eitaa logo
تعلیقات
1.3هزار دنبال‌کننده
417 عکس
61 ویدیو
29 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه علمیه قم) @fotros313h (📲 نشر مطالب فقط با ذکر #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 فرصت های از دست رفته... ❇️ به ذهنم رسید حالا که اوائل ماه مبارک رجب است این خاطره رو بنویسم🔻🔻 ☘ یک شب آماده شدم تا برای نماز مغرب به مشرف شوم. یک ربع به اذان بود که حرکت کردم، داشتم از درب مدرسه خارج میشدم، که یک دفعه وارد مدرسه شدند. حاج آقا همیشه دم اذان یا کمی بعد از اذان مدرسه می آمدند اولین باری بود که قبل از نماز می اومدند. ☘ دم درب مدرسه همدیگر رو دیدیم و دستم رو گرفتن و باهم شروع کردیم در حیاط مدرسه. از سمت راست مدرسه شروع کردیم قدم زدن. انگار خیلی وقت بود حاج آقا توی مدرسه قدم نزده بودند، شان تداعی می‌شد و با دیدن هر نقطه ای خاطره ای می گفتند از قدیم ها... بین راه چندتا سوال پرسیدم، جواب دادند. ☘ یک دور، دور مدرسه را قدم زدیم، وقتی رسیدیم دم مسجد، اذان شده بود، حاج آقا از پله ها بالا رفتند و من یک پله پایین تر ایستاده بودم، با اون نگاه نافذ و دوست داشتنی، نگاهم کردند و با حالت فرمودند: دیدی یک دور زدن دور مدرسه چقدر زود تموم شد، هم به این سرعت می گذرد و ها از دست می رود... قدر فرصت ها را بدان... ♻️ امروز حدود 15 سال از آن روز می گذرد، این 15 سال مثل همان 15 دقیقه گذشت... والفرصه تمرُّ مرَّ السحاب... ☘ رفقا این ماه و و هم مثل همه سال های قبل می گذره، قدر بدونیم و برای هم دعا کنیم...🙏 🆔 @taalighat
☘ ماه مبارک بود. بچه های معصومیه برای اینکه به ثواب روزه دارها برسند، هر شب قبل از افطار چیزی تهیه می کردند تا بلافاصله بعد از نماز به روزه دارها تعارف کنند و ثواب اطعام رو ببرند. گاهی خرما، گاهی شیرینی و کیک و... ☘ من هم مثل بقیه به طمع رسیدن به ثواب یک جعبه خرما خریدم و بعد از نماز بین طلبه ها تعارف کردم. ولی دنبال این بودم که ثواب اطعام حاج آقا رو ببرم. ☘ بعد از نماز سریع خودم رو رسوندم به حاج آقا و خرما تعارف کردم. 📍حاج آقا مکثی کردند و فرمودند: ببخشید امشب . ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔻 حاج آقا تا این حد دقت داشتند که وقتی افطار مهمان کسی هستند و به دیگری قول دادند، چون او تدارک دیده تا به ثواب اطعام برسد، پس باید صبر کنند تا این ثواب نصیب او شود. 🆔 https://eitaa.com/taalighat
🔹 فراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت... ☘ نه یک ماه که سه‌ماه است مهمان خدا شدیم: رجب و شعبان و رمضان... ☘ هنوز در حسرت لبیک نگفتن به در هستم و دلتنگ دعاهای زیبای رجبیه:اَللَّـهُمَّ اِنّي اَسئَلُكَ بِمَعاني جَميعِ ما يَدْعُوكَ بِهِ وُلاةُ اَمْرِكَ الْمَاْمُونُونَ عَلي سِرِّكَ... دلتنگ سیزده رجب و ولادت مولی الموحدینم. رجب که داشت تمام می‌شد دل‌خوش بودیم به دامن شعبان خواهیم رفت. ☘ رسید و در سه روز بی‌نظیر دلمان را به ارباب گره زد و با فطرس امیدی به دل ما گنهکارها بخشید. هنوز دلمان در فراق صلوات زیبای شعبانیه و می‌سوزد. هنوز در حسرت چنگ زدن به شاخه‌های هستم. شعبان که رو به آخر بود شوق رمضان فراقش را آسان کرد. اما هنوز حسرت رسیدن و شهد این عبارت در کامم موج می‌زند: "اِلهي هَبْ لي كَمالَ الإِنْقِطاعِ اِلَيْكَ، وَاَنِرْ اَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِيآءِ نَظَرِها اِلَيْكَ، حَتّي تَخْرِقَ اَبْصارُ الْقُلوُبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ اِلي مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصيرَ اَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ..." ☘ کریم از راه رسید. ما بودیم و این خوان گسترده. متحیر بودیم از کجای این سفره ارتزاق کنیم. از سحرهایش، از نیمه شب‌هایش، از دم اذان افطارش، از لحظه‌های انس قرآنش، از روزهای مملو از خدا و خالی از شیطانش، از خواب‌های شیرینی که حتی آن هم طعم لطف خدا را داشت. از کدام حلوای محبتت توشه بردارم مهربانم، خدای نازنینم، خدای بی‌همتا... ☘ به نیمه ماه که رسیدیم رمضان، کریم شد و سفره دار از راه رسید. حسینی بودیم و به خوان حسن نیز راهمان دادند. حتی در ماه خدا ماییم و بچه‌های فاطمه... چه محرم باشد، چه شعبان، چه رمضان... ☘ حلاوت جرعه جرعه را چه کنیم؟ اگر ابوحمزه را یادمان نداده بودی چطور از تو می‌خواستم و با تو می‌گفتم؟ شیرینی با تو بودن را چه کنیم؟ نکند باز دست و پای شیطان باز شود و دستم از دستت جدا شود. اصلاً نفسم در سینه حبس شده که از فردا چه کنم؟ در ابوحمزه گفتم "اللهم اخرج حب الدنیا من قلبی..." حالا با این قلب و دنیایی که در کمین قلب است چه کنم. ☘ چگونه از ترسم بگویم؟ چگونه از وحشتم بگویم؟ چگونه از روزهایی که تو هوای من را نداشته باشی بگویم؟ ماه خوب خدا! تو آن‌گونه بودی که گویی خدا ما را در آغوش خودش گرفته بود. می‌شود این بچه را از آغوش ت جدا نکنی؟ ☘ و هر که در این ماه آمرزیده نشد را به حواله دادی، الحمدلله که اول و آخر کار ما را به سپردی... 🆔 @taalighat
☘ اگر کسی با همراه نشود، به نخواهد رسید. برای همراه شدن با رجب باید دست در دست نهاد. ☘ کاروان می‌رود و زمزمه "اللهم انی اسئلک بمعانی جمیع ما یدعوک به ولاة امرک" به لب، خود را به می‌رساند تا به شاخه‌های درخت طوبی برسد و بالا رود تا این شاخه‌ها او را به وادی رمضان برسانند... ☘ و سهم من و است اگر در خواب غفلت بمانم... 🔻🔻🔻🔻 🆔 @taalighat