دیری نمیپاید که دریابی زندگی جاریتر از آن است که برای تو بایستد.
نگاه نگران تو به نقطهای از تاریخ، برای این رود خروشان بیمعناست.
او میرود و تو را نیز میبرد و نگاه نگرانت پارهای از دل پریشان توست که در خاطر تاریخ، جا مانده است.
روزی که آمدم خواب بودی. افسون تردید بهسختی تسخیرت کرده بود؛ مانند سنگی بیرحم، که امواج اشتیاق را درهم میکوفت.
و من آرام و پی در پی، از لجه به ساحل جاری میشدم تا در صخرههای نامهربانیات ذبح شوم.
نمیدانم چرا اما این آخرین انتخاب من در آن لحظه تاریخی بود که همچون نهنگهای سرگردان به ساحل آیم و برای تو آرام جان دهم.
اکنون قرنها میگذرد و آن صخرههای خونخوار، نرم و مهربان شدهاند. شاید این، راز انتخاب ناخودآگاه من در آن لحظه تاریخی بود.
آری، من پیامبر مهر تو بودم که تو صد و بیست و چهار هزار بار مرا کشتی...
#ر_س
@sooyesama
قبرم را ساده و همسطح زمین درست کنید و با اندکی سیمان روی قبرم را بپوشانید و فقط با انگشت روی آن بنویسید:
«پر کاهی تقدیم به آستان قدس الهی»
#شهید_بهمن_درونی
@sooyesama
پیامبر اکرم (ص):
فَوقَ کُلِّ ذی بِرّ بِرٌّ حَتَّی یُقتَلَ الرَّجُلُ فی سَبیلِ اللهِ فاذا قُتِلَ فی سَبیلِ اللهِ فَلَیسَ فَوقَهُ بِرٌ
برتر از هر نیکی نیکتری هست، تا آنکه آدمی در راه خدا کشته شود، که برتر از آن نیکی نیست.
(الکافی، ج۲، ص۳۴۸)
@sooyesama
به سوی سماء
پیامبر اکرم (ص): فَوقَ کُلِّ ذی بِرّ بِرٌّ حَتَّی یُقتَلَ الرَّجُلُ فی سَبیلِ اللهِ فاذا قُتِلَ فی
از جمادی مردم و نامی شدم
وز نما مردم به حیوان برزدم
مردم از حیوانی و آدم شدم
پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم
حملهٔ دیگر بمیرم از بشر
تا بر آرم از ملایک پر و سر
وز ملک هم بایدم جستن ز جو
کل شیء هالک الا وجهه
بار دیگر از ملک قربان شوم
آنچه اندر وهم ناید آن شوم
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گویدم که انا الیه راجعون
#مولوی
@sooyesama
خدایا!
قلبم را مثل آسمان صاف و پاک کن که کدورتی از اعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند.
#شهید_چمران
(نیایشها، ص۱۱۰)
@sooyesama
دنیا «بدون شما» و «با شما»، تفاوت چندانی ندارد...
(ارسالی از اعضای محترم)
@sooyesama
بهترين اذكار كلمه «لا اله الا الله» است كه مركب از سركه نفى و انگبين اثبات است.
به اين سكنجبين دفع صفراى نسيان میشود و به مضمون وعده «اذکرونی أذکرکم» البته شفا حاصل میگردد.
#علامه_حسنزاده
(۱۰۰۱ نکته)
@sooyesama
من أراد فهم المعانی الغامضة فی الشریعة فلیتعمل فی تکثیر النوافل فی الفرایض.
هرکه بخواهد حقایق پیچیده در شریعت را دریابد، لازم است مستحبات را در واجبات بیافزاید.
#محییالدین_عربی
(فتوحات مکیه، باب ۳۸۹)
@sooyesama
روز اول که سر ِزلف تو دیدم، گفتم
که پریشانی این سلسله را آخِر نیست...
#حافظ
@sooyesama
«وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره»
جمال یار ندارد حجاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد
توجه به بدن بامراتبش، غبار راه است، معراجهای تو در توی انسانی همان عبور از این غبارها تا رسیدن به عمق نفس است تا جمال یار دیده شود بیحجاب و بیغبار.
اگر سیر از ظاهر به اعماق بواطن نفس برای کسی حاصل نشود علتش مزاحمت بدن است. در ابتدا آن غبار بدنِ مادی است، بعد در برزخ بدن مثالی و...
اینها باری سنگین بر پای مرغ روحاند که نمیگذارند انسان به خود مشغول شود و در اعماق روح خود در حقیقت خود پرواز کند.
در نهایت بعد از (تن) نوبت به زدودن غبار (من) میرسد که باید بر باد فنا داده شود تا به مقصد و مقصود عارفان وصل حاصل شود؛
بر بادفنا تا ندهی گرد خودی را هرگز نتوان دید جمال احدی را
قل هو الله احد...
بعد از این نور به آفاق دهیم از دل خویش
که به خورشید رسیدیم و غبار آخر شد
#حجتالاسلام_صبرآمیز
#خودشناسی_شهودی
#خداشناسی_شهودی
@sooyesama
@shabname_hekmat
ﺍﺑﻮﺳﻌﻴﺪ ﺍﺑﻮﺍﻟﺨﻴﺮ ﺭﺣﻤﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ شبی ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﻭﻳﺎ ﻧﻔﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ، بینهایت ﻓﺮﺑﻪ!
ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﮔﻔﺖ: ﺍی ﻧﻔﺲ ! ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﻳﺎﺿﺖ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ سختی ﭼﺸﺎﻧﺪﻡ ، ﭘﺲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺗﻮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﭼﺎﻕ ﻭ ﻓﺮﺑﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩﺍی!؟
ﻧﻔﺲ ﮔﻔﺖ: ﺁﺭی ﺗﻮ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺳﺨﺖ گرفتی، ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺗﻤﺠﻴﺪ میکرﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﻌﺮﻳﻒ، ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﺣﻤﻞ ﻧﻤﻮﺩی ﻭ ﺣﻖ دانستی. ﺍﻳﻦ فربگی ﺣﺎﺻﻞ ﻫﻤﺎﻥ ﺗﻜﺒﺮ و ﺧﻮﺩشیفتگی ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﺗﻤﺠﻴﺪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ.
ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺍﺑﻮﺳﻌﻴﺪ ﺩﻳﮕﺮ هیچگاه ﺩﺭ آنجا ﻛﻪ ﺍﺯ وی ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻭ ﺗﻤﺠﻴﺪ ﻛﻨﻨﺪ ﺣﺎﺿﺮ نشد.
(ارسالی از اعضا)
@sooyesama