الگو یاری رساند.
1. یکی از نکاتی رهبری دربارۀ الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، از گذشته به آن اشاره داشتهاند، تفاوت معنایی مفهوم توسعه و مفهوم پیشرفت است. ایشان فرمودهاند «بنده کلمۀ توسعه را هم عمداً به کار نبردم. آقایانی که مسئول این کار هستند و از آن وقت ما با اینها ارتباط داریم، میدانند؛ بنده عمداً گفتم کلمۀ توسعه را به کار نمیبرم، چون کلمۀ توسعه یک کلمۀ غربی است؛ یک مفهوم غربی دارد» (31/3/1396). طبیعتاً معنای اسلامی پیشرفت که متمایز از توسعۀ غربی است، از درون مفاد این الگو بیرون خواهد آمد و نمیتواند موضوع این یادداشت باشد، اما در این مجال میتوان به معنای مفهوم توسعۀ غربی پرداخت.
2. بعضاً تصور میشود که توسعه در معنای غربیِ آن، محصولی قرن بیستمی است که عمدتاً در ایالات متحدۀ آمریکا ظهور یافته است. هرچند این معنا از توسعه که توسط سازمان ملل برای نامگذاری دهۀ 1960 به نام دهۀ توسعه نیز به کار گرفته شد، نقش قابل توجهی بر تحولات توسعه کشورهای جهان سوم گذاشت، اما این مفهوم و معانی و لوازم عینی آن، ریشه در تحولات سدههای هجده و نوزده تمدن مدرن غربی دارد. دلایل متعددی میتوان درباره ریشه داشتن معنای قرن بیستمی توسعه در سده های قبل از آن ارائه کرد، اما حداقل دو نمونه، این ارتباط را بهخوبی بیان می کند. اول ارجاع فرانسیس فوکویاما در مقالۀ پایان تاریخ برای برتر نشاندادن الگوی لیبرال-سرمایهداری به هگلیهای راست است که بهخوبی این ارتباط را نشان میدهد. مورد دوم نیز از بررسی نظریۀ تالکوت پارسونز بهدست میآید که نقش قابل توجهی در بسط نظریات توسعه در کشورهای جهان سوم در نیمۀ دوم قرن بیستم داشت. نظریۀ او ترکیبی از نظریات جامعهشناسان اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نظیر دورکیم و وبر است که ما امروزه نظریات آنها را بهعنوان نظریات توسعه مورد مطالعه قرار میدهیم.
3. اما آنچه در شکلگیری مفهوم توسعه در قرن هجده و نوزده نقش اساسی ایفا کرده است، ایدۀ ترقی (the idea of progress) است. این ایده همانطور که کارل لویت در کتاب معنا در تاریخ متذکر میشود، در دورۀ مدرن جایگزین ایدۀ مشیت الهی مسیحی شد. این ایده بهعنوان هستۀ اصلی نظریات توسعه، از درون قرائت ایندنیایی و متاثر از منطق علوم طبیعی مدرن از بینش تاریخی مسیحیت شکل گرفت. در واقع با مسلط شدن منطق علوم طبیعی و به حاشیه رفتن منطق کتاب مقدس در توضیح عالم و آدم و روابط این جهان، یکی از حوزه هایی که مورد توجه اندیشمندان مدرن قرار گرفت، حوزۀ تاریخ بود. همانطور که در کارهای نیکولو ماکیاولی، توماس هابز، جان لاک و دیگر فیلسوفان سیاسی، حقیقت سیاست که تا پیش از این موضوع فلسفۀ سیاسی بود، تبدیل به مسئلهای تکنیکی گردید و علم سیاست متاثر از علوم طبیعی شکل گرفت، در حوزۀ اقتصاد نیز منطق بازار با آثار افرادی نظیر آدام اسمیت، بر اساس روابط ریاضیاتی و فیزیکی توضیح داده شد. بعدها امیل دورکیم نیز روابط و نظم جامعه را با تاثیر از منطق علوم طبیعی توضیح داده و تبیین نمود. با این حال هیچکدام از این توضیحات، متضمن مفهوم توسعه و ترقی در حوزۀ اقتصاد، سیاست یا جامعه یا حتی خود علوم طبیعی نبودند. بلکه تنها با بسط منطق علوم طبیعی به حوزۀ تاریخ بود که ایدۀ ترقی و توسعه مطرح شد. افرادی نظیر ویکو، ولتر، هردر، هگل و آگوست کنت از اولین فیلسوفان تاریخ مدرن هستند که سعی نمودند تا منطق علوم طبیعی را بر تحولات تاریخی تطبیق دهند و از دلِ این تطبیق، ایدۀ ترقی و توسعه زاییده شد. تا پیش از ظهور این فلسفههای تاریخ مدرن، مخصوصاً در قرون میانۀ غربی، تحولات تاریخ بشر بر اساس نسبتی که با مسیحیت یا بهطور کلی ادیان داشتند توضیح داده میشد، اما همانطور که مثلاً کارهای ولتر نشان میدهد، در این دوره تلاش شد تا منطق تحولات تاریخ بشر بر اساس منطق علوم طبیعی و تجربههای بشری توضیح داده شود و البته دورۀ روشنگری سدۀ هجدهم بهعنوان نقطۀ اوج تمدنهای بشری معرفی گردید.
تحت تاثیر این تاریخنگاریها که عمدتاً با دیدگاه هگل و آگوست کنت تبدیل به فلسفۀ تاریخ یا علم تاریخ مدرن گردید، جهان مدرن غرب، جهان توسعهیافته معرفی شد و جهانهای دیگر، جهانهای در حال توسعه یا توسعهنیافته انگاشته شدند. این امکان جدید که در علم مدرن فراهم شد، باعث شد تا هر دستاورد علمی که با منطق این فلسفههای تاریخ مدرن سازگار است نیز بهعنوان علم پیشرفته معرفی شود.
@teghtesadi