مهمترین مراقبات ماه شعبان:
۱- مناجات شعبانیه (ترجیحا سحر)
۲- صلوات شعبانیه (وقت زوال ظهر)
۳- ذکر «لا اله الا الله، و لا نعبد الا ایاه، مخلصین له الدین، و لو کره المشرکون»؛ هزار مرتبه در کل ماه؛ روزی ۳۳ مرتبه
۴- ۷۰ مرتبه: «استغفر الله و اسئله التوبه»
۵- ۷۰ مرتبه: « استغفر الله الذی لا اله الا هو الرحمن الرحیم الحی القیوم و اتوب الیه»
۶- روزه روز اول، سیزده، چهارده، پانزده و آخر ماه.
۷- ۱۰۰ مرتبه: «سبحان الاله الجلیل، سبحان من لا ینبغی التسبیح الا له، سبحان الاعز الاکرم، سبحان من لبس العز و هو له الاهل». بجای روزه روزهای دیگر.
منبع: مفاتیح الجنان
https://eitaa.com/sooyesama
دخترک فقیر، هر روز از کنار شیشه مغازه میگذشت و به عروسک محبوبش خیره میشد. تا به حال عروسکی به این زیبایی ندیده بود. کاش روزی این عروسک مال او میشد. با خود میاندیشید: «اگر این عروسک مال من بود، خوشبختترین دختر دنیا میشدم».
عروسک نیز، متوجه این محبت شده بود و هر روز منتظر دخترک بود تا از پشت شیشه به عروسک نگاه کند.
بالاخره صاحب مغازه نیز به این محبت پی برد.
او میدید که دخترک و عروسک، خواهان یکدیگرند و دلش میسوخت. سرانجام، روزی از مغازه بیرون آمد و عروسک را به دخترک هدیه کرد. اما بدو گفت: «این عروسک خیلی با ارزش است، قول بده که خوب از او مراقبت کنی». دخترک با شادی زائد الوصفی قول داد و عروسک را در آغوش گرفت و رفت.
ابتدا خیلی مراقب آن بود؛ چون خواهر کوچکی داشت که همه عروسکهایش را خراب کرده بود. اما اندک اندک این مراقبتها کم شد و گهگاه خواهر کوچولو به صورت پنهانی عروسک را بر میداشت. خواهر کوچولو طبعیت تندی داشت و با همه چیز به خشونت رفتار مینمود.
عروسک رفته رفته مندرس شده بود و دخترک کمتر سراغش میگرفت. تا اینکه دخترک عروسکش گم کرد. چند روز بعد، در حال بازیگوشی، عروسک را دید. عروسک خیس و پوسیده شده بود. دخترک با ناراحتی عروسک را کناری انداخت و زیر لب گفت:
«چقدر عوض شدهای. تو از اول هم، جنس خوبی نداشتی و زود خراب شدی. تو را خوب نشناخته بودم. تازه تو را شناختم».
سپس عروسک را برداشت و گفت: «البته هنوز تو را دوست دارم، بیمنت و صادقانه».
عروسک با پیکری مجروح به دخترک خیره شده بود و مثل همیشه سکوت کرده بود.
#ر_س
https://eitaa.com/sooyesama
به سوی سماء
دخترک فقیر، هر روز از کنار شیشه مغازه میگذشت و به عروسک محبوبش خیره میشد. تا به حال عروسکی به این
👆👆👆
بل الانسان علی نفسه بصیرة و لو القی معاذیره (قیامت/۱۴-۱۵)
بلکه انسان به خویشتن خویش آگاه است، گرچه بهانههای خود را میآورد
https://eitaa.com/sooyesama
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی میفرمود:
ابتدا که وارد راه شدم، به من گفتند رساله عملیه را بخوان و عمل کن. هرچه خواندم، همه امر و نهی بود.
بعد از مدتی فرمودند: کتب اخلاقی را بخوان و اجرا کن. هرچه خواندم، امر و نهی بود.
بعد از مدتی گفتند: مراقب قلبت باش و لحظهای از خدا غافل مشو. این مسئله خیلی دشوار بود.
روزی، با ناراحتی گفتم: «خدایا بگو بمیر، چرا اینقدر دسدس میکنی».
فرمود: «اتفاقاً از اول همین را میگفتم، اما تو متوجه نمیشدی. اکنون بمیر...».
...
مولوی چه زیبا سرود:
جان بسی کندی و اندر پردهای
زانکه مردن اصل بد نامردهای
تا نمیری نیست جان کندن تمام بیکمال نردبان نایی به بام
https://eitaa.com/sooyesama
شخصی در مکاشفه دید امام حسین علیه السلام مشغول جمع کردن خارهای بیابان هستند. از ایشان میپرسند شما چه میکنید؟
میفرمایند: راه سالکان خدا را هموار میکنم.
#سیدهاشم_حداد
https://eitaa.com/sooyesama
امام على عليه السلام:
اَلذِّكرُ يونِسُ اللُّبَّ وَ يُنيرُ القَلبَ و َيَستَنزِلُ الرَّحمَةَ؛
ياد خدا مغز [وجودی آدم] را آرامش مىدهد، دل را روشن مىكند و رحمت را فرود مىآورد.
(تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۱۶۹)
https://eitaa.com/sooyesama
«شهید» واژهای عربی است بر وزن فعیل. و فعیل، در لغت عرب برای مبالغه میباشد. بنابراین معنای «شهید» مبالغه در «شهود» خواهد بود. قرآن کریم، آنانرا که در راه خدا میمیرند، شهید مینامد.
اما کسیکه میمیرد از دیدگاه ادبی و عرفی «میّت» نامیده میشود. و اگر مرگ او معلول عوامل غیر طبیعی باشد، «مقتول» نام میگیرد.
اکنون، چرا مجاهدان راه خدا، «شهید» هستند؟ چرا کتاب آسمانی ایشان را با شهود، گره زده است؟ آنهم با صیغه مبالغه (فعیل)!
شاید بدین سبب که ایشان جان خود را (که عزیزترین سرمایه بشر است) برای خدا، نثار کردهاند. و پاداش چنین کسی به عهده خداوند است؛ «مَن قتلتُه فعلیَّ دِیتُه».
اما خداوند، چگونه دیهٔ مقتول خود را پرداخت خواهد کرد؟ او وجود نامحدود است و چنین چیزی قابل ارائه نیست. او تنها قابل شهود است، و شهید، شاهد این حقیقت ناب. شهدِ شهود، تنها، روزیِ مجاهدین فی سبیل الله است؛ «و لا تحسبنّ الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً، بل احیاء عند ربهم یرزقون».
مطابق احادیث، جهاد دو گونه است:
۱- جهاد اصغر و مبارزه با دشمن بیرونی.
۲- جهاد اکبر و مبارزه با دشمن درونی (نفس).
این تقسیم بندی و اکبر دانستن مبارزه با نفس، گویای اهمیت و تاثیرگذاری جهاد با نفس، در سعادت آدمی است.
میتوان گفت: جهاد ظاهری، خود، گونه و سطحی از جهاد باطنی است؛ زیرا گذشتن از حیات دنیوی و فدا کردن آن برای پیروزی جبهه توحید، خود، نوعی از مبارزه با نفس است. بلکه یکی از سختترین انواع جهاد باطنی است.
بنابراین، شهیدِ جنگ بیرونی، ابتدا در مبارزه با نفس، به شهادت رسیده است.
اکنون سیدالشهدا، کسی است که در جهاد ظاهری و باطنی، برترین رتبه را داراست و والاترین شهود، از آنِ اوست.
گرچه اهل بیت علیهم السلام، همگی نوری واحدند، اما هریک (به فراخور زمان و مکان) مظهر تام صفتی از صفات الهی اند؛ یعنی برخی صفات در ایشان نمود بیشتری دارد و برخی دیگر، پنهانتر است.
اباعبدالله (ع)، سید الشهدا است. یعنی همان کسی که محور و مرکز عبودیت است، سرور اهل شهود نیز هست. او مظهر تام شهود حقیقت است؛ «شهد الله انه لا اله الا هو، و الملائکة و اولوا العلم...».
#ر_س
#شهید
#شهود
#سیدالشهدا
https://eitaa.com/sooyesama
امام سجاد (ع) در شب ۲۷ رمضان، از سر شب تا سحر میفرمود:
اللهم ارزقنی التجافی عن دار الغرور، و الانابة الی دار الخلود، و الاستعداد للموت قبل حلول الفوت
(مفاتیح الجنان)
https://eitaa.com/sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
و به چشمان تو سوگند دلم
فارغ از رخنه هر اهرمن است
من که با چشم تو دیدم همه چیز
جلوه عشق تو با خویشتن است
#ر_س
https://eitaa.com/sooyesama
زائرت را بیخود از خود میکنی با این حساب
در حرم جایی برای آدم خودخواه نیست...
بندۀ شاه خراسانم که لطفش دائم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
#حسین_طاهری
https://eitaa.com/sooyesama
از معروف کرخی (دربان علی بن موسیالرضا علیه السلام) نقل است که حضرت فرمودند: هر کسی که وی را حاجتی است، هزار مرتبه بگوید:
بسم الله الرحمن الرحیم
آمَنْتُ بِاللَّهِ الْعَلِيِ الْعَظِيمِ
تَوَكَّلْتُ عَلَی الْحَيُ الْقَيُّومُ
#علامه_حسنزاده_آملی
(هزار و یک نکته، نکته ۵۰۶)
https://eitaa.com/sooyesama
چقدر خوب شد آری، نگاهتان به من افتاد
همان دقیقه که چشمم درست کنج گهرشاد
بدون وقفه به باران امان گریه نمی داد
هزار تکه شد این «من» به لطف آینه هایت
#سیدحمیدرضا_برقعهای
https://eitaa.com/sooyesama