eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
754 دنبال‌کننده
11 عکس
29 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. 📔وسائل الشیعه خادم: @stayashura99 ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچند پشت بام جایت نبود و لیک انصاف می دهی که ز گودال بهتر است... @stayashura313
زهری تمامیِ جگرش را گرفته بود سیلاب خون دو چشم ترش را گرفته بود طوبای باغ سبز "رضا" زرد زرد شد آفت تمام برگ و برش را گرفته بود از درد مثل حضرت زهرا خمیده شد با دستهای خود کمرش را گرفته بود حُجره شلوغ بود ولی مونسی نداشت ای کاش یک نفر خبرش را گرفته بود بی حرمتیِّ مَحرَم او تا کجا کشید... دستی دهان شعله‌ورش را گرفته بود او داد می کشید..،به دادش نمی رسند یک عده پست دور و برش را گرفته بود آمد کنیز و کاسه ی آبی به خاک ریخت ای کاش جرعه‌ای شررش را گرفته بود دور از مدینه غربت بغداد را چشید ارث غریبی پدرش را گرفته بود خوبیِ بام بود که سُم بر تنش نرفت این ارتفاع ها ضررش را گرفته بود شکر خدا نه پیرهنش دست خورده بود نه نیزه حجم بال و پرش را گرفته بود . . در پیش چشم مادر پهلو شکسته ای شمر از قفا سر پسرش را گرفته بود با ضربه های ممتد او استخوان شکست در پیش خواهری که سرش را گرفته بود ای کاش بیخیال شود ساربان..،ولی انگشتریِّ او نظرش را گرفته بود @stayashura313
یکبارِ دیگر شد جسارت کنج حجره مزد محبت شد خیانت کنج حجره   شاگردِ جعده کار دستِ شیعه داده فتنه‌گری کرده سرایت کنج حجره از زهرِ أمّ‌الفضلِ ملعون شعله‌ور شد قرانِ سرتاسر فضیلت کنج حجره خیری ندید از همسری که قاتلش بود انداخت او را بد به زحمت کنج حجره دور و برش با عشوه ظرفِ آب در دست کِل می کشید آن بی مروّت کنج حجره لبهایش از فرط عطش از حرکت افتاد بیتاب شد در اوج غربت کنج حجره دلتنگِ بابا بود... دلتنگِ نگاهش دلتنگِ قدری عشق و رأفت کنج حجره جان داد در اوج جوانی مثل مادر می‌رفت مشتاقِ شهادت کنج حجره با پای دل می‌رفت گریان سمت کوچه با داغ مادر داشت خلوت کنج حجره شد قاتلش آتش، لگد، قنفذ،مغیره جان داد پایِ این مصیبت کنج حجره! @stayashura313
جعده‌‌های آل فتنه، هنده‌‌های نسل کفر آتشی در جان شاه بی‌سپاه انداختند سامری‌مشرب زنی، طبل جمل را بازکوفت در میان حجره، جشن مرگ راه انداختند سایبانش آسمان، کرب‌و‌بلایش پشت بام ماه را این‌گونه بین قتلگاه انداختند @stayashura313
زهر جفا اگرچه تو را کرد پرپرت آتش گرفته بود تمامی پیکرت گیرم تنت سه شب به روی بام مانده بود پامال نعل اسب، نشد جسم اطهرت رضا باقریان @stayashura313