eitaa logo
مطلب تبلیغی
22 دنبال‌کننده
136 عکس
124 ویدیو
68 فایل
مطالبی که برای تبلیغ دین مفید است. هدیه به مادر امام زمان عج؛ نرجس خاتون س @Mohammadsalari :آدمین
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ شیعه واقعی کیست؟ ✅ تفاوت شیعه و محب 🌿قَالَ رَجُلٌ لاِمْرَأَتِهِ: اِذْهَبِي إِلَى فَاطِمَةَ (عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ) بِنْتَ رَسُولِ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فاسأليها عَنِّي: أَنَا مِنْ شِيعَتِكُمْ، أَوْ لَسْتُ مِنْ شِيعَتِكُمْ؟ فَسَأَلَتْهَا، فَقَالَتْ (عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ): قُولِي لَهُ: إِنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِمَا أَمَرْنَاكَ، وَ تَنْتَهِي عَمَّا زَجَرْنَاكَ، فَأَنْتَ مِنْ شِيعَتِنَا، وَ إِلاَّ فَلاَ. فَرَجَعَتْ، فَأَخْبَرَتْهُ، فَقَالَ: يَا وَيْلِي، وَ مَنْ يَنْفَكُّ مِنَ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْخَطَايَا؟ فَأَنَا إِذَنْ خَالِدٌ فِي اَلنَّارِ، فَإِنَّ مَنْ لَيْسَ مِنْ شِيعَتِهِمْ فَهُوَ خَالِدٌ فِي اَلنَّارِ. فَرَجَعَتِ اَلْمَرْأَةُ، فَقَالَتْ لِفَاطِمَةَ (عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ) مَا قَالَ لَهَا زَوْجُهَا، فَقَالَتْ فَاطِمَةُ (عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ): لَيْسَ هَكَذَا، إِنَّ شِيعَتَنَا مِنْ خِيَارِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ، وَ كُلُّ مُحِبِّينَا، وَ مُوَالِي أَوْلِيَائِنَا، وَ مُعَادِي أَعْدَائِنَا، وَ اَلْمُسَلِّمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ لَنَا، لَيْسُوا مِنْ شِيعَتِنَا إِذَا خَالَفُوا أَوَامِرَنَا وَ نَوَاهِيَنَا فِي سَائِرِ اَلْمُوبِقَاتِ، وَ هُمْ مَعَ ذَلِكَ فِي اَلْجَنَّةِ، وَ لَكِنْ بَعْدَ مَا يُطَهَّرُونَ، مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلاَيَا وَ اَلرَّزَايَا أَوْ فِي عَرَصَاتِ اَلْقِيَامَةِ بِأَنْوَاعِ شَدَائِدِهَا، أَوْ فِي اَلطَّبَقِ اَلْأَعْلَى مِنْ جَهَنَّمَ بِعَذَابِهَا، إِلَى أَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنَا مِنْهَا، وَ نَنْقُلَهُمْ إِلَى حَضْرَتِنَا.🌿 🍃مردی به همسرش گفت: برو خدمت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) از او بپرس كه آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟ آن زن خدمت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) رسید و مطلب را پرسید. حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) فرمود: - به همسرت بگو اگر آنچه را که دستور داده‌ایم بجا می‌آوری و از آنچه که نهی نموده‌ایم دوری می‌جویی، از شیعیان ما هستی وگر نه شیعه ما نیستی. زن به منزل برگشت و فرمایش حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) را برای همسرش نقل کرد. مرد با شنیدن جواب حضرت، سخت ناراحت شد و فریاد کشید: - وای بر من! چگونه ممکن است انسان به گناه و خطا آلوده نباشد؟ بنابراین من همیشه در آتش جهنم خواهم سوخت، زیرا هر کس از شیعیان ایشان نباشد، همیشه در جهنم خواهد بود. زن بار دیگر محضر حضرت فاطمه (سلام‌الله علیها) رسید و ناراحتی و سخنان همسرش را نزد آن حضرت بازگو نمود. حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) فرمودند: به همسرت بگو؛ آن طور که فکر می‌کنی نیست. چه اینکه شیعیان ما بهترین‌های اهل بهشتند، ولی هرکس ما را و دوستان ما را دوست بدارد، دشمن دشمنان باشد و نیز دل و زبان او تسلیم ما شود، ولی در عمل با اوامر و نواهی ما مخالفت کرده، مرتکب گناه شود، گرچه از شیعیان واقعی ما نیست، اما در عین حال، او نیز در بهشت خواهد بود، منتهی پس از پاک شدن گناه، به این طریق است که به گرفتاری‌های (دنیوی) و یا به سختیهای صحنه قیامت، و یا سرانجام در طبقه اول دوزخ کیفر دیده، پس از پاک شدن از آلودگی‌های گناه، به خاطر ما از جهنم نجات یافته، در بهشت و در جوار رحمت ما منزل می‌گیرد.🍃 📚 التفسير المنسوب إلى الإمام العسکري عليه السلام ج ۱، ص ۳۰۸ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ آثار استغفار ✅ رفع خشکسالی ✅ جلب رزق و روزی ✅ فرزندآوری 🌼 امام حسن مجتبی (علیه السلام): 🍃اَلْفَضْلُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلطَّبْرِسِيُّ فِي مَجْمَعِ اَلْبَيَانِ عَنِ اَلرَّبِيعِ بْنِ صَبِيحٍ : أَنَّ رَجُلاً أَتَى اَلْحَسَنَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَشَكَا إِلَيْهِ اَلْجُدُوبَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْحَسَنُ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ وَ أَتَاهُ آخَرُ فَشَكَا إِلَيْهِ اَلْفَقْرَ فَقَالَ لَهُ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ وَ أَتَاهُ آخَرُ فَقَالَ لَهُ اُدْعُ اَللَّهَ أَنْ يَرْزُقَنِي اِبْناً فَقَالَ اِسْتَغْفِرِ اَللَّهَ فَقُلْنَا لَهُ أَتَاكَ رِجَالٌ يَشْكُونَ أَبْوَاباً وَ يَسْأَلُونَ أَنْوَاعاً فَأَمَرْتَهُمْ كُلَّهُمْ بِالاِسْتِغْفَارِ فَقَالَ مَا قُلْتُ ذَلِكَ مِنْ ذَاتِ نَفْسِي إِنَّمَا اِعْتَبَرْتُ فِيهِ قَوْلَ اَللَّهِ اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كٰانَ غَفّٰاراً اَلْآيَاتِ .🍃 🌿روایت شده که شخصی خدمتِ امام حسن (علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند: «استغفار کن». شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن» فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن». حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟! فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه آیات 10- 12 سوره نوح را تلاوت فرمودند.🌿 📚 وسائل الشیعة، ج ۷، ص ۱۷۷ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ امانتداری حتی با قاتل امام حسین علیه‌السلام 🌼 امام صادق (علیه السلام): 🍃إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْقُرَشِيُّ قَالَ: أَتَى إِلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ رَأَيْتُ فِي مَنَامِي كَأَنِّي خَارِجٌ مِنْ مَدِينَةِ اَلْكُوفَةِ فِي مَوْضِعٍ أَعْرِفُهُ وَ كَأَنَّ شَبَحاً مِنْ خَشَبٍ أَوْ رَجُلاً مَنْحُوتاً مِنْ خَشَبٍ عَلَى فَرَسٍ مِنْ خَشَبٍ يُلَوِّحُ بِسَيْفِهِ وَ أَنَا أُشَاهِدُهُ فَزِعاً مَرْعُوباً فَقَالَ لَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنْتَ رَجُلٌ تُرِيدُ اِغْتِيَالَ رَجُلٍ فِي مَعِيشَتِهِ فَاتَّقِ اَللَّهَ اَلَّذِي خَلَقَكَ ثُمَّ يُمِيتُكَ فَقَالَ اَلرَّجُلُ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أُوتِيتَ عِلْماً وَ اِسْتَنْبَطْتَهُ مِنْ مَعْدِنِهِ أُخْبِرُكَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ عَمَّا [قَدْ] فَسَّرْتَ لِي إِنَّ رَجُلاً مِنْ جِيرَانِي جَاءَنِي وَ عَرَضَ عَلَيَّ ضَيْعَتَهُ فَهَمَمْتُ أَنْ أَمْلِكَهَا بِوَكْسٍ كَثِيرٍ لِمَا عَرَفْتُ أَنَّهُ لَيْسَ لَهَا طَالِبٌ غَيْرِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ صَاحِبُكَ يَتَوَلاَّنَا وَ يَبْرَأُ مِنْ عَدُوِّنَا فَقَالَ نَعَمْ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ رَجُلٌ جَيِّدُ اَلْبَصِيرَةِ مُسْتَحْكِمُ اَلدِّينِ وَ أَنَا تَائِبٌ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِلَيْكَ مِمَّا هَمَمْتُ بِهِ وَ نَوَيْتُهُ فَأَخْبِرْنِي يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ لَوْ كَانَ نَاصِباً حَلَّ لِي اِغْتِيَالُهُ فَقَالَ أَدِّ اَلْأَمَانَةَ لِمَنِ اِئْتَمَنَكَ وَ أَرَادَ مِنْكَ اَلنَّصِيحَةَ وَ لَوْ إِلَى قَاتِلِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ🍃 🌿اسماعيل بن عبد اللّٰه قرشى مى‌گويد: مردى خدمت امام صادق عليه السّلام رسيد و به حضرت عرض كرد: اى فرزند رسول خدا! در خواب ديدم كه گويا در بيرون از شهر كوفه در جايى هستم كه آن را مى‌شناسم و گويى شبحى از چوب يا مردى تراشيده شده از چوب بر اسبى چوبين سوار است و شمشير خود را به من مى‌نمايد و من در حالى كه ترسيده و هراسان بودم به او نگاه مى‌كردم. امام عليه السّلام فرمود: تو مى‌خواهى زندگى فردى را بربايى [تباه سازى]، پس بترس از خدايى كه تو را آفريده و سپس تو را بميراند.آن مرد[با شنيدن اين سخن] گفت:گواهى مى‌دهم كه به تو علم داده شده و آن را از معدنش دریافتی. اكنون اى فرزند رسول خدا! تو را از تعبيرى كه براى من كردى آگاه مى‌گردانم. مردى از همسايگانم نزد من آمد و ملك خود را براى فروش بر من عرضه داشت و من تصميم گرفتم با قيمت بسيار ناچيزى آن را به چنگ آورم؛ زيرا مى‌دانستم خواهانى جز من ندارد. امام عليه السّلام فرمود: و همسايۀ تو ما را دوست مى‌دارد و از دشمن ما تبرى مى‌جويد؟او گفت: آرى اى فرزند رسول خدا! او انسانى با بصیرت است با دينى استوار و من به درگاه خداوند عزّ و جلّ‌ و پيشگاه شما از تصميم و نيّت خود توبه مى‌كنم. اينك اى فرزند رسول خدا! اگر او ناصبى بود انجام اين كار بر من روا مى‌شد؟ امام عليه السّلام فرمود: امانت را به هر كه تو را امين دانسته و خواهان خيرخواهى توست رد كن اگر چه به قاتل امام حسين عليه السّلام.🌿 📚الکافي ج ۸، ص۲۹۳ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️اجازه گرفتن عزرائيل براى ورود به محضر پيامبر _صلّى اللّه عليه و آله_، در هنگام وفات 🍃سَهْلُ بْنُ أَبِي صَالِحٍ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ : أَنَّهُ أُغْمِيَ عَلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي مَرَضِهِ فَدُقَّ بَابُهُ فَقَالَتْ فَاطِمَةُ مَنْ ذَا قَالَ أَنَا رَجُلٌ غَرِيبٌ أَتَيْتُ أَسْأَلُ رَسُولَ اَللَّهِ أَ تَأْذَنُونَ لِي فِي اَلدُّخُولِ عَلَيْهِ فَأَجَابَتْ اِمْضِ رَحِمَكَ اَللَّهُ لِحَاجَتِكَ فَرَسُولُ اَللَّهِ عَنْكَ مَشْغُولٌ فَمَضَى ثُمَّ رَجَعَ فَدَقَّ اَلْبَابَ وَ قَالَ غَرِيبٌ يَسْتَأْذِنُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ أَ تَأْذَنُونَ لِلْغُرَبَاءِ فَأَفَاقَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنْ غَشْيَتِهِ فَقَالَ يَا فَاطِمَةُ أَ تَدْرِينَ مَنْ هَذَا قَالَتْ لاَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ هَذَا مُفَرِّقُ اَلْجَمَاعَاتِ وَ مُنَغِّصُ اَللَّذَّاتِ هَذَا مَلَكُ اَلْمَوْتِ مَا اِسْتَأْذَنَ وَ اَللَّهِ عَلَى أَحَدٍ قَبْلِي وَ لاَ يَسْتَأْذِنُ لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي اِسْتَأْذَنَ عَلَيَّ لِكَرَامَتِي عَلَى اَللَّهِ اِئْذَنِي لَهُ فَقَالَتْ اُدْخُلْ رَحِمَكَ اَللَّهُ فَدَخَلَ كَرِيحٍ هَفَّافَةٍ وَ قَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَى أَهْلِ بَيْتِ رَسُولِ اَللَّهِ فَأَوْصَى اَلنَّبِيُّ إِلَى عَلِيٍّ بِالصَّبْرِ عَنِ اَلدُّنْيَا وَ بِحِفْظِ فَاطِمَةَ وَ بِجَمْعِ اَلْقُرْآنِ وَ بِقَضَاءِ دَيْنِهِ وَ بِغُسْلِهِ وَ أَنْ يَعْمَلَ حَوْلَ قَبْرِهِ حَائِطاً وَ يَحْفَظَ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ.🍃 👤ابن عباس : ✍رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله هنگامى كه در بستر بيمارى افتاده بود، لحظه اى بى هوش شد، در اين هنگام در خانه كوبيده شد. فاطمه عليها السّلام فرمود: كيستى؟ كوبنده در: من مرد غريبى هستم، آمده‌ام از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بپرسم؛ آيا به من اجازه ورود مى دهد تا به محضرش آيم؟ فاطمه: خدا تو را بيامرزد، بازگرد، رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در بستر بيمارى است. مرد غريب رفت، پس از ساعتى بازگشت و در خانه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را كوبيد و گفت: غريبى هستم كه از محضر رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله اجازه مى خواهم تا به خدمتش برسم، آيا به غريبان اجازه مى دهيد؟ در اين هنگام رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله به هوش آمد و به فاطمه عليها السّلام فرمود: «اى فاطمه جانم! آيا مى دانى اين غريب كيست؟ ». فاطمه: نه، اى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله فرمود: «اين كسى است كه جمعيّتها را پراكنده مى سازد، و لذّتها را از هم مى پاشد، اين فرشته مرگ است، كه سوگند به خدا براى قبض روح هيچ كس قبل از من و نه بعد از من اجازه نمى گيرد، ولى به خاطر مقام ارجمندى كه نزد خدا دارم، از من اجازه مى خواهد، به او اجازه ورود بده». فاطمه عليها السّلام به عزرائيل فرمود: خدا تو را رحمت كند، وارد خانه شو! عزرائيل مانند نسيم ملايم و آرام بخشى وارد شد و وقتى كه وارد خانه گرديد، گفت: السّلام على اهل بيت رسول اللّه: «سلام بر اهل خانه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله» 📚 المناقب ج ۳، ص ۳۳۶ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ مسابقه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام ✅ چگونه میان کودکان قضاوت کنیم؟ 🍃وَ رُوِيَ فِي اَلْمَرَاسِيلِ: أَنَّ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ كَانَا يَكْتُبَانِ فَقَالَ اَلْحَسَنُ لِلْحُسَيْنِ خَطِّي أَحْسَنُ مِنْ خَطِّكَ وَ قَالَ اَلْحُسَيْنُ لاَ بَلْ خَطِّي أَحْسَنُ مِنْ خَطِّكَ فَقَالاَ لِفَاطِمَةَ اُحْكُمِي بَيْنَنَا فَكَرِهَتْ فَاطِمَةُ أَنْ تُؤْذِيَ أَحَدَهُمَا فَقَالَتْ لَهُمَا سَلاَ أَبَاكُمَا فَسَأَلاَهُ فَكَرِهَ أَنْ يُؤْذِيَ أَحَدَهُمَا فَقَالَ سَلاَ جَدَّكُمَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لاَ أَحْكُمُ بَيْنَكُمَا حَتَّى أَسْأَلَ جَبْرَئِيلَ فَلَمَّا جَاءَ جَبْرَئِيلُ قَالَ لاَ أَحْكُمُ بَيْنَهُمَا وَ لَكِنَّ إِسْرَافِيلَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمَا فَقَالَ إِسْرَافِيلُ لاَ أَحْكُمُ بَيْنَهُمَا وَ لَكِنَّ أَسْأَلُ اَللَّهَ أَنْ يَحْكُمَ بَيْنَهُمَا فَسَأَلَ اَللَّهَ تَعَالَى ذَلِكَ فَقَالَ تَعَالَى لاَ أَحْكُمُ بَيْنَهُمَا وَ لَكِنَّ أُمَّهُمَا فَاطِمَةَ تَحْكُمُ بَيْنَهُمَا فَقَالَتْ فَاطِمَةُ اُحْكُمُ بَيْنَهُمَا يَا رَبِّ وَ كَانَتْ لَهَا قِلاَدَةٌ فَقَالَتْ لَهُمَا أَنَا أَنْثُرُ بَيْنَكُمَا جَوَاهِرَ هَذِهِ اَلْقِلاَدَةِ فَمَنْ أَخَذَ منهما [مِنْهَا] أَكْثَرَ فَخَطُّهُ أَحْسَنُ فَنَثَرَتْهَا وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ وَقْتَئِذٍ عِنْدَ قَائِمَةِ اَلْعَرْشِ فَأَمَرَهُ اَللَّهُ تَعَالَى أَنْ يَهْبِطَ إِلَى اَلْأَرْضِ وَ يُنَصِّفَ اَلْجَوَاهِرَ بَيْنَهُمَا كَيْلاَ يَتَأَذَّى أَحَدُهُمَا فَفَعَلَ ذَلِكَ جَبْرَئِيلُ إِكْرَاماً لَهُمَا وَ تَعْظِيماً.🍃 🌿روزى امام حسن و امام حسين عليه السلام در حال نوشتن بودند. امام حسن به امام حسين گفت: «خط‍‌ من از خط‍‌ تو بهتر است.» امام حسين عليه السلام گفت: «نه، خط‍‌ من بهتر از خط‍‌ توست.» نزد مادرشان حضرت فاطمه س رفتند و گفتند: «بين ما داورى كن.» مادر نمى‌خواست هيچ‌يك از آنها را ناراحت كند، براى همين گفت: از پدرتان بپرسيد. آن دو نزد پدرشان رفتند و از او پرسيدند. امام على عليه السلام هم نمى‌خواست هيچ‌كدام از آنها ناراحت شوند، براى همين فرمود از جدّتان بپرسيد؛ پس نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رفتند و پيامبر هم فرمود: «من هم داورى نمى‌كنم، اما از جبرئيل مى‌پرسم.» وقتى جبرئيل آمد، گفت من هم بين آنها داورى نمى‌كنم، اما اسرافيل بين آنها حكم مى‌كند. اسرافيل هم گفت من بين آنها داورى نمى‌كنم، اما از خدا مى‌خواهم بين آنها داورى كند. اسرافيل از خدا خواست و خداوند فرمود: «مادرشان فاطمه بينشان داورى كند!» حضرت فاطمه عليها السلام گفت: «پروردگارا، من بينشان داورى مى‌كنم.» حضرت فاطمه عليها السلام گردنبند درشتى داشت و به آنها گفت: «من دانه‌هاى اين گردنبند را بين شما پخش مى‌كنم، هركدام مهره‌هاى بيشترى از اين گردن‌بند را بردارد، خط‍‌ او زيباتر است.» پس دانه‌هاى گردنبند را بينشان انداخت و جبرئيل كه در آسمان بود، مأموريت پيدا كرد كه بر زمين نازل شود و دانۀ جواهر اضافى را نصف كند تا هيچكدامشان ناراحت نشوند. جبرئيل اين كار را به‌ دليل بزرگداشت و احترام به هر دوى آنان انجام داد.🌿 📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۰۹ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ کشتی گرفتن امام حسن و امام حسین علیهماالسلام ✅ رعایت عدالت میان کودکان 🍃أَبُو هُرَيْرَةَ وَ اِبْنُ عَبَّاسٍ وَ اَلْحَارِثُ اَلْهَمْدَانِيُّ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّهُ اِصْطَرَعَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ إِيهِ حَسَنُ خُذْ حُسَيْناً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَ تَسْتَنْهِضُ اَلْكَبِيرَ عَلَى اَلصَّغِيرِ فَقَالَ هَذَا جَبْرَئِيلُ يَقُولُ لِلْحُسَيْنِ إِيهاً حُسَيْنُ خُذْ حَسَناً أَوْرَدَهُ اَلسَّمْعَانِيُّ فِي فَضَائِلِهِ.🍃 🌿حسن و حسين در پيش پيغمبر صلى اللّٰه عليه و آله با هم كشتى مى‌گرفتند، رسول اللّٰه گفت كه: اى حسن بگير حسين را، فاطمه عليها السّلام گفت: يا رسول اللّٰه آيا بزرگ را بر كوچك‌ بر می‌انگیزی؟ فرمود كه: اينك جبرئيل به حسین مي گويد : اى حسين بگير حسن را🌿 📚المناقب ج ۳، ص ۳۹۳ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ دوری فرشتگان از گناهکار 🍃كِتَابِ اَلْمَعَالِمِ : أَنَّ مَلَكاً نَزَلَ مِنَ اَلسَّمَاءِ عَلَى صِفَةِ اَلطَّيْرِ فَقَعَدَ عَلَى يَدِ اَلنَّبِيِّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالنُّبُوَّةِ وَ عَلَى يَدِ عَلِيٍّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالْوَصِيَّةِ وَ عَلَى يَدِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِمَا بِالْخِلاَفَةِ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ لِمَ لَمْ تَقْعُدْ عَلَى يَدِ فُلاَنٍ فَقَالَ أَنَا لاَ أَقْعُدُ فِي أَرْضٍ عُصِيَ عَلَيْهَا اَللَّهُ فَكَيْفَ أَقْعُدُ عَلَى يَدٍ عَصَتِ اَللَّهَ.🍃 🌿فرشته ای به صورت پرنده‌ای از آسمان نازل شد، بر دست پیامبر صلی الله علیه و آله نشست و گفت: السلام علیک نبی الله و بر دست امام علی علیه‌السلام نشست و گفت: السلام علیک یا وصی رسول الله، و بر دست امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نشست و گفت: السلام علیک یا خلیفة الله، پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: چرا بر دست فلانی ننشستی، گفت: من روی زمینی که در آن گناه شده باشد، نمی نشینم، چگونه بر دستی بنشینم که خدا را نافرمانی کرده است!🌿 📚المناقب ج ۳، ص ۳۹۲ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ در اثر اخلاق کریمانه پیامبر اعظم (ص)، هزار نفر مسلمان شدند 👤 دارقطنى و ديگران از ابن عمر آوردند: ✍ پيغمبر صلّى اللّٰه عليه و آله در میان گروهی از صحابه بود كه يك اعرابى از بنى سليم با سوسمارى كه شكار كرده بود در رسيد، و آن سوسمار را در آستين داشت. گروهى را ديد و گفت سرور اين گروه كيست‌؟ گفتند اين گروه گرد آن کسی هستند كه پندارد پيغمبر است، نزد پیامبر رفت، گفت:اى محمّد زنان دروغگوتر از تو را به دنیا نیاوردند، و گر نبود كه عرب مرا شتابزده خوانند البته تو را مي كشتم و همه مردم را با كشتن تو شاد مي كردم، عمر گفت يا رسول اللّٰه بگذار تا او را بكشم فرمود: نه، نميدانى كه بردبار نزدیک اسن پيغمبر شود، سپس اعرابى رو به رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله كرد و گفت: سوگند به لات و عزّى سوگند به تو ايمان نيارم تا اين سوسمار ايمان آرد، و سوسمار را از آستين برآورد و جلو رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله انداخت و گفت:اگر به تو ايمان آورد من هم به تو ايمان بياورم، آن حضرت صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود:اى سوسمار و او با زبان عربی شيوا و روشن كه همه مردم فهميدند گفت: لبيك و سعديك يا رسول پروردگار جهانيان، پیامبر فرمود كه را می پرستى‌؟ گفت آن كه در آسمانست عرشش و در زمين است پادشاهيش و در درياست راهش و در بهشت است رحمتش و در دوزخ است عذابش، فرمود: من چه كسی هستم اى سوسمار؟ گفت: تو رسول خدائى و خاتم پيغمبران، رستگار است كسى كه تو را باور دارد و زيانبار آنكه تو را دروغ شمارد، اعرابى گفت: گواهم كه نيست شايسته پرستشى جز خدا و اينكه تو رسول بر حق خدائى، به خدا سوگند نزد تو آمدم و در روى زمين دشمن‌تر از تو نداشتم و به خدا سوگند اكنون تو دوست ترى نزدم از خودم و فرزندم، البته به تو ايمان دارد مويم و تنم و برونم و درونم و نهانم و آشكارم، رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود: سپاس از آن خداست كه تو را رهنمود بدينى كه بر هر چیزی برتری می یابد و چیزی بر او برتری نمی یابد، و نپذيردش خدا مگر با نماز و نماز را نپذيرد جز با قرآن، گفت بمن بياموز، پيغمبر سوره حمد و اخلاص را به او آموخت، گفت يا رسول اللّٰه در پهنا و گرد زمين نيكوتر از آن را نشنيدم، فرمود: اين سخن پروردگار جهانيان است و شعر نيست، چون« قُلْ‌ هُوَ اَللّٰهُ‌ أَحَدٌ» بخوانى گويا یک سوم قرآن را خواندى و اگر دو بار بخوانى گويا دو سوم قرآن را خواندى و اگر سه بار بخوانى گويا همه قرآن را خواندى، اعرابى گفت: بدرستى خداى ما پذيرد اندك و بخشد بسيار، سپس پيغمبر فرمود مالى دارى‌؟گفت: در بنى سليم از من مستمندتر نيست، به اصحابش فرمود: بدو بخشش كنيد و به او بخشيدند تا متحیر شد، عبدالرحمن بن عوف گفت: يا رسول اللّٰه من ماده شترى ده ماهه به او دهم كه به همه برسد و به او کسی نرسند و در روز تبوك بمن هديه شده، و اعرابى از نزد رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله رفت و هزار اعرابى با هزار مركب و هزار شمشير به او برخوردند به آنها گفت كجا مي رويد؟ گفتند آهنگ آن كس داريم كه دروغگو می‌گويد و پندارد پيغمبر است، اعرابى گفت: اشهد ان لا اله الاّ اللّٰه و انّ‌ محمّداً رسول اللّٰه، گفتند تو ديوانه شدى و حديث خود را به آنها باز گفت و همه گفتند « لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاَّ اَللّٰهُ‌ » «مُحَمَّدٌ رَسُولُ‌ اَللّٰهِ‌» و نزد پيغمبر صلّى اللّٰه عليه و آله آمدند و گفتند:يا رسول اللّٰه به ما فرمانى بده فرمود: زير پرچم خالد بن وليد باشيد، و ايمان نياورد در روزگار آن حضرت، از عرب و غیر عرب، يك هزار مگر آنان. 📚 بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۲۳۴ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslamح
✳️ بیهوش شدن حضرت فاطمه (س) با بوییدن پیراهن پیامبر (ص) 🍃مِنْ بَعْضِ كُتُبِ اَلْمَنَاقِبِ، عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْهَمْدَانِيِّ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُوسَى بْنِ مَرْدَوَيْهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ مُحَمَّدٍ اَلْجَرْمِيِّ عَنْ عَمْرِو بْنِ ثَابِتٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَبَّةَ عَنْ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: غَسَلْتُ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي قَمِيصِهِ فَكَانَتْ فَاطِمَةُ تَقُولُ أَرِنِي اَلْقَمِيصَ فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِيَ عَلَيْهَا فَلَمَّا رَأَيْتُ ذَلِكَ غَيَّبْتُهُ.🍃 🌿از على عليه السّلام روايت شده است: من بدن پيغمبر خدا را با پيراهنش غسل دادم. فاطمۀ زهرا مى‌گفت: پيراهن پدرم را به من نشان بده. هنگامى كه آن پيراهن را بوييد غش كرد!! وقتى من با اين منظره مواجه شدم پيراهن رسول خدا را پنهان نمودم. 📚 بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۵۷ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ پناه بردن گنجشک به امام رضا(علیه‌السلام) 🌿حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ اَلْمَعْرُوفِ بِغَزَالٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ سُلَيْمَانَ مِنْ وُلْدِ جَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ قَالَ: كُنْتُ مَعَ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي حَائِطٍ لَهُ إِذْ جَاءَ عُصْفُورٌ فَوَقَعَ بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَخَذَ يَصِيحُ وَ يُكْثِرُ اَلصِّيَاحَ وَ يَضْطَرِبُ فَقَالَ لِي يَا فُلاَنُ أَ تَدْرِي مَا تَقُولُ هَذَا اَلْعُصْفُورُ قُلْتُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اِبْنُ رَسُولِهِ أَعْلَمُ قَالَ إِنَّهَا تَقُولُ إِنَّ حَيَّةً تُرِيدُ أَكْلَ فِرَاخِي فِي اَلْبَيْتِ فَقُمْ فَخُذْ تِيكَ اَلنَّبْعَةَ وَ اُدْخُلِ اَلْبَيْتَ وَ اُقْتُلِ اَلْحَيَّةَ قَالَ فَأَخَذْتُ اَلنَّبْعَةَ وَ هِيَ اَلْعَصَا وَ دَخَلْتُ اَلْبَيْتَ وَ إِذَا حَيَّةٌ تَحُولُ فِي اَلْبَيْتِ فَقَتَلْتُهَا🌿 🍃سلیمان جعفری که از نسل حضرت ابی طالب است، می‌گوید: در میان باغ در خدمت امام رضا علیه السلام بودم که ناگاه گنجشکی آمد با حال اضطراب جلوی آن حضرت نشست و مرتب داد می‌زد و فریاد می‌کشید. حضرت به من فرمود: فلانی می‌دانی این گنجشک چه می‌گوید؟ گفتم: خیر! فرمود: می‌گوید؛ ماری در خانه می‌خواهد جوجه‌های مرا بخورد. سپس فرمود: این عصا را بردار و حرکت کن و در فلان خانه مار را بکش! سلیمان می‌گوید: من عصا را برداشتم و وارد آن خانه شدم دیدم ماری به سوی جوجه‌ها در حرکت است او را کشته و به خدمت امام برگشتم.🍃 📚 بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۳۴۵ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ مصلحت واقعی از نگاه امام رضا (ع) 🥀«وَ عَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (بقره: ۲۱۶)🥀 🍃يج،[الخرائج و الجرائح]، رُوِيَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ: كُنْتُ مَعَ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِالْمَدِينَةِ فَمَرَّ مَعَ قَوْمٍ بِقَاعِدٍ فَقَالَ هَذَا إِمَامُ اَلرَّافِضَةِ فَقُلْتُ لَهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَ مَا سَمِعْتَ مَا قَالَ هَذَا اَلْقَاعِدُ قَالَ نَعَمْ إِنَّهُ مُؤْمِنٌ مُسْتَكْمِلُ اَلْإِيمَانِ فَلَمَّا كَانَ بِاللَّيْلِ دَعَا عَلَيْهِ فَاحْتَرَقَ دُكَّانُهُ وَ نَهَبَ اَلسُّرَّاقُ مَا بَقِيَ مِنْ مَتَاعِهِ فَرَأَيْتُ مِنَ اَلْغَدِ بَيْنَ يَدَيْ أَبِي اَلْحَسَنِ خَاضِعاً مُسْتَكِيناً فَأَمَرَ لَهُ بِشَيْءٍ ثُمَّ قَالَ يَا صَفْوَانُ أَمَا إِنَّهُ مُؤْمِنٌ مُسْتَكْمِلُ اَلْإِيمَانِ وَ مَا يُصْلِحُهُ غَيْرُ مَا رَأَيْتَ🍃 🌿 صفوان بن یحیی می‌گوید: در مدینه محضر امام رضا(ع) بودم با عده ای از کنار شخصی که نشسته بود رد شدیم. آن مرد به امام علیه السلام اشاره کرد و گفت: این پیشوای رافضی‌ها (شیعیان) است. به حضرت عرض کردم: شنیدید آن مرد چه گفت؟ فرمود: آری، اما او مؤمنی است، در راه تکمیل ایمان گام بر می‌دارد. شب هنگام امام علیه السلام برای او دعا کرد. طولی نکشید، مغازه اش آتش گرفت و دزدان باقی مانده اموالش را به غارت بردند. فردا آن مرد را دیدم متواضع و پریشان در کنار امام علیه السلام نشسته است. امام علیه السلام دستور داد به او کمک کردند. سپس خطاب به من کرد و فرمود: صفوان! او مؤمنی است در راه تکمیل ایمان قدم برمی داشت جزء آنچه دیدی به صلاح او نبود. (و راه اصلاحش همان بود که انجام گرفت.)🌿 📚بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۵۵. 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
✳️ مهربانی شگفت‌انگیز امام رضا (علیه‌السلام) به دوستان خود، ✅ آگاهی امام علیه‌السلام به اعمال مردم ☘ فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ (توبه : ۱۰۵)☘ 👤 موسى بن سيار گفت: ✍ من در خدمت حضرت رضا عليه السّلام بودم، نزدیک دیوارهای طوس شديم، سر و صدائى شنيدم از پى آن صدا رفتم، ديدم جنازه‌اى است. همين كه چشمم بجنازه افتاد، ديدم حضرت رضا عليه السّلام پاى از ركاب خارج نموده، پياده شد و به طرف جنازه آمد، جنازه را بلند كرد چنان به آن جنازه چسبيده بود مثل بچه اى كه به مادرش بچسبد، بعد فرمود: ای موسى بن سيار «مَنْ شَيَّعَ جَنَازَةَ وَلِيٍّ مِنْ أَوْلِيَائِنَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ لاَ ذَنْبَ عَلَيْهِ»؛ «هر كس جنازه يكى از دوستان ما را تشییع نمايد، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك مي‌شود » حضرت همان طور رفت تا آن جنازه را كنار قبر گذاشتند امام عليه السّلام جلو رفت و مردم را از اطراف جنازه دور كرد تا ميت را مشاهده كرد دست روى سينه‌اش گذاشت سپس فرمود: «يَا فُلاَنَ بْنَ فُلاَنٍ أَبْشِرْ بِالْجَنَّةِ فَلاَ خَوْفَ عَلَيْكَ بَعْدَ هَذِهِ اَلسَّاعَةِ»؛ «فلانی پسر فلان تو را به بهشت بشارت مي دهم ديگر پس از اين ساعت ترسى بر تو نيست.» عرض كردم فدايت شوم اين مرد را مي شناسى‌؟! به خدا قسم به اين سرزمين تا امروز پا نگذاشته‌اى فرمود: « يَا مُوسَى بْنَ سَيَّارٍ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّا مَعَاشِرَ اَلْأَئِمَّةِ تُعْرَضُ عَلَيْنَا أَعْمَالُ شِيعَتِنَا صَبَاحاً وَ مَسَاءً فَمَا كَانَ مِنَ اَلتَّقْصِيرِ فِي أَعْمَالِهِمْ سَأَلْنَا اَللَّهَ تَعَالَى اَلصَّفْحَ لِصَاحِبِهِ وَ مَا كَانَ مِنَ اَلْعُلُوِّ سَأَلْنَا اَللَّهَ اَلشُّكْرَ لِصَاحِبِهِ.»؛ «موسى! مگر نمي دانى اعمال شيعيان هر صبح و شام بر ما ائمه عرضه مى‌شود هر كوتاهى كه داشته باشند از خدا درخواست مي كنيم از آن چشم پوشى نمايد و هر كار نيك كه داشته باشند از پروردگار تقاضا مي كنيم پاداش آنها را بدهد.» 📚المناقب ج ۴، ص ۳۴۱ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 @tabligheslam
🦋🥀منبرک 🥀🦋 ✳️ مراقبت از نماز وَ الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ (معارج: ۳۴) و آنها که بر نماز مواظبت دارند. ✅ مراقبت از نماز در اوج جنگ ✍روزی علی (علیه السلام) در صفین مشغول جنگ و مبارزه بود، در همان حال به خورشید نگاه می‌کرد. ابن عباس متوجه حضرت شده، عرض کرد: یا امیرالمؤمنین چه کار می‌کنید؟ حضرت فرمود: به خورشید می‌نگرم اگر ظهر شد نماز بخوانم. ابن عباس: مگر اکنون وقت نماز خواندن است؟ ما سخت گرفتار جنگیم، حالا وقت نماز نیست. علی(علیه السلام): جنگ ما با این مردم برای نماز است. ابن عباس می‌گوید: امیرالمؤمنین هیچگاه نماز شب را ترک نکرد، حتی در لیلة الهریر که سخت ترین شب جنگ صفین بود، نماز شبش را بجای آورد. 🍃إِرْشَادُ اَلْقُلُوبِ لِلدَّيْلَمِيِّ، قَالَ: كَانَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَوْماً فِي حَرْبِ صِفِّينَ مُشْتَغِلاً بِالْحَرْبِ وَ اَلْقِتَالِ وَ هُوَ مَعَ ذَلِكَ بَيْنَ اَلصَّفَّيْنِ يُرَاقِبُ اَلشَّمْسَ فَقَالَ لَهُ اِبْنُ عَبَّاسٍ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ مَا هَذَا اَلْفِعْلُ قَالَ أَنْظُرُ إِلَى اَلزَّوَالِ حَتَّى نُصَلِّيَ فَقَالَ لَهُ اِبْنُ عَبَّاسٍ وَ هَلْ هَذَا وَقْتُ صَلاَةٍ إِنَّ عِنْدَنَا لَشُغُلاً بِالْقِتَالِ عَنِ اَلصَّلاَةِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى مَا نُقَاتِلُهُمْ إِنَّمَا نُقَاتِلُهُمْ عَلَى اَلصَّلاَةِ قَالَ وَ لَمْ يَتْرُكْ صَلاَةَ اَللَّيْلِ قَطُّ حَتَّى لَيْلَةَ اَلْهَرِيرِ .🍃 📚 بحارالانوار، ج۸۰، ص۲۳ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @tabligheslam
🦋🥀منبرک🥀🦋 ✳️ معامله با خدا 🍃 إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ 🍃(توبه: ۱۱۱) 🍂 در حقيقت، خدا از مؤمنان، جان و مالشان را به [بهاى‌] اينكه بهشت براى آنان باشد، خريده است 🍂 ✅ قباله بهشت 👤 هشام بن حكم: ✍ مردى از اهل جبل، خدمت امام صادق(عليه السّلام) رسيد كه ده هزار درهم همراه داشت. از آن حضرت تقاضا كرد تا با اين مبلغ، در مدينه خانه‌اى براى او بخرد كه هر وقت خواست با عيالش به مدينه بيايد و در آن سكنى گزيند. سپس براى اعمال حجّ‌ به مكّه رفت. وقتى كه برگشت، امام (عليه السّلام) او را در منزل خود سکنی داد و به وى فرمود: براى تو خانه‌اى در فردوس اعلى خريدم كه حدود آن از اين قرار است: يك طرفش به خانۀ رسول خدا (صلّى اللّٰه عليه و آله) و طرف ديگرش به خانه على(عليه السّلام) و جانب سومش به خانه امام حسن و طرف چهارمش به خانه امام حسين(عليهماالسلام) محدود مى‌شود. و قباله‌اى به اين مضمون نوشته‌ام. هنگامی که آن مرد این سخن شنید گفت: راضی هستم. پس از آن، امام صادق(عليه السّلام) مبلغ ياد شده را بين نیازمندان تقسيم كرد. آن مرد وقتى كه به شهر خود بازگشت، مريض شد. پس هنگامی که مرگ او فرا رسید، خانواده‌ خود را احضار نمود و آنها را سوگند داد که نوشته امام صادق علیه‌السلام را با او دفن کنند. آنها چنین کردند. روز دیگر که کنار قبر آمدند، دیدند نوشته‌ای روی قبر اوست که در آن نوشته شده: «ولی خدا؛ جعفر بن محمد به آنچه وعده داده بود، وفا نمود!»☘ 🍃وَ مِنْهَا مَا رَوَى هِشَامُ بْنُ اَلْحَكَمِ : أَنَّ رَجُلاً مِنْ أَهْلِ اَلْجَبَلِ أَتَى أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ وَ مَعَهُ عَشْرَةُ آلاَفِ دِرْهَمٍ وَ قَالَ اِشْتَرِ لِي بِهَا دَاراً أَنْزِلُهَا إِذَا قَدِمْتُ وَ عِيَالِي بَعْدِي ثُمَّ مَضَى إِلَى مَكَّةَ فَلَمَّا حَجَّ وَ اِنْصَرَفَ أَنْزَلَهُ اَلصَّادِقُ إِلَى دَارِهِ وَ قَالَ اِشْتَرَيْتُ لَكَ دَاراً فِي اَلْفِرْدَوْسِ اَلْأَعْلَى حَدُّهَا اَلْأَوَّلُ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ اَلثَّانِي إِلَى عَلِيٍّ وَ اَلثَّالِثُ إِلَى اَلْحَسَنِ وَ اَلرَّابِعُ إِلَى اَلْحُسَيْنِ وَ كَتَبْتُ اَلصَّكَّ بِهِ فَلَمَّا سَمِعَ اَلرَّجُلُ ذَلِكَ قَالَ رَضِيتُ فَفَرَّقَ اَلصَّادِقُ تِلْكَ اَلدَّنَانِيرَ عَلَى أَوْلاَدِ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ وَ اِنْصَرَفَ اَلرَّجُلُ فَلَمَّا وَصَلَ إِلَى مَنْزِلِهِ اِعْتَلَّ عِلَّةَ اَلْمَوْتِ فَلَمَّا حَضَرَتْهُ اَلْوَفَاةُ جَمَعَ أَهْلَ بَيْتِهِ وَ حَلَّفَهُمْ أَنْ يَجْعَلُوا اَلصَّكَّ مَعَهُ فِي قَبْرِهِ فَفَعَلُوا ذَلِكَ فَلَمَّا أَصْبَحُوا وَ غَدَوْا إِلَى قَبْرِهِ وَجَدُوا اَلصَّكَّ عَلَى ظَهْرِ اَلْقَبْرِ وَ عَلَى ظَهْرِهِ وَفَى لِي وَلِيُّ اَللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ بِمَا وَعَدَنِي.🍃 📚 کشف الغمة، ج ۲، ص۲۰۰ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @tabligheslam
✅ نمونه‌ای از اجل غیر حتمی 🌼امام صادق عليه السّلام فرمود: 🍃مردى يهودى از كنار پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله گذشت و گفت: سام بر تو. پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله فرمود: بر خودت باد. ياران پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله عرض كردند: اين يهودى با مرگ به شما سلام داد. پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله فرمود: من نيز همان‌گونه به او پاسخ دادم. آن‌گاه پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله فرمود: اين مرد را مار سياهى از پشت سرش نيش خواهد زد و كشته خواهد شد. يهودى به طرف بيابان رفت، هيزم زيادى جمع كرد و زود برگشت، پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله فرمود: هيزم‌ها را زمين بگذار. او آن كار را انجام داد، ناگاه مار سياهى در ميان هيزم‌ها بر هيزمى چسبيده بود، مشاهده شد. پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله فرمود: امروز چه كارى انجام داده‌اى‌؟! يهودى گفت: كار من همين جمع‌آورى هيزم بود كه انجام دادم و همراهم دو عدد نان بود، يكى را خوردم و ديگرى را بر بينوايى صدقه دادم. پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله فرمود: خداوند به‌وسيله اين صدقه، بلا را از تو دفع كرده است. حضرتش افزود صدقه مرگ بد را از انسان دفع مى‌كند.🍃 🍂 مَرَّ يَهُودِيٌّ بِالنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَقَالَ اَلسَّامُ عَلَيْكَ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَيْكَ فَقَالَ أَصْحَابُهُ إِنَّمَا سَلَّمَ عَلَيْكَ بِالْمَوْتِ قَالَ اَلْمَوْتُ عَلَيْكَ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ كَذَلِكَ رَدَدْتُ ثُمَّ قَالَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ إِنَّ هَذَا اَلْيَهُودِيَّ يَعَضُّهُ أَسْوَدُ فِي قَفَاهُ فَيَقْتُلُهُ قَالَ فَذَهَبَ اَلْيَهُودِيُّ فَاحْتَطَبَ حَطَباً كَثِيراً فَاحْتَمَلَهُ ثُمَّ لَمْ يَلْبَثْ أَنِ اِنْصَرَفَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ضَعْهُ فَوَضَعَ اَلْحَطَبَ فَإِذَا أَسْوَدُ فِي جَوْفِ اَلْحَطَبِ عَاضٌّ عَلَى عُودٍ فَقَالَ يَا يَهُودِيُّ مَا عَمِلْتَ اَلْيَوْمَ قَالَ مَا عَمِلْتُ عَمَلاً إِلاَّ حَطَبِي هَذَا اِحْتَمَلْتُهُ فَجِئْتُ بِهِ وَ كَانَ مَعِي كَعْكَتَانِ فَأَكَلْتُ وَاحِدَةً وَ تَصَدَّقْتُ بِوَاحِدَةٍ عَلَى مِسْكِينٍ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِهَا دَفَعَ اَللَّهُ عَنْهُ وَ قَالَ إِنَّ اَلصَّدَقَةَ تَدْفَعُ مِيتَةَ اَلسَّوْءِ عَنِ اَلْإِنْسَانِ.🍂 📚 الکافي ج ۴، ص ۵ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @tabligheslam
✅ نمونه‌ای از اجل غیر حتمی 🍃روزى امام سجاد (علیه السلام) به اصحاب خود فرمودند: آیا مى دانید سبب بودن کبوتران در مکه چیست؟  گفتند: نه یابن رسول الله شما بفرمائید. حضرت علت را فرمود: در زمان قدیم مردى بود که خانه‌ای داشت و در میان آن خانه درخت نخلى بود و کبوترى در شکاف آن آشیانه  کرده، پس هر وقت جوجه می‌گذارد آن مرد بالاى نخل مىرفت و جوجه هاى آن را مى گرفت و مى کشت.  مدتى بر این منوال گذشت، پس آن کبوتر از دست آن مرد به خدا شکایت کرد، به آن کبوتر گفته شد این مرتبه که می‌آید جوجه هاى تو را بردارد از درخت می‌افتد و می‌میرد.  بار دیگر که کبوتر جوجه گذارده بود یک روز دید آن مرد بالاى درخت رفت کبوتر ایستاد ببیند چه مى شود، وقتى آن مرد بالاى درخت رفت صداى سائل و محتاجى از در خانه بلند شد پائین آمد و به او چیزى داد و برگشت بالاى درخت و جوجه هاى کبوتر را برداشت و کشت و به او آسیبى نرسید.  کبوتر به خدا نالید و گفت: خدایا پس وعده اى که به من داده بودى چه شد؟ به او گفته شد، که این مرد جان خود را به واسطه آن صدقه ای که داد خرید و بلا از او دفع شد؛ اما ما  به همین زودى نسل تو را زیاد مى کنیم و جائى تو را مسکن می‌دهیم که هیچ کس نتواند تا روز قیامت آزارى برساند.  خداوند آنها را در خانه حرم منزل داد و در امن و امان قرار داد و کسى نتوانست آنها را صید و شکار کند.🍃 🍃 وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ : أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى حَمَامِ مَكَّةَ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا سَبَبُ كَوْنِ هَذَا اَلْحَمَامِ فِي اَلْحَرَمِ قَالُوا مَا هُوَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ قَالَ كَانَ فِي أَوَّلِ اَلزَّمَانِ رَجُلٌ لَهُ دَارٌ فِيهَا نَخْلَةٌ قَدْ أَوَى إِلَى خَرْقٍ فِي جِذْعِهَا حَمَامٌ فَإِذَا فَرَّخَ صَعِدَ اَلرَّجُلُ فَأَخَذَ فِرَاخَهُ فَذَبَحَهَا فَأَقَامَ بِذَلِكَ دَهْراً طَوِيلاً لاَ يَبْقَى لَهُ نَسْلٌ فَشَكَا ذَلِكَ اَلْحَمَامُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِمَّا نَالَهُ مِنَ اَلرَّجُلِ فَقِيلَ لَهُ إِنْ رَقَى إِلَيْكَ بَعْدَ هَذَا فَأَخَذَ لَكَ فَرْخاً صُرِعَ عَنِ اَلنَّخْلَةِ فَمَاتَ فَلَمَّا كَبِرَتْ فَرْخُ اَلْحَمَامِ رَقَى إِلَيْهَا اَلرَّجُلُ وَ وَقَفَ اَلْحَمَامُ لِيَنْظُرَ إِلَى مَا يَصْنَعُ فَلَمَّا تَوَسَّطَ اَلْجِذْعَ وَقَفَ سَائِلٌ بِالْبَابِ فَنَزَلَ فَأَعْطَاهُ شَيْئاً ثُمَّ اِرْتَقَى فَأَخَذَ اَلْفِرَاخَ وَ نَزَلَ بِهَا فَذَبَحَهَا وَ لَمْ يُصِبْهُ شَيْءٌ فَقَالَ اَلْحَمَامُ مَا هَذَا يَا رَبِّ فَقِيلَ لَهُ إِنَّ اَلرَّجُلَ تَلاَفَى نَفْسَهُ بِالصَّدَقَةِ فَدُفِعَ عَنْهُ وَ أَنْتَ فَسَوْفَ يُكْثِرُ اَللَّهُ فِي نَسْلِكَ وَ يَجْعَلُكَ وَ إِيَّاهُمْ بِمَوْضِعٍ لاَ يُهَاجُ مِنْهُمْ شَيْءٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ اَلسَّاعَةُ وَ أُتِيَ بِهِ إِلَى اَلْحَرَمِ فَجُعِلَ فِيهِ وَ فِيهِ بِرِوَايَةٍ أُخْرَى فَأَلْهَمَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْمَصِيرَ إِلَى هَذَا اَلْحَرَمِ وَ حَرَّمَ صَيْدَهُ فَأَكْثَرُ مَا تَرَوْنَ مِنْ نَسْلِهِ وَ هُوَ أَوَّلُ حَمَامٍ سَكَنَ اَلْحَرَمَ🍃 📚 مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۷۳ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @tabligheslam
✅ نمونه‌ای از اجل غیر حتمی 🍃ابو بصير مى‌گويد: از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه عيسى بن مريم عليه السّلام به گروهى برخورد كه شادمانى داشتند. فرمود: اينان را چه شده است‌؟ گفتند: اى روح خدا!امشب دخترى را به حجله مى‌برند و آنان شادى مى‌كنند. فرمود: آنان امروز شادمان هستند، در حالى‌كه فردا گريان خواهند گشت. يكى از آنان گفت: چرا اى پيامبر خدا؟ فرمود: زيرا عروس امشب خواهد مرد. حواريون گفتند: خدا و پيامبرش راست مى‌گويند. منافقان گفتند: به فردا چيزى نمانده است. بامداد كه همگان آمدند، عروس را زنده ديدند. گفتند: اى روح خدا! گفتى عروس خواهد مرد، حال آن‌كه او زنده است. فرمود:خداوند هرچه اراده كند، انجام مى‌دهد. ما را نزد او ببريد. آنها در رفتن بر يكديگر سبقت مى‌گرفتند تا اينكه در آنها را زدند. شوهرش بيرون آمد. عيسى بن مريم به او گفت: از همسرت اجازه بگير تا من نزد او بروم. شوهر رفت و به همسرش گفت: روح و كلمه خدا همراه با گروهى مى‌خواهند با تو ديدار كنند. عروس خود را پوشيد و حضرت عیسی علیه السلام نزد او رفت . عيسى عليه السّلام فرمود: ديشب چه‌ كار نيكى انجام دادى‌؟ گفت: كارى كردم كه شيوه من بود. هرشب جمعه بينوايى بر ما مى‌گذشت و به اندازه یک هفته به او خوراك مى‌بخشيديم. ديشب او آمد درحالى‌كه من سرگرم كار خويش بودم و خويشاوندان به كار خود مشغول بودند. كسى به فرياد او پاسخ نداد. چندبار كمك خواست و جوابى نگرفت. ناگاه صدايى به‌گوشم خورد. با سيمايى ناشناس رفتم و مانند هميشه خوراكى براى او بردم. عيسى عليه السّلام فرمود: از جاى خود كنار برو. آنگاه كه عروس تكان خورد دیدند یک افعی زیر جامه اوست. گويى تنه درخت خرماست که دم خود را گاز گرفته بود. عيسى عليه السّلام فرمود: به‌خاطر رفتار نيكى كه انجام دادى خداوند اين خطر را از جان تو دور نمود.🍃 🍃حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ عِيسَى رِضْوَانُ اَللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ اَلْمُجَاوِرِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ نَصْرٍ اَلطَّحَّانِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : أَنَّ عِيسَى رُوحَ اَللَّهِ مَرَّ بِقَوْمٍ مُجَلِّبِينَ فَقَالَ مَا لِهَؤُلاَءِ قِيلَ يَا رُوحَ اَللَّهِ إِنَّ فُلاَنَةَ بِنْتَ فُلاَنٍ تُهْدَى إِلَى فُلاَنِ بْنِ فُلاَنٍ فِي لَيْلَتِهَا هَذِهِ قَالَ يُجَلِّبُونَ اَلْيَوْمَ وَ يَبْكُونَ غَداً فَقَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ وَ لِمَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ لِأَنَّ صَاحِبَتَهُمْ مَيِّتَةٌ فِي لَيْلَتِهَا هَذِهِ فَقَالَ اَلْقَائِلُونَ بِمَقَالَتِهِ صَدَقَ اَللَّهُ وَ صَدَقَ رَسُولُهُ وَ قَالَ أَهْلُ اَلنِّفَاقِ مَا أَقْرَبَ غَداً فَلَمَّا أَصْبَحُوا جَاءُوا فَوَجَدُوهَا عَلَى حَالِهَا لَمْ يَحْدُثْ بِهَا شَيْءٌ فَقَالُوا يَا رُوحَ اَللَّهِ إِنَّ اَلَّتِي أَخْبَرْتَنَا أَمْسِ أَنَّهَا مَيِّتَةٌ لَمْ تَمُتْ فَقَالَ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ « يَفْعَلُ اَللّٰهُ مٰا يَشٰاءُ » فَاذْهَبُوا بِنَا إِلَيْهَا فَذَهَبُوا يَتَسَابَقُونَ حَتَّى قَرَعُوا اَلْبَابَ فَخَرَجَ زَوْجُهَا فَقَالَ لَهُ عِيسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ اِسْتَأْذِنْ لِي إِلَى صَاحِبَتِكَ قَالَ فَدَخَلَ عَلَيْهَا فَأَخْبَرَهَا أَنَّ رُوحَ اَللَّهِ وَ كَلِمَتَهُ بِالْبَابِ مَعَ عِدَّةٍ قَالَ فَتَخَدَّرَتْ فَدَخَلَ عَلَيْهَا فَقَالَ لَهَا مَا صَنَعْتِ لَيْلَتَكِ هَذِهِ قَالَتْ لَمْ أَصْنَعْ شَيْئاً إِلاَّ وَ قَدْ كُنْتُ أَصْنَعُهُ فِيمَا مَضَى إِنَّهُ كَانَ يَعْتَرِينَا سَائِلٌ فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ فَنُنِيلُهُ مَا يَقُوتُهُ إِلَى مِثْلِهَا وَ إِنَّهُ جَاءَنِي فِي لَيْلَتِي هَذِهِ وَ أَنَا مَشْغُولَةٌ بِأَمْرِي وَ أَهْلِي فِي مَشَاغِيلَ فَهَتَفَ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ ثُمَّ هَتَفَ فَلَمْ يُجَبْ حَتَّى هَتَفَ مِرَاراً فَلَمَّا سَمِعْتُ مَقَالَتَهُ قُمْتُ مُتَنَكِّرَةً حَتَّى أَنَلْتُهُ كَمَا كُنَّا نُنِيلُهُ فَقَالَ لَهَا تَنَحَّيْ عَنْ مَجْلِسِكِ فَإِذَا تَحْتَ ثِيَابِهَا أَفْعًى مِثْلَ جِذْعَةٍ عَاضٍّ عَلَى ذَنَبِهِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِمَا صَنَعْتِ صَرَفَ اَللَّهُ عَنْكِ هَذَا.🍃 📚 الأمالی (للصدوق) ج ۱، ص ۵۰۰ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @tabligheslam
🌴📖 در محضر قرآن کریم📖🌴 ✳️ کوتاهی زندگی دنیا «كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا» (نازعات: ۴۶) «آنها در آن روز که قیام قیامت را می‌بینند چنین احساس می‌کنند که گویی توقّفشان (در دنیا و برزخ) جز شامگاهی یا صبح آن بیشتر نبوده است! 🌼 تفسیر👇👇👇 به قدری عمر کوتاه دنیا به سرعت می‌گذرد، و دوران برزخ نیز سریع طی می‌شود که به هنگام قیام قیامت آنها فکر می‌کنند تمام این دوران چند ساعتی بیش نبود. این امر هم ذاتا صحیح است که عمر دنیا بسیار کوتاه و زودگذر است، و هم در مقایسه با قیامت که تمام عمر جهان در مقایسه با آن لحظه‌ای بیش نیست. 📚تفسیر نمونه، جلد ۲۶، صفحه ۱۱۶ 🌸 کوتاهی زندگی دنیا در روایات👇👇👇 ☘ شماره ۱ 🍃حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ عَنْ عَمِّهِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي اَلْقَاسِمِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنِ اَلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ : أَنَّ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ خَطَبَ بِالْبَصْرَةِ فَقَالَ بَعْدَ مَا حَمِدَ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى اَلنَّبِيِّ وَ آلِهِ 👈 اَلْمُدَّةُ وَ إِنْ طَالَتْ قَصِيرَةٌ 👉 وَ اَلْمَاضِي لِلْمُقِيمِ عِبْرَةٌ وَ اَلْمَيِّتُ لِلْحَيِّ عِظَةٌ وَ لَيْسَ لِأَمْسِ إِنْ مَضَى عَوْدَةٌ وَ لاَ اَلْمَرْءُ مِنْ غَدٍ عَلَى ثِقَةٍ اَلْأَوَّلُ لِلْأَوْسَطِ رَائِدٌ وَ اَلْأَوْسَطُ لِلْآخِرِ قَائِدٌ وَ كُلٌّ لِكُلٍّ مُفَارِقٌ وَ كُلٌّ بِكُلٍّ لاَحِقٌ وَ اَلْمَوْتُ لِكُلٍّ غَالِبٌ وَ اَلْيَوْمُ اَلْهَائِلُ لِكُلٍّ آزِفٌ وَ هُوَ اَلْيَوْمُ اَلَّذِي لاَ يَنْفَعُ فِيهِ «مٰالٌ وَ لاٰ بَنُونَ إِلاّٰ مَنْ أَتَى اَللّٰهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ».🍃 🍂امام على عليه السلام : 👈 مدّت عمر هر اندازه هم دراز باشد، باز كوتاه است 👉 و آنكه رفته براى آنكه مانده عبرت است و مرده براى زنده مايه پند. ديروزى كه گذشت ديگر باز نمى گردد و آدمى به هيچ فردايى اطمينان ندارد. اولى راهنماى وسطى است و وسطى پيشرو آخرى و همه از هم جدا مى شوند و به هم رسند و مرگ بر همه چيره باشد و آن روز هراسناك همه را در بر گيرد، روزى كه مال و فرزند سودى نبخشد جز كسى كه دل سالم نزد خدا آرد. 🍂 📚الأمالی (للصدوق) ج ۱، ص ۱۰۸ ☘ شماره ۲ 🍃امام صادق (عليه السّلام) فرمود نوح (عليه السّلام) دو هزار و پانصد سال عمر كرد هشتصد و پنجاه سال پيش از نبوت و نهصد و پنجاه سال بدعوت قوم خود مشغول بود و دويست سال در ساختن كشتى سپری شد و پانصد سال پس از نزول از كشتى و خشكيدن آب تا شهرها ساخت و فرزندانش را در آنها جا داد سپس زير آفتاب بود كه عزرائيل نزد او آمد و گفت سلام بر تو نوح جواب داد و گفت اى ملك الموت چه كارى دارى‌؟ گفت آمدم جانت را بگيرم فرمود: به من مهلت می‌دهی زير سايه روم‌؟ گفت آرى نوح نقل مكان كرد و فرمود 👈اى ملك الموت اين عمرى كه كردم باندازه همين از زير آفتاب به سايه آمدن بود 👉 آنچه دستور دارى اجرا كن فرمود جانش را گرفت.🍃 🍂حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ اَلْهَمَدَانِيُّ رَحِمَهُ اَللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْأَبِيهِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنِ اَلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: عَاشَ نُوحٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَلْفَيْ سَنَةٍ وَ خَمْسَمِائَةِ سَنَةٍ مِنْهَا ثَمانُمِائَةٍ وَ خَمْسُونَ سَنَةً قَبْلَ أَنْ يُبْعَثَ وَ أَلْفُ « سَنَةٍ إِلاّٰ خَمْسِينَ عٰاماً » وَ هُوَ فِي قَوْمِهِ يَدْعُوهُمْ وَ مِائَتَا سَنَةٍ فِي عَمَلِ اَلسَّفِينَةِ وَ خَمْسُمِائَةِ عَامٍ بَعْدَ مَا نَزَلَ مِنَ اَلسَّفِينَةِ وَ نَضَبَ اَلْمَاءُ فَمَصَّرَ اَلْأَمْصَارَ وَ أَسْكَنَ وُلْدَهُ اَلْبُلْدَانَ ثُمَّ إِنَّ مَلَكَ اَلْمَوْتِ جَاءَهُ وَ هُوَ فِي اَلشَّمْسِ فَقَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فَرَدَّ عَلَيْهِ نُوحٌ وَ قَالَ لَهُ مَا جَاءَ بِكَ يَا مَلَكَ اَلْمَوْتِ فَقَالَ جِئْتُ لِأَقْبِضَ رُوحَكَ فَقَالَ لَهُ تَدَعُنِي أَدْخُلُ مِنَ اَلشَّمْسِ إِلَى اَلظِّلِّ فَقَالَ لَهُ نَعَمْ فَتَحَوَّلَ نُوحٌ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ثُمَّ قَالَ 👈 يَا مَلَكَ اَلْمَوْتِ فَكَأَنَّ مَا مَرَّ بِي فِي اَلدُّنْيَا مِثْلُ تَحَوُّلِي مِنَ اَلشَّمْسِ إِلَى اَلظِّلِّ 👉 فَامْضِ لِمَا أُمِرْتَ بِهِ قَالَ فَقَبَضَ رُوحَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ.🍂 📚الأمالی (للصدوق) ج ۱، ص ۵۱۱ 🎁 برای دسترسی به مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @tabligheslam
🌴📖 در محضرقرآن کریم📖🌴 ✳️ مراقبت از غذا 🌴فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ (عبس: ۲۴) 🍃پس انسان باید به خوراکش با تأمل بنگرد 🌼 از امام باقر(علیه‌السلام) درباره گفتار خداى عز و جل«بايد انسان بخوراك خويش نظر داشته باشد»، پرسيدند که معنى خوراك چيست‌؟ فرمود: علمى را كه فرا می‌گیرد نظر كند از كه فرا می‌گیرد. (زيرا علم غذاى روح است و خوبش موجب صحت، و بدش باعث بیماری روح می‌گردد). 🌴زَيْدٍ اَلشَّحَّامِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «فَلْيَنْظُرِ اَلْإِنْسٰانُ إِلىٰ طَعٰامِهِ » قَالَ قُلْتُ مَا طَعَامُهُ قَالَ عِلْمُهُ اَلَّذِي يَأْخُذُهُ عَمَّنْ يَأْخُذُهُ. 🌴 📚الکافي ج ۱، ص ۴۹ ✳️ دو تمثیل درباره تفاوت غذای روح با غذای بدن 🍃این تَن اسب توست و این عالَم آخور اوست. غذای اسب، غذای سوار (روح) نباشد 📚 «فیه ما فیه» مولوی 🍃مجنون به قصد اینکه به منزل لیلی برود شتری را سوار بود و می رفت و از قضا آن شتر بچه ای شیرخوار داشت، او برای اینکه بتواند این حیوان را تند براند و در بین راه معطل این بچه نشود، بچه را خانه حبس کرد و در را بست، خود شتر را تنها سوار شد و می‌رفت. عشق لیلی مجنون را پر کرده بود، جز درباره لیلی نمی‌اندیشید. اما از آن طرف این مرکب، این شتر هم حواسش شش دانگ دنبال بچه‌اش بود، جز درباره بچه خود نمی‌اندیشید بچه در این منزل است ولی لیلی در آن منزل. این در مبدأ است و آن در مقصد. تا بر این مرکب سوار بود و می‌راند و توجه داشت به راندن آن، می‌رفت. در این بین حواسش متوجه معشوق می‌شد، مهار شتر از دستش می‌رفت، حواسش آنجا بود، شتر وقتی می‌دید مهارش شل شده، یواشکی برمی‌گشت به طرف منزل. یک وقت مجنون متوجه حال خودش می شد می‌دید باز دو مرتبه به همان منزل اول رسیده برمی‌گرداند ، باز شروع به رفتن می‌کرد یک مدت می‌رفت دوباره تا از خود بی خود می‌شد، حیوان به سمت منزل اول برمی‌گشت، چند بار این عمل تکرار شد. 📚 گفتارهای معنوی، شهید مطهری 👌 شتر مثال برای بدن انسان است و مجنون مثال برای روح انسان، هر کدام غذا و خواسته‌ای دارند، همان گونه که به فکر غذای بدن هستی به فکر غذای روح باش، غذای روح، علم و عبادت است. میل جان اندر حیات و در حی است زانک جان لامکان اصل وی است میل جان در حکمتست و در علوم میل تن در باغ و راغست و کروم میل جان اندر ترقی و شرف میل تن در کسب و اسباب علف 📚 مثنوی 🎁 به کانال مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @tabligheslam
✳️ داستان زیبا درباره حضرت فاطمه س👇👇 ✅ بخشیدن لباس نو در شب عروسی ✍ هنگام شهادت بانوى اسلام، حضرت زهرا(عليها السلام)، اميرمؤمنان علی(عليه السلام) در كنار بستر ايشان جعبه‌ اى را مشاهده كرد، پرسيد اين چيست؟ حضرت فاطمه(عليها السلام) عرض كرد: در ميان اين جعبه، حرير سبزى است كه داخل آن صفحه‌‌ اى سفيد وجود دارد و در آن صفحه چند سطر نوشته شده. [حضرت] علی(عليه السلام) فرمود: مضمون آن چيست؟ دختر پيامبر اكرم(صلی الله عليه و آله و سلم) پاسخ داد: در شب عروسى و زفاف، من در جايگاه عبادت خود نشسته بودم، مستمندى آمد و تقاضاى جامه‌‌ اى كرد، من دو پيراهن داشتم، يكى نو كه در آن شب پوشيده بودم و ديگرى كهنه، همان پيراهن نو را به او دادم. صبحگاه پدرم براى ديدن ما آمد، فرمود تو كه جامه نو داشتى چرا نپوشيدى!؟ گفتم: مگر شما نفرموديد هر چه انسان صدقه و كمك به مستمندان كند، برايش باقى مى‌‌ ماند، من هم آن جامه نو را به بينوائى دادم. فرمود: اگر جامه نو را مى‌ پوشيدى و كهنه را به فقير مى‌ دادى براى شوهرت بهتر بود و آن بينوا هم به پوشاك مى‌‌ رسيد. عرض كردم در اين كار هم از شما پيروى كردم؛ زيرا مادرم خديجه(سلام الله علیها) هنگامى كه افتخار شرفيابى خدمت شما پيدا كرد و تمام اموال خود را در اختيار شما گذاشت، همه آنها را در راه خدا بخشيدى تا به جائى رسيد كه سائلى از شما پيراهنى خواست، جامه خود را به او دادى و در اين امور مانند شما كسى نيست! پدرم گريه كرد و مرا به سينه چسبانيد. در اين هنگام فرمود: جبرئيل نازل شده و از جانب خداوند به تو سلام مى‌‌ رساند و مى‌‌ گويد: به فاطمه بگو هر چه از ما مى‌‌ خواهد درخواست كند كه من او را دوست دارم. گفتم: «يَا اَبَتَاهُ! شَغَلَتْنِى عَنِ الْمَسْئَلَةِ لَذَّة خِدْمَتِهِ، لَاحَاجَةَ لِى غَيْرَ لِقَاءِ رَبِّىَ الْكَرِيمِ فِى دَارِ السَّلَامِ»؛ (پدر جان! مرا شيرينى فيض حضورش چنان به خود مشغول داشته كه به ياد درخواست چيزى نيستم و جز لقاءِ پروردگار، آرزويى ندارم). پدرم دست‌‌ هاى خود را بلند كرد و به من نيز دستور داد دستم را بلند كنم و فرمود: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِاُمَّتِى»؛ (خدايا امّت مرا ببخش و بيامرز!) جبرئيل فرود آمد و عرض كرد: خداوند مى‌‌ فرمايد: كسانى از امّت تو كه محبّت فاطمه و همسر او و فرزندانش را داشته باشند، آمرزيدم! من تقاضاى سندى براى اين موضوع كردم. جبرئيل اين حرير سبز را آورد كه در آن نوشته است: «كَتَبَ‏ رَبُّكُمْ‏ عَلى‏ نَفْسِهِ‏ الرَّحْمَة»(1) و جبرئيل و ميكائيل نيز گواهى دادند. پدرم فرمود: آن را حفظ كن و در هنگام وفات سفارش كن كه با تو در قبر گذارند، مى‌ خواهم در روز قيامت كه زبانه‌ هاى آتش شعله مى‌‌ كشد، درخواست آمرزش امّت كنى!(2)،(3) پی نوشت: (1). قرآن کریم، سوره انعام، آيه 54. (2). رَیاحینُ الشَّریعَه، محلاتی، ذبیح الله، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۹۶ ش، ج 1، ص 72 (3). اسلام و كمكهاى مردمى‏، مكارم شيرازى، ناصر، ‏تهيه و تنظيم، فرازمند، جواهر السلطان، نسل جوان‏، قم‏، 1383 ش، ‏چاپ اول، ‏ص 155. 📚 سایت آیت الله مکارم شیرازی 🎁 به کانال مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @tabligheslam
✳️ ناراحتی امام جواد علیه السلام در کودکی 👇👇 🥀 برای مصائب حضرت فاطمه سلام الله علیها🥀 🍃زکریا بن آدم نقل می‌کند: حضور امام رضا(ع) رسیدم. امام جواد(ع) را که چهارساله بود نزد حضرتشان آوردند. امام جواد(ع) دستش را بر زمین زده و سرشان را به سمت آسمان بلند کرده و غرق در تفکر شدند. امام رضا(ع) به ایشان گفت: فدایت شوم! از هنگامی که نشستی در چه چیزی اندیشه می‌کنی؟! امام جواد(ع) پاسخ دادند: به اتفاقاتی که برای مادرم رخ داد، فکر می‌کنم.  به خدا سوگند، آن دو نفری که به مادرم آسیب رساندند را از قبرشان بیرون آورده، جسدشان را آتش زده و تبدیل به خاکستر می‌کنم و آن‌ را در دریا می‌ریزم. امام رضا(ع) بعد از شنیدن این سخنان، فرزندشان را به خود نزدیک نموده و پیشانی‌اش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایت باد، تو شایسته این جایگاه (امامت) هستی.🍃 🌴وَ أَخْبَرَنِي أَبُو اَلْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ بْنِ مُوسَى، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي (رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ)، قَالَ: أَخْبَرَنِي أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ اَلْوَلِيدِ، قَالَ: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْبَرْقِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي زَكَرِيَّا بْنُ آدَمَ، قَالَ: إِنِّي لَعِنْدَ اَلرِّضَا (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) إِذْ جِيءَ بِأَبِي جَعْفَرٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ)، وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِينَ، فَضَرَبَ بِيَدِهِ إِلَى اَلْأَرْضِ، وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ فَأَطَالَ اَلْفِكْرَ ، فَقَالَ لَهُ اَلرِّضَا (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): بِنَفْسِي أَنْتَ، لِمَ طَالَ فِكْرُكَ؟ فَقَالَ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): فِيمَا صُنِعَ بِأُمِّي فَاطِمَةَ (عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ)، أَمَا وَ اَللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأُذَرِّيَنَّهُمَا، ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِي اَلْيَمِّ نَسْفاً. فَاسْتَدْنَاهُ، وَ قَبَّلَ مَا بَيْنَ عَيْنَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي، أَنْتَ لَهَا. يَعْنِي اَلْإِمَامَةَ.🌴   📚 دلائل الإمامة ج ۱، ص ۴۰۰؛ اثبات الوصية، ج۱، ص ۲۱۸ 🎁 به کانال مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @tabligheslam
✳️ کرامتی عجیب از نوه فضه خادمه👇👇 🥀 حضرت فاطمه سلام الله علیها🥀 🍃مالك بن دينار گويد: در موسم حج زن ضعيفى را ديدم كه بر شترى نحيف سوار است، مردم او را نصيحت مى‌كردند كه با آن شتر به صحرا نرود و باز گردد ولى او توجّهى نكرد و همراه بقيۀ مردم به راه افتاد.دهنگامى كه مقدارى از راه را در باديه طى كرديم شتر مذكور تحمّل رفتن را از دست داده و ايستاد، آن زن شتر را سرزنش مى‌كرد و نهيب مى‌زد ولى فايده‌اى نداشت، پس سرش را به سوى آسمان بلند كرد و گفت: خدايا! نه مرا در خانه‌ام گذاشتى، و نه به خانۀ خودت رسانيدى، تو را به عزّت و جلالت سوگند مى‌دهم كه در كار من گشايشى دهى، و اللّٰه كه اگر كسى غير از تو اين عمل را با من انجام داده بود شكايت او را به سوى تو مى‌آوردم. مالك بن دينار گويد: در اين حال ناگهان شخصى نزد او آمد كه ناقه‌اى-شترى ماده به همراه داشت و به آن زن گفت: سوار شو! هنگامى كه وى سوار شتر گرديد آن حيوان با سرعت عجيبى حركت كرد. زمانى كه من مشغول طواف خانۀ خدا بودم، آن زن را ديدم كه طواف مى‌كرد، پس او را سوگند دادم و خواستم كه خود را معرفى كند،گفت: من «شهره» دختر«مسكه» دختر «فضّه»خادم حضرت فاطمۀ زهرا عليها السّلام ؛ يعنى نوۀ فضّه هستم.🍃 🌴قب، [المناقب لابن شهرآشوب ] ، مَالِكُ بْنُ دِينَارٍ : رَأَيْتُ فِي مُوَدَّعِ اَلْحَجِّ اِمْرَأَةً ضَعِيفَةً عَلَى دَابَّةٍ نَحِيفَةٍ وَ اَلنَّاسُ يَنْصَحُونَهَا لِتَنْكُصَ فَلَمَّا تَوَسَّطْنَا اَلْبَادِيَةَ كَلَّتْ دَابَّتُهَا فَعَذَلْتُهَا فِي إِتْيَانِهَا فَرَفَعَتْ رَأْسَهَا إِلَى اَلسَّمَاءِ وَ قَالَتْ لاَ فِي بَيْتِي تَرَكْتَنِي وَ لاَ إِلَى بَيْتِكَ حَمَلْتَنِي فَوَ عِزَّتِكَ وَ جَلاَلِكَ لَوْ فَعَلَ بِي هَذَا غَيْرُكَ لَمَا شَكَوْتُهُ إِلاَّ إِلَيْكَ فَإِذَا شَخْصٌ أَتَاهَا مِنَ اَلْفَيْفَاءِ وَ فِي يَدِهِ زِمَامُ نَاقَةٍ فَقَالَ لَهَا اِرْكَبِي فَرَكِبَتْ وَ سَارَتِ اَلنَّاقَةُ كَالْبَرْقِ اَلْخَاطِفِ فَلَمَّا بَلَغْتُ اَلْمَطَافَ رَأَيْتُهَا تَطُوفُ فَحَلَفْتُهَا مَنْ أَنْتَ فَقَالَتْ أَنَا شُهْرَةُ بِنْتُ مُسْكَةَ بِنْتِ فِضَّةَ خَادِمَةِ اَلزَّهْرَاءِ عَلَيْهَا السَّلاَمُ .🌴 📚 بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۴۶ 🎁 به کانال مطالب تبلیغی بپیوندید👇👇👇 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼 @tabligheslam