اگه کسی تو کما باشه،
خانوادش همه منتظرن که برگرده...😔
اما...
خیلیامون تو کمای گناه رفتیم... 🥀🍂
اهل بیت منتظرمونَند...♥️
امام حسین منتظر یه نشونست که آغوششو به سمتت باز کنه... 💚
خسته نشدی از خون کردن دل آقا و مولات...؟؟ 💔😓
رفیق!
وقتش نشده که برگردیم؟!✨
#تلنگر
╭━═━🍃❀🌼🌺🌼❀🍃━═━╮
@dokhtarane_mahdavi313
╰━═━🍃❀🌼🌺🌼❀🍃━═━╯
#تلنگر ↯
🌿طورۍزندگۍڪنکہ☝️🏽...
وقتےصبحپاهاتزمینرو لمس
میڪنہ ..
شیطوںبگہ:
اوهلعنتۍ!🥊
بازاینبیداࢪشـــد:)
@dokhtarane_mahdavi313
#تلنگر
کسانی که برای هدایت دیگـران تلاش می کنند
به جای مُردن شـھید میشن!
استادپناهیان✨
❀@dokhtarane_mahdavi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن مسیحی و حاج قاسم↗️
نشر حداکثری
رفیقتومجازیهمهبلدنخوبباشن
همهبلدنعلامهباشن
همهبلدننمازخونباشن
همهبلدنتسبیحبهدستباشن
همهبلدناِدعایشهیدزندهبودنبکنن
همه،همهکاریازدستشونبرمیاد
اماتواونیباشکهدرونوبیروشباهممونمیزنه!
همونیباشکهوقتیامامزمانکاراتومیبینه
بگهاینخیلیبهفکرمنهها !!:)
#خودتحالمیکنیاصلاً🚶🏾♂-
@dokhtarane_mahdavi313
سُلالہ..!
همسنگران عزیز حمایت می کنید ما رو؟؟؟💕🙂 @dokhtarane_mahdavi313
همسایه ها همگی فوروارد کنید💕😅
#عشق_در_جاده_خدا
#قسمت_چهل_ودوم
۲۰دقیقه ای جرعت حقیقت بازی کردیم که بازی تکراری شد.
رها:نمیشه یه کار دیگه بکنیم؟
-بشینیم درس بخونیم.
رها:اصلا همین بازی خوبه.
-حاضری هر کاری بکنی ولی درس نخونی!
رها:خب تو برو درس بخون منم یه کاری پیدا می کنم.
-باشه مرسی.
نشستم پشت میز تحریر و رها از اتاق خارج شد.
تا ساعت ۸ درس خوندم و بعد گوشیم و برداشتم یک ساعتی توی گوشی چرخیدم .
یک دفعه رها وارد اتاق شد.
رها:بیا شام.
-باشه بریم.
رفتیم سر میز و مامان غذا رو آورد.
مامان :بفرمایید.
رها:خیلی ممنون .
غذا که تموم شد رها از پشت میز بلند شد.
مامان :ممنون رها جون خیلی کمک کردی عزیزم.
رها:کاری نکردم.
با کمک رها میز رو جمع کردیم و ظرف ها رو چیدیم داخل ماشین ظرف شویی.
من رفتم داخل اتاق یه فیلم خوشگل پیدا کردم تا با رها ببنیم...
اون شب با رها خیلی خوش گذشت ولی من فردا خواب موندم خیلی بد شد.
صبح با رها از خونه خارج شدیم قرارشد رها بره پارک تا من برگردم .
وقتی وارد مدرسه شدم بچه ها داشتن می رفتن سر کلاس منم قاطی اونا رفتم بالا.
النا همینطور که از پله ها بالا می رفت با زینب صحبت می کرد و می خندید
توی کلاس هم همش با زینب صحبت می کرد،خیلی با هم صمیمی بودن.
ادامه دارد......
@dokhtarane_mahdavi313
سُلالہ..!
لیست همسنگران و همسایه هامون👇🏻💚 خانم ادیتور 👇🏻 @Herteshoo سرباز مهدی (عج)_دخترونه👇🏻 https://eitaa.c
پس کجایید همسایه ها؟؟؟🙋🏻♀
کانالمون همسایه نداره؟؟؟💔🚶🏻♀
سُلالہ..!
همسنگران عزیز حمایت می کنید ما رو؟؟؟💕🙂 @dokhtarane_mahdavi313
^این پی ام فورواد بشه^
در آمار ⁴⁸⁰ کتاب سلام بر ابراهیم رو در گروه قرار میدم
🌹زیادمون کنید🌹
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
هر عزیزی که ⁵ نفر عضو برای کانال آورد یا این پیام رو در کانالش قرار داد ، بهش برنامه ایتا طلایی ... برنامه اصلی اسنپ چت ... برنامه متن نگاره میدم ...🌹
آیدی جهت فرستادن مدرک👇🏻
@Fjvdghkl_jkzi
حتما باید عضو بشن چون بررسی میشه.
کانال ریحانهالنبی🖤
https://eitaa.com/dokhtarane_mahdavi313
#عشق_در_جاده_خدا
#قسمت_چهل_وسوم
زنگ تفریح که شد النا رفت پیش زینب و بعد دوباره اومدن سمت من.
زینب:سلام عزیزم
-سلام.
النا:بیا زنگ تفریح باهم باشیم.
-اوکی.
با هم رفتیم پایین و روی صندلی نشستیم.
زینب:خوبی پارمیس جون؟
-خوبم!
النا:شما این هفته دعوتید تولد من.
یهو تعجب کردم،این ماه چقدر تولد داره...همین دوروز پیش رفتم خونه ثمین تولد !
زینب:من حتما میام النا.
النا:چقدر خوب،پس پنجشنبه منتظرت هستم.
زینب :چشم!
النا:پارمیس میای؟؟؟
-نه من نمی تونم!
النا:ای وای آخه چرا؟؟؟
-آخه رها پیشمه...
النا:واقعا؟؟؟؟؟پس چرا مدرسه نمیاد!
-آخه اخراج شده..
النا :خاک برسرم......چرا؟؟؟؟؟
-شاید راضی نباشه بگم!
النا:مسخره بازی درنیار دیگه بگو.
-عزیزمن،راضی نیستش...
النا :از دست تو،رها رو هم بیار!
-کجا؟
النا:تولد دیگه.
-نمیشه که!
النا:چرا نمیشه؟با هم رفیق صمیمی بودیم ها....من اگه می دونستم برگشته حتما دعوتش می کردم.
-آخه...
النا پرید وسط حرفم:آخه نداره،هر دوتا تون میاین....رها هم حتما بیار ولم واسش تنگ شده.
-باشه.
بعد مدرسه با رها رفتیم خونه
ادامه دارد.....
#ولادت_حضرت_عیسی
به عیسی بن مریم عرض شد چه کسی تو را ادب آموخت؟
فرمود :
هیچ کس ادبم نیاموخت بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم🌾
@dokhtarane_mahdavi313
چشماتوببند
خیالکنکہبازائرایے
چشماتوببند
خیالکنالانکربلایے
وقتیعاشقۍ
توهمونجایے
چشماتوببند
اگہگذاشتگریهبۍامونت
چشماتوببند
چاۍعراقےبخورنوشجونت...((((: