eitaa logo
تبیین ایران
99 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
5.4هزار ویدیو
39 فایل
کانال اخبار و تحلیل سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 امامِ امت، خط‌قرمزِ اصلی حفظ امت 🔺 تأملی در «» در 🔹 در ، نقل است که «عبدالله‌بن‌مطیع» ـ از هوادارانِ عبدالله‌بن‌زبیر ـ در ملاقاتی که با (ع) در راه مدینه به مکه داشته، از تعابیر عجیبی در وصف آن حضرت استفاده می‌کند که جالب‌توجه است؛ مثلاً می‌گوید: «اگر تو را بکشند، دیگر در کشتن هیچ‌کس هراسی نخواهند داشت....»؛ یا اینکه: «اگر تو کشته شوی، ما مسلمانان به بندگی و بردگی [] در خواهیم آمد....» 🔹 تعابیری از این دست ـ که نمونه‌های آن در تاریخ نهضت کم هم نیست ـ علاوه بر آنکه حاکی از جایگاه والای آن حضرت در میان است، حقیقتی دیگر را نیز در درون خود نهفته دارد و آن، موقعیت ویژه‌ی حسین‌بن‌علی (ع) در حراست از کیان امت اسلام است: فارغ از آنکه حسین‌بن‌علی (ع)، در کسوت امامِ مفترض‌الطَّاعه‌ی شیعیان دیده شود یا در جایگاه فردی والامقام و عدالت‌طلب ـ که حسّ احترام بسیاری از بزرگان امت را بر می‌انگیزد ـ در هر دو حالت، وی آنقدر جایگاهش رفیع است که اگر این جایگاه هتک شود، راه بر هرگونه گردنکشی و تجاوزی بر امتِ اسلام هموار خواهد شد! این قلقِ تاریخی، حقیقتی است که باید در هر عصر و زمانی مورد توجهِ جدی قرار گیرد.... 👇🏻 🔹 نقد و انتقاد در جامعه‌ی اسلامی، سازوکارها و الزاماتِ خاص خود را دارد که در ضمن اظهار نقدها، این الزامات هم باید رعایت شود؛ اما اگر این الزامات و خطوط قرمز، در هنگام بیان نقدها و اظهار مشکلات، رعایت نشده و مسیر بیان نقدها و مشکلاتِ موجود، خواسته یا ناخواسته، به سمت‌وسویی هدایت شود که بابِ تندگویی و هتاکی به سوی امام امت باز شده و نوک پیکان تمام گلایه‌ها و شکایت‌ها به سوی شخص نشانه رود، آنگاه مردم جامعه ـ یا همان امتِ امام ـ دیگر نباید تصور کنند که با این شیوه، مشکلاتِ کشور حل‌وفصل خواهد شد و شرایط بهبود خواهد یافت؛ بلکه به عکس، این روش، سرآغاز از دست رفتن امنیت و موجودیتِ جامعه‌ی اسلامی خواهد بود.... goo.gl/e6iCKi 👈🏻مطالعه متن کامل مقاله در پایگاه اینترنتی اندیشکده برهان: 👉🏻 http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=11054 🇮🇷 @hadisyasi
🔶 واکاوی سلسله ریشه‌های تاریخیِ واقعه 👈🏻 قسمت 2️⃣؛ فهم نادرست بنی‌امیه از مسئله‌ی رسالت و امامت ❌ تاریخ گواه است که بنی‌امیه، پس از بعثت رسول خدا (ص) و حتی پس از ـ به عنوان مقطع تاریخی کُرنش آنان مقابل قدرت‌نمایی اسلام ـ اساساً هیچ‌گاه مفهوم رسالتِ نبی اکرم (ص) و امامتِ امامان از را «از زاویه‌ی دید اهل‌بیت (ع)» درک نکردند. آنان نفوذ (ص) و الهی را امری دنیوی و چیزی شبیه به و تلاش برای کسب قدرت می‌پنداشتند که طی آن، محمدبن‌عبدالله، فرزندی از فرزندان هاشم‌بن‌عبدمناف، سرانجام موفق شده بود در درگیری تاریخیِ میان فرزندان ، گوی سبقت را از فرزندان ، برادر برباید و لذا تفوّق و برتری، پس از سال‌ها که از فوت هاشم می‌گذشت، دوباره به اردوگاه فرزندان هاشم بازگردد! 🔹 تقابل این دو تیره‌ی سرشناس ، با بعثت پیامبر ـ که خود نیز از تیره‌ی بود ـ نه تنها به پایان نرسید، بلکه صورت جدّی‌تری به خود گرفت، چرا که بنی‌امیّه حتی ادعای نبوّت حضرت رسول (ص) را نیز در راستای رقابت تیره‌ای و درون‌قبیله‌ای تفسیر می‌کرد و این تلقی از بعثت را، نسل به نسل به فرزندان خود منتقل نمود تا این‌که در حادثه‌ی عاشورا، مبتنی بر همین نگاه، هم آن رویاروییِ عظیمِ تاریخ را صرفاً صف‌آراییِ فرزند عبدشمس مقابل فرزند هاشم تفسیر نمود. 📜 تاریخ شواهد متعددی را برای اثبات این مدعا ارائه می‌دهد که در ادامه، به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد: 1️⃣ در زمان خلافت جناب ، روزی بر او وارد شد و گفت:‌ «این پس از قبیله‌ی تَیْم (اشاره به جناب ) و عَدی (اشاره به جناب ) به تو رسیده است. اکنون آن را چون توپ میان قبیله‌ی خودت بگردان و پایه‌های آن را قرار ده! پس همانا بدان که مسئله، فقط مسئله‌ی فرمان‌روایی است (نه خلافت الهی و اسلامی!)؛ من که بهشت و دوزخی نمی‌شناسم!»[1] این سخنان به اندازه‌ای ناپسند بود که جناب عثمان از شنیدن آن برآشفت، بر سر ابوسفیان فریاد زد و به او تندی نمود. 2️⃣ پس از واقعه‌ی عاشورا و جنایات یزیدبن‌معاویه علیه سپاهیان و خاندان (ع)، هنگامی که سرهای مقدس شهدا را وارد مجلس یزید نمودند، یزید در حالی که با چوب‌دستی خود بر لب و دندان مطهر امام (ع) می‌زد، این اشعار را می‌خوانْد: «فرزندان هاشم با سلطنت بازى کردند و در واقع نه خبرى (از سوى خدا) آمده بود و نه وحی‌اى نازل شده است!... کاش بزرگان من که در کشته شده بودند، امروز مى‌دیدند که قبیله‌ی خزرج چگونه از ضربات نیزه به زارى آمده است!... در آن حال، از شادى فریاد مى‌زدند و مى‌گفتند: اى یزید دستت درد نکند! امروز کیفر ماجراى بدر را به آنان دادیم و همانند بدر با آنان معامله کردیم و در نتیجه برابر شدیم!... من از فرزندانِ «خِنْدِفْ» (از جدّه‌هاى اعلاى قریش) نیستم اگر از فرزندان احمد [ع] انتقام نگیرم!»[2] ❌ توجه بیش‌ازحد به عصبیت‌های قبیله‌ایِ بازمانده از دوران عرب و نیز نگاه به واقعه عاشورا از منظر رقابتِ درون‌قبیله‌ای میان تیره‌ی بنی‌هاشم و بنی‌عبدشمس، از جمله ریشه‌ای‌ترین عللی بود که خاندان امیّه همواره از این دریچه به مقوله‌ی و امامت می‌نگریست که البته حسادت به هاشم و فرزندان او به سبب داشتن مناقب و فضایل بسیار نیز، همواره این نگاه را ضریب می‌داد. 📚 پی‌نوشت‌ها: 1. ابن عبدالبر، الإستيعاب في معرفة الأصحاب، تحقیق علی‌محمد بجاوی، بیروت: دار الجیل، 1412ق، ج4، ص1679. 2. فضل‌بن‌حسن طَبْرِسی، الإحتجاج، ترجمه‌ی مازندرانی، تهران: نشر مرتضوی، بی‌تا، چاپ اول، ج3، ص170. ✍🏻 💠اندیشکده برهان @hadisyasi
🔶 قدرت برای هدم ظلم! 🔹 یکی از پیام‌های قیام و شهادت (ع)، هشدار برای توجّه نسبت به مسئله «قدرت» است. اینکه قدرت نباید در دستان قرار بگیرد، مضمون قطعی پاسخی است که (ع) به مروان‌بن‌حکم می‌دهند: 💬 «ما اهل‌بیت رسول خداییم و حقّ همیشه در میان ماست، و زبان ما جز به حقّ سخن نمی‌گوید. من خود از پیامبر خدا شنیدم که می‌فرمود: خلافت بر دودمان و بر آزادشدگان (به دست پیامبر پس از فتح مکّه) و فرزندان آن‌ها، حرام است.»[1] 🔹 بنابراین یکی از مهم‌ترین مسائل أباعبدالله الحسین (ع) است. او به هر قیمتی قدرت‌طلب نیست، امّا روشن است که اگر امثال ایشان (ع) قدرت را در دست نگیرند، امثال و ، صاحبان قدرت و اختیار مردم خواهند شد. قدرت‌طلب بودن در نگرش خاندان (ص) نسبت به خاندان ابوسفیان و امثال ایشان، دو ماهیّت کاملاً متفاوت و بلکه متضاد دارد؛ در اوّلی به وسیله قدرت است که راه رسیدن به قرب پروردگار و هموار شده و کسانی که سدّ از این راه می‌کنند یا هدایت می‌شوند یا رفع می‌گردند، امّا در دوّمی قدرت در جهت و نوع بشر به خدمت گرفته خواهد شد و هدفی جز و شهوت و غضب برایش متصوّر نیست. 🔹 بنابراین کدام انسان عاقلی حاضر می‌شود به خاطر أمر موهومی چون «اخلاقی نبودنِ قدرت‌طلبی» اجازه دهد تدبیر دنیا و آخرت مردم به دست اشرار و اراذلی چون یزید و شمر بیفتد؟! این چه رذیله‌ایست (قدرت‌طلبی) که به خاطر ترکش، باید حکومت طاغوت و استکبار را پذیرفت؟! جز این نیست که اگر قدرت و قدرت‌طلبی نجس خوانده شد و حکم بر حرمت و وجوب ترکش داده شد، همانا بزرگترین خدمت به استکبار و طاغوت در عالم اتّفاق افتاده است و در ظلمشان مشارکت می‌شود. آنچه که باید موضوعیّت داشته باشد نه صرف مبارزه با ظالمان که اقدام علیه ظلم و ریشه‌کن ساختن آن است. به خاطر همین است که برای ریشه‌کن نمودن ظلم در عالم نیاز به قدرت است و تا این میل در یاران حقّ به وجود نیاید، ظلم ریشه‌کن نخواهد شد. 📚 پی‌نوشت: 1. الفتوح، ابن‌اعثم کوفی، ج 5، ص 23 و 24. ✍🏻 💠اندیشکده برهان @hadisyasi
✳ شمر ناگهان شمر نشد 🔻 خیانت، یک مسئله‌ی تدریجی است. هم ناگهان شمر نشد. شمر از خط مقدم جبهه‌ی علیه السلام به خط مقدم جبهه‌ی آمد. همه به تدریج شمر می‌شوند. همه‌ی ما این‌چنین هستیم و کم‌کم شمر می‌شویم؛ به‌طوری‌ که اگر از ابتدا به خود ما بگویند که شما بیست سال دیگر چنین آدمی خواهی بود، خودمان هم باور نمی‌کنیم. برخی از جلادهای قبلا سوابق خوبی در اسلام و حتی در جهاد داشتند و برخی اصلا رزمنده‌ی اسلام بودند، جبهه رفته بودند و در رکاب علی‌بن‌ابی‌طالب جنگیده بودند؛ چنان‌که اگر تیر مثلا به‌جای بازو به گلویش خورده بود، اکنون جزو شهدای اسلام بود اما اینک به کربلا آمده تا سر علیه السلام را از تن جدا کند. 👤 📚 برگرفته از کتاب «حسین، عقل سرخ» 📖 صفحات ۲۷ و ۲۸ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) @hadisyasi