تاملات
📍 یادداشت | «شانهای برای زلفهای آشفته» طرح حافظ شیرازی برای ساماندهی اندیشه ▪️ اگر از شما بخواهند
🔸او در یک حرکت هنرمندانه، شانهای را در دستان #قلم میگذارد و با آن زلف #سخن را مرتب میکند؛ گرههای آشفتگی را باز میکند و رخ اندیشه را از #نقاب ابهام بیرون میآورد. چه خوش گفته است حافظ، که در نهایت، تمام آنچه درباره نظم و ساماندهی باید گفت، همین تصویر #شاعرانه است: قلمی که دنیای بینظم افکار را به جهان زیبای #دانش بدل میکند.
🔹"رخ اندیشه" در این بیت نمادی است از حقیقتی که در پس حجاب ناپیدایی پنهان است. حافظ با ظرافت، قلم را وسیلهای میداند که این #حجاب را میدرد و حقیقت را آشکار میکند. این اشارهی شاعرانه به نقشی است که نوشتار و زبان در بازنمایی دانش و انتقال آن داشتهاند. اندیشههای پراکنده، بیسامانی را به همراه دارند، اما قلم، این ابزار جاودانه، پلی میسازد میان ذهن و متن، میان #تفکر و #تاریخ.
🔸او قلم را شانهای میداند که زلفِ سخن را از آشفتگی به لطافت و زیبایی درمیآورد. این #استعاره نه تنها نشانگر #هنر و مهارت #نویسندگی است، بلکه به بعد معرفتی قلم نیز اشاره دارد. زلفِ سخن، اگرچه میتواند زیبا باشد، اما اگر شانهای نباشد، درهم و ناشفاف باقی میماند. قلم، با نظمدادن به این آشفتگی، سخن را به ابزاری برای ساختن #فرهنگ، #اندیشه و #تمدن بدل میکند.
🔹آلان که کیبوردها جای قلم را گرفتهاند، شاید نقش آن برایمان کمرنگ شده باشد. دنیای امروز، با تمام شلوغیهایش، بیشتر از همیشه به #قدرت قلم نیاز دارد؛ قلمی نیاز داریم که راهبر باشد؛ قلمی که نه فقط بنویسد، بلکه سامان دهد، نور بیفشاند و #معنا خلق کند. این جنس قلم، هنوز هم نیرویی است که فرهنگ و تمدن را پیش میبرد.
💢 امروز، میان سیلاب واژهها و تصویرها که بیوقفه از صفحهنمایشها جاری میشوند، این پرسش جدیتر از همیشه است که آیا هنوز به شانه زدن زلفِ سخن میپردازیم؟ یا در هیاهوی بینظمی دنیای دیجیتال، رسالت نظم بخشیدن به اندیشه و کلام را فراموش کردهایم؟
⚜️ @Taammolat74