eitaa logo
به سوی سماء
960 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
487 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
در میان این همه هیاهو، آدمی تنهاست. هیچ‌یک از این نسبت‌ها با حقیقت تو برقرار نشده است. هرکسی چیزی می‌دهد و چیزی می‌ستاند. آیا نشنیدی که در رستاخیز بستگان و وابستگان ازهم می‌گریزند؟ امروز همان رستاخیز است اگر نیک بنگری. هیچ‌کس به سویدای درونت پیوند نمی‌خورد. اینک تو هستی و این هستی بی‌کران. تنها چیزی که در نهان‌خانه ذاتت، خاموش، نشسته، هستی است. شادی آن‌جا و غم آن‌جاست. بهشت آن‌جا و دوزخ آن‌جاست. فرصتی بگذار و خود را بکاو. یاور حقیقی تو در درون توست. تنها اوست که نبض وجودت را می‌شناسد و دل‌آرام توست. اکنون کتاب را بگشا و بگو: "رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا" @sooyesama
به سوی سماء
بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون استاد مهدی سمندری از شاگردان علمی و معنوی علامه حس
👆👆👆 امروز سال‌گرد ارتحال استاد مهدی سمندری (از شاگردان علمی و معنوی علامه حسن‌زاده آملی) است. هدیه به روح بلندش حمد و ۱۱ توحید را تقدیم نماییم. @sooyesama
حرفی که به کار نمی‌آید و غذایی که مزاج نمی‌خواهد و نمی‌پذیرد، بلاهت می‌آورد و انسان را خفه می‌کند و مانع فطانت و زیرکی عقل و انبساط و شروق نور بر نفس می‌گردد. @sooyesama
امیر مومنان (ع): کلُّ مُسمی بالوحدهِ غیرُه، قلیل هر چیزی بجز خدا، هنگامی‌که به صفت "وحدت" متصف می‌شود، همین توصیف بر کاستی و کمی او دلالت خواهد کرد. (نهج البلاغه، خطبه ۶۴) @sooyesama
بشنو این نی چون شکایت می‌کند از جدایی‌ها حکایت می‌کند از نیستان تا مرا بُبریده‌اند در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند @sooyesama
بشنو این نی چون شکایت می‌کند از جدایی‌ها حکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من سر من از نالهٔ من دور نیست لیک چشم و گوش را آن نور نیست تن ز جان و جان ز تن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست آتش است این بانگ نای و نیست باد هرکه این آتش ندارد نیست باد @sooyesama
دیگران رفتند و ما نیز. جهان آن‌قدر باشتاب می‌گذرد که حتی یادی از ما در ذهنی نمی‌ماند... تا هنگامه برجاست باید نگریست. جز تماشا راز دیگری در میان نیست. و تو ای دل شکسته من، خوشنود باش از همه آن‌چه گذشت و می‌گذرد؛ زیرا این‌ها عرصه تماشای تو بود. دیدی و دریافتی و گذشتی. هنوز اندکی از راه مانده، اما هنگامه کوچ نزدیک است. تماشا، تنها توشه‌ای است که از جهان بی‌قرار می‌توان برگرفت. بیش‌تر ببین، بهتر ببین و فراتر دریاب. حافظ چه زیبا سرود: مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟ به‌دست مردم چشم از رخ تو گل‌چیدن @sooyesama
روزی شیخ با جمع صوفیان به در آسیایی رسید. سر اسب کشید و ساعتی توقف کرد، پس گفت: می‌دانید که این آسیا چه می‌گوید؟ می‌گوید که تصوف این است که من در آنم. درشت می‌ستانم و نرم باز می‌دهم. (اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی‌سعید) @sooyesama
بدجور گره‌خورده به گیسوی شماییم ما را ز سرت وا مکنی، زود نرانی بر فرش حرم، گرد و غباریم و نشستیم ما را نتکانی، نتکانی، نتکانی @sooyesama