🔶 امامِ امت، خطقرمزِ اصلی حفظ امت
🔺 تأملی در #هویت_مشترک «#امام_و_امت» در #جامعه_اسلامی
🔹 در #تاریخ_کربلا، نقل است که «عبداللهبنمطیع» ـ از هوادارانِ عبداللهبنزبیر ـ در ملاقاتی که با #سیدالشهدا (ع) در راه مدینه به مکه داشته، از تعابیر عجیبی در وصف آن حضرت استفاده میکند که جالبتوجه است؛ مثلاً میگوید: «اگر #بنیامیه تو را بکشند، دیگر در کشتن هیچکس هراسی نخواهند داشت....»؛ یا اینکه: «اگر تو کشته شوی، ما مسلمانان به بندگی و بردگی [#یزید] در خواهیم آمد....»
🔹 تعابیری از این دست ـ که نمونههای آن در تاریخ نهضت #کربلا کم هم نیست ـ علاوه بر آنکه حاکی از جایگاه والای آن حضرت در میان #امت است، حقیقتی دیگر را نیز در درون خود نهفته دارد و آن، موقعیت ویژهی حسینبنعلی (ع) در حراست از کیان امت اسلام است:
فارغ از آنکه حسینبنعلی (ع)، در کسوت امامِ مفترضالطَّاعهی شیعیان دیده شود یا در جایگاه فردی والامقام و عدالتطلب ـ که حسّ احترام بسیاری از بزرگان امت را بر میانگیزد ـ در هر دو حالت، وی آنقدر جایگاهش رفیع است که اگر این جایگاه هتک شود، راه بر هرگونه گردنکشی و تجاوزی بر امتِ اسلام هموار خواهد شد! این قلقِ تاریخی، حقیقتی است که باید در هر عصر و زمانی مورد توجهِ جدی قرار گیرد.... 👇🏻
🔹 نقد و انتقاد در جامعهی اسلامی، سازوکارها و الزاماتِ خاص خود را دارد که در ضمن اظهار نقدها، این الزامات هم باید رعایت شود؛ اما اگر این الزامات و خطوط قرمز، در هنگام بیان نقدها و اظهار مشکلات، رعایت نشده و مسیر بیان نقدها و مشکلاتِ موجود، خواسته یا ناخواسته، به سمتوسویی هدایت شود که بابِ تندگویی و هتاکی به سوی امام امت باز شده و نوک پیکان تمام گلایهها و شکایتها به سوی شخص #امام نشانه رود، آنگاه مردم جامعه ـ یا همان امتِ امام ـ دیگر نباید تصور کنند که با این شیوه، مشکلاتِ کشور حلوفصل خواهد شد و شرایط بهبود خواهد یافت؛ بلکه به عکس، این روش، سرآغاز از دست رفتن امنیت و موجودیتِ جامعهی اسلامی خواهد بود....
goo.gl/e6iCKi
👈🏻مطالعه متن کامل مقاله در پایگاه اینترنتی اندیشکده برهان:
👉🏻 http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=11054
🇮🇷 @hadisyasi
🔶 واکاوی سلسله ریشههای تاریخیِ واقعه #عاشورا
👈🏻 قسمت 2️⃣؛ فهم نادرست بنیامیه از مسئلهی رسالت و امامت
❌ تاریخ گواه است که بنیامیه، پس از بعثت رسول خدا (ص) و حتی پس از #فتح_مکه ـ به عنوان مقطع تاریخی کُرنش آنان مقابل قدرتنمایی اسلام ـ اساساً هیچگاه مفهوم رسالتِ نبی اکرم (ص) و امامتِ امامان از #بنیهاشم را «از زاویهی دید اهلبیت (ع)» درک نکردند.
آنان نفوذ #رسول_خدا (ص) و #ولایت الهی را امری دنیوی و چیزی شبیه به #سلطنت و تلاش برای کسب قدرت میپنداشتند که طی آن، محمدبنعبدالله، فرزندی از فرزندان هاشمبنعبدمناف، سرانجام موفق شده بود در درگیری تاریخیِ میان فرزندان #عبدمناف، گوی سبقت را از فرزندان #عبدشمس، برادر #هاشم برباید و لذا تفوّق و برتری، پس از سالها که از فوت هاشم میگذشت، دوباره به اردوگاه فرزندان هاشم بازگردد!
🔹 تقابل این دو تیرهی سرشناس #قریش، با بعثت پیامبر ـ که خود نیز از تیرهی #بنیهاشم بود ـ نه تنها به پایان نرسید، بلکه صورت جدّیتری به خود گرفت، چرا که بنیامیّه حتی ادعای نبوّت حضرت رسول (ص) را نیز در راستای رقابت تیرهای و درونقبیلهای تفسیر میکرد و این تلقی از بعثت را، نسل به نسل به فرزندان خود منتقل نمود تا اینکه در حادثهی عاشورا، مبتنی بر همین نگاه، #یزید هم آن رویاروییِ عظیمِ تاریخ را صرفاً صفآراییِ فرزند عبدشمس مقابل فرزند هاشم تفسیر نمود.
📜 تاریخ شواهد متعددی را برای اثبات این مدعا ارائه میدهد که در ادامه، به برخی از آنها اشاره خواهد شد:
1️⃣ در زمان خلافت جناب #عثمان، روزی #ابوسفیان بر او وارد شد و گفت: «این #خلافت پس از قبیلهی تَیْم (اشاره به جناب #ابوبکر) و عَدی (اشاره به جناب #عمر) به تو رسیده است. اکنون آن را چون توپ میان قبیلهی خودت بگردان و پایههای آن را #بنیامیه قرار ده! پس همانا بدان که مسئله، فقط مسئلهی فرمانروایی است (نه خلافت الهی و اسلامی!)؛ من که بهشت و دوزخی نمیشناسم!»[1]
این سخنان به اندازهای ناپسند بود که جناب عثمان از شنیدن آن برآشفت، بر سر ابوسفیان فریاد زد و به او تندی نمود.
2️⃣ پس از واقعهی عاشورا و جنایات یزیدبنمعاویه علیه سپاهیان و خاندان #امام_حسین (ع)، هنگامی که سرهای مقدس شهدا را وارد مجلس یزید نمودند، یزید در حالی که با چوبدستی خود بر لب و دندان مطهر امام (ع) میزد، این اشعار را میخوانْد:
«فرزندان هاشم با سلطنت بازى کردند و در واقع نه خبرى (از سوى خدا) آمده بود و نه وحیاى نازل شده است!... کاش بزرگان من که در #جنگ_بدر کشته شده بودند، امروز مىدیدند که قبیلهی خزرج چگونه از ضربات نیزه به زارى آمده است!... در آن حال، از شادى فریاد مىزدند و مىگفتند: اى یزید دستت درد نکند! امروز کیفر ماجراى بدر را به آنان دادیم و همانند بدر با آنان معامله کردیم و در نتیجه برابر شدیم!... من از فرزندانِ «خِنْدِفْ» (از جدّههاى اعلاى قریش) نیستم اگر از فرزندان احمد [ع] انتقام نگیرم!»[2]
❌ توجه بیشازحد به عصبیتهای قبیلهایِ بازمانده از دوران #جاهلیت عرب و نیز نگاه به واقعه عاشورا از منظر رقابتِ درونقبیلهای میان تیرهی بنیهاشم و بنیعبدشمس، از جمله ریشهایترین عللی بود که خاندان امیّه همواره از این دریچه به مقولهی #وحی و امامت مینگریست که البته حسادت به هاشم و فرزندان او به سبب داشتن مناقب و فضایل بسیار نیز، همواره این نگاه را ضریب میداد.
📚 پینوشتها:
1. ابن عبدالبر، الإستيعاب في معرفة الأصحاب، تحقیق علیمحمد بجاوی، بیروت: دار الجیل، 1412ق، ج4، ص1679.
2. فضلبنحسن طَبْرِسی، الإحتجاج، ترجمهی مازندرانی، تهران: نشر مرتضوی، بیتا، چاپ اول، ج3، ص170.
✍🏻 #محمدمهدی_سلامی_پوریان
#گروه_تاریخ
#شجره_خبیثه_جهل_و_کینه #محرم
💠اندیشکده برهان
@hadisyasi
🔶 قدرت برای هدم ظلم!
🔹 یکی از پیامهای قیام و شهادت #حسین_بن_علی (ع)، هشدار برای توجّه نسبت به مسئله «قدرت» است. اینکه قدرت نباید در دستان #بنیامیه قرار بگیرد، مضمون قطعی پاسخی است که #امام_حسین (ع) به مروانبنحکم میدهند:
💬 «ما اهلبیت رسول خداییم و حقّ همیشه در میان ماست، و زبان ما جز به حقّ سخن نمیگوید. من خود از پیامبر خدا شنیدم که میفرمود: خلافت بر دودمان #ابوسفیان و بر آزادشدگان (به دست پیامبر پس از فتح مکّه) و فرزندان آنها، حرام است.»[1]
🔹 بنابراین یکی از مهمترین مسائل أباعبدالله الحسین (ع) #قدرت است. او به هر قیمتی قدرتطلب نیست، امّا روشن است که اگر امثال ایشان (ع) قدرت را در دست نگیرند، امثال #یزید و #شمر، صاحبان قدرت و اختیار مردم خواهند شد. قدرتطلب بودن در نگرش خاندان #رسول_خدا (ص) نسبت به خاندان ابوسفیان و امثال ایشان، دو ماهیّت کاملاً متفاوت و بلکه متضاد دارد؛ در اوّلی به وسیله قدرت است که راه رسیدن به قرب پروردگار و #بهشت هموار شده و کسانی که سدّ از این راه میکنند یا هدایت میشوند یا رفع میگردند، امّا در دوّمی قدرت در جهت #استعمار و #استثمار نوع بشر به خدمت گرفته خواهد شد و هدفی جز #جهنم و شهوت و غضب برایش متصوّر نیست.
🔹 بنابراین کدام انسان عاقلی حاضر میشود به خاطر أمر موهومی چون «اخلاقی نبودنِ قدرتطلبی» اجازه دهد تدبیر دنیا و آخرت مردم به دست اشرار و اراذلی چون یزید و شمر بیفتد؟! این چه رذیلهایست (قدرتطلبی) که به خاطر ترکش، باید حکومت طاغوت و استکبار را پذیرفت؟! جز این نیست که اگر قدرت و قدرتطلبی نجس خوانده شد و حکم بر حرمت و وجوب ترکش داده شد، همانا بزرگترین خدمت به استکبار و طاغوت در عالم اتّفاق افتاده است و در ظلمشان مشارکت میشود. آنچه که باید موضوعیّت داشته باشد نه صرف مبارزه با ظالمان که اقدام علیه ظلم و ریشهکن ساختن آن است. به خاطر همین است که برای ریشهکن نمودن ظلم در عالم نیاز به قدرت است و تا این میل در یاران حقّ به وجود نیاید، ظلم ریشهکن نخواهد شد.
📚 پینوشت:
1. الفتوح، ابناعثم کوفی، ج 5، ص 23 و 24.
✍🏻 #گروه_سیاسی
💠اندیشکده برهان
@hadisyasi
✳ شمر ناگهان شمر نشد
🔻 خیانت، یک مسئلهی تدریجی است. #شمر هم ناگهان شمر نشد. شمر از خط مقدم جبههی #علیبنابیطالب علیه السلام به خط مقدم جبههی #یزید آمد. همه به تدریج شمر میشوند. همهی ما اینچنین هستیم و کمکم شمر میشویم؛ بهطوری که اگر از ابتدا به خود ما بگویند که شما بیست سال دیگر چنین آدمی خواهی بود، خودمان هم باور نمیکنیم. برخی از جلادهای #کربلا قبلا سوابق خوبی در اسلام و حتی در جهاد داشتند و برخی اصلا رزمندهی اسلام بودند، جبهه رفته بودند و در رکاب علیبنابیطالب جنگیده بودند؛ چنانکه اگر تیر مثلا بهجای بازو به گلویش خورده بود، اکنون جزو شهدای اسلام بود اما اینک به کربلا آمده تا سر #امام_حسین علیه السلام را از تن جدا کند.
👤 #استاد_رحیمپور_ازغدی
📚 برگرفته از کتاب «حسین، عقل سرخ»
📖 صفحات ۲۷ و ۲۸
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
@hadisyasi