بسم الله الرحمن الرحیم
🌷میلاد باسعادت امام زمان ع بر همگان مبارک🌷
💢دعا برای #فرج یا #ظهور؟
مروری بر احادیث نشان میدهد آنچه وظیفه اصلی ما در زمان غیبت است «دعا برای فرج» است نه «دعا برای ظهور».
البته اشکالی ندارد که دلمان بخواهد که ظهور عمومی حضرت هرچه سریعتر رخ دهد، اما آنچه محور توصیههای اهل بیت ع است دعا برای فرج است؛
و حتی گاه ائمه ع کسانی را که برای صرف ظهور حضرت عجله داشتند مواخذه میکردهاند که: «و أنت ممن يريد الدنيا: مگر تو از کسانی هستی که دنیا میخواهند؟» و تأکید میکردهاند که اگر نسبت خود با امامت را درست کنی برایت ضرری نخواهد داشت که این امر جلو بیفتد یا عقب: (كافي، ج1، ص371).
🔹شاید بهترین تبیین برای تفاوت ظریف این دو، این کلام حضرت آیت الله بهجت باشد:
«ارتباط و وصل با آن حضرت و فرج شخصی، امر اختیاری ماست، بهخلاف ظهور و فرج عمومی. بااینحال چرا به این اهمیت نمیدهیم که چگونه با آن حضرت ارتباط برقرار کنیم و از این مطلب غافل هستیم، ولی به ظهور و دیدار عمومی آن حضرت اهمیت میدهیم؟! و حال اینکه اگر برای فرج شخصی به اصلاح خود نپردازیم، بیم آن است که در ظهور آن حضرت از او فرار کنیم! چون راهی که میرویم، راه کسانی است که اهم و مهمی قایل نیستند.» (حضرت حجت عج، ص۳۱۱).
دعا یعنی درخواست عمیق از خداوند؛ و علیالقاعده ما باید برای ظهوری دعا کنیم که وقتی رخ داد فرج ما باشد، نه هلاکت ما! و لذا کسی واقعا میخواهد و دعا میکند که بداند فرج حضرت، فرج او خواهد بود:
«أكثروا الدعاء بتعجيل الفرج فإن ذلك فرجكم» (كمال الدين، ج2، ص485).
🔸میتوان گفت فرج شخصی یعنی اشخاص به چنان نسبتی با امام ع برسند که:
🔺اولا امام ع نیاز نداشته باشد که از آنها تقیه کند- چنانکه خود امام زمان ع در دعایی که به شیعیان برای عصر غیبت یاد دادند بر این تصریح کردند: «و اجعلنا يا رب من أعوانه و ... و ممن لا حاجة له به إلى التقية» (كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص515)- ؛
و
🔺ثانیا وجودشان برای امام ع طوری باشد که با بودن آنها، امام ع چنان «فرج» و گشایشی در کار خود ببیند که امکان ظهور عمومی برایش میسر گردد- چنانکه در کلمات اهل بیت ع علائم فراوانی برای ظهور مطرح شده است، اما عمده آنها صرفا علامتند، نه علت؛ شاید تنها روایتی که لسانش لسان علیت است آن است که میفرمایند که باید آن عدد ۳۱۳ تکمیل شود: «أما لو كملت العدة الموصوفة ثلاثمائة و بضعة عشر، كان الذي تريدون» (الغيبة للنعماني، ص203)-. ظاهرا امام صادق ع میخواهند بفرمایند تا فرج شخصی برای ۳۱۳ نفر حاصل نشود، انتظار فرج عمومی امام زمان ع را نداشته باشید.
💢پس مهمترین (و شاید تنها) وظیفه ما در زمینهسازی برای ظهور این است که چنان زندگی کنیم که فرج شخصی برسیم.
▪️البته طلب فرج شخصی به معنای گوشهگیری و ترک وظایف اجتماعی نیست؛ فرج شخصی برای کسی حاصل میشود که تمام وظایف خویش (فردی یا اجتماعی) را، آن گونه که مورد رضایت امام ع است، جدی بگیرد.
بگذارید مطلب را با نکته دیگری از آیت الله بهجت توضیح دهم که مضمون حدیثی از امام صادق ع است (كافي، ج4، ص466). ایشان به کسی فرمودند:
«شما اگر چنانچه حاجتی دارید برای دیگران بخواهید... مثلاً اگر خانه ندارید و از خدا خانه میخواهید، دعا کنید برای بیخانهها، [آنگاه] خداوند متعال فرشتهای را معین میکند که برای شما دعا کند و آن فرشته چون معصوم است دعایش به استجابت نزدیکتر از دعای شماست این راه میانبر برای استجابت دعاست». (https://bahjat.ir/fa/content/10511)
همین را در خصوص دعا برای فرج شخصی هم میتوان مطرح کرد.
ممکن است اشکال شود که چنین درخواستی در مورد دیگران چه وجهی دارد؟ دعا کردن چیزی را از عمق وجود خواستن است؛ وقتی واقعا دعا کردهام که واقعا عزم جدی نشان دهم که دارم تمام زندگیام را با امام زمان ع هماهنگ میکنم. من میتوانم از خدا بخواهم که شخص دیگری خانهدار شود؛ اما اینکه از خدا بخواهم شخص دیگری چنین عزمی داشته باشد و در رسیدن به فرج شخصی موفق شود یعنی چه؟
شاید بتوان گفت:
🔺اولا من که فرج شخصی را میخواهم باید این را در راستای حصول فرج امام زمان بخواهم؛ و فرج او با حصول ۳۱۳ فرج حاصل میشود نه فقط با فرج من. پس اگر من فقط و فقط فرج خودم را بخواهم و از تقاضای فرج برای دیگران غفلت کنم، واقعا فرج امام زمان را نخواستهام.
🔺ثانیا از بالاترین مصادیق فرج، رها شدن از خودخواهی است. در حدیث نبوی، از دشوارترین وظایف این امت «المواساة للأخ في ماله» معرفی شده است (خصال، ج1، ص125) . آیا جیبمان یکی شود، اما حصول کمالاتمان یکی نشود؟!
🔖خلاصه کلام:
آنچه وظیفه اصلی ما در زمان غیبت است دعا برای فرج است نه دعا برای ظهور؛ و فرج شخصی هم بر فرج عمومی مقدم است؛ و دعا کردن هم صرفا لقلقه زبان نیست.
اکنون چقدر در دعا برای فرج جدی هستیم؟
@souzanchi
💢دعا برای #فرج یا #ظهور؟ (۲)
با توجه به سوالاتی که رسید بیان چند نکته تکمیلی برای متن قبل لازم شد:
1️⃣ اگرچه یک مقدمه ضروری برای حصول فرج شخصی، گناه نکردن است، و کسی که اهل گناه باشد، حتی اگر دیدار هم برایش رخ دهد، به فرج کامل و حقیقی نخواهد رسید؛ اما ظاهرا مساله بیش از آن است.
در متن قبل توضیح داده شد که فرج شخصی رسیدن به موقعیتی است که خود را چنان ساخته باشیم که امام زمان،
اولا از ما تقیه نکند؛
ثانیا بتواند روی کمک ما حساب کند.
و گستره این دو بیش از آن است که ابتدا به نظر میرسد:
🔺مثلا یکی از موارد مهمی که امام از ما تقیه میکند عرصه معرفتی است:
وقتی مسائل را مطابق با مرام امام نفهمیده، و ظرفیت فهمش را هم در خود ایجاد نکرده باشیم و دینداریمان صرفا بر اساس خوشایندها و علایق شخصیمان به برخی مسائل دینی باشد، نه منطبق بر آموزههای خود اهل بیت ع،
آنگاه حتی اگر توفیق دیدار حاصل شود باز امام ناچار خواهد بود از ما تقیه کند.
🔺همچنین گاه، حتی در کارهای خوب، امام نمیتواند روی کمک ما حساب کند؛ مثلا آیا ما کارها (ولو کار خوب) را مطابق مرام اهل بیت ع انجام میدهیم؟ حضرت امیر ع میفرمود: «قد يرى الحول القلب وجه الحيلة و دونها مانع من أمر الله و نهيه فيدعها رأي عين بعد القدرة عليها و ينتهز فرصتها من لا حريجة له في الدين: گاه مرد آزموده و دانا راه چارهای مییابد، امّا مانعی از فرمان خدا در کار است. پس با اینکه میتواند، چاره را وامیگذارد؛ و آن كه پرواى دين ندارد، فرصت را غنیمت میشمارد.» (نهجالبلاغه، خطبه۴۱).
آیا ما برای رسیدن به اهدافمان (ولو اهداف مقدس) اگر راهی یافتیم سریع اقدام میکنیم، یا اگر دیدیم آن راه خلاف تقوای الهی است، دست به اقدام نمیزنیم، ولو ببینیم دیگران فرصت را غنیمت میشمارند و از آن راه برای اهداف بد خود استفاده میکنند؟!
2️⃣مقصود از «فرج امام» چیست که برای آن دعا میکنیم؟
«فرج» یعنی «گشایش»؛ و برای گشایشی به کار میرود که دیگر هم و غمی باقی نگذارد (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص498).
ظاهرا فرج امام یعنی وضعیتی که برای امام گشایش باشد و دست او باز باشد که بدون هیچ دغدغهای آنچه صلاح میداند انجام دهد. تاکنون هیچ امامی دستش باز نبوده است حتی امیرالمومنین ع در دوره حکومتش. وقتی میگوییم در دوره ظهور، فرج عمومی (فرج امام) حاصل میشود، یعنی امام ع دیگر مجبور نیست در فضای عمومی جامعه بر اساس تقیه رفتار کند؛ و هرچه را صلاح میداند (که قطعا همان صلاح است) میتواند انجام دهد. تا پیش از فرج، چه بسیار حقایقی که اهل بیت ع نگفتند یا برطبق آن عمل نکردند یا همان مقدار هم که اقدام کردند با ملاحظات [= تقیههای] فراوان همراه بود.
اما با حصول فرج برای امام، طبیعی است که گشایش حاصل، و دست امام باز میشود: هم در معرفی حقایق، و هم در تحقق عدالت، آن گونه که باید و شاید.
3️⃣مدعای اصلی متن قبل این بود «فرج امام» مهم است، نه صرفا «ظهور او» که صرفا کسی آشکار شود و عدالتی را محقق کند. البته اگر فرج امام حاصل شد این هم میشود، اما این مساله اصلی نیست و از ما خواستهاند برای فرج امام دعا کنیم، نه صرفا برای ظهور.
وقتی بفهمیم:
اولا فرج امام مهم است؛
ثانیا فرج امام از طریق فرج ما محقق میشود؛
آنگاه تمام هم و غممان این میشود که فرج را در خودمان حاصل کنیم تا فرج امام هم حاصل شود.
پس، وقتی دعا میکنیم: خدایا «فرج امام» را برسان (نه ظهور امام را)، این دعا زمانی صادقانه است که واقعا برای فرج شخصی گام برداریم؛ نه اینکه دغدغه اصلیمان این باشد که چرا دیگران ظلم میکنند و مرتب سراغ دیگران برویم و تمام همتمان این باشد که وضع جامعه درست شود.**
قطعا نمیخواهم بگویم که نسبت به ظلم بیخیال باشیم؛ اما یکبار دغدغه اصلی، رسیدن به فرج در خودم است تا زمینه فرج امام مهیا شود؛ یکبار تمرکز بر ظلم دیگران است.
فرض کنید این گزینه پیش روی من باشد که بتوانم با ظلم به عدهای محدود، که چهبسا خودشان هم چندان آدمهای خوبی نباشند، از ظلم ظالم جائری جلوگیری کنم؛ و البته ظلم محدود به این عده، در قبال ظلمهای آن ظالم جائر به چشم نیاید. اگر مساله اصلیام فرج شخصی باشد، مادامی که وجوب شرعی عینی در خصوص دفع خاص از ظلم آن ظالم جائر به طور یقینی احراز نشده باشد، سراغ گزینههای دیگری خواهم رفت ولو راه بسیار طولانیتر شود؛ اما اگر دغدغهام، نه فرج شخصی، بلکه جلوی ظلم را گرفتن، باشد، میگویم انجام این ظلم اشکالی ندارد چون برطرف کردن ظلم آن ظالم جائر، مهمتر از ظلمی است که به اینها میکنم.
💢خلاصه کلام اینکه:
منتظر واقعی برای فرج امام، و در واقع، برای فرج خود دعا میکند؛
و دعا کردن، یعنی از ته دل از خدا خواستن؛
و خواستن، یعنی حرکت کردن برای حصول فرج شخصی،
همراه با دعای [= خواستن] فرج شخصی برای دیگران؛
تا مجموع اینها مقدمهای شود برای فرج عمومی.
@souzanchi
👇پینوشت👉