eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️✍ توصیه مهم به جریان فهیم انقلابی 🔸اگر می‌خواهید به وظیفه‌تان در مورد به شکل صحیح و عاقلانه عمل کنید و افکار عمومی به اقدامات و تحلیل‌های شما اعتماد کنند، بدانید که انتشار تصویر شناسنامه لاریجانی و کارهای زرد از این قبیل فقط می‌تواند کند و فضای سیاسی را از تهی کند(ضمنا همین روش‌های غلط می‌تواند علیه اشخاص ارزشی نیز بکار گرفته شود)؛ در یک کلام صریح و صادقانه نقد کنید. 🔻اگر می‌خواهید عموم مخاطبین، شما و نقدتان را باور کنند، از در صداقت و صراحت درآيید؛ بدون نگاه جناحی؛ ♻️مردم می‌دانند که یک سپاهیِ اصولگراست که ضرباتش به دین و دنیای مردم و خدماتش به دشمنان انقلاب اسلامی کمتر از محمد خاتمی فتنه‌گر نیست. 🔺اینکه به‌مجردِ انحرافِ عناصرِ بظاهر خودی از مسیر انقلاب، با دستپاچگی آنان را مهره‌های اصلاح‌طلب و لیبرالیسم و کمونيسم و.. معرفی کنیم، تنها می‌تواند جریان کندفهم را دچار بیهوشی موقت برای کسب رأی‌شان کند؛ 👈جامعه نیز به نقدهای جناحی جواب منفی می‌دهد! ✅اما اگر با صداقت و صراحت به جامعه قدرت تشخیص بدهید؛ 1⃣ جامعه نسبت به سردرگمیِ سیاسی و فتنه‌زدگی تا حد زیادی بیمه می‌شود 2⃣ به دلیل شدت‌یافتنِ نظارت بر نهادها توسط جریان انقلابی، عناصر نفوذی، قدرت نقش‌آفرینی و خيانت در لباس خودی را از دست داده و خلع سلاح می‌شوند ♦️نباید جریان انقلابی هزینه‌ی قدرت‌طلبی‌هایِ حزبِ سوءاستفاده‌گرِ اصولگرا را بپردازد♦️ @tabyinchannel @daneshgahevelyat
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش اول) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 در برای است. تجمع همه قدرتها نیز در یک شخص، قدرت دادگری و انصاف را از او می ستاند به قول «لرداکتون» مورخ انگلیسی، « فاسد کننده است و قدرت مطلق، فساد مطلق می آورد، که همه اموال، همه قدرتها و همه امور را در اختیار داشتند، مجالی برای برای آنها باقی نماینده بود، هرچه را میکردند، در ملک خود میکردند، نه در ملک دیگری و مگر تصرف در ملک خود خلاف عدالت است؟!» [۱] 🔷یا به تعبیر «منتسکیو» تجربه تاریخ نشان داده است که وقتی کسی همه کاره شد، و فرمانش در حکم قانون بود، ابائی از بی عدالتی نخواهد داشت. یک فرد که دارای قدرت مطلقه است، ناشدنی است و به همین روی دستور دادن به آن، امری غیر اخلاقی است. اقتضای واقعیت چنین است که ، سر به ستمگری خواهد کشید و به هیچ اندرزی از ستم روی بر نخواهد یافت». [۲] یا به گفته «بیسمارک»، «حق در لوله تانگ است»، [۳] و لذا قدرت هم ذاتا خبیث و ناپاک معرفی شده است. 🔷ولی در ، برای کسب قدرت نیست، بلکه وسیله ای است برای و و از بین بردن و فساد، هدف خدمت به مردم، و آشنا ساختن آنها با فضائل و کمالات انسانی است، و لذا هیچ وقت در ، در معرض این خطر قرار نمیگیرد که به شر روی آورد و خویشتن را به گناه و پلیدیها آلوده سازد. 🔷پس ، می تواند با و در امور سیاسی مداخله کند و حتی در آن صورت، و پاکیش بیشتر ارزش پیدا میکند، و البته داشتن چنین اخلاقی به کاملا کمک مینماید تا به هدف نهائی نزدیک شود، زیرا هدف از آن، است و چون هدف سیاست اسلامی آن است که در جامعه و فضائل انسانی را به کمال نهائیش برساند و افراد جامعه را از عالیترین صفات انسانی برخوردار سازد، و لذا با مراعات مقررات اخلاقی عملا بالاترین احترام را به می نمایند. ... پی‌نوشتها [۱] دانش و ارزش، ص ۲۹۷ و ۲۹۸ [۲] مدرک قبل [۳] همان کتاب ص ۳۰ برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش دوم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 ، طبق مکلف است را در اعمال خود بکار بندد، و در و ، نمونه و آراسته به فضائل عالی انسانی باشد. ، و و شرافت روح را از وظایف قطعی شناخته، و به هیچ سیاستمداری اجازه نداده است که باعث ذلت و خواری خود شود، و به حقارت و فرومایگی تن در دهد، و برای جلب منافع مادی، شرف انسانی خود را پایمال نماید. امام صادق (ع) میفرمایند: «خداوند کارهای شخص را به خودش واگذار نموده، تا آن طوری که میل دارد، عمل نماید؛ ولی به وی اجازه نداده است که خود را نماید و موجبات پستی و خواری خویش را فراهم آورد». [وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۴، باب ۱۲ کراهه التعرض للذل] 🔷 ، مکر و فریب، دروغ و اغفال، خدعه و تدلیس و ریا و تزویر و سایر را از عیوب اخلاقی میداند و نفعی که از این راهها عاید شخص میگردد، ناپاک و پلید میخواند. در ، وسیله را توجیه نمیکند، و برای وصول به هدف، هر نوع وسیله را مجاز نمیداند، زیرا در یک ، نه تنها هدفها ارزش دارند، بلکه نیز دارای ارزش اند. بعبارت دیگر: سؤال اینکه: «هدف وسیله را مباح میکند یا نه؟» سئوالی نیست که بتوان جدا و بیرون از اعتبارات یک مکتب بدان پاسخ گفت، مکاتب ممکن است اندیشه های متفاوت درباره آن داشته باشند. ممکن است در مکتبی انتخاب وسیله برای رسیدن به هدف مجاز شمرده شود ولی در مکتب دیگر نه. 🔷 از مکاتبی است که خود معین میکند برای وصول به چه وسائلی را می پسندد و کدام را مجاز نمیشمارد. در ، معقول نیست روش هایی برای تامین هدف برگزیده شود، و با آن اهدافی که در نظر دارد، تناقض داشته باشد. مثلا که ، ، ، پرهیز از دروغ و مکر و فریب و... را در صدر اهداف خود قرار داده، معقول نیست در عین حال، هر روشی را برای رسیدن به این اهداف تجویز کند، زیرا در این صورت به مرتکب شده است، به این معنی نمیتوان از مردم دوستی دم زد، اما به خاطر همین مردم، که رفاه و آزادی شان مورد نظر است، مردم را به انواع قتل و شکنجه و فریب و تحمیق گرفتار کرد. 🔷آری ، مبتنی بر و است و لذا موسس و خود عملا در همه حال بود، و ایشان هرگز در دوران رسالت خود، بر خلاف و اصول اخلاقی قدمی برنداشت، را اغفال نکرد و وعده دروغ به مردم نداد، و فضیلت را هیچ وقت نادیده نگرفت و از راه گول زدن و انواع حقه بازیها و دغل کاریها که عادت سیاستمداران منفور تاریخ است، خود را پیش نبرد؛ او هرگز به مصلحت رنگ عوض نکرد و برخلاف عقیده و ایمانش سخن نگفت. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش سوم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 💠سیاست و رعایت شرف انسانی 🔷در تاریخ (ص) موارد زیادی پیش آمد که به کار بستن و عمل به وظایف اخلاقی، مستلزم ضرر و یا مزاحم منافعش بود، ولی او ضرر را تحمل کرد و از چشم پوشید. به عنوان نمونه، رسول اکرم (ص) در سالهای قبل از هجرت، از فرصت اجتماعات قبائل و عشایر عرب که به مکه می آمدند، استفاده می نمود و با هر گروهی جداگانه در محل سکونتشان درباره رسالت خود گفتگو می کرد. در یکی از سالها موقعی که جمعیت در منا متراکم بود، (ص) دعوت خود را آغاز کرد، ابتداء به طرف خیمه های «بنی کلب» و سپس به جانب «بنی حنیفه» رفت و پیام خود را به آنان ابلاغ کرد و آنان را به اسلام دعوت نمود، ولی آنها نپذیرفتند و جواب رد دادند. 🔷پس از آن به سوی منازل بنی عامر رفت و اسلام را به آنها عرضه کرد، یکی از بزرگان آن قبیله به نام «بیحره» متوجه قیافه جذاب و آهنگ گرم و نافذ (ص) شد و گفت: اگر می توانستم این جوانمرد را از قریش جدا کنم و به اختیار خود درآورم، با قدرت نیروی او تمام عرب را قبضه می کردم و آنها را مطیع خود می ساختم. سپس رو به آن حضرت کرد و گفت: «اگر امروز با شما به امر نبوت بیعت کردیم و از آن پس خداوند موجبات پیروزی تو را بر مخالفان فراهم آورد، آیا زمام امور، بعد از شما برای ما خواهد بود؟ در پاسخ با صراحت و صداقت فرمود: «اختیار امر بعد از من برای خداوند است و آن را در موردی که بخواهد، قرار خواهد داد». «بیحره» گفت: «آیا امروز به یاری شما برخیزیم و گلوهای خود را هدف سلاحهای عرب قرار دهیم و پس از آن که پیروز شدید، زمامداری امور برای دیگران باشد؟ ما را به کار تو نیازی نیست» و از دعوت آن حضرت سر باز زد. [سیره ابن هشام، ج ۱، ص ۴۲۴] 🔷اگر (ص) بر این بود که به هر نحوی شده اهداف خودشان را جلو ببرند، و با توجه به اینکه قبیله بنی عامر هم از قلب پیامبر (ص) آگاه نبودند، و نمی دانستند امر بعد از رسول اکرم (ص) در اختیار خداست، و نیز اگر آن روز حضرت با پیشنهاد قبیله بنی عامر موافقت می کرد و آنان را به آینده امیدوار می ساخت، افراد قبیله به پیامبر (ص) می گرویدند، تمام قدرت خود را در اختیار پیامبر (ص) قرار می دادند و موجبات پیشرفت سریع اسلام را فراهم می ساختند، و این خود در آن شرایط برای پیامبر اکرم (ص) موفقیتی درخشان بود و سودی بس بزرگ در بر داشت، ولی پیامبر (ص) این کار را نکرد و وعده دروغ به آنان نداد. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش چهارم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 (ص) در عین این که و جنگ و حکومت‌داری بود، و و ، در سیمای او نمایان تر بود، کشمکشهای مداوم حکومت و سیاستی که زندگی او را در بر گرفته بود، مانع از آن نبود که مردم در چهره او آرامش و صفایی را که از یک پیامبر انتظار داشتند، ببینند. او یک با مشخصات کاملا تازه ای بود که از متن بر می‌خاست؛ او با تاسیس چنین سیاستی توانست سیستمهای سیاسی متداول آن عصر را براندازد. 🔷راستی اعجاب انگیز است که در زمانی که «شاه» یا «قیصر» و یا «امپراطور» که همواره در تاریخ مظهر قساوت و خشونت و استبداد و بی رحمی بوده اند، و پوست کندن و آن را از کاه انباشتن و بر دروازه شهر یا کنگره قصر آویختن، و به چشم میل کشیدن و در تنور افکندن و از کله ها منازه درست کردن و یک خانواده و بلکه یک فامیل را به جرم یکی از اعضاء آن نابودکردن و در کاسه سر انسانها شراب نوشیدن و غیره معنی رایج «سیاست» آن عصر بوده است، او در شبه جزیره عربستان در جامعه بدوی، میان قبائل آن موقع عرب را بر ، ، ، ، و به مردم، و بنیاد نهاد، و به افراد حق داد که در برابر او از نظر خود دفاع کنند و در این کار کمترین احساس خطری از جانب او نکنند؛ و در زندگی سیاسی حضرت می خوانیم که بارها یارانش و حتی مردم بی مسئولیت، رو در روی ایشان ایستادند و بدون ترس، نظر خود را اظهار داشتند. آری این است ، سیاستی که از هرگونه هوا و هوس و طمع و آلودگی پاک است. ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش پنجم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 💠دو بینش سیاسی در جامعه اسلامی 🔷با اینکه در از جدا نیست و بر پایه و و و استوار است و (ص) و علیهم السلام نیز را در زندگی سیاسی خود عملا نشان داده اند، و به اصطلاح را در خدمت ارزش به کار گرفته اند، نه در خدمت «سود»، متاسفانه در همان قرون، در جامعه اسلامی «سیاست» جدیدی پایه گذاری شد که برای‌ اجتماع زیان فراوانی به بار آورد. بدین ترتیب خیلی ساده و سریع، تبدیل به یک سیاست فریبنده و خطرناک شد، و به صورت فلسفه توجیه کننده رژیم استبدادی و دیکتاتوری درآمد و در نتیجه «نبوت» و «امامت» به تبدیل گردید، و همین باعث شد تمدن اسلامی نیز «قدرت معنوی» خود را از دست بدهد. 🔷این سیاست جدید که کاملا با مخالف بود، به سیاستمداران اجازه می داد که در راه تحقق آمال سیاسی خود از هر وسیله ای استفاده کنند! و می توان گفت: در جوامع اسلامی، بودند که «ماکیاولیست» به تمام معنی به شمار می رفتند و باید آنها را پایه گذار مکتب ماکیاولیستی در تاریخ اسلام معرفی کرد. آنها جهت تحکیم پایه های سلطنت خود از هر نوع وسائل استفاده می کردند و معتقد بودند برای نیل به قدرت باید به هر عملی از: زور، حیله، تزویر غدر، قتل، جنایت، تقلب، نقض قول و پیمان شکنی مقررات اخلاقی متوسل می شدند و هر نوع عوام فریبی و نیرنگبازی را برای نیل به قدرت و حفظ آن برای خود جایز می شمردند. از آن روز در جوامع اسلامی دو مفهوم کاملا متضاد پیدا کرد؛ یکی سیاستی که در متن و نهاد آن جای داشت، و دیگری سیاستی و و مبتنی بر حیله و مکر و فریب... ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel