خدایا! می‌خواهم فقیرے بی‌نیاز باشم، ڪہ جاذبه‌هاے مادے زندگے مرا از زیبایے و عظمت تو غافل نگرداند. #شهید_چمران #مناجات @sooyesama

خدایا آرزو داشتم لوح وجودم را برابرت باز کنم و با سیلاب اشک ناپاکیها را بشویم... از همۀ آلایشها آزاد شوم و قلبم آئینۀ تمام نمای حقیقت گردد و روحم به ملکوت اعلا بپیوندد #شهید_چمران #مناجات @sooyesama

خدایا! مهر خود را چنان در دلم جایگزین کن که جایی برای عشق دیگران نماند #شهید_چمران #مناجات @sooyesama

عجبا ستاره‌ای که از هر ستارۀ دیگر درخشان‌تر است ولی آسمان‌ها او را می‌رانند و طاقت تحملش را ندارند همۀ عمرش رفته است... باز هم خواهد رفت... گویی برای او مقری مقرر نشده است #شهید_چمران @sooyesama

ای حیات با تو وداع میکنم... با همه زیباییهایت با همه مظاهر جلال و جبروت... با همه وجود وداع میکنم با قلبی سوزان و غم آلود به سوی خدای خود میروم و از همه چیز چشم میپوشم #شهید_چمران @sooyesama

گــل‌ها می‌میرنـد، و برگ‌ها بر خاک می‌افتند. آنچـه پایدار و ابدے است، خداست. #شهید_چمران #مناجات @sooyesama

خدایا تو می‌دانی که تاجر پیشه نیستم، و تجارت با عشق را کفر می‌شمارم در مقابلِ پرستشِ تو که نیاز طبیعی قلب من است، اجری نمی‌خواهم، و شرم دارم که در مقابل تو بایستم و خیال داد و ستد با تو را داشته باشم. من از خود چیزی ندارم که در معامله با تو ارائه دهم، هرچه هست متعلق به توست. #شهید_چمران #مناجات @sooyesama

شب سردی بود، فقیری کنار یک کپه برف خودش را از زور سرما مچاله کرده بود. نزدیکش شدم و با او حرف زدم، فقیر جایی برای خواب نداشت. هرچه فکر کردم دیدم نمی‌توانم او را به خانه ببرم، یا جای گرمی برای او تهیه کنم. تصمیم گرفتم تمام شب را در حیاط خانه بمانم، از سرما بلرزم و از رخت خواب محروم باشم. تا خودِ صبح لرزیدم و بعدش سخت مریض شدم، و چه مریضی لذت بخشی بود! #شهید_چمران #مریضی_لذت‌بخش @sooyesama

خدایا چنان تار و پود وجود ما را به عشق خود عجین کن که در وجودت محو شویم جز تو کسی را نپرستیم جز تو چیزی نخواهیم جز تو چیزی نبینیم جز تو مونسی نگیریم جز تو آرزویی نداشته باشیم #شهید_چمران @sooyesama

عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام. عشق است که روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می کند، مرا از خودخواهی وخودبینی می رهاند دنیای دیگری حس می کنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می کنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند… اینها همه و همه از تجلیات عشق است. به خاطر عشق است که فداکاری می کنم. به خاطر عشق است که به دنیا با بی اعتنایی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است که دنیا را زیبا می بینم و زیبائی را می پرستم. به خاطر عشق است که خدا را حس می کنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می کنم. #شهید_چمران (وصیتنامه به امام موسی صدر) #عشق @sooyesama

انسانی می‌تواند زندگی حقیقی داشته باشد که اسیر و برده زندگی نگردد. #شهید_چمران (رقصی چنین میانه میدانم آرزوست) @sooyesama

ﺧﺪﺍﻳﺎ! ﺍﺯ ﺑﺪ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩﻣﻬﺎﻳﺖ ﺷﮑﺎﻳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ... ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﻳﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻣﻴﮕﻴﺮﻡ. ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ... ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪی ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩی ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎﻳﺖ... ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮﺑﺎﺷﺪ... ﮔﺎهی ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻴﮑﻨﻢ ﮐﻪ ﻭقتی کسی ﮐﻨﺎﺭﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ، ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻢ... ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍین است ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩی، ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ... #شهید_چمران @sooyesama