eitaa logo
تأملات اجتماعی
170 دنبال‌کننده
268 عکس
86 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر۲ 🔹در تغییر فضای اجتماعی ایران، از فضای آرمانی و انقلابی دهه ی شصت به فضای عرفی و شاید
📌بعدالتحریر۳ 🔹غرضم فقط مرور خاطرات جلسات دهه ی هفتاد بود، چه کنم که درین نیمه شب، ذهنم تا به کجاها که پر نکشید. القصه؛ آن چیزی را که در یادداشت های قبل، عرفی گرایی در جامعه ی امروز -بعنوان مهمترین شاخصه ی جامعه ی امروز ایران- نامیدم، نقطه ی شروعش همین دوران کارگزاران است. معتقدم از این دوران بود که گذر از همه ی چارچوب های سنتی، ملی، دینی و فرهنگی کلید خورد و دوران سرگردانی آغاز شد. درباره ی این دوران خیلی باید خواند و نوشت. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 درباره ی کتاب « درآمدی بر علوم انسانی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۲ 🔹در باب روش تحقیق در اندیش
📌درباره ی کتاب «در آمدی بر علوم انسانی اسلامی، در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۳ 🔹درباره ی الهیات اجتماعی (بخش اول) منظور کتاب از الهیات اجتماعی، نوعی از الگوی دین شناسی و تحلیل مفاهیم دینی است که علاوه بر فهم مفاهیم دینی در بستر جامعه و با نگاه اجتماعی، پیاده سازی آنها را نیز در بستر اجتماع دنبال می کند. از نگاه کتاب، این الگوی دین شناسی در کنار الگوهای دیگری چون الهیات نقلی و حدیثی، الهیات عقلانی یا علم کلام و الهیات شهودی و اخلاقی و همچنین الهیات طبیعت، خود سبک مستقلی در دین شناسی و پیاده سازی تعالیم دین به حساب می آید. هدف الهیات اجتماعی یا «بینش نوین اسلامی»، «تبیین و تفسیر محتوای منابع و آموزه های دینی برای ایجاد جامعه ی اسلامی و حرکت و خیزش در میان مومنان در مسیر تعالی و سعادت است.» این الگوی الهیاتی که با نقد الگوهای سابق همراه است در پی آنست که در قالب نهضت احیاء تفکر اسلامی، به بازسازی فهم دینی و همچنین بازسازی زندگی انسانی و روابط اجتماعی بر اساس تعالیم دین بپردازد. طبیعتاً با محوریتی که زندگی اجتماعی انسانها در این نگاه دارد، اجتهاد یکی از لوازم قطعی دستگاه فکری آن خواهد بود و همین مسئله، نقطه ی اصلی پیوند این دستگاه دین شناسی، با بنیان‌های است. ▪️تبارشناسی تاریخی این الگوی دین شناسی نشان می دهد که در گذر زمان و تحولات دنیای جدید و عقب افتادن امت اسلامی، جمع بیشتری از عالمان و متفکران برای جبران این عقب افتادگی به سراغ اصلاح الگوی دین شناسی رفته اند. نویسنده، سیدجمال الذین و پیروان او، برخی علمای مشروطه مانند آیت الله نایینی، و در ادوار بعد آیت الله شاه آبادی، امام خمینی ره، علامه طباطبایی و شهید مطهری را بعنوان پیش‌قراولان این الگوی الهیاتی در دوران معاصر معرفی می کند. (ص۶۹) ▪️نکته ی مهم دیگر آنست که در حالیکه سایر الگوهای دین شناسی عموما بریده از فرهنگ عمومی و بی توجه به اقتضائات اجرا به تحلیل دین می‌پردازند، توجه به محیط عمومی، فرهنگ و پیچیدگی‌های اجتماعی یکی از لوازم حتمی هم در مقام فهم و هم در مقام اجراست. بر این اساس «متکلم چون مدافع دین است و می خواهد دین در جامعه محقق شود باید هسته ی مرکزی دین را .... بشناسد و به تناقضات و اشکالات مشهور زمانه پی ببرد و با تامل و با اندیشی در مشهورات و ارتکازات فرهنگ عمومی، به تصحیح و تثبیت عقاید عمومی بپردازد...» (ص۶۸) بنابر این «عالم دین شناس و الهی دان مفسر دین» لازم است «محیط شناس، فرهنگ شناس و جامعه شناس» باشد. (ص۶۸) @taamollat
تأملات اجتماعی
📌درباره ی کتاب «در آمدی بر علوم انسانی اسلامی، در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۳ 🔹درباره ی الهیات ا
📌بعد التحریر ۱. الهیات اجتماعی که در اینجا بعنوان الگوی دین شناسی و اجتهادی ایشان معرفی شده، همان مبنا و پایه ی علوم انسانی ایشان است. به عبارت دیگر چنانکه صاحب نظران دیگر در اندیشه ی علوم انسانی خود بر سفره ی فلسفه های مادی یا الگوهای الهیاتی مدرن و‌‌‌‌‌.... نشسته اند، ایشان مبادی و مبانی اندیشه ی علوم انسانی خود را از قرآن و سنت و عقلانیت اسلامی اخذ نموده است. از همین رو شناخت الگوی دین شناسی ایشان بسیار مهم است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌ظهور چنین سبک هایی که بیشتر به جشن هالوین می ماند تا عزاداری، (بمانند دسته ی زنجیرزنی دختران مکشوف) بیش از آنکه نشانه ی عزا و قرابت قلبی باشد، نشانه ی نوعی آشفتگی فکری و عملی است. دینداری نوعی قاعده مندی در راستای یک هدف مقدس است. وقتی ما از دینداری هر چیزی را بیرون کشیدیم و جایز دانستیم و پرده ای از تقدس روی آن کشیدیم، یعنی کتاب دین را برعکس گرفته ایم. ▪️طبیعی است که اگر فرهنگ بدون چارچوب و قاعده رها شود و رهبری دین و عقل و علم را نپذیرد، هر روز سبکی از گوشه ای بیرون می زند و در نهایت از اصل موضوع چیزی باقی نمی ماند و همه چیز می شود بازی. مدیریت فرهنگی، خصوصا فرهنگ دینی را خیلی باید جدی گرفت. اینگونه آزادی عمل مساوی است با آشفتگی اجتماعی در ساحت فکر و عمل. نتیجه اش هم انحطاط اجتماعی. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌ظهور چنین سبک هایی که بیشتر به جشن هالوین می ماند تا عزاداری، (بمانند دسته ی زنجیرزنی دختران مکشوف)
📌برای تاریخ ۱ 🔹اینهایی که می نویسم، روایت صحنه هاییست که از عزاداریهای تهران تا میانه های دهه ی هفتاد جریان داشت و من که کودکی بیش نبودم به همراه مرحوم پدرم شاهد این صحنه ها بودم. ▪️بازار تهران و مناطقی چون خیابان ری و میدان خراسان از گذشته ها نقطه ی کانونی عزاداری های محرم در تهران بود. خصوصا بازار که سنت چندصد ساله ی خاص خود را داشت و در ایام محرم با حضور عراقی های مقیم تهران رنگ دیگری می گرفت. عراقی ها در این ایام رسم و آیین خاص خود را داشتند از هروله خاص خودشان تا لباس و آرایش ها و طبل و سنج ها و سینه زنی های خاص. خاطرم هست که در روز عاشورا از حسینیه ی انصار الحسین ع در تقاطع ۱۷ شهریور که آن موقع هنوز ساخته نشده بود، به سمت چهارراه سیروس راه می افتادند. اول لشکر عمر سعد می امد، با لباسهای قرمز و کلاه خود و شمشیر و نیزه و گرزهای آتشین و قیافه های ترسناک و مارش نظامی و بوق ترسناکی که می نواختند و گویی آماده ی ورود به میدان بودند. از نزدیکی سبزه میدان که خیمه ها یک یک نصب شده بود یک یک آتش می زدند تا برسند به چهارراه گلوبندک و خیمه ی اصلی (خیمه ی امام حسین ع) . اول چند دور دورش می چرخیدند و بوق های دلهره آور می نواختند و سپس به خیمه حمله ور می شدند و آتش می زدند. هرم آتش مردم را به عقب می راند اما پس از چند لحظه به تکه پاره های سوخته هجوم می آوردند و برای تبرک بر می داشتند. بعد از این دسته های عزاداری یک یک می امدند، هروله کنان، گاهی فقط به سر و سینه می زدند و گاهی زنجیر و ..... . یادم هست بعضی لباسهاشان پشت نداشت، که برای همین زنجیر زدن بود. اینها یک سر می رفتند داخل حسینیه ی کربلایی ها در آنسوی چهارراه گلو بندک. ماکت خیلی طبیعی از ضریح اباعبدالله ع در وسط حسینیه بود که دورش سینه می زدند، سنگین. من همیشه این صحنه ها را از طبقه ی بالا تماشا می کردم . ▪️اما نقطه ی عطف عزاداری، دسته ی قمه زنی هایی بودند که در پی سینه زن ها می آمدند.‌همه پارچه های سفید به دور خود پیچیده و در انتهای آهنگی سه ضرب، قمه هایشان را در هوا می چرخاندند و بلند «حیدر، حیدر» می کردند و به حوالی چهارراه گلوبندک که می رسیدند قمه ها را فرود می آوردند. از اینجا به بعدش خیلی دلهره آور و ترسناک بود. مردم دیوانه وار در هم می لولیدند و گویی همه مست هستند. کف خیابان پر از خون بود و همه در خون راه می رفتند. یکی دوبار همراه همین ها رفتیم داخل حسینیه ی کربلایی ها. قمه زنی ها همه می رفتند در زیرزمین حسینیه و در آنجا پانسمان و باندپیچی می شدند. حقیقتا صحنه های بدی بود. از چهارراه تا حسینیه و از در حسینیه و راه پله ها تا پایین فقط خون به چشم می آمد. پایین هم مثل بیمارستان نظامی صدها نفر با لباس های خونین روی زمین دراز کشیده بودند. ▪️این سبک ها تا همان میانه های دهه ی هفتاد که فتاوای حرمت قمه زنی آمد رواج داشت.‌ نوشتم که بماند. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌برای تاریخ ۱ 🔹اینهایی که می نویسم، روایت صحنه هاییست که از عزاداریهای تهران تا میانه های دهه ی هفت
📌برای تاریخ ۲ 🔹اکتفا به روایت قبلی برای درک فضای عزاداری در تهران قطعا ناکافی است. آن صحنه ها و وقایع بصورت روشنی بیانگر تاثیر سبک عزاداری عراقی ها بر فضای ایران بود. اما غیر از اینها خود تهران دارای سبک عزاداری مستقلی بود که هنوز هم بعد سالها پرقدرت و پر قوت در حال حیات است. سینه زنی و شور نمود اصلی عزاداری در تهران بوده و هست، مثل خیلی جاهای دیگر، اما آنچه عزاداری تهران افزون بر جاهای دیگر داشت و دارد، اشک است. این جمله را چندین بار از این الله جوادی آملی شنیدم که در توصیف عزاداری های تهران می فرمودند: «مردم تهران برای ابی عبدالله ع مردانه خرج می کنند و زنانه گریه می کنند.» و من که عزاداری شهرها و روستاهای بسیاری را دیده ام واقعا این روایت را قبول دارم. آنقدری که سوز و گداز در هیئات تهران دیدم در هیچ جای دیگر برنخوردم. چهارپایه خوانی از سنتهای قدیمی در تهران است. دسته ی عزاداری دو حلقه می شوند و بندی را به تناوب تکرار می کنند و جلو می روند. جلودار هر حلقه، هنگام توقف آن روی چهارپایه ای می رود و بند را با صدای بلند مدت می دهد یا اصلا در ابتدا یا انتهای حرکت، روی چهارپایه دم می دهد و روضه می خواند. این صحنه ها هنوز هم در بازار قابل مشاهده است. مساجد بازار مثل مسجد جامع، مسجد امام، مسجد سیدعزیزالله، مسجد ملک، امامزاده زید و.... معمولا قبل از ظهر مراسمات سنگینی دارند و علمای بنام در آنها به منبر می روند و پس از نماز ظهر و عصر نهار سنگین و پر ملاتی دارند. ▪️اما یکی از سنتهای فراموش شده، تکیه ی بچه ها در محلات بود. نزدیک محرم بچه ها خانه به خانه در می زدند و چادر مشکی مستعمل جمع می کردند و با قدری طناب و چند تا گلدان در کنجی از کوچه تکیه به پا می کردیم. در دوران کودکی ما این رسم در خیلی از کوچه های جنوب شهر جریان داشت. الان متاسفانه منسوخ شده. ▪️یکی دیگر از ویژگیهای عزاداری در تهران، حضور عالمان و فقیهان در رأس آنست. بطور کلی فضای دینداری در تهران از فضای عالمان و فقیهان و خصوصا علمای اخلاقی جدا نیست. این ویژگی از گذشته های دور وجود داشته و در سالهای اخیر هم چیزی از قوت آن کم نشده. چنانکه در یادداشت چند روز قبل امد، مرحوم حاج آقا مجتبی در زمینه ی عزاداری سیدالشهدا ع خود محوریت داشت و جریان ساز بود. مرحوم آقای خوشوقت و آقای مجتهدی نیز همینطور. این مطلب فضای عزاداری در تهران را از بسیاری آفات حفظ کرده است. @taamollat
📌 دوران روحانی را یادتان هست؟ دولت و شخص روحانی دائما طوری رفتار می کرد که فضای جامعه را ملتهب نگه دارد. گاهی با ارز، گاهی با بنزین، دوره ای با برجام، دوره ای با قطعی برق، دوره ای با آف ای تی اف و.... . وقتی هم چیزی برای ملتهب نگه داشتن جامعه نبود، یکهو خود روحانی یه حرف بی ربطی می زد که تا چند هفته جامعه رو بهم می ریخت. مثلا می گفت امام زمان قابل نقده، یا عاشورا دری مذاکره است و ازین حرفا. خلاصه اینکه جامعه رو دائم ملتهب نگه می داشتند تا .... . الان کارها و حرفهای ظریف همین جوره، ایجاد حساسیت های بی مورد، حرف های مفتی که فقط تنش ایجاد می کنه. اصن انگار اومدن که بهم بریزن. نوشتم چند روز پیش که کارگزارانی ها از اصلاحاتی ها خطرناک ترن، نه برای جمهوری اسلامی، که برای ایران. برای امنیت و یکپارچگی و هویت ملی. اینم شاهد. باورش برامون راحت نیست، ولی بعضی از همین ها به کمتر از تجزیه و هاپولی شدن ایران و ایرانی راضی نیستن. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر۲ 🔹در تغییر فضای اجتماعی ایران، از فضای آرمانی و انقلابی دهه ی شصت به فضای عرفی و شاید
📌 درباره ی کتاب «تاریخ تحولات اجتماعی ایران» نوشته ی جان فوران 🔹کتاب خیلی خوبیست از جهت تحلیل تاریخی و اجتماعی، خصوصا آنکه بازه ی زمانی قابل توجهی (حدود ۴۰۰سال) را در بر می گیرد و شواهد متعددی عرضه کرده. علاوه بر اینها روش تحلیل خود را نیز بصورت واضح بیان کرده و همین کار فهم کتاب را آسان و دست ما را برای روش شناسی و نقد روشی کتاب باز می کند با اینحال بستر فلسفه ی تاریخ و فلسفه ی اجتماعی که تاریخ ایران را مبتنی بر آن تحلیل کرده محل مناقشه ی جدی است. هر چه باشد این کتاب شکل دهنده ی ذهنیت بسیاری از تحلیلگران اجتماعی و سیاسی است و نمی شود نادیده اش گرفت. متن کتاب هم نسبتا سنگین است و گاهی نیازمند رجوع مکرر به کتابهای تاریخی و احیانا نظریات اجتماعی است. ۲. کتابهای دیگری هم هست که هم عرض این کتاب شکل دهنده ی ذهنیت عمومی نسبت به تاریخ ایران بوده است، مثل آثار آبراهامیان که مهم‌ترینش «ایران بین دو انقلاب» است که البته او با مبنای خاص خودش تحلیل کرده. ۳. اگر دوستانی پای کار باشند بنده این آمادگی را دارم که این کتاب ها را بصورت جمعی مطالعه و بحث کنیم. خیلی پربار خواهد بود. خبر از دوستان😊 ۴. تصویر متن مورد اشاره در فرسته ی بالا را هم به درخواست برخی دوستان می گذارم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌درباره ی کتاب «در آمدی بر علوم انسانی اسلامی، در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۳ 🔹درباره ی الهیات ا
📌 الهیات اجتماعی که نویسنده ی کتاب آن را بعنوان خاستگاه علوم انسانی آیت الله خامنه ای معرفی نموده، مهمترین و پایه ای ترین بخش کتاب است که اگر بدرستی فهم یا پذیرفته نشود، دیدگاه علوم انسانی ایشان نیز بدرستی فهم نخواهد شد. دوستانی که کتاب را در اختیار دارند، از ص ۶۹ تا ۷۸ را با دقت مرور کنند، بزودی خلاصه و شرحی از آن فرستادن خواهم کردن.😊 دوستانی هم که کتاب را ندارند، نگران نباشند، تصویر صفحات را گذاشتن خواهم کردن. 😉 @taamollat
📌 خاستگاه علوم انسانی 🔹اهالی علوم انسانی نیک می دانند که علوم انسانی از لحاظ تاریخی زمانی متولد شد که فکر غرب از دین جدا شد و معرفت یا بر فلسفه و یا بر علم و یا فرهنگ استوار شد. ابتنای علوم انسانی بر یک قرائت متقن و نظام مند از دین، حرف کاملا نویی در فضای فکر و اندیشه است. @taamollat
این حرف رنانی، همان پشت پرده حرفهای داوری اردکانی در روزهای منتهی به انتخابات است و نشان می دهد در شرایطی که انقلابی ها در دوگانه ی جلیلی قالیباف دست و پا می زدند، دیگران برای چه زمانی داشتند برنامه ریزی می کردند. @taamollat
تأملات اجتماعی
این حرف رنانی، همان پشت پرده حرفهای داوری اردکانی در روزهای منتهی به انتخابات است و نشان می دهد در ش
📌این که می گویم یک تحلیل خام و اولیه از رفتار احتمالی اصلاح طلبان در آینده است و گذر زمان صحت یا بطلان آن را نشان خواهد داد. جریان اصلاحات در میانه ی دهه‌ی هفتاد و پس از حدود چند دهه کار سیاسی و حدود یک دهه کار فکری و تئوریک در لایه های فلسفی و علوم انسانی، به موازات دست گرفتن قدرت، به سراغ دانشگاه ها رفت و تلاش کرد تا از این طریق وارد بدنه ی جامعه شود و شد. حضور جریان اصلاحات در فضای سیاسی و اجتماعی کشور بعنوان یک جریان فکری و سیاسی تثبیت شده و رسمی، عمدتا مدیون گفتمان سازی و جامعه سازی این جریان از طریق دانشگاه هاست. اما وقتی نتوانستند از طریق قانونی و رسمی به اهداف خود (تغییر نظام سیاسی و....) دست پیدا کنند، عملا وارد فاز تهاجمی شدند و همان بدنه ی اجتماعی را برای فشار به حاکمیت به کار گرفتند. مانند سال ۷۸و ۸۸ و.... . در اینجا جریانات معارض دیگر مانند سلطنت طلبها و مجاهدین خلق و... هم به میدان آمدند. ائتلاف نانوشته ای که هیچ گاه مرزبندی هایش روشن نشد. علی رغم آن عقبه های تئوریک و بحث های نظری گسترده در دهه ی ۶۰و ۷۰، در دهه های بعد دیگر صحبت از آن ساختارهای سیاسی جدید نبود و آنچه بیشتر به چشم می آمد فقط تهاجم به جمهوری اسلامی بود. بدون توضیحی درباره ی اینده ی نظام سیاسی و اجتماعی و .... . گویی اصلاحات دیگر برای آینده طرحی ندارد. آن قدری که الان هم از حرف هایشان بر می آید طرح اصلاحات برای آینده نه توسعه ی سیاسی است و نه توسعه ی اقتصادی، بلکه فقط حرفشان این است که جمهوری اسلامی نباشد، یا جمهوری اسلامی به این صورت نباشد. و در وضعیت کنونی نیز دیگر اعتقادی به گفتمان سازی و جامعه سازی ندارند (چون دو دهه معطل آن شدند و نتیجه نگرفتن ). جمله ی آخر رنانی را یک بار دیگر بخوانید. ظاهراً قصد دارند آن اهداف را با آرایش تهاجمی دنبال کنند. یا اینکه تهاجم یکی از گزینه های روی میز آنهاست. ❓سوال: آیا جریان اصلاحات به مدل مبارزاتی دهه ی ۵۰ خود باز می گردد؟ 🤔 @taamollat
📌رفقای دغدغه مند؛ اگر می خواهیم در شرایط کنونی در فضای سیاسی بازی نخوریم، جریانات چپ و راست و تغییر و تحولات شان را باید خوب بشناسیم. خصوصا چرخش های فکری و سیاسی جریانات چپ را. بعدش تاریخ انقلاب خصوصا دهه ی۴۰و ۵۰ و ۶۰ و ۷۰. بعضی از همین سیاستمداران رسمی برای کشور خواب هایی دارند. اگر عقبه ی آنها را ندانیم، خیلی راحت در پازل شان بازی می کنیم. فضای سیاسی در روزهای پیش رو بیش تر با فریب و بازی سازی پیش می‌رود. خیلی باید هشیار بود. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌درباره ی کتاب «در آمدی بر علوم انسانی اسلامی، در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۳ 🔹درباره ی الهیات ا
📌درباره ی کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای» ۴ 🔹 الهیات اجتماعی بمثابه خاستگاه علوم انسانی (بخش دوم) ▪️نویسنده از ص ۶۹ تا ۷۸ شرح نسبتا مفصلی از الگوی دین شناسی آیت الله خامنه ای ارائه می دهد که حقیقتا خواندنی و قابل تأمل است. اهمیت این الگو از این جهت مضاعف است که بستری برای تحلیل حیات اجتماعی و نهایتا تولید علوم انسانی قرار می گیرد. ارائه ی گزارش یا خلاصه ای از این بخش شاید موجب خدشه به آن شود، ولی به قدر طاقت قلم بخش های مهم آن را گزیده و عرضه می کنم؛ هنیئا لکم‌ ۱. علوم انسانی در غرب اساسا در فرض جدایی دین و دنیا، و دنیا و آخرت یا انکار آخرت شکل گرفته. انسان ی که در این فضا تصور می شود اراده کننده ی محض است، فطرت ندارد و خودش هویتش را می سازد، نه تنها موقف تاریخی او بدرستی روشن نمی گردد، بلکه نسبت او با سایر انسانها و سایر موجودات زنده و همچنین نسبت او با طبیعت و منظومه ی هستی بدرستی مشخص نیست. انسان مصرف کننده و محدود به دنیا و طبیعت است. جای دو صد تعجب دارد که علوم اسلامی ما هم در طول قرن ها با پیش فرض هایی مشابه حرکت کرده و به پیش آمده است. یعنی دین و تعالیم الهی بر انسانی عرضه شده که نسبت او با طبیعت و روابط انسانی او از دیدگاه همان دین بدرستی روشن نشده. در نتیجه در فضای جهان اسلام دین یک راه می رود و انسانها یک راه دیگر و در طول قرن ها دین قادر نبوده است شکل دهنده ی زندگی اجتماعی انسانها باشد. دین فقط درباره ی آخرت حرف می زند و روابط انسانی از قلمرو او بیرون است. مثلا باوری بنیانی مانند توحید مسئله ای نظری است که باید در مراکز علمی و حوزه ها بحث و پذیرفته شود، و الا این مسئله ربطی به زندگی اجتماعی انسانها ندارد. این همان باور مبنایی علوم انسانی در غرب است که در فضای علوم اسلامی هم وجود داشته است. ۲. الگوی فهم دینی آیت الله خامنه ای و سایر متفکران انقلاب اسلامی، نگرشی اصلاحی است به چارچوب های فکری غالب در علوم اسلامی. ایشان معتقدند اولا مجموعه ی عالم یک نظام بهم پیوسته و مرتبط است که فعل و انفعال و کنش و واکنش اجزا همگی در هم موثر است. در نتیجه حیات دنیایی از حیات اخروی قابل انفکاک نیست و انسانی که مورد تحقیق قرار می گیرد انسانی است در بطن همه ی عوالم وجود و در پیوند با آنها. به همین نسبت میان مفاهیم و گزاره های دینی پیوند و تناسب وجود دارد. توحید یک مفهوم نظری صرف نیست، بلکه در مقام نظر بگونه ای و در مقام عمل و ازجمله در حیات اجتماعی نیز بگونه ای ظهور و بروز دارد. انسان نیز موجودی جدا از طبیعت و سایر عوالم نیست و پیوند یا گسست او از حیات توحیدی آثار جداگانه ای دارد. ۳. بر اساس مقدمات پیش گفته، الهیات اجتماعی یا الگوی دین شناسی آیت الله خامنه ای دارای ویژگی های زیر می باشد: الف: نگرش مجموعی و هماهنگ به اسلام و جامعه.... ب: جمع میان ذهن و واقعیت، فلسفه و فرهنگ، عامل و ساختار و نظر و عمل و توجه به امتداد های اجتماعی آموزه های اسلامی..... ج: اولویت دادن به امور اهم و اصلی د: اتخاذ رویکرد انتقادی به وضع موجود و رویکرد تهاجمی در مقابل مکاتب مهاجم غیر انسانی ه: توجه عمیق به سنت های الهی در تاریخ ..... و: توجه به تاریخ و تجربه های زیسته ی بشری ز: اتخاذ روش شناسی اجتهادی ۴. بر این اساس مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی و جامعه شناسی آیت الله خامنه ای، تماما برگرفته از منابع اصلی و فرعی دینی است که شامل قرآن کریم، سنت اولیای دین، تاریخ، حکمت اسلامی و.... می شود. چنانکه قبلا هم گفته امد، به باور نگارنده، این بخش (الهیات اجتماعی بمثابه ی خاستگاه علوم انسانی از دیدگاه آیت الله خامنه ای) مهمترین بخش کتاب و فهم عمیق سایر بخش ها متوقف بر درک این مبنای کانونی است. ▪️چنانکه وعده کرده بودم، تصویر صفحات مورد اشاره را نیز بارگزاری می کنم، عسی أن ینفعکم. @taamollat