(تمایز غاییِ عرفان حقیقی و عرفانهای نوظهور)
غایت نهایی عرفان، شناخت شهودی خداوند و ملاقات اوست.
اما اساسا خدا چیست؟ چه جایگاه وجودی دارد؟ برای شناخت و وصول به آن جایگاه، چه فرایند و ابزارهایی لازم است؟ و...
اینها مسائلی است که هرگونه عرفان و معنویتی در نخستین گام باید به آن پاسخ دهد.
امروز عرفانهای نوینی ظهور کردهاند که پاسخ دقیقی به مسائل بنیادی نمیدهند.
آنها هر چیز ماورای طبیعی را خدا نام مینهند. غافل از اینکه جنیان، نفوس جزئی و کلی، ملائک زمینی و آسمانی، عقل کل، ملائکه مُهیِّمین و... همگی اموری ماوراءالطبیعة هستند، اما هیچیک خدا نیستند.
نتیجه این اشتباه راهبردی آن است که شخص در اثر برخی ریاضتها با برخی امور غیبی مرتبط میشود، و حتی گاه مسخَّر یا مسخِّر آنها میگردد و این واقعه را ملاقات خداوند میپندارد.
آنگاه سخنانی که با آن امر غیبی رد و بدل شده را سخن خداوند تلقی مینماید. حتی ممکن است شخص، لحظاتی به فنای در نفس کلی یا... دست یابد و این تجربه «یگانگی در عین سریان» را همان فنای ذاتی، یا شهود وحدت وجود تلقی نماید.
امروز معنویتگرایان بسیاری در سراسر جهان هستند که مدعی ملاقات و مکالمه با خداوند میباشند.
البته برخی از ایشان دروغپرداز و معرکهگیر هستند، اما برخی دیگر نشانههایی ارائه میدهند که نشانگر واقعهای شهودی است. واقعهای که شخص در تلقی خویش آنرا بزرگ نموده و تاویل نادرستی ارائه داده است.
ریشه همه این پندارها تعجیل در مسائل عملی، پیش از پردازش علمی آنهاست. نخستین گام سلوک، نه ذکر است و نه ریاضت و نه هیچ چیز دیگر. نخستین گام شناخت بهتر خداوند و جایگاه وجودی او از راه بحثهای نظری است. جایگاهی که بسیار برتر از نفس کل و حتی عقل کلی است.
همه آنچه گفته شد، مضمون این روایت شریف است که: «العلم امام العمل». ازاینرو عارفان مسلمان بیشترین و دقیقترین بحثهای خود را به تبیین جایگاه وجودی ذات الهی ویژه کردهاند.
بحثهای دقیق و پردامنهای که بادریغ، از سوی برخی روشنفکرنمایان، بینتیجه و زائد خوانده میشود! اما بیتوجهی به آنها لغزشگاه معنویتگرایان امروز و دیروز است.
علامه طباطبایی در آغاز «رسائل توحیدی» میفرماید آنچه به عنوان «تجلی ذاتی» در عرفان اسلامی مطرح است، سابقهای در ادیان و معنویتهای پیشین ندارد. و پیامبر اسلام (ص) نخستین شخصی است که این معنا را دریافت و ارائه داده است.
همه آنچه تاکنون گفته شد تمایز هدفگذاری (غایتشناختی) در عرفان حقیقی و عرفانهای نادرست را نشان میدهد. اما روش دستیابی به اهداف (تکنیکهای سلوکی)، خود داستان غمانگیز دیگری دارد...
#ر_س
#خداشناسی
#غایت_عرفان
#میزان_عرفان
@sooyesama
چنانکه ارسطو گفته کسیکه از شناخت خود ناتوان است از شناخت حق نیز ناتوان خواهد بود؛ زیرا معرفت ذات، صفات و افعال نفس نردبان معرفت حق تعالی است؛
چراکه حق تعالی انسان را بر مثال خویش آفرید. پس کسیکه از نفس خویش آگاه نباشد، علم پروردگارش را نیز نمیداند.
#صدرالمتألهین
(اسفار، ج۶)
#خودشناسی
#خداشناسی
@sooyesama
امام صادق (ع):
ما أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ يَأْتِى عَلَيْهِ سَبْعُونَ سَنَةً أَوْ ثَمَانُونَ سَنَةً يَعِيشُ فِى مُلْكِ اللَّهِ وَ يَأْكُلُ مِنْ نِعَمِهِ، ثُمَّ لَا يَعْرِفُ اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِهِ
چه زشت است براى کسیكه هفتاد يا هشتاد سال در مُلك خدا زندگى میكند و از نعمتهاى او میخورد، اما خداوند را آنگونه که شایسته اوست، نشناسد.
(بحار الأنوار، ج۴، ص۵۴)
#خداشناسی
@sooyesama