هدایت شده از به سوی سماء
بهمثل اگر مانند قرآن درباره شهادت کتابی نازل شود سوره فاتحه آن، شهادت جناب سیدالشهدا (ع) است.
#علامه_حسنزاده_آملی
@sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
سید اهل شهودی یا حسین
جلوه ذات وجودی یا حسین
اوفتادی لحظهای بیسر به خاک
«سجده» را کامل نمودی یا حسین
این بلا و این لب خندان تو
کس چه داند تا چه بودی یا حسین؟
گُل در آغوش و تنت مجروح تیغ
عشق را معنا نمودی یا حسین
«ما رمیت اذ رمیت» دیدمت
در میان هرگز نبودی یا حسین
در میان لشکر تاریک جهل
چشم دل را میربودی یا حسین
روی دستت پای میزد کودکی
نور روی نور بودی یا حسین
نور آمد بُرد یکسر آگهیت
«هو» به تاری، «حق» به پودی یا حسین
بین خیل روبهان چون شیر نر
روبهی را میزدودی یا حسین
مست بودی در سماع و ابلهان
جنگ دیدند از عنودی یا حسین
هاتفی گفت: اینچنین اندر جهان
جلوهای هرگز نبودی یا حسین
گرچه پیغمبر شهودش مطلق است
سید اهل شهودی یا حسین.
#ر_س
@sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
امام صادق (ع):
مَنْ قَرَأَ يَوْمَ عَاشُورَاءَ أَلْفَ مَرَّةٍ سُورَةَ الْإِخْلَاصِ نَظَرَ الرَّحْمَنُ إِلَيْهِ وَ مَنْ نَظَرَ الرَّحْمَنُ إِلَيْهِ لَمْ يُعَذِّبْهُ أَبَدا
هرکس در روز عاشورا هزار بار سوره اخلاص (توحید) را بخواند خداوند با مهر گستردهاش او را مینگرد. و هرکس مهر الهی او را نگریست هرگز بهرنجَش نیفکند.
(سیدبنطاوس، إقبال الاعمال، ج۲، ص۵۷۷)
#توحید
#روز_عاشورا
@sooyesama
گفته میشود شب عاشورا، برخی افراد به جهت ترس و تردید، سیدالشهدا (ع) را تنها گذاشتند. اما برخی که شیدای این حقیقت زیبا بودند، ایستادگی کردند. پس زهیر گفت: اگر هزار بار در راه تو کشته شویم باز فدایی تو خواهیم بود.
آنگاه امام حسین (ع)، به یاران صدیق خود فرمود:
«فان کنتم قد وطنتم انفسکم علی ما وطنت نفسی عليه، فاعلموا أن الله انما يهب المنازل الشريفة لعباده لصبرهم باحتمال المکاره... و اعلموا ان الدنيا حلوها و مرها حلم، و الانتباه في الاخرة...»
«اگر جانهای خود را در جایگاهی که من در آن وطن گزیدهام، متوطن کردهاید پس بدانید که خداوند منزلهای شریف را بهواسطه تحمل سختیها به بندگانش میدهد... و بدانید که تلخ و شیرین دنیا خوابی است، که بیداری از آن در جهان دیگر روی میدهد...»
(بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۴۹)
@sooyesama
شیخ بهایی درباره وطن حقیقی آدمی، چه زیبا فرمود:
گنجِ علم «ما ظهر مع ما بطن»
گفت: از ایمان بود حب الوطن
این وطن، مصر و عراق و شام نیست
این وطن، شهریست کان را نام نیست
زانکه از دنیاست، این اوطان تمام
مدح دنیا کی کند «خیر الانام»
حب دنیا هست رأس هر خطا
از خطا کی میشود ایمان عطا
ای خوش آنکو یابد از توفیق بهر
کاورد رو سوی آن بینام شهر
تو در این اوطان، غریبی ای پسر!
خو به غربت کردهای، خاکت به سر!
آنقدر در شهر تن ماندی اسیر
کان وطن، یکباره رفتت از ضمیر
رو بتاب از جسم و، جان را شاد کن
موطن اصلی خود را یاد کن
زین جهان تا آن جهان بسیار نیست
در میان، جز یک نفس در کار نیست
تا به چند ای شاهباز پر فتوح
باز مانی دور، از اقلیم روح؟
حیف باشد از تو، ای صاحب هنر!
کاندرین ویرانه ریزی بال و پر
تا به کی ای هدهد شهر سبا
در غریبی مانده باشی، بسته پا؟
جهد کن! این بند از پا باز کن
بر فراز لامکان پرواز کن
تا به کی در چاه طبعی سرنگون؟
یوسفی، یوسف، بیا از چه برون
تا عزیز مصر ربانی شوی
وا رهی از جسم و روحانی شوی
@sooyesama
وقتی «الله أکبر» میگویی، باید این حقیقت که چیزی بزرگتر از خداوند جلّ جلاله که تکبیر او را میگویی وجود ندارد، بر ظاهر و باطنت تأثیر بگذارد.
پس در این حال قلب خود را به هیچ امر کوچک یا بزرگی جز این حقیقت مشغول نگردان.
#سیدبنطاوس
(اقبال الأعمال، ج۲، ص۷۱)
#تکبیر
@sooyesama
جز آه نمیآید از این قلب پر از درد
اینقدر مزن چنگ به سازی که شکسته است
#فاضل_نظری
@sooyesama
تا جمالت عاشقان را زد به وَصل خود صَلا
جان و دل افتادهاند از زلف و خالت در بلا
آنچه جانِ عاشقان از دست هجرت میکشد
کس ندیده در جهان جُز کشتگان کربلا...
#حافظ
(نسخه تصحیح شده توسط میر سید محمد قدسی)
@sooyesama
َمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا (کهف؛ ۱۱۰).
برپایه آیه بالا کردار نیکی که کاملا برای خدا باشد و هیچ شریکی بدان رخنه نکند، به دیدار خداوند میانجامد.
تفسیر عامیانه آیه آن است که کردار نیکِ بااخلاص، بنماین دیدار خدا را فراهم میکند اما این دیدار در آینده و جهان دیگر روی خواهد داد. مانند بذری که اکنون کاشته میشود و میوه آن پس از چندسال، بهبار مینشیند.
اما آیه شریفه تفسیر ژرفتری نیز دارد که برپایه آن دیدار خدا هماکنون و در هنگام کردار نیک رخ میدهد.
نیکی کردار با فرمان خدا تعین مییابد. گرچه فرمان برپایه مصالحی تکوینی صادر میشود اما سرانجام این فرمان الهی است که نیکی کردار را تعین میبخشد.
بنابراین نیکی کردار به فرمانی است که آنرا نورانی کرده است. ازاینرو کردار، تنها هنگامی نیک است که به فرمان خدا پشت داده باشد.
اکنون، انجام مخلصانه (نامشرکانه) چنین کرداری بدان معناست که تنها انگیزه انجام کار، پیروی از فرمان الهی است. پس بنده هنگام فرمانبرداری تنها فرمان را میبیند و از هر انگیزه دیگری چشم میپوشد. که این معنای اخلاص است.
اما فرمان، کنش فرمانده است و بی اراده او تحققی ندارد. درنتیجه بنده هنگام فرمانبرداری مخلصانه، تنها فرمانده را میبیند و از هر چیزی دیگری ناآگاه است.
سرانجام فرمانده در متن فرمان حاضر است، و فرمان در متن فرمانبرداری حضور دارد. ازاینرو بنده در متن فرمانبرداری، فرمانده را مییابد.
اکنون روشن میشود که کردارِ نیکِ مخلصانه، بسترساز دیدار حق نیست. بل خودِ دیدار است. بنده آنگاه که در بندگی غرق است، غرق دیدار است گرچه از این دیدار آگاه نباشد.
مرگ طبیعی، دیدار را ایجاد نمیکند. بل دیداری که هست را آشکار مینماید.
آیه یادشده نیز دیدار را به آینده موکول نکرده و بهروشنی میگوید: «هرکه امید دیدار دارد کارِ نیکِ مخلصانه انجام دهد». عطار نیکوکردار چه زیبا سرود:
هرکه اینجا ندید محروم است
در قیامت ز لذت دیدار
#ر_س
#کردار_نیک
#دیدار_خدا
@sooyesama
امام حسین (ع):
«مَا خَلَقَ اللّهُ مِنْ شَىْءٍ إِلا وَ لَهُ تَسْبِيحٌ يَحْمَدُ بِهِ رَبّهُ».
خدا هيچ موجودى را نيافريد، جز آنكه براى او تسبيحى است که با آن پروردگارش را میستاید».
(بحار الانوار، ج۶۱، ص۲۹)
@sooyesama