فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نماهنگ
#سرباز_آقا
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
دهه محرم برای حاجی خوندیم. بعد از اینکه در تلویزیون پخش شد،
خانواده حاجی پیام محبت آمیزی فرستادن و تشکر کردند.
تصمیم گرفتیم صوت رو تنظیم کنیم و منتشر کنیم.
حالا همت شما رو میطلبه ..
استوری، کامنت، نشر حداکثری.
بسم الله برادرم
بسم الله خواهرم
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان https://eitaa.com/taakrit11pw90
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ همان دم که گفتند از این ماجرا
حاج صادق آهنگران
در حضور مقام معظم رهبری
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#سردار_دلها
#رهبری
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
♦️ مرام شیعه
حاج قاسم سلیمانی
┄═❁❁═┄
🔹ما یکی از اشرار بزرگ سیستان و بلوچستان را که سالها به دنبال او بودیم و هم در مسئله قاچاق مواد مخدر خیلی فعالیت میکرد و هم از تعداد زیادی از بچههای ما را شهید کرده بود،
با روشهای پیچیده اطلاعاتی برای مذاکره دعوت کردیم به منطقه خاصی، پس از ورود آنها به آنجا او را دستگیر کردیم و به زندان انداختیم. خیلی خوشحال بودیم. او کسی بود که حکمش مثلاً پنجاه بار اعدام بود.
در جلسهای که خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودیم، من این مسئله را مطرح کردم و خبر دستگیری و شرح ماوقع را به ایشان گفتم و منتظر عکس العمل مثبت و خوشحالی ایشان بودم. رهبری بلافاصله فرمودند: همین الان زنگ بزن آزادش کنند!
من بدون چون و چرا زنگ زدم، اما بلافاصله با تعجب بسیار پرسیدم: آقا چرا؟ من اصلاً متوجه نمیشوم که چرا باید اینکار را میکردم؟ چرا دستور دادید آزادش کنیم؟
رهبری فرمودند: «مگر نمیگویی دعوتش کردیم؟» بعد از این جمله من خشکم زد. البته ایشان فرمودند: «حتما دستگیرش کنید» و ما هم در یک عملیات سخت دیگر دستگیرش کردیم. مرام شیعه این است که کسی را دعوت میکنی و مهمان تو است حتی اگر قاتل پدرت هم باشد حق نداری او را آزار بدهی.»
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#سردار_دلها
#رهبری
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
#مناسبت
💠 السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الزَّکِیَّةِ
🕊️ سلام بر روح پاک و قلب مهربان تو؛ و سلام بر راه روشنی که برای فرزندانت تا همیشه به میراث گذاشتی.
🔹 میلاد با سعادت بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا (سلامالله علیها) بر محبان و پیروان راه ایشان تبریک و تهنیت باد!
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 کجای این شب هجران ...
چهارشنبه همزمان با نماز مغرب و عشاء، پایتخت یکپارچه برای قدردانی از رشادتهای حاج قاسم عزیز در مصلی تهران حضور پیدا میکنند تا جهانیان بدانند همه ما مکتب شهید سلیمانی را سرلوحه زندگیمان قرار خواهیم داد و انشاءالله عاقبت ختم به شهادت ...
💬
🌹 چه خوش گفت که:
ما ملت شهادتیم ...
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
#کرمان_تسلیت
#ایران_تسلیت
🏴 از زائرانت هم هراس دارند ...
🔳 شهادت جمعی از هموطنان در عملیات تروریستی و انفجار خونین در سالگرد شهادت #سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی را تسلیت عرض مینماییم.
🖤 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
تصویر منتشر شده از کوچکترین شهید حمله تروریستی امروز در کرمان
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
📢 رهبر انقلاب : جنایتکاران سنگدل بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد / این جنایتکاران بدانند که از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود / این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله
👈 حضرت آیتالله خامنهای در پی شهادت جمعی از زائران مزار شهید سلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان پیامی صادر کردند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است.
📝 بسم الله الرّحمن الرّحیم
دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران، بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند.
🔹ملت ایران عزادار شد و خانوادههای زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله.
🔹اینجانب در عزای خانوادههای مصیبت دیده با آنان همدل و همراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم.
سیّدعلی خامنهای
۱۴۰۲/۱۰/۱۳
💻 Farsi.Khamenei.ir
🍂 دشت آزادگان
در روزهای شروع جنگ ۳۰
عبدالواحد عباسی
┄┅┅❀┅┅┄
🔹وضعیت دفاعی شهر اهواز کاملاً نگران کننده بود. نیروهای ارتشی به کمک مردم نیازمند بودند. بخاطر دارم جهاد سازندگی یک کانال و یک خاکریز در جنگل اطراف اهواز به وجود آورده بود. دشمن تا ملاشیه و کارخانه نورد رسیده بود اگر دشمن یک تکان دیگر میخورد، شهر بدون دفاع سقوط میکرد. وضعیت شهر اهواز کاملاً از خرمشهر و سوسنگرد وخیمتر میشد. زیرا در خرمشهر بچههای شهر به فرماندهی جهان آرا ایستادند. با قدرت و خون ۴۵ روز از موجودیت شهر دفاع کردند، اگر بنیصدر به فریاد آنان میرسید، شهر هرگز سقوط نمیکرد. در هر حال زمانی که مقام معظم رهبری به همراهی دکتر چمران به اهواز رسیدند که سپاه حمیدیه به فرماندهی برادر شهید علی هاشمی و سرهنگ سعید سعیدی فرمانده سپاه به پادگان تیپ ۳ زرهی مراجعه و درخواست ۱۷ آر پی جی و یک دوشکا نمودند که به آنان داده شد. این گروه در وقت غروب و پس از اذان مغرب و عشاء از فاصله حدود ۱۰ تا ۱۲ متر، تانکهای در حال حرکت لشکر ۹ زرهی را هدف قرار دادند. در یک لحظه بیش از ۱۷ تانک دشمن که غافلگیر شده بودند منفجر و در همان زمان نیروی بیست نفره شهید غیور اصلی به محل درگیری رسیدند و ضربات خویش را وارد کردند. دشمن سراسیمه دست به فرار زد .....
دفاع از شهر بسیار حساس شده بود. در آن زمان نیروهای ارتشی، مردمی و سپاهی هماهنگی لازم را نداشتند. البته بعد از برکناری بنیصدر از قدرت، ارتش اسلامی، غرور، عزّت و اقتدار خودش را به دست آورد و در عمليات فتح المبين، طريق القدس و فتح خرمشهر بزرگترین ضربات را بر دشمن وارد کرد.
در هر حال در اهواز روزهای سختی داشتیم. هشت ماه صدام حسین مارش جنگ را مینواخت. در آن روزها بنیصدر میتوانست ارتش را از هر حیث برای نبرد آماده کند. اما او حتی در روزهای اشغال تلاش میکرد تا مردم و امام (ره) از آنچه در جبههها میگذشت بی اطلاع قرار دهد. بعثیها حدود ۸۰ کیلومتر وارد خاک کشورمان شده بودند و بنیصدر می گفت: دشمن در مرز چند پاسگاه را گرفته، ما حمله میکنیم و آنها را آزاد میکنیم.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
ادامه دارد
از کتاب اهواز در ۸ سال دفاع مقدس
حمید طرفی
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
🔻 گلستان یازدهم/ ۴۵
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔸همه ذوق زده شده بودیم، آنها بیشتر با دیدن سفره هفت سین مثل بچهها به وجد آمده بودند. علی آقا میخکوب سفره شده بود. ایستاده بود و یکی یکی سینهای سفره را میشمرد. با ناراحتی گفتم: علی جان، حیف ماهی قرمز پیدا نکردیم!» علی آقا گونههایش را تو کشید، لبهایش را جمع کرد و مثل ماهی شروع کرد به باز و بسته کردن لبهایش و گفت: «من میشم ماهی سفره هفت سینتان اتفاقاً از کانال ماهی هم آمدم. ببخشید به جای ماهی قرمز، شدم ماهی دودی."
مردها با همان لباسها نشستند پای سفره هفت سین، گفتیم و خندیدیم. شیرینی، شکلات خوردیم، گلاب به رویشان پاشیدیم. بعدازظهر به امامزاده سبز قبا رفتیم. زیارت آراممان کرد و حس و حال خوبی گرفتیم. بعد هم رفتیم شوش، زیارتگاه دانیال نبی و با حس و حال بهتری برگشتیم.
یکشنبه دوم فروردین ماه ۱۳۶۶ به سد دز رفتیم؛ سدی زیبا و شگفت انگیز با طبیعتی بکر و تپه ماهورهایی دیدنی من یک جفت کفش اسپرت آبی و مشکی پوشیده بودم. با آنها فرز و تند از تپهها بالا میرفتم، علی آقا کیف میکرد. میگفت: «همیشه دوست داشتم همسرم ورزشکار باشه. از اینکه تنبل نیستی خوشم میاد. همیشه همینطور باش. فروردین تمام شد و اردیبهشت با گرما از راه رسیده بود. وقتی صبح میشد انگار خورشید میافتاد روی پشت بامها خیلی پایین میآمد و بدون خساست هرچه گرما داشت روی شهر میریخت، از در و دیوار آتش و گرما بلند میشد.
از صبح تا شب کولر قارقار میکرد اما زورش به جایی نمیرسید. هوا دم کرده و خفه بود. از توی اتاق پذیرایی جم نمیخوردیم. با اغلب همسایهها که همشهری خودمان بودند و مثل ما همسرانشان منطقه بودند رفت و آمد داشتیم، اما به محض شروع گرما ارتباطها قطع شد. انگار همه مثل ما زیر کولرها نشسته بودند. تا اینکه همان همسایهها یکی یکی باروبنهشان را جمع کردند و رفتند. هر روز یک خانواده وسایلش را پشت وانتی میریخت و برای خداحافظی به در خانه ما میآمد.
چند روزی میشد که حال زینب خوب نبود. گرمازده شده بود، به اسهال و استفراغ افتاده بود. من هم دست کمی از او نداشتم. مزاجم به هم ریخته بود و چیزی جز آب نمیتوانستم بخورم. فاطمه شده بود پرستار من و زینب، تا اینکه مردها آمدند. علی آقا تا حال و روز مرا دید و آقا هادی جثه لاغر، ضعیف، رنگ و رو پریده زینب را دید هر دو گفتند: "جمع کنیم بریم همدان" مقاومت کردم. نمیخواستم به همدان برگردم. با همسرم آمده بودم تا در دزفول زندگی کنم. به علی آقا گفتم: «اینجا دیگه خونه ماست، کجا بریم؟»
علی آقا گفت: «شما به هوای اینجا عادت نداری، مریض میشی.»
گفتم: «شما هم مریض میشید. شما تو بر و بیابونید، ما زیر کولریم» علی آقا اصرار به رفتن داشت، گفت: «وجدانم قبول نمیکنه بخاطر ما تو این گرما زجر بکشین. کار و وضعیت ما معلوم نیست. احتمالا، فردا پس فردا میریم جبهه غرب. همدان باشين خيال ما راحتتره» با غصه گفتم: خیال من چی که ناراحته! فکر من نیستی! چکار کنم. من اومدم اینجا دِینم رو ادا کنم. میخوام منم نقشی تو جنگ داشته باشم» علی آقا لبخندی زد.
تا اینجا هم خوب وظیفهات رو انجام دادی ما شرمندهایم، اما ما این طوری خیالمان راحت تره.
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
#گلستان_یازدهم
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
💻 پوستر ویژه KHAMENEI.IR در پی پیام رهبر انقلاب برای حادثه تروریستی کرمان؛
📢 تحمل نخواهند کرد!
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند؛ بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد.
📝 پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی شهادت زائران مزار شهید سلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان؛ ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
🍂 دشت آزادگان
در روزهای شروع جنگ ۳۱
عبدالواحد عباسی
┄┅┅❀┅┅┄
🔹ورود مقام معظم رهبری به اهواز و آمدن شهید دکتر چمران به این شهر، وضعیت بلاتکلیفی را دگرگون کرد. دکتر چمران به همراه خود رزمندگانی آورده بود، بعضی از این رزمندگان جنگهای زیادی با دشمن صهیونیستی داشتهاند و از توانایی بالایی برخوردار بودند. بعضی از افراد و افسران آماده جنگ از نیروی هوایی به شهید چمران ملحق شده بودند و افراد دیگری به نیروهای جنگهای نامنظم پیوستند و در کل، تمام نیروهایی که دور شهید چمران جمع شده بودند، از توانایی بالایی برخوردار بودند. از طرفی محورهای نفوذی دشمن دب حردان، ملاشیه، جنوب کارخانه نورد، منطقه طراح و حمیدیه بود که دکتر شهید جبهه و جنگ، نیروهایش را در همان مناطق متمرکز کرده بود و من بارها در دانشگاه شهید چمران با او ملاقاتهایی داشتم و توصیههای ایشان را در فراخواندن مردم به مقاومت بکار می بردم. به یاد دارم ایشان سخنان با ارزشی میگفتند.
او در این سخنان یادآور میشد ما یک خدا داریم، یک قرآن و یک وطن. بایستی از این وطن اسلامی که دشمنان آمدهاند تا آن را از ما بگیرند دفاع کنیم. شهید چمران مرد بزرگوار و مخلص انقلاب و اسلام بود و با ابتکاراتش آب را علیه دشمن بکار گرفته بود بعثیها را بدجور گرفتار کرده بود.
ما در آن روزها که دشمن در حال حمله بود و ما تلاش میکردیم فقط دفاع کنیم کشاندن آب به صحنه نبرد، در حقیقت کار چند لشگر کار آزموده را انجام داد و مطمئناً شک نکنیم اگر دشمن با آن مقاومت مردمی و منسجم نیروهای جنگهای نامنظم و دیگر نیروها برخورد نمیکرد امکان داشت، بعثیها به شهر اهواز و مناطق نفتی آن دسترسی پیدا میکردند،لطمه حیثیتی به کشور و انقلاب اسلامی وارد میشد. ولی خوشبختانه این کار برای ارتش بعثی که انگیزه جنگیدن جدی هم نداشتند ممکن نشده بود. باید به چمران و شهدای نامدار جنگهای نامنظم و دیگر شهدای ملت ایران درود فرستاد که در اوج بحران و سختیها توانستند با صبر و شکیبایی، بایستند و با خون خویش عزت انقلاب و حفظ سرزمین اسلامی را بنویسند و ملت بزرگ را از خطری که کشور و انقلاب را تهدید میکرد حفظ کنند.
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
ادامه دارد
از کتاب اهواز در ۸ سال دفاع مقدس
حمید طرفی
#خاطرات_مردمی
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 نواهای ماندگار
🔷 با نوای
حاج صادق آهنگران
با امر مولا من دل از دنیا بریدم
ای کاروان کربلا من هم رسیدم...
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#فاطمه_زهرا
#سردار_دلها
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
📌 عنایت ویژه حضرت زهرا (س) به شهید حاج احمد کاظمی
🔷️ ترکش به سرش خورده بود. او را به بیمارستان صحرایی بردیم.
◇ از شدت خونریزی، مدتی بیهوش بود. یک دفعه از جـا پرید! گفت: «بلـند شو! باید بـریم خـط !»
◇ هرچه اصرار کردیم بی فایده بود. در طی راه از ایشان پرسیدم: «شما بیهوش بودی؛ چی شد یک دفعه از جا بلند شدی و ...؟!»
🔻خیلی آرام گفت: «وقتی توی اتاق خوابیده بودم، یکباره دیدم خـانم فـاطمه زهــرا (س) داخـل اتاق آمدند!»
◇ به من فرمودند: «چـرا خوابیدی !؟»
◇ گفتم: «سرم مجروح شده، نمیتوانم ادامه دهم !»
◇ ایشان دستی به سر من کشیدند و فرمودند: «بلند شو، بلند شو، چیزی نیست، بـرو به کارهایت بـرس»
📚 مهــرمـادر/ نشـر امیـنان
گـروه فرهنگی شهـید هــادی
#شهید_احمد_کاظمی
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
🔸 لقمههای متبرک
┄═❁❁═┄
♦️من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است."
آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرفهاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری."
هادی مرا پیش سردار برد و به عنوان یک مدافع حرم هم محلهای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد. آن روز بیش از هر چیزی، به این افتخار کردم که یکی از بچههای شادآباد، محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.»
▫️«هادی میگفت: من هر روز از دست حاج قاسم، لقمه متبرک میگیرم. این به جای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش میگذاشت.
✍به روایت همرزم شهید
محافظ رشید حاج قاسم سلیمانی
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#شهید_هادی_طارمی
#سردار_دلها
#رهبری
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
🍂 میگفت: سرباز خمینی
مردِ شهادته نه تسلیم ..!
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═┄
#شهید_علیاصغر_وصالی
#عکس
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
♦️اجازه گرفت این چند روز برای تبلیغ در مسیر گلزار ملبس شود...
خودش حتی عمامه نداشت....
عمامهای از دوستش گرفت.
اما اولین تجربه ملبس شدنش مصادف شد با ردای زیبای شهادت
😭
چند روز قبل استاد ازش میپرسه علیرضا بچه نداری؟
میگه تو راهی دارم اسمشو گذاشتم زینب😭
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
🔻 گلستان یازدهم/ ۴۶
زهرا پناهی / شهید چیت سازیان
نوشته بهناز ضرابی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🔸هرچه من بیشتر برای ماندن اصرار میکردم، علی آقا بیشتر به رفتن پافشاری میکرد. میگفتم: لااقل تا وقتی به غرب نرفتهاید بذارید ما اینجا بمونیم. عاقبت او و آقا هادی پیروز شدند. وسایل را توی چند تا کارتن بستهبندی کردیم و گذاشتیم پشت آهو و همانطور که آمده بودیم برگشتیم. آن روز موشک باران و بمباران دزفول به اوج رسیده بود. از خیابانی عبور کردیم. چند دقیقه بعد صدای انفجاری شنیدیم و دودی غلیظ از پشت سرمان به هوا رفت.
علی آقا پایش را گذاشته بود روی گاز و به سرعت ما را از مهلکه دور میکرد. در این چند باری که به دزفول آمده بودم، موقع ورود به دزفول حس و حال خوبی داشتم و موقع برگشتن دلهره و اضطراب به سراغم میآمد. میدانستم در همدان دوری، تنهایی و انتظار روزهای سختی را برایم رقم خواهد زد. دوست داشتم بمانم. فکر کردم شاید آنطور که باید مقاومت نکردهام. از همه بدتر اینکه داشتم میشنیدم علی آقا و آقا هادی برای بازگشتشان برنامهریزی میکنند. هشت ساعت دزفول به همدان برایم هشت دقیقه گذشت. دوست نداشتم هرگز به همدان برسیم. اما این بار چه زود رسیدیم. قبل از ورودمان به همدان باران باریده بود و زمینها و درختهای سبز تازه رسته را خوب شسته بود. هوا لطیف بود و بوی شکوفههای بهاری همه جا را پُر کرده بود. آسمان را لکههای ابر در هم و فرو رفته پوشانده بود.
وسایل را توی انبار و خرپشته خانه مادر چیدیم و به دیدن منصوره خانم رفتیم. منصوره خانم حالش خوب نبود. دوباره کلیههایش ناراحت بود. از طرفی امیر هم چهارم فروردین ماه به جبهه غرب اعزام شده بود. خانه دیگر شور و نشاط سابق را نداشت. منصوره خانم به امیر وابسته تر بود. قبل از اینکه امیر به جبهه برود، همه کارها و خرید زندگی مادر شوهرم روی دوش امیر بود.
حالا با رفتن او خانه بیرونق و سوت و کور شده بود. منصوره خانم از تنهایی و دوری امیر مینالید و بی تاب بود. حق داشت، مریم تهران بود و مشغول زندگی و بچه داری، حاج صادق هم درگیر کارهای اداری و زندگی خودش بود. ما هم که وضعیتمان آنطور بود. با این شرایط رفتن امیر واقعا سخت بود. دلم برای منصوره خانم و تنهاییاش میسوخت. به همین دلیل، تصمیم گرفتیم تا زمانی که خانهای پیدا نکردهایم، پیش آنها زندگی کنیم.
فردای آن روز علی آقا به منطقه برگشت. روزها از پی هم میگذشت. اوضاع من هم خوب نبود. به اصرار منصوره خانم به دکتر رفتیم. نهم خرداد ماه بود. دکتر برایم چند آزمایش نوشت. با مادر جواب آزمایشها را نزد دکتر بردیم.
مادر با شنیدن خبر ذوق زده شد. شب مرا به خانه خودشان برد تا به قول خودش تقویتم کند. چند روز بیشتر در خانه مادر نماندم. به علی آقا قول داده بودم پیش منصوره خانم بمانم. آن شب خانواده حاج صادق هم در خانه مادر شوهرم بودند و خانه شلوغ پلوغ بود. شب، علی آقا تلفن زد. دلم میخواست زودتر از همه خبر را به او بگویم. گوشی را گرفتم و مثل همیشه با هم سلام و احوالپرسی کردیم. هرکاری میکردم نمیتوانستم خبر را به او بگویم. دستم را روی گوشی گرفتم و آهسته گفتم: «اتفاق مهمی افتاده، بپرس من جواب بدم.»
انگار برای علی آقا شرایطی نبود تا بتواند به راحتی حرف بزند.
با من و من گفت: «راهنمایی کن.» گفتم «هم من دوستش دارم هم تو»
نمیدانم منظورت کیه، بیشتر راهنمایی کن.
گفتم: «همین دیگه، چی بگم، بعضی وقتا با هم دربارهاش حرف میزنیم. تو دوست داری ...»
•┈••✾○✾••┈•
ادامه دارد
#گلستان_یازدهم
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌شهیده با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی
🔷️ دانش آموزان شهرری، با گل آرایی پیکر شهیده ریحانه سلطانی نژاد، که به دختر کاپشن صورتی و گوشواره قلبی حادثه تروریستی کرمان معروف شد را با برترین سرود چهارمین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی مزین کردند.
🔻 نماهنگ من سربازم
#من_سربازم
#دختری_با_کاپشن_صورتی
#حادثه_تروریستی_کرمان
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com//taakrit11pw90
🔸گاف روزنامه سوئیسی: تصویر آیتالله سید علی قاضی در میان رهبران ترور شده حماس!
🔹روزنامه بیست دقیقه تصویر آیتالله قاضی تبریزی (ره) را به عنوان یکی از رهبران ترور شده حماس منتشر کرده است.
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
😞غایب نزنید
📅فردا شنبه است.
✋به همکلاسیهای این دانش آموزان بگویید اگر معلمان نام هر یک از این ۲۰ دانش آموز شهید را خواندند همه با هم بگویند «حاضر»
♦️این دانش آموزان شهید «غایب» نیستند
از همیشه حاضرترند
از همیشه زنده ترند
از همیشه شاداب ترند
مهمان سفره حضرت زهرا هستند و سفره دار این مهمانی قهرمان ملیشان #حاج_قاسم_سلیمانی است.
#شهدای_کرمان
#باذن_الله
#پاسخ_سخت
#امنیت_اتفاقی_نیست
#کرمان_تسلیت
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
♦️ برخلاف تصاویر اولیه منتشر شده از شهیده ریحانه سلطانی نژاد، تصویر بالا متعلق به این شهیده حمله تروریستی کرمان است.
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 بازگشت پس از ۴۰سال...
🔹 پیکر شهید جاویدالاثر جواد ایزدی پس از ۴۰سال شناسایی شد و مادر شهید در حرم رضوی در روز مادر با فرزندش دیدار کرد.
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نانِ خونی کودکِ کرمانی
روایت نان خونی بجا مانده از کودک کرمانی در حادثه تروریستی گلزار شهدا
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کرمان_تسلیت
♦️صدای «ریحانه» در حال خواندن وصیتنامه حاج قاسم
«ریحانه سلطانینژاد» کوچکترین شهید حادثه تروریستی کرمان، که عکسش با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی در فضای مجازی منتشر شده است.
🇮🇷 پایگاه اطلاع رسانی آزادگان
https://eitaa.com/taakrit11pw90