🔰لوازم توسعه دانش از منظر شهید مطهری(ره)
🔸این مسئله علم و شناختن تابع دو اصل دیگر است. انسان به صورت اجتماعی می تواند بشناسد و به صورت انفرادی امكان ندارد؛ یعنی علم كه در عالم پیدا شده محصول همكاری انسانهاست و الاّ اگر انسانها حالت انفرادی می داشتند شاید از حیوانات هم پایین تر بودند. حال همكاری در مسائل علمی به چه وسیله پیدا می شود؟
🔹 این همكاری كه منجر به پیدایش علم و فرهنگ و تمدن شده معلول دو چیز است: یكی #زبان (مكالمه) و دیگر #قلم . یعنی یك انسان تجربه می كند و چیزی به دست می آورد، یك انسان دیگر چیز دیگری به دست می آورد و یك انسان دیگر چیز دیگری. . . . اینها اگر نتوانند بین خودشان تفاهم برقرار كنند، یعنی اگر نتوانند دانایی خودشان را به یكدیگر منتقل كنند و این آنچه كه می داند به آن بگوید و آن آنچه كه می داند به این بگوید، آنوقت معلومات هركدام برای خودش باقی می ماند. [در این صورت ] هركاری كه من كردم شما باید آن را از سر انجام بدهید و هركاری كه شما كردید من باید آن را از سر انجام بدهم. بنابراین همیشه باید درجا بزنیم.
🔸ولی وقتی كه من آنچه را كه به دست می آورم، از راه زبان به شما منتقل می كنم و شما آنچه را كه به دست آورده اید به من منتقل می كنید، هردو واجد هر دو سرمایه می شویم. بعد نفر سوم، دهم، صدم و هزارم را ضمیمه كنید. وقتی هزار نفر كار كنند و محصول معلوماتشان را روی هم بگذارند آنوقت هر یك نفر معلومات هزار نفر را دارد. اینجاست كه علم توسعه پیدا می كند.
🔹این هم كافی نیست، بلكه نسلها نیز باید با یكدیگر ارتباط پیدا كنند. اگر صرفا گفتن در كار باشد این نسل آنچه را كه دارد می آموزد و به نسل بعد هم آن مقداری كه برایش امكان داشته باشد منتقل می كند، ولی از راه زبان و گوش نمی توان همه مكتسبات علمی و فرهنگی و مدنی را به نسل بعد منتقل كرد. اینجاست كه مسئله قلم و نوشتن به میان می آید. هر نسلی آنچه را كه به دست آورده است، نه تنها از راه زبان به نسل بعد منتقل می كند- كه همه آن قابل انتقال نیست و فراموش می شود-
💢اینكه انسان توانست قلم به دست بگیرد و نوشتن را بیاموزد و آنچه را كه می داند و مكالمه می كند، به صورت مكتوبها و نوشته ها دربیاورد، گذشته و آینده را به یكدیگر متصل و مرتبط می كند و یك وحدت به وجود می آورد.
📚 مجموعه آثار شهید مطهری . ج28، ص: 666-667
⚜️ @Taammolat74
تاملات
📍 یادداشت | «شانهای برای زلفهای آشفته» طرح حافظ شیرازی برای ساماندهی اندیشه ▪️ اگر از شما بخواهند
🔸او در یک حرکت هنرمندانه، شانهای را در دستان #قلم میگذارد و با آن زلف #سخن را مرتب میکند؛ گرههای آشفتگی را باز میکند و رخ اندیشه را از #نقاب ابهام بیرون میآورد. چه خوش گفته است حافظ، که در نهایت، تمام آنچه درباره نظم و ساماندهی باید گفت، همین تصویر #شاعرانه است: قلمی که دنیای بینظم افکار را به جهان زیبای #دانش بدل میکند.
🔹"رخ اندیشه" در این بیت نمادی است از حقیقتی که در پس حجاب ناپیدایی پنهان است. حافظ با ظرافت، قلم را وسیلهای میداند که این #حجاب را میدرد و حقیقت را آشکار میکند. این اشارهی شاعرانه به نقشی است که نوشتار و زبان در بازنمایی دانش و انتقال آن داشتهاند. اندیشههای پراکنده، بیسامانی را به همراه دارند، اما قلم، این ابزار جاودانه، پلی میسازد میان ذهن و متن، میان #تفکر و #تاریخ.
🔸او قلم را شانهای میداند که زلفِ سخن را از آشفتگی به لطافت و زیبایی درمیآورد. این #استعاره نه تنها نشانگر #هنر و مهارت #نویسندگی است، بلکه به بعد معرفتی قلم نیز اشاره دارد. زلفِ سخن، اگرچه میتواند زیبا باشد، اما اگر شانهای نباشد، درهم و ناشفاف باقی میماند. قلم، با نظمدادن به این آشفتگی، سخن را به ابزاری برای ساختن #فرهنگ، #اندیشه و #تمدن بدل میکند.
🔹آلان که کیبوردها جای قلم را گرفتهاند، شاید نقش آن برایمان کمرنگ شده باشد. دنیای امروز، با تمام شلوغیهایش، بیشتر از همیشه به #قدرت قلم نیاز دارد؛ قلمی نیاز داریم که راهبر باشد؛ قلمی که نه فقط بنویسد، بلکه سامان دهد، نور بیفشاند و #معنا خلق کند. این جنس قلم، هنوز هم نیرویی است که فرهنگ و تمدن را پیش میبرد.
💢 امروز، میان سیلاب واژهها و تصویرها که بیوقفه از صفحهنمایشها جاری میشوند، این پرسش جدیتر از همیشه است که آیا هنوز به شانه زدن زلفِ سخن میپردازیم؟ یا در هیاهوی بینظمی دنیای دیجیتال، رسالت نظم بخشیدن به اندیشه و کلام را فراموش کردهایم؟
⚜️ @Taammolat74