⚫️ #روضه_حضرت_زینب
به زهرایی شبیه مادرم من
به مولایی شبیه حیدرم من
حسینم رفت اما دین به جا ماند
به تنهایی امیر لشکرم من
کلید گنج اسرار حسینم
چو عباسم علمدار حسینم
حسینم گر به مقتل آرمیده
من امشب چشم دیدار حسینم
اگرچه زیر بار غم خمیدم
اگر جام بلا را سر کشیدم
اگرچه جسم بی سر دیدم اما
به غیر از عشق و زیبایی ندیدم
همین امروز دیدم دلبرم رفت
یگانه سایه روی سرم رفت
فرات و اشک خیمه موج میزد
لب تشنه حسینم از حرم رفت
به مقتل دیده های دخترش بود
که تیغ دشنه روی حنجرش بود
تمام لحظه های سر بریدن
سرش بر روی پای مادرش بود
203.5K
#روضه_حضرت_زینب
به سبک: مونده روی زمین پیکر تو رها
خواهر تو اسیر شد به دست عدو
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ
بعد رفتنت ای آبروی حرم
پای شمر و سنان وا شده به سوی حرم
سید الشهدا سید الشهدا
سید الشهدا یا مقطع الاعضا
بعد تو شده باز راه بسته ی آب
خیمه ها همه گفتند امان ز قلب رباب
ای هلال من از روی نیزه ببین
روی ناقه ی عریان نشسته پرده نشین
سید الشهدا....
✍
(أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ،
سلام بر آن کسى که پرده حُرمتش دریده شد)زیارت ناحیه
میثم مومنی نژاد
@stayashura313
#روضه_حضرت_زینب
#سینهزنی_حضرت_زینب
ام المصائب یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
امّ مصائب یعنی
یه جسم خسته رو دیدن
دستای بسته رو دیدن
سر شکسته رو دیدن
امّ مصائب یعنی
طعنه و آزار دیدن
کوچه و بازار دیدن
مجلس اغیار دیدن
امّ مصائب یعنی
از بغض و کینه پژمردن
از همه کعب نی خوردن
از سرا چادرو بردن
امّ مصائب یعنی
تنگی گودالو دیدن
گودی و جنجالو دیدن
تنو لگد مالو دیدن
امّ مصائب یعنی
چشم پر آب و زینب
بند طناب و زینب
بزم شراب و زینب
امّ مصائب یعنی
شیشماهه رو به نی دیدن
به اشک دیده خندیدن
به دور عمّه رقصیدن
امّ مصایب می دید
تو خیمه دختری له شد
از جوجه ها پری له شد
به زیر پا سری له شد
✍️محمود اسدی شائق
@stayashura313
#روضه_حضرت_زینب
#سینهزنی_حضرت_زینب
سبک تشنه لب کربلا وای حسینم حسین
ای پسر مادرم / وای حسینم حسین
برادر بی سرم / وای حسینم حسین
رسیده جان برلبم / یار زجان بهترم
بیا کنارم حسین / به همره مادرم
وای حسینم حسین
بیا و ای آفتاب / بتاب بر بسترم
آن تن بی سایبان / نرفته از خاطرم
نگذرم از قاتلت / سر تو را برده بود
پیرهنت را دگر / چرا در آورده بود
وای حسینم حسین
میکشم از سینه آه / امان از قتلگاه
رسیدم از خیمهگاه / امان از قتلگاه
میان آن ازدحام / راه نفس بسته بود
چرا به دست همه/ نیزه بشکسته بود
وای حسینم حسین
چه عزتی داشتم / حسین یادش به خیر
چه حرمتی داشتم / حسین یادش به خیر
بعد تو با کعب نی / به پیکرم میزدند
خولی و شمر و سنان / داد سرم میزدند
وای حسینم حسین
خدا نگهدار ای / کوچه و بازار شام
چقدر سنگم زدند / از در و دیوار شام
هر چه به ما شد گذشت / هر که به ما زد گذشت
من که فدای سرت / به دخترت بد گذشت
وای حسینم حسین
@stayashura313
#روضه_حضرت_زینب
#سینهزنی_حضرت_زینب
لحظه های آخره ، زینب زار و مضطره
نزدیکه دو ساله که ، با گریه چشام تره
از یادم نمی ره اون ، گودال و مصیبتام
بین قتلگاه حسین ، پرپر شد جلو چشام
ای وای ای وای حسین...
وای از اون دمی که شمر ، سمت پیکرش دوید
توی اون شلوغیا ، جونم روی لب رسید
شمر و خولی و سنان ، با هم متحد شدن
توو جنجاله قتلگاه ، تنها موند حسین من
ای وای ای وای حسین...
احکام بریدن ، سر ازپیکر این نبود
لب تشنه سر و برید ، رسمش این چنین نبود
روو در روی چشم من ، غارت شد تن حسین
نامردا شدن سهیم ، توی کشتن حسین
ای وای ای وای حسین...
واسه غارت عده ای ، آوردن هجوم سرش
توی اون برو بیا ، ریختن روی پیکرش
بعد از رفتنت حسین ، خندیدن به غربتم
روز خوش ندیدم و ، شکسته شد حرمتم
ای وای ای وای حسین...
توی شعله گُر گرفت ، خیمهی مخدرات
می دیدم که سوخت سر و ، دست و پای دخترات
خیلی سخت گذشت حسین ، بعد از تو به خواهرات
ای نیزه نشین من ، مُردم صد دفه برات
ای وای ای وای حسین...
وای از دست شامیا ، حرمتها شکست حسین
پیشونیه زینبت ، با سنگا شکست حسین
از یادم نمی ره اون ، حرفای یهودیا
وای از طعنه ها حسین ، گفتن خارجی به ما
ای وای ای وای حسین...
✍️عباس قلعه
@stayashura313
#روضه_امام_حسین
#روضه_حضرت_رقیه
بر تو رسول با دل بي تاب گريه كرد
تكبير هفتمين تو محراب گريه كرد
روز تولد تو كفن ها گريستند
روز نخستِ آمدنت آب گريه كرد
آنقدر از لبت اناالعطشان شنيده شد
تشنه گريست بهر تو سيراب گريه كرد
مقتل نوشته است غروب دهم كه شد
بر غربت تو مركب اصحاب گريه كرد
بر حال جسم بى كفنت روى خاكها
خورشيد سينه ميزد و مهتاب گريه كرد
مقتل نوشته است كه در مجلس شراب
خيلي سر بريدهء ارباب گريه كرد
قربان آن سه ساله كه كنج خرابه ها
وقتي پريد، نيمه شب از خواب ، گريه كرد
@stayashura313
#روضه_حضرت_کاظم
بر ناله های روز و شبش اعتنا نشد
هر روز آب تر شد و دردش دوا نشد
ابعاد جسم مختصرش وقت سجده اش
در یک نگاه، بیشتر از یک عبا نشد
خاک نمور و سرد سیهچال شد سبب
از دردهای کهنه، شبی هم رها نشد
دلتنگ بود سخت به دیدار دخترش
اما ندیدش آخر و حاجت روا نشد
بین فشارِ حلقه ی زنجیرها کسی
چون او به ساقِ خُرد شده مبتلا نشد
تا مغز استخوان تنش تیر می کشید
بی دردسر نشد که شود جابجا، نشد
بدکاره هم عوض شد و ذکر جلاله گفت
بیچاره آنکه با کرمش آشنا نشد
مردی که با حیا به نماز ایستاده بود
حتی زمان نافله از او حیا نشد
وقتی که زهر، تشنه لبش کرد، لحظه ای
گریان به جز به تشنه لب کربلا نشد
هرچند سینه اش به روی تخته پاره رفت
دیگر شکسته زیر سم اسب ها نشد
شکر خدا نماند تنش بر روی زمین
شکر خدا که سهم تنش بوریا نشد
@stayashura313
139.9K
#روضه_حضرت_کاظم
#سینهزنی_حضرت_کاظم
ذکر همه دلهای عاشق و مضطر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
من که به گرداب درد و غم افتادم
ای پسر فاطمه برس به دادم
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
گوشه ی چشمی به دل ناشادم کن
زائر درگاه باب المرادم کن
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
من که به عشق شما گفتگو دارم
صحن و سرای تو را آرزو دارم
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
کاظمین از داغ تو ماتم سرا شد
امام رضا در غمت صاحب عزا شد
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
آتش به جان افتاد از آه ونوایش
سلسله بوسه زده به زخم پایش
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
گوشه زندان و دور از وطن بوده
اما به یاد جد بی کفن بوده
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
زندانی فاطمه حاجت روا شد
مرغ شکسته پر از قفس رها شد
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
سهم موسی بن جعفر خون جگر بود
تشییع او بر روی تخته ی در بود
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
خون شده قلب مهدی بقیه الله
یا حضرت معصومه آجرک الله
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
@stayashura313
393.3K
#روضه_حضرت_کاظم
#سینهزنی_حضرت_کاظم
🏴سبک: حسین جان
رضاجان
الهی بمیرم برا غربتت که تو زندان
کفن کردی باباتو آخر با چشمای گریان آقاجان
رضاجان
تک و تنها غُسلش دادی وقتی با حال خسته
چقدر سوختی با دیدن ساق پای شکسته آقاجان
غُل و زنجیرا گریه کردن همراهت
برا خونِ زخمای تازهش یامظلوم
گمونم دیدی بین مَردُم زهرا رو
اومد واسه تشییع جنازهش یامظلوم
((رضاجان))
رضاجان
بازم شُکر خدا رو که هنگام تشییعش همرات
نبودن ببینن غُل و زنجیرا رو خواهرهات آقاجان
رضاجان
کسی هتک حُرمت نکرد از نَوامیسِت اون روز
نخندید به اشکت کسی بعد از این داغ جانسوز
آقاجان
نشد بسته دستای بیبی معصومه
نزد تازیانه کسی به این بانو
نبردن دیگه خواهراتو تو بازار
نزد هیچکی با کعب نیزه بر پهلو
((رضاجان))
کیدیده؟
تن یک امام و روی تختهپاره بیارن
بهعمد اونو یکجای پُر رفتو آمد بزارن واویلا
درسته
سهروزمونده نعش آقامون روی جسرِ بغداد(پل بغداد)
ولی رو تنش ذرهای نور آفتاب نیافتاد
یازهرا
ولی جدشون بعد از اینکه عریان شد
سه روز و دو شب رو زمین موند واویلا
بمیرم روی رمل داغ صحرا بود
حرارت تنش رو می سوزوند واویلا
((حسین جان))
محمدقاسمی
@stayashura313
#مدح_حضرت_علی
دلا باید که هر دم یا علی گفت
نه هر دم بل دمادم یا علی گفت
به صدق دل همیشه یاد او بود
به هر پیچ و به هر خم یا علی گفت
دمی که روح در آدم دمیدند
ز جا بر خاست آدم یا علی گفت
چو نوح از موج توفان ایمنی خواست
توسل جست و هر دم یا علی گفت
ز بطن حوت یونس گشت آزاد
ز بس در ظلمت یم یا علی گفت
کجا مرده به آدم زنده میشد
یقین عیسی بن مریم یا علی گفت
(نمی شد زنده جان مرده هرگز
یقین عیسی بن مریم یا علی گفت)
عصا در دست موسی اژدها شد
کلیم آنجا مسلم یا علی گفت
رسول الله شنید از پرده غیب
ندائی آمد آن هم یا علی گفت
نزول وحی چون فرمود سبحان
ملک در اولین دم یا علی گفت
که در روز ازل قالوبلا را
هر آنچه بود عالم یا علی گفت
محمد در شب معراج بشنید
ندایی آمد آنهم یا علی گفت
پیمبر در عروج از آسمانها
بقصد قرب اعظم یا علی گفت
به هنگام فرو رفتن به طوفان
نبی الله اکرم یا علی گفت
به هنگام فکندن داخل نار
خلیل الله اعظم یا علی گفت
عصا در دست موسی اژدها شد
کلیم آنجا مسلّم یا علی گفت
علی در خم به دوش آن پیمبر
قدم بنهاد و آندم یا علی گفت
ز لیلی می شنیدم یا علی گفت
به مجنون چون رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دار الجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز میکرد
به گوش غنچه کم کم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعا میکرد او هم یا علی گفت
یقین پروردگار آفرینش
به موجودات عالم یا علی گفت
خمیر خاک آدم را سرشتند
چو بر میخواست آدم یا علی گفت
مسیحا هم دم از اعجاز میزد
ز بس بیچاره مریم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمیشد
گمانم ابن ملجم یا علی گفت
مگر خیبر ز جایش کنده میشد
یقین آنجا علی هم یا علی گفت
@stayashura313
#مناجات_امام_حسین
#روضه_امام_حسین
از چشم گریه مانَد و از گریه عزتش
از جام باده مانَد و از باده لذتش
فرمود امام صادق ما روضه جنت است
دنیا جهنم است برو سمت جنتش
ما را حسین، بهر خودش انتخاب کرد
اینجا کسی نیامده الا به دعوتش
عرفان ناب چیست؟همین گریه بر حسین
صدسال فیض ریخته در نیم ساعتش!
تا زنده ای به هرنفسی یا حسین بگو
فردا میان قبر تو هستی و حسرتش
یک روز هم شبیه به حر میخرد مرا
بخشیده میشویم همه در نهایتش
آنکس که کار کرد برای عزای او
حتی عبادت است دم استراحتش
صدبار قهر کردم و دنبالم آمده
ماندم دگر چکار کنم از خجالتش
خون حسین قاطی کرببلا شده
صد مرده زنده میشود از بوی تربتش
جان داشت و به خیمه او حمله ور شدند
فابک علی الحسین! شکستند حرمتش
@stayashura313
#روضه_حضرت_زینب
#روضه_امام_حسین
#مجلس_یزید
فراق گشته مقدر ،گمان نمیکردم
رسید لحظه آخر ،گمان نمیکردم
تصورم ز اسارت طناب بود اما..
بدون چادر و معجر گمان نمیکردم!
به دست وپا وسرت بوسه ها زدم اما..
به پاره پاره حنجر گمان نمیکردم
همیشه عطر خوش سیب از تو می آمد
ولی ز چکمه لشکر گمان نمیکردم!
گمان به نیزه وشمشیر وسنگ می بردم
ولی به کندی خنجر گمان نمیکردم
قبول! بی توسفر میکنم به شام اما..
کنار شمر برادر گمان نمیکردم
تورا به رسم عرب های جاهلی کشتند
به آن طریق که دیگر گمان نمیکردم
سربریده به هرمادری نشان دادند
ولی به مادر اصغر گمان نمیکردم
به آیه خواندن تو با همان لب زخمی
که چوب خورده مکرر گمان نمیکردم
یزید ومجلس ونامحرمان همه به کنار
به میز وتخته و آن سر گمان نمیکردم
@stayashura313