فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره خندهدار استاد رائفی پور😂
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_پانزدهم
#فصل_اول_کتاب
#نذر_عمویم_عباس
#از_زبان_مادر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
⭕️ یک بار قبل از آمدنش خواب دیدم سینهاش ترکش خورده.😔
⭕️ چند شب بعد از خوابم آمد.
⭕️ مطمئن بودم که مجروح شده.
⭕️ برای اینکه من نگران نشوم، آن شب به بیمارستان نرفت.💕
⭕️ حدود ساعت دو نیمهشب که به خانه رسید، میخواست به دیدنم بیاید که به او گفتم: «ما خودمون داریم میایم اونجا!»
⭕️ خانمش بعدها گفت: «به محض اینکه متوجه شد شما دارید میایید، سریع پای باندپیچی شدهش رو باز کرد!»😄
⭕️ ما که رسیدیم، جلویم قدری قدم زد که مثلا حالش خوب است.❣
⭕️ کنارم که روی مبل نشست، گفتم: «مصطفی مطمئنم مجروح شدی!»😔
⭕️ گفت: «نه مامان خیالت تخت! من خوبه خوبم!»😊
⭕️بعد هم شروع کرد به شیطنت کردن و سربهسرگذاشتن و قربان صدقهام رفتن،💓اما دلم قرار نگرفت.
⭕️ خوابم را برایش تعریف کردم و گفتم: «خوابم آنقدر واضح و شفاف بود که شک ندارک مجروح شدی!»😔
⭕️ پیراهنش را بالا زدم. وقتی دیدم روی بدنش جای ترکشهای زیادی است، بدنم سست شد و یخ کردم.😱
⭕️ البته جای زخمهایش خوب شده بود.
مصطفی سریع لباسش را پایین کشید و گفت: «دیدید خوبم؟»😉
⭕️ حدود ساعت چهار صبح برگشتیم خانه.
⭕️ مصطفی صبح با سمیه خانم رفت بیمارستان بقیةالله.🏨
⭕️ به سمیه خانم زنگ زدم و پرسیدم: «کجایید؟»⁉️
⭕️ گفت: «آقا مصطفی کمی سرماخورده اومدیم دکتر!»
⭕️ وقتی برگشتند پایش باندپیچی شده بود. تازه آنموقع فهمیدم که تیر به پایش خورده است.😔🌹
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213
پنجشنبه ها...
نبودنت....
بر شانه ی ؛
بغض دلتنگی_ام....
خیرات
اشک میکند.....
سلام! صبحت بخیر علمدار...🌹
@syed213
#کلام_امیر (ع)
✨وَإِنَّمَا الْمَرْءُ مَجْزِي بِمَا أَسْلَفَ وَ قَادِمٌ عَلَى مَا قَدَّم✨
💠 همانا انسان به آنچه پیش فرستاد و نزد خدا ذخیره ساخته ، پاداش داده خواهدشد.
📚 #نامه ۲۱
#فقطحیدرامیرالمؤمنیناست
🍃🌸🍃 ۷ روز تا عید غدیر 🍃🌸🍃
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روحانی دست بردار نیست❗️😒
🎥🔴توطئه حذف رهبری از فرماندهی نیروهای مسلح
روحانی: اگر فرماندهان با رای مردم انتخاب شوند، در کنار مردم و نیروهای مسلح یک قدرت بزرگ میآفریند
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_شانزدهم
#فصل_اول_کتاب
#نذر_عمویم_عباس
#از_زبان_مادر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌀 سال ۱۳۹۳ بود. برای زیارت به مشهد رفته بودیم.💕
🌀 مصطفی تهران بود که باخبر شد #شهید_بطحایی و خانوادهاش را در سامرا محاصره کردهاند.😔
🌀 وقتی مصطفی به من زنگ زد، حالش خیلی بد بود.😞
🌀 من داخل حرم بودم و مصطفی بیقرار و کلافه در تهران بود.
🌀 گفت: «هیچ روزی مثل امروز برام تلخ نبود که یک نفر از من کمک بخواد و هیچ کاری نتونم براش انجام بدم!»😭
🌀 حرفی برای گفتن نداشتم. یعنی چیزی نبود که حالش را خوب کند.
🌀 وقتی رفت، بعد از دوماه دوباره آمد.
این بار تیر به قوزک پایش خورده بود.😔
🌀 ماه مبارک رمضان بود. چند وقتی ماند و وقتی برگشت، این بار تیر به پهلو و کمرش خورده بود.😔
🌀 چندبار هم جراحتش را در سوریه درمان کرد و کار به تهران نکشید و برای اینکه سمیه خانم نگران نشود، نگفت که مجروح بوده است.💕
🌀 همان موقع پای تلفن با خنده و شوخی برایم تعریف کرد: «یه تیر بهم زدن، از کلاهم رد شد و پوست سرم رو بلند کرد. موجش آنقدر زیاد بود که چند دقیقه بیهوش شدم. بچههامون که عقب بودن و توی دوربین اوضاع رو رصد میکردن، فکر کردن شهید شدم و توی بیسیم داشتن به هم اعلام میکردن که انگار سید ابراهیم شهید شده. چند دقیقه بعد که بههوش اومدم، بهشون گفتم که نه بابا هنوز نوبت تیر شهادت ما نرسیده!»😁
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨دوباره مضطرم....حرم....حرم....حرم😔
💠💠💠💠
✨دلم گرفته و میخوام بیام به کربلا...😔
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#شب_زیارتی_ارباب
#التماس_دعا
@syed213
آقا مصطفی امشب کربلا یاد ما باشید...🙏
سلام ما رو به ارباب برسونید...🌺
#السلامعلیالحسین_وعلیعلیابنالحسین_وعلیاولادالحسین_وعلیاصحابالحسین
#شبتون_شهدایی
@syed213
#کلام_امیر (ع)
✨ اِنتَظِروا الفَرَجَ وَلا تَيأسُوا مِن رَوحِ الله
🌸 همواره در انتظار (فرج و ظهور صاحبالزمان عليهالسلام) باشيد و يأس و نااميدي از رحمت خدا به خود راه مدهيد...
📚 #بحار، ج ١٥، ص ١٢٣
🎈 ۶ روز تا عید غدیر 🎈
@syed213
1_22509973.mp3
7.96M
#فایل_صوتي_امام_زمان
#استاد_شجاعی
✍ چرا، دلم برای تو تنگ نمی شود؟
✔️ چرا، دردِ نبودنت، دلم را نمی گزد؟
✔️ چرا تحمل غیبتت، برایم آسان است؟
راستی؛ایــرادِ کار من کجاست؟ 👇
🌷🌷
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_هفدهم
#فصل_اول_کتاب
#نذر_عمویم_عباس
#از_زبان_مادر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔅 ۱۴ فروردین ۱۳۹۴ دوباره رفت و اردیبهشت با مجروحیت شدیدتری به تهران برگشت.😔
🔅 در همان عملیاتی که مجروح شده بود، بیشتر نیروهایشان شهید شده بودند.😔
🔅 پهلو و ریهی چپ مصطفی آسیب دیده بود.😔
🔅 دکتر به او گفت: «به اندازهی یک دم و بازدم با مردن فاصله داشتی!»
🔅 مصطفی هم جواب داده بود: «شما به اندازهی یه دم و بازدم میبینید. اون کسی که باید شهادت رو میداد یه کوه گناه دیده!»😔
🔅 به دلیل مجروحیت زیاد مجبور شد این بار کمی بیشتر بماند.
🔅 در بیمارستان وقتی دکتر برای معاینهی مصطفی آمد به من گفت: «حاج خانم نذارید بره.بار اول که مجروح شد انگشت پاش بود، حالا رسیده به پهلو. ممکنه کمکم به قلبش برسه. اگه کار به اینجا بکشه از دست کسی کاری برنمیاد!»
🔅 دیگر تمام کادر بیمارستان بقیةالله او را میشناختند.
🔅 گاهی سربهسرش میگذاشتیم: «میخوای اینجا برات یه اتاق اجاره کنیم که خیالت از بابت بیمارستان راحت باشه؟»😁
🔅 بستری که بود، خواهش کردم اجازه بدهد یک شب پیشش بمانم.💕
🔅 معذب بود، حتی نمیگذاشت سمیه خانم هم بماند.
🔅 تا دیر وقت پیشش میماندیم و بعد به خانه میرفتیم.
🔅 مهمانهایش زیاد بودند. مدام یکی در اتاق را باز میکرد و میآمد.
🔅 دلم میخواست کنارش باشم. دلم برایش تنگ شده بود. دوست داشتم حتی اگر شده یک لیوان آب دستش بدهم.❣
🔅اول طفره میرفت، اما وقتی دید من آنقدر به ماندن اصرار دارم، قبول کرد.🌹
🔅از دارو بدش میآمد و تا جایی که درد امانش میداد، مسکّن نمیخورد.
🔅آنشب وقتی ماندم، پاهایش را دراز نمیکرد. برای اینکه اذیت نشود از پایین پایش بلند شدم، اما دیدم باز دوست ندارد جلوی من دراز بکشد.🌺
🔅روی تختِ همراه دراز کشیدم و خودم را به خواب زدم. کمی که گذشت دیدم از درد زیر پتو مچاله شده و آرام گریه میکند.😔
🔅دلم طاقت نیاورد، سریع بیرون رفتم و از پرستار خواستم که برایش آرامبخش بزند.🙏🏻
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم _ انتشارات روایت فتح
@syed213
#نشانه_قبولی_طاعات🔰
🌷 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
❄️⇐ برای اینکه بدانید اعمالی را که انجام می دهید مورد قبول خداوند قرار می گیرد یا نه، ببینید بعد از هر عمل چه کاری را انجام می دهید:
⑴⇜ الطاعه بعد الطاعه دلیل علی قبول الطاعه
💌⇐ اگر طاعت پشت طاعت انجام می دهید دلیلی بر مورد قبول قرار گرفتن طاعت های شماست.
⑵⇜ الطاعه بعد المعصیه دلیل علی غفران المعصیه
💌⇐ اگر بعد از معصیت و گناه، طاعتی انجام می دهید دلیلی بر بخشیده شدن آن معصیت است.
⑶⇜ المعصیه بعد الطاعه دلیل علی رد الطاعه
💌⇐اگر بعد از طاعتی، گناه و معصیتی انجام دهید، دلیلی بر عدم پذیرش و رد شدن آن طاعت شماست.
⑷⇜ المعصیه بعد المعصیه دلیل علی خذلان العبد
💌⇐ اگر همینطور گناه و معصیت پشت گناه و معصیت انجام شود، وای به حال آن بنده که در زیانکاری وحشتناکی است!
@syed213
🌴دستِ گرمِ پدرِ فاطمه در دست علیست
🌴بعد از این بارِ نبوت همه در دست علیست...
#فقطحیدرامیرالمؤمنیناست
❤️ ۵ روز تا عید غدیر ❤️
@syed213
#خاطراتی_از_شهید_مصطفی_صدرزاده
✅ یادمه همسایه شون میخواست اسباب کشی کنه، مصطفی بهش گفت ما میخوایم فرش هاتون رو بشوریم.
یک بچه ی سوم دبیرستانی سه تا فرش دست بافت رو کول کرده بود و آورده بود توی حیاط خونه شون و شست.
منم رفتم کمکش و کلی با همدیگه آب بازی کردیم .
✅ هرجا می دید کسی کمک لازم داره، می رفت برای کمک.
✅ روی بچه بسیجی ها خیلی حساس بود. هرجا می دید یه بچه بسیجی مظلوم واقع شده می رفت کمکش.
#خاطرات_دوستان_شهید
➖➖➖➖➖➖➖
#شهید_مصطفی_صدرزاده ( با نام جهادی سید ابراهیم)
@syed213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 مدافعان حرم چقدر ماهانه حقوق میگیرند؟
#شهید_مدافع_حرم_مرتضی_عطائی
@syed213
#کتاب_قرار_بی_قرار
#قسمت_هجدهم
#فصل_اول_کتاب
#نذر_عمویم_عباس
#از_زبان_مادر_بزرگوار_شهید
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
💠 دکترش گفت: «باید حداقل سه ماه تحت نظر باشه و جایی نره!»
💠 همه گفتیم خوب است حداقل مدتی بیشتر میماند😊، اما آن چند وقتی که به اجبار مانده بود، هم بیکار ننشست.👏
💠 نیروها را آموزش میداد و همچنان در حال رفتوآمد با خانوادهی شهدا بود.🌹
💠 هر خبر و اتفاقی که در سوریه میافتاد، بیتابتر میشد.
💠اوضاع آنجا دوباره به هم ریخته بود.😔
💠 مصطفی هم طاقت نیاورد. دوره نقاهت را نصفه رها کرد و راهی سفر شد.
💠 حالش خیلی خوب نبود. ترکشهای داخل بدنش خونریزیهای گاهوبیگاه داشت.😔
💠 گاهی زنگ میزد و میگفت: «مامان برام دعا کنید. برای من که آیتالکرسی میخونید برای نیروهامونم بخونید!»🙏
💠بارها برایش ختم یا جواد (ع) گرفتم، حتی یک بار دعای حرز را نوشتم و بهش دادم و گفتم: «این رو پیش خودت نگه دار!»
💠 مصطفی آن را به تعداد نیروهایش چاپ کرد و به همه داد.💕
💠 میگفت: «براشون دعا کن تا سالم پیش خونوادهشون برگردن!»🙏
💠 وقتی فرمانده شد خودش را مسئول جان نیروهایش میدانست.
💠 ششم مرداد که آمد، پشت پایش مجروحیت شدیدی داشت.😔
💠لنگان لنگان راه میرفت. برایم عجیب بود که چرا از بچگی همیشه سمت چپ بدنش آسیب میدید.
💠 خیلی نماند. حتی نگذاشت نخ بخیهها را بکشند.
💠 بیستم مرداد با همان پای بخیه شده رفت و مثل همیشه قلب مرا هم با خودش برد، اما اینبار رفتنش فرق داشت.😔
💠 انگار که دیگر قرار دیدارمان به آن دنیا موکول شده بود.😔
💠 انگار برای آخرین بار بود که مصطفی را میدیدم و میبوسیدم.😔❣
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 ادامه دارد...
📚 منبع: کتاب قرار بی قرار _ مجموعه مدافعان حرم_ انتشارات روایت فتح
@syed213
🌷 آیت الله مجتهدی (ره):
❄️⇦(چند نفر) هستند که خدا آنها را لعنت میکند و ملائکه هم آمین میگویند. اگر خدا لعنت کند و ملائکه هم آمین بگویند، یعنی دعا مستجاب است. حال این افراد چه کسانی هستند:
❄️⇦اول: کسانی که ازدواجشان را به تاخیر می اندازند.
❄️⇦دوم: مردی که خود را شبیه زنان میکند در حالی که خداوند او را مرد آفریده است.
و زنی که خود را شبیه مردان میکند در حالی که خداوند او را زن آفریده است.
❄️⇦ سوم: فریب دادن و تمسخر مردم مثلا به مسلمانی گوید: بیا چیزی به تو بدهم، و چون آمد میگوید: گردن کلفت برو دنبال کار و کار کن!
یا به نابینایی گوید، مواظب باش به فلان حیوان برخورد نکنی در حالی که مقابل او چیزی نیست!
یا اگر کسی سراغ خانه ای از او میگیرد، عمدا آدرس اشتباهی میدهد.
@syed213
#خاطرات_شهید_مصطفی_صدرزاده
#خاطرات_دوستان_شهید
✅ توی سال 85، زمان جنگ های سی و سه روزه ی لبنان، مصطفی انقدر ذهنش درگیر بود که عین اون سی و سه روز، هرشب خواب جنگ دیده بود
✅ مصطفی با این که حافظه ی خوبی نداشت، شعرهای اتل متل توتوله ی ابوالفضل سپهر رو خیلی هاش رو حفظ کرده بود و سر مزار شهدا میخوند.
شاید خیلی از اون شعر ها رو پای مزار خودش خوند
#خاطرات_دوستان_شهید
➖➖➖➖➖➖➖
#شهید_مصطفی_صدرزاده ( با نام جهادی سید ابراهیم)
@syed213