🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |عاشورا، نهضت مقدس
🎙 سخنرانی حجتالاسلام محسن قنبریان
جلسه نخست
⏰ دهه اوّل محرّم ۱۳۹۸
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
13980609_Ashora, Nehzat e Moghaddas.m4a
37.78M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |عاشورا، #نهضت_مقدس
🎙 سخنرانی حجتالاسلام #محسن_قنبریان
جلسه نخست
🔹 سرمایه شیعه یک “نهضت مقدس”(عاشورا) و یک “دولت مقدس”(حکومت امیرالمومنین) است و لذا به ویژگیهای نهضت مقدس پرداخته شده است. همه نهضتها و انقلابهای اصیل با تأسی از این نهضت مقدس و ارکان آن خواسته شده است و گریزهای اجتماعی-سیاسیای به زمانه معاصر و حرکت اصیل انقلاب اسلامی ایران زده شده است.
🔹دو کارکرد نهضتِ معیار:
1- شاغول وخط کش شدن برای نهضتهای بعد
2- موجب تجدید پذیری نهضتها شود.
🔹حسین در روش هم بی خطا بود نه سازش کرد ونه تروریست شد که بهانه سرکوبش شود. از جنگ طلبی پرهیز داشت مطلقا هم زیر بار ذلت نرفت و بهترین راه را تصویر کرد.
⚜️ @Taammolat74
📍 یادداشت | نقد مناسک با یک کلیشه مبتذل
در نقد دوگانهسازیهای حکومتی/غیر حکومتی در تحلیل حوزههای فرهنگی و هنری
✍🏻میثم مهدیار
📂 پرونده : بنبست جامعهشناسی کلاسیک در فهم آیین دینی
🔹 یکی از پربسامدترین و از این جهت مبتذلترین کلیشههایی که در سالهای اخیر در میدان جامعهشناسی ایرانی ساخته و پرداخته شده دوگانههایی چون «حکومتی- دولتی- رسمی/غیرحکومتی- غیردولتی- غیررسمی» بهخصوص در تحلیل حوزههای فرهنگی و هنری است. از این جهت مبتذل که با گذشت زمان بدون آنکه عمق و بسط نظری خاصی پیدا کند صرفا در قالبهای توییتوار تکرار و مناقشه برانگیز شدهاند. شواهد امر نیز حاکی است بهدلیل همین عمق نیافتن بحث، مصرفکنندگان مدام این کلیشه اغلب به تبعات و تناقضات نظری کاربست آن برای خود بیتوجهند.
⚜️ @Taammolat74
👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت | نقد مناسک با یک کلیشه مبتذل در نقد دوگانهسازیهای حکومتی/غیر حکومتی در تحلیل حوزههای
🔘 بخش 1 از 3
🔹اگرچه در واکنش به این دوگانهسازی بارها این پرسش را طرح کردهام که بالاخره «منظور از حکومت (دولت/state) در این دوگانه چیست؟ آیا این دوگانه را از منظر «جامعهشناسی دولت» طرح میکنند یا صرفا درقالب یک رتوریک سیاسی روزمره آن را مصرف میکنند؟ یا مثلا آیا منظور از دولتی شدن وجه طبقاتی دولت است؟ اگر هست آیا دولت در ایران وجهی طبقاتی دارد؟ یا وجه بروکراتیک دولت منظور است؟ و اگر هست آیا آنگونه که وبر و دیگر جامعهشناسان سیاسی مدرن طرح میکنند دولت در ایران نیز واجد خصیصههای بروکراتیک اروپامدارانه است؟ و...» اما متاسفانه پاسخی دریافت نکردهام تا بتوان بحث را پیش برد.
🔹 با این همه بهنظر میرسد این دوگانه حاکمیتی - غیرحاکمیتی توسط سه رویکرد نظری خاص بازتولید میشود: رویکردی که تحتتاثیر رویکردهای شرقشناسانه به تاریخ ایران، تضادی دائمی میان «#دولت_و_ملت» را در جامعهشناسی تاریخی ایران بازشناسی میکند. مثالواره مشهور آن #همایون_کاتوزیان است که تحت تاثیر ایده «شیوه تولید آسیایی» #مارکس و انگلس و ذیل پارادایم «#استبداد_ایرانی» چنین تضادی را جوهر جامعهشناسی سیاسی ایران و به تبع آن جامعهشناسی توسعه، فرهنگی، اقتصادی و معرفتی آن معرفی میکند.
🔹 براساس این ایده بهواسطه آنکه ایران اقلیمی «خشک و پراکنده» بوده از این رو برخلاف تاریخ اروپای غربی، شکلگیری طبقات اجتماعی میانجی دولت و ملت اساسا ممتنع بوده و بهجای یک حرکت تکاملی و رو به پیشرفت با یک جامعه کلنگی واجد حرکتهای دوری تکراری «استبداد- انقلاب- استبداد» مواجه بوده و هستیم که در آن حکومتها «فعال مایشا» و عوام هم منقاد و منفعل و فاقد سوژگی خاصی بودهاند.
🔹 این ایده شرقشناسانه اگرچه فربهترین چتر گفتمانی جامعهشناسی دانشگاهی ایران طی عمر حدود ۸۰ساله خود بوده و جریانهای راست و (با تعجب بسیار) چپ دانشگاهی در ایران خود را ذیل آن تعریف کردهاند اما با پژوهشهای تاریخی که یکی دو دهه اخیر در حوزه تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران صورت گرفته کاربست آن برای تحلیل تاریخ ایران به چالش کشیده شده است.
⚜️ @Taammolat74
🔘 بخش 2 از 3
🔹 در حوزه فلسفه سیاسی کسانی چون #جواد_طباطبایی و #موسی_نجفی و در حوزه علوم اجتماعی پژوهشگرانی چون #مرتضی_فرهادی، #جواد_صفینژاد، #مهدی_طالب در نسلهای قدیمیتر و #جواد_نظریمقدم، #علی_جنادله و... در نسلهای جدیدتر در پژوهشهای تاریخی و میدانیشان تلاشهای بیش و کمی برای نابسنده نشاندادن چنان چهارچوب مفهومی صرف کرده و نشان دادهاند اگرچه تاریخ ایران به شکل اروپای غربی فاقد یک طبقه اقتصادی میانجی حکومتها و مردم بوده است، اما نهادها و ساختهای تاریخی بسیاری در تاریخ ایران قابل شناساییاند که چنان میانجیگری را به طرق مختلف نمایندگی و «تداوم فرهنگی ایران» طی حدود سههزاره اخیر را ممکن کردهاند.
🔹از این دیدگاه نهاد دین، خاندانهای دیوانی و دبیری، بنهها و وارهها در کشاورزی و دامداری، اصحاب فتوت، کلانترها، زبان و ادبیات کلاسیک و... در نقش میانجی و تعادل بخش پیوند حکومتها و دولتهای مختلف با عوام، عمل کرده و همچنین تداوم فرهنگی ایران را تضمین کردهاند و از این جهت، تضاد ادعایی وجه صوابی برای تحلیل اجتماعی در ایران ندارد.
🔹دومین رویکردی که احتمالا چنین دوگانهسازی کلیشهای را موجه کرده گفتمان «#بازار_آزاد» است که در آن دولت نباید عاملیتی برای صیانت و مراقبت از جامعه به خرج دهد. دولت نهتنها باید جامعه را در مقابل هجمه رقابت بازاری بیدفاع رها سازد که حتی نسبت به هجمه و تاثیرات و تبعات سیاستهای توسعهای خودش بر فرهنگ و جامعه هم مسئولیتی ندارد، مثلا اگر دولت در سیاستهای توسعهای خودش ساختها، نهادها و فضاهای اجتماعی سنتی و تاریخی که شکلدهنده و پیونددهنده جماعتهای محلی بودهاند را تخریب و تضعیف کند حق ندارد با وضع سیاستها و اقداماتی چنان آثار و تبعاتی را جبران کند. در واقع در تناقضی آشکار رویکرد بازاری معتقد است «دولت مدرن» حق تاثیر بر و تخریب بوم و تاریخ و فرهنگ تاریخی و سنت را دارد ولی حق سیاستهای جبرانی را ندارد.
⚜️ @Taammolat74
🔘 بخش 3 از 3
🔹 در حاشیه بحث بد نیست این ملاحظه را اینجا دوباره تکرار کنم که یکی از گرفتاریها یا بهتر بگوییم طنزهای روزگار ماست که مثلا روزنامهنگار، هنرمند، فعال حزبی، جامعهشناس یا دیگر اصناف عرصههای فرهنگی و اجتماعی ما که این چند دهه بدون حمایت دولتی داخلی یا بینالمللی اساسا امکان سرپاماندن نداشتهاند، طرفدار دوآتشه بازار آزاد هم باشند. همانطور که قبلا درباره امثال #محمد_فاضلی گفتهام از آن عجیبتر اینکه کسی، از وجه هستیشناختی معتقد به «هستی جامعه» و از وجه معرفتشناختی معتقد به «جامعهشناسی» باشد ولی خود را به سمپات بازار آزادیهایی تنزل دهد که اساسا برای «جامعه» هستی قائل نیستند!
🔹سومین رویکردی که به نظر میرسد علاقه وافری به تکرار این کلیشه دارد کسانیاند که خود را در چهارچوب مطالعات پسامدرن یا مطالعات فرهنگی چپ لیبرال تعریف میکنند. از این نظر این دوگانه، دولت نباید به نفع یک ایده یا جریان وارد رقابتهای هویتی شود و در مقابل سیاستهای هویتی خردهفرهنگهای متکثر را فارغ از اینکه منشا و منبعشان کجاست و چه تاثیراتی برای جامعه و فرهنگ دارند، بدون ارزشگذاری تضمین کند.
🔹مهمترین مشکل چنین رویکردی انقطاعش از واقعیت اجتماعی جهانی معاصر است. درواقع مهمترین ضعف این مطالبه آن است که گرفتار یک «ملیگرایی روششناختی» مفرط است و ایران را نه در یک نقشه جهانی بلکه صرفا در مرزهای سیاسیاش محدود میپندارد. این یعنی به شکل عجیبی این همه بردارهای فشار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که در این چند دهه گذشته از سوی نظم و دولت جهانی لیبرال سرمایهداری برای تغییر فضای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ایران بسیج شده را به شکل واضحی نادیده میگیرد و درحالیکه برای خردههویتهای بیتناسب و بیریشه در تاریخ و فرهنگ این بوم امکان مقاومت قائل میشود اما برای نظام سیاسی و فرهنگی مستقر هیچ امکانی برای مقاومت و مقابله قائل نیست. در واقع این رویکرد صرفا با تغییر سطح «واحد تحلیل» از ملی به فراملی بحرانی میشود و از همین جهت فاقد بسندگی لازم برای کاربست و تکرار چنان دوگانهای است.
⚜️ @Taammolat74
➖ افسوس که شیعه بیشتر بر #مصائب_عاشورا گریست و کمتر در #مسائل_عاشورا اندیشید. شیعه عاشورا را نگاه داشت، اما درست نشناساند...
هر قطرهای از اقیانوس عاشورا، یک شعور ناب قوی و یک محتوای ژرف غنی و یک مکتب آموزنده انسانی، و یک ترتیل خونبار آیات قرآنی، و یک سجده مترتم نورانی، و یک سیال حیات آفرین اخلاقی، و یک حماسه پویا در صیرورتهای بلند آهنگ بشری است...🏴
علامه محمدرضا حکیمی
قیام جاوید
⚜️ @Taammolat74
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |عاشورا، نهضت مقدس
🎙 سخنرانی حجتالاسلام محسن قنبریان
جلسه دوم
⏰ دهه اوّل محرّم ۱۳۹۸
⚜️ @Taammolat74 👇👇👇
13980610_Ashora, Nehzat e Moghaddas.m4a
32.97M
🔉 سخنرانی
🔶 موضوع |عاشورا، #نهضت_مقدس
🎙 سخنرانی حجتالاسلام #محسن_قنبریان
جلسه دوم
🔹هر نهضت وقیامی حتی علیه ظلم و جور ، مقدس نیست. گاه فداکاری و عزت و ذلت ناپذیری هم هست اما چون برای “منافع خود” است نه “مصالح نوع” ، مقدس نیست.
🔹 مقدس یعنی مبرای از “عیب” و “نقص” و “واجد کمالات”؛نهضت حسینی این است. او که از منفعتطلبیهای فردی وگروهی وجناحی و… درآمده نهضتش این رکن نهضت مقدس را دارد. به پول خودش ارزش می دهد، جای خود خوردن و فاضلاب کردن، گرسنگان را سیر و نورش می کند. به علم خود ارزش می دهد وجای هوش سیاه، به تعالی مردم کمک می کند. به جان خود ارزش می دهد ، خون خود را در راه خدا تقدیم و امتی را زنده می کند…
🔹او که زیر سم اسبان لگد مال میشود دارد جریمه روح بزرگ خود را می دهد. برای حسین نباید ذلت بار روضه خواند. یک دهه برسینه زدن برای روح بزرگی چون حسین، باید مارابزرگ کند…
⚜️ @Taammolat74
📍 یادداشت |کارکرد آیینهای مذهبی در کلانشهرهای مدرن
فهم ناصواب از دوگانه مناسک و محتوا در تحلیل آیینهای مذهبی معاصر
✍🏻 سیدجواد نقوی
📂 پرونده : بنبست جامعهشناسی کلاسیک در فهم آیین دینی
🔹 آنچه بهشدت در این سالها فربه شده فرمی است که درباره طرح دوگانه مناسک و محتوا شکل گرفته، بهگونهای که تصور میشود هرچه حجم مناسک وسیع شود و اگر از طرف دخالت حاکمیت هم همراه باشد یک نقطه منفی است و باعث میشود شکل و محتوای سنتی و باکیفیت مناسک که سالها در دل تاریخ رقم زده شده، ذبح شود و حتی تفکری مبنیبر این نکته که شکلی از کژکارکردی یا انحراف در پس افزایش مناسک با حمایت حاکمیت یا با ترویج حاکمیت ایجاد شده است، اما درحقیقت این دوگانه یا این درمقابل هم قرار داده شدن مناسک و محتوا، خیلی نخواهد توانست پاسخگو مسائل طرحشده مثل عدمکیفیت یا نازل شدن مناسکها را بهحساب آورد؛ چراکه خود مناسک خنثی نیست و اصلا نمیتوان این برداشت را به سرعت نشر داد که مناسک ظرفی است که هر متنی را خواهد پذیرفت و مدام میتواند فربهتر شود و این فربهتر شدن با کاهش وسیع محتوا ختم میشود!
⚜️ @Taammolat74
👇👇👇
تاملات
📍 یادداشت |کارکرد آیینهای مذهبی در کلانشهرهای مدرن فهم ناصواب از دوگانه مناسک و محتوا در تحلیل آیی
🔘 بخش 1 از 2
🔹ماکس #وبر تمثیلی از قطار و سوزنبان دارد که قطار آنجا فرم یا ماده یا مناسک است و سوزنبان در حکم محتوا و ایده کار کرد دارد، وبر معتقد است اگر سوزنبان نباشد قطار نمیتواند به راه خود ادامه دهد و اگر قطار نباشد وجود سوزنبان دیگر معنی ندارد. از این تمثیل میتوان فهم کرد که رابطه مناسک و محتوا شکلی از رابطه دیالکتیکی است، یعنی نمیتوان بدون ایده مدعی شد که #مناسک صرفا بهصورتی فرمی خود را میتواند در اشکال گوناگون بازتولید کند و این باز تولید در شرایط خنثی شکل میگیرد.
🔹 چنین تصوری که مناسک حالتی عسلی دارد که به هر شکلی میتواند تغییر کند یا بهصورت دستوری میتواند شکل را بهصورت خاصی ازجمله فرهنگی و اجتماعی هدایت کرد، نوعی تقلیلگرایی است که به شکل برساختی قصد دارد به ساحت نظری ورود کند. بهطور مثال پس از رخداد عید #غدیر یا با نزدیک شدن به ماه #محرم چنین برساختهایی مجددا ظهور میکند و به سرعت همان بحث که تصور عسلی از مناسک را دارد طرح میکند، اما درواقع این طرح بحث یک نکته مهم را متوجه نشده که اگر مناسک صرفا عقاید فکری را به شور و حرارت فربه کند یا شکلی از ایدئولوژی در فهم قرن ۱۹ آن را که نوعی دگماتیسم را ترویج میکند دیگر قادر نیست نیروهای تازهای را خلق کرده یا به گسترش نیروهای موجود بهلحاظ ایدهای توجه کند.
🔹 این مناسک کمترین کارکردی که دارد میتواند #حس_جمعی را تقویت کند که این حس و انس جمعی خود به همبستگی و ایضا افزایش #سرمایه_اجتماعی هم کمک میکند، یعنی به تعبیری خود مناسک بهجهت آنکه از افق مشترکی و در راستای کمک کردن به حس جمعی است، باعث میشود هویت جمعی یا #عواطف_جمعی بیشتر به خواستههای اجتماعی نزدیک شود و این دقیقا همان موقعیتی است که اصلا خنثی نیست و بسیار کمک میکند تا ایدههای مترقیتر در دیالکتیک با مناسک شکل بهتری بگیرد و در کلان به ساحت #دینورزی و سیاستورزی جامعه کمک میکند.
🔹 درواقع آنچه در طرح دوگانه مناسک و محتوا همیشه در مقابل یکدیگر قرار میگیرند یا تعبیر میشود گسترش مناسک بهصورتهای جدید در #کلانشهر باعث اُفت دینداری یا کیفیت آن میشود، نهتنها دقیق نیست بلکه اگر در راستای فهمیدن رابطه رفتوبرگشتی آن باشد بسیار راهگشاست.
⚜️ @Taammolat74