eitaa logo
سبک زندگی دینی
124 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
22 فایل
آیدی ادمین: @mohammaddostmr
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 استاد فاطمی نیا (رحمت الله علیه): 🔹 یکی ار طرق عمده حشر با ائمه (علیهم الاسلام) اصلاح می‌باشد. این مطلب مادرِ تمام طریق هاست. یعنی انسان داشته باشد. 🔸 حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) می فرماید: "لَیسَ مِنّا مَن لَم یُحاسِب نَفسَهُ فی کُلِّ یَومٍ فَاِن عَمِلَ خَیراً اِستَزادَ اللهَ مِنهُ وَحَمِدَالله َ عَلَیهِ وَاِن عَمِلَ شَرَاً اِستَغفَر،اللهَ مِنهَُ وَتابَ اِلَیهِ" 🔹 "از ما نیست کسی که هر روز از نفس خودش حساب نکشد و ببیند اگر کار نیکی انجام داده است از خداوند توفیق انجام بیشتر آن را بخواهد و خدا را بر آن سپاس کند، و اگر کار بدی انجام داده است، از خدا آمرزش بخواهد و توبه کند" 🔸 باید با تامل در وجود خود، نقایص خود را برطرف کند، ببین خدای نکرده تکبر داری، بخیل هستی، هستی؟! آیا می باشی؟! اینها را اصلاح کن! بسیاری از کتک هایی که ما می‌خوریم، سیاهی دل و قسات قلب پیدا می‌کنیم، عمده اش از ناحیه بد اخلاقی و است! 🔹 طبیب نفوس، امیر المومنین می فرماید: "الغَضَبُ عَدُوٌّ فلا تُملِّكْهُ نَفْسَكَ"؛ "خشم دشمن توست پس او را بر خود مسلط مگردان" 📚 ر.ک: نکته ها از گفته ها، ج3، ص134.
📌با پدر و مادر نمی شه شوخی کرد! امام (ع) فرمود: هرکس به پدر و مادرش از روی نگاه كند حتی در حالی که آن ها در حق او ظلم می کنند، خداوند هيچ نمازی را از او قبول نمی کند. 📚کلینی، الکافی، ج۴، ص۵۰
📌صلح بین زن و شوهر امام (ع) فرمود: «امیرمؤمنان (ع) در شدت گرما به خانه باز مى ‏گشت، ناگهان زنى را ديد كه مى‏ گفت: شوهرم بر من كرد، من را ترساند، به من بی احترامی كرد و سوگند خورد كه من را خواهد زد. امیرمؤمنان على(ع) فرمود: صبر كن تا هوا خنك شود، آن وقت ان شاءالله براى تو خواهم آمد. زن گفت: در اين صورت خشم و شوهرم بيشتر خواهد شد. آن حضرت سر پايين انداخت و پس از مدتی سر برداشت و فرمود: به خداى سوگند! بايد كه حق ، بدون كمترين نگرانى، گرفته شود، خانه‏ ات كجا است؟ پس همراه او به راه افتاد و بر در خانه‏ اش رسيد و گفت: السّلام عليكم؛ جوانى از خانه بيرون آمد، على(ع) به او فرمود: اى بنده خدا! از خدا بترس، زنت را ترسانده و از خانه بيرون رانده‏ اى؛ جوان گفت: تو را چه به اين كار؟! به خدا سوگند كه براى خاطر اين سخن تو او را خواهم زد! اميرمؤمنان- كشيد و- فرمود: من تو را امر به معروف و نهى از منكر مى ‏كنم و تو منكر انجام می دهی و معروف را بد مى‏ شمارى؟ پس مردم از راه رسيدند و مى‏ گفتند: سلام عليكم یا امیرمؤمنان. آن جوان كه فهميد- در مقابل امام است- و بد كارى كرده است، صورت روى دست على(ع) گذاشت و گفت: اى اميرمؤمنان! لغزش من را ببخش، به خداى سوگند براى او همچون زمينى خواهم شد كه آن را لگد مال كند. امام نیز شمشير را در غلاف كرد و فرمود: اى زن! به خانه‏ ات برو و شوهرت را به اينگونه رفتارها ناگزير مكن.» 📚ابن شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب، ج2، ص106.
📌صلح بین زن و شوهر امام (ع) فرمود: «امیرمؤمنان (ع) در شدت گرما به خانه باز مى ‏گشت، ناگهان زنى را ديد كه مى‏ گفت: شوهرم بر من كرد، من را ترساند، به من بی احترامی كرد و سوگند خورد كه من را خواهد زد. امیرمؤمنان على(ع) فرمود: صبر كن تا هوا خنك شود، آن وقت ان شاءالله براى تو خواهم آمد. زن گفت: در اين صورت خشم و شوهرم بيشتر خواهد شد. آن حضرت سر پايين انداخت و پس از مدتی سر برداشت و فرمود: به خداى سوگند! بايد كه حق ، بدون كمترين نگرانى، گرفته شود، خانه‏ ات كجا است؟ پس همراه او به راه افتاد و بر در خانه‏ اش رسيد و گفت: السّلام عليكم؛ جوانى از خانه بيرون آمد، على(ع) به او فرمود: اى بنده خدا! از خدا بترس، زنت را ترسانده و از خانه بيرون رانده‏ اى؛ جوان گفت: تو را چه به اين كار؟! به خدا سوگند كه براى خاطر اين سخن تو او را خواهم زد! اميرمؤمنان- كشيد و- فرمود: من تو را امر به معروف و نهى از منكر مى ‏كنم و تو منكر انجام می دهی و معروف را بد مى‏ شمارى؟ پس مردم از راه رسيدند و مى‏ گفتند: سلام عليكم یا امیرمؤمنان. آن جوان كه فهميد- در مقابل امام است- و بد كارى كرده است، صورت روى دست على(ع) گذاشت و گفت: اى اميرمؤمنان! لغزش من را ببخش، به خداى سوگند براى او همچون زمينى خواهم شد كه آن را لگد مال كند. امام نیز شمشير را در غلاف كرد و فرمود: اى زن! به خانه‏ ات برو و شوهرت را به اينگونه رفتارها ناگزير مكن.» 📚ابن شهرآشوب، مناقب آل أبي طالب، ج2، ص106.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌تصاویری از احترام فرزندان به پدر و مادرها در اندونزی و محبت بین آن ها امام (ع) فرمود: «هرکس به پدر و مادر خود از روی نگاه كند حتی در حالی که آنان در حق او کوتاهی می کنند، خداوند هيچ نمازی را از او قبول نمی نمايد.» 📚کلینی، الکافی، ج2، ص349، ح5.