eitaa logo
به سوی سماء
958 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
487 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
همانندی فزاینده فضاهای اتمی و زیراتمی، با فضاهای کهکشانی، دو ایده شگفت‌انگیز را در برخی دانشمندان تقویت کرده است: ۱. شاید کهکشان‌های پیرامون ما، اتم‌های یک پیکره کلان‌تر باشند. ۲. شاید اتم‌های پیکره ما، کهکشان‌های جهان‌هایی خردتر باشند. این ایده‌ها، با چشم‌پوشی از درستی یا نادرستی آن‌ها، ما را به بی‌کرانگی جهان و بازنگری در مفهوم‌هایی چون حیات، انسان، جهان و آفرینش فرا می‌خواند. @sooyesama
تمام خرابی‌ها از جمله وسواس و عدم طمأنینه، از غفلت است. و غفلت کمتر مرتبه‌اش، غفلت از اوامر الهیه است و مراتب دیگر دارد و سبب تمام غفلات، غفلت از مرگ است و تخیّل ماندن در دنیا. پس اگر می‌خواهید از جمیع ترس و هراس و وسواس ایمن باشید پیوسته در فکر مرگ و استعداد لقاءالله تعالی باشید. @sooyesama
انسان استاد می‌خواهد و به معلم و مربی احتیاج دارد تنها به کتاب مشکل حل نمی‌شود. آهن باید به کوره آتش برود و استاد و چکش و سندان ببیند تا شمشیر بُرنده شود. @sooyesama
طفل، هنگامی‌که گرسنه می‌شود گریه می‌کند. او تنها می‌داند که یک کمبود و کاستی دارد، اما نمی‌داند چگونه آن‌را جبران کند. این کمبود برای او ناشناخته است و شاید برای برداشتن آن، به خوردن خس و خاشاک روی آورد. اما پس از آن‌که به معده خود آسیب زد، باز آن کمبودش برطرف نشده و دوباره به چیزهای نامربوط رو می‌آورد و بیمارتر می‌شود. این مادر است که آن کمبود و راه برطرف کردنش را می‌داند. ازاین‌رو طفل را به خوردن شیر دعوت می‌کند تا غذای شایسته‌اش را دریافت کند. ما همه طفل هستیم و عطش حقیقت داریم. اما این کمبود و راه برداشتن آن‌را درست نمی‌شناسیم. ازاین‌رو با خوشی‌های زودگذر دنیا درپی سیری آن عطش هستیم. اما روزبه‌روز تشنه‌تر و سرگشته‌تر می‌شویم. این پیامبران (ع) هستند که چون مادری مهربان، درد و درمان ما را به ما می‌شناسانند. پیامبر (ع) می‌گوید: تو آدم هستی و تشنه توحیدی. غذای تو عبادت است. تنها با عبادت به گمشده خود می‌رسی و آرام می‌گیری. خوشی‌های دنیا، تو را آرام نخواهد کرد. پیامبران (ع) حق بزرگی به‌گردن ما دارند. حیات حقیقی ما به‌واسطه آن‌هاست. افسوس که قدر نمی‌دانیم. @sooyesama
جهانِ خُفته به هذیان ترانه‌ها دارد تو گوش وا کن و تعبیرِ خواب را دریاب... چه نکته‌ها که ندارد کتاب خاموشی نفَس بدزد و سؤال و جواب را دریاب @sooyesama
ببند چشم و خط هر کتاب را دریاب  ز وضع این دو نقط انتخاب را دریاب جهان خفته به هذیان ترانه‌ها دارد توگوش وا کن و تعبیر خواب را دریاب هزار رنگ من و ما ودیعت نَفَسی‌ست دو دم قیامت روز حساب را دریاب بهار می‌گذرد مفتُ فرصت است ای شیخ قدح به خون ورع زن، شراب را دریاب... قضا ز خلقت بی‌حاصلت‌ نداشت غرض جز این‌که رنگ جهان خراب را دریاب غبار جسم، حجاب جهان نورانی‌ست ز ننگ سایه برآ آفتاب را دریاب چه نکته‌ها که ندارد کتاب خاموشی نفس بدزد و سؤال و جواب را دریاب درون آینه بیرون نشسته است این‌جا به جلوه‌گر نرسیدی نقاب را دریاب اگر جهان، قدح از باده پرکند بیدل تو تردماغی چشم پرآب را دریاب @sooyesama
گاهی می‌اندیشم: من چیستم؟ هرچه می‌کاوم نیستم، مگر آگاهی. من خود آگاهی‌ام و نه هیچ چیز دیگر. آن اندازه که آگاهم، هستم و آن‌قدر که هستم، آگاهم. مولانا چه عالی فرمود: ای برادر تو همه اندیشه‌ای - مابقی تو استخوان ریشه‌ای. این روزها چقدر مشتاق دیدارش هستم. بگذریم. اکنون آگاهی، خود چیست؟ پاسخی ندارم. همیشه هنگامی‌که به این‌جا می‌رسم، در می‌مانم. البته تعریف حد و رسم و این‌ها را آشنایم. اما دلم به این‌ها قرار نمی‌گیرد و باز می‌پرسد: به‌راستی آگاهی چیست؟ سکوت می‌کنم. شاید از این‌جا به بعد، باید یافت. اما یافتن نیز، گونه‌ای آگاهی است؟ چه باید گفت؟ یا شاید نباید گفت؟ شاید انتهای یافتن، نیافتن باشد و عمق آگاهی، اضمحلال. خود را که می‌جستم به آگاهی رسیدم و هنگامی‌که خواستم آگاهی را بشکافم، نابود شدم. آیا ژرفای بود من، نابودی است؟ چگونه چیزی از نقیض خود تشکیل شده است؟ شاید این نابودی نیست، نایافتن بود است. من که اکنون نیستم، یا نمی‌یابم که هستم، چگونه پاسخ دهم؟ بگذار در خلسه سکوتم خوش باشم. با پرسش‌هایت هشیارم مکن. پاسخی برای آن‌ها ندارم. @sooyesama
امام حسن مجتبی (ع): عَجَبٌ لِمَنْ يَتَفَكَّرُ فِي مَأْكُولِهِ كَيْفَ لاَ يَتَفَكَّرُ فِي مَعْقُولِهِ فَيُجَنِّبُ بَطْنَهُ مَا يُؤْذِيهِ وَ يُودِعُ صَدْرَهُ مَا يُرْدِيه شگفت از کسی است در خوراک بدنش می‌اندیشد اما در خوراک عقلش نمی‌اندیشد. درنتیجه شکمش را از آن‌چه مایه آزار است نگه می‌دارد و آن‌چه مایه گمراهی است را در سینه‌اش جا می‌گذارد. (مجلسی، بحارالانوار، ج۱، ص۲۱۸) @sooyesama
حق تعالی را نسبت به اولیا خود قهری ظاهر است و لطفی در آن مخفی. لطف مخفی آنست که می‌خواهد که به آن قهر ظاهر حقیقت ایشان را از قیود و لوازم بشری پاک و مطهر گرداند‌. باز حق تعالی را نسبت به اعدا خود لطفی ظاهر است و قهری در آن مخفی. قهر مخفی آنست که می‌خواهد که به آن لطف ظاهر علاقه ایشان را به عالم اجسام استحکام دهد تا به‌واسطه گرفتاری به قیود این عالم از شهود عالم اطلاق و لذات روحانی و معنوی محروم بمانند. (رشحات عین الحیات، ج۲، ص۶۰۷) @sooyesama