eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش اول) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 🔷 در برای است. تجمع همه قدرتها نیز در یک شخص، قدرت دادگری و انصاف را از او می ستاند به قول «لرداکتون» مورخ انگلیسی، « فاسد کننده است و قدرت مطلق، فساد مطلق می آورد، که همه اموال، همه قدرتها و همه امور را در اختیار داشتند، مجالی برای برای آنها باقی نماینده بود، هرچه را میکردند، در ملک خود میکردند، نه در ملک دیگری و مگر تصرف در ملک خود خلاف عدالت است؟!» [۱] 🔷یا به تعبیر «منتسکیو» تجربه تاریخ نشان داده است که وقتی کسی همه کاره شد، و فرمانش در حکم قانون بود، ابائی از بی عدالتی نخواهد داشت. یک فرد که دارای قدرت مطلقه است، ناشدنی است و به همین روی دستور دادن به آن، امری غیر اخلاقی است. اقتضای واقعیت چنین است که ، سر به ستمگری خواهد کشید و به هیچ اندرزی از ستم روی بر نخواهد یافت». [۲] یا به گفته «بیسمارک»، «حق در لوله تانگ است»، [۳] و لذا قدرت هم ذاتا خبیث و ناپاک معرفی شده است. 🔷ولی در ، برای کسب قدرت نیست، بلکه وسیله ای است برای و و از بین بردن و فساد، هدف خدمت به مردم، و آشنا ساختن آنها با فضائل و کمالات انسانی است، و لذا هیچ وقت در ، در معرض این خطر قرار نمیگیرد که به شر روی آورد و خویشتن را به گناه و پلیدیها آلوده سازد. 🔷پس ، می تواند با و در امور سیاسی مداخله کند و حتی در آن صورت، و پاکیش بیشتر ارزش پیدا میکند، و البته داشتن چنین اخلاقی به کاملا کمک مینماید تا به هدف نهائی نزدیک شود، زیرا هدف از آن، است و چون هدف سیاست اسلامی آن است که در جامعه و فضائل انسانی را به کمال نهائیش برساند و افراد جامعه را از عالیترین صفات انسانی برخوردار سازد، و لذا با مراعات مقررات اخلاقی عملا بالاترین احترام را به می نمایند. ... پی‌نوشتها [۱] دانش و ارزش، ص ۲۹۷ و ۲۹۸ [۲] مدرک قبل [۳] همان کتاب ص ۳۰ برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفکیک ناپذیری از اخلاق در اسلام (بخش پنجم) 🔶 ، سیاست خاصی است و با سیاستهای منفور جهان به هیچ وجه قابل مقایسه نمیباشد. در مساله وحدت و در ، اختلاف اساسی اسلام، با فلسفه سیاسی غرب آشکار می شود. در نظام سیاسی اسلام، نه تنها از سیاست جدا نیست، بلکه بر استوار است. 💠دو بینش سیاسی در جامعه اسلامی 🔷با اینکه در از جدا نیست و بر پایه و و و استوار است و (ص) و علیهم السلام نیز را در زندگی سیاسی خود عملا نشان داده اند، و به اصطلاح را در خدمت ارزش به کار گرفته اند، نه در خدمت «سود»، متاسفانه در همان قرون، در جامعه اسلامی «سیاست» جدیدی پایه گذاری شد که برای‌ اجتماع زیان فراوانی به بار آورد. بدین ترتیب خیلی ساده و سریع، تبدیل به یک سیاست فریبنده و خطرناک شد، و به صورت فلسفه توجیه کننده رژیم استبدادی و دیکتاتوری درآمد و در نتیجه «نبوت» و «امامت» به تبدیل گردید، و همین باعث شد تمدن اسلامی نیز «قدرت معنوی» خود را از دست بدهد. 🔷این سیاست جدید که کاملا با مخالف بود، به سیاستمداران اجازه می داد که در راه تحقق آمال سیاسی خود از هر وسیله ای استفاده کنند! و می توان گفت: در جوامع اسلامی، بودند که «ماکیاولیست» به تمام معنی به شمار می رفتند و باید آنها را پایه گذار مکتب ماکیاولیستی در تاریخ اسلام معرفی کرد. آنها جهت تحکیم پایه های سلطنت خود از هر نوع وسائل استفاده می کردند و معتقد بودند برای نیل به قدرت باید به هر عملی از: زور، حیله، تزویر غدر، قتل، جنایت، تقلب، نقض قول و پیمان شکنی مقررات اخلاقی متوسل می شدند و هر نوع عوام فریبی و نیرنگبازی را برای نیل به قدرت و حفظ آن برای خود جایز می شمردند. از آن روز در جوامع اسلامی دو مفهوم کاملا متضاد پیدا کرد؛ یکی سیاستی که در متن و نهاد آن جای داشت، و دیگری سیاستی و و مبتنی بر حیله و مکر و فریب... ... برگرفته از فصلنامه مکتب اسلام، شماره ۷، داود الهامی منبع: حوزه نت @tabyinchannel
⭕️برگزیده ای از 🔹امام صادق‌ علیه‌ السلام فرمودند: خداوند متعال صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله را به ممتاز ساخت، و اینک شما خود را بیازمائید اگر از آن صفات کریمه چیزی در شما بود خداوند را شکر کنید و از او در آن صفات افزونی طلبید، و آنها را که ده مورد است بر شمرد: یقین، و قناعت، و پایداری، و شکیبائی، و نیک‌خویی، و جوانمردی، و غیرتمندی، و مردانگی و دلیری، و مروت. 📕وسائل‌ الشیعه، ج ١۵، ص ۱۸۰ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا تربیت خانوادگی و وراثت در شکل گیری اخلاق انسان موثر است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸بى شك نخستين مدرسه هر انسانى دامان و آغوش اوست، و در همين جا است كه نخستين درسهاى يا را مى آموزد. و اگر مفهوم تربيت را اعم از «تكوينى» و «تشريعى» در نظر بگيريم ، رحم مادر و صلب پدر است كه آثار خود را بطور در وجود مى گذارد، و زمينه ها را براى فضيلت و رذيلت آماده مى سازد. در تعبيرات بسيار لطيف و دقيقى در اين قسمت وارد شده كه به بخشى از آن ذيلاً اشاره مى شود: 7⃣در حديثی (صلّی الله علیه و آله) می‌ فرماید: «ما نَحَلَ والِدٌ وَلَدَهُ اَفْضَلَ مِنْ اَدَب حَسَن؛ [۱] بهترين بخششى يا ميراثى كه براى فرزندش مى گذارد، همان و است». 8⃣ (عليه السلام) در همين زمينه تعبير رسایی فرموده است؛ حضرت ميفرمايد: «وَ اِنَّكَ مَسُؤُولٌ عَمّا وَلِّيْتَهُ بِهِ مِنْ حُسْنِ الاَْدَبِ وَ الدَّلالَةِ عَلى رَبّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَة لَهُ عَلى طاعَتِهِ؛ [۲] تو در برابر آنچه ولايتش برعهده تو گذارده شده است [از خانواده و فرزندان] هستى نسبت به و هدايت به سوى پروردگار و اعانت او بر اطاعتش». 9⃣ (عليه السلام) در يكى از كلمات خود تعبيرى دارد كه نشان مى دهد خُلق و خوى ميراثى است كه به مى رسد؛ حضرت ميفرمايد: «خَيْرُ ما وَرَّثَ الاْباءُ اَلاَْبْناءَ اَلاَْدَبَ؛ [۳] بهترين چيزى كه براى فرزندان خود به ارث مى نهند و و است». 🔟 (عليه السلام) در نهج البلاغه، به هنگام شرح شخصيّت و بيان موقعيّت خود براى ناآگاهانى كه او را با ديگران مقايسه مى كردند مى فرمايد: «وَ قَدْ عَلِمْتُمْ مَوْضِعى مِنْ رَسُولِ اللهِ بِالْقِرابَةِ الْقَريبَةِ وَ الْمَنْزِلَةِ الْخَصيصَةِ وَضَعَنى فى حِجْرِهِ وَ اَنَا وَليدٌ يَضُمُّنى اِلَى صَدْرِهِ ... يَرْفَعُ لى كُلَّ يَوْم عَلَماً مِنْ اَخْلاقِهِ وَ يَأمُرُنى بِالاِْقتِداءِ؛ شما قرابت و نزديكى مرا با پيامبر (ص) و منزلت خاصّم را نزد آن حضرت به خوبى مى دانيد؛ كودك خردسالى بودم پيامبر (ص) مرا در دامان خود مى نشاند و به سينه اش مى چسباند... او هر روز براى من پرچمى از خود مى افراشت و مرا امر مى كرد كه به او اقتدا كنم و اين من زائيده آن تربيت است». 🔹جالب اينكه امام در لابه‌لاى همين سخن، هنگامى كه از (ص) بحث مى كند، چنين مى فرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَن كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِن ملائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْمكارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ؛ [۴] از همان زمان كه (ص) از شير بازگرفته شد، خداوند بزرگترين فرشته از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز وى را به راههاى و جهان سوق دهد». 🔹بنابراين (ص) خود نيز از تربيت يافتگان فرشتگان بود. درست است كه اخلاق و صفات روحى انسان اعم از خوب و بد، از درون او برمی‌خیزد و با اراده او شكل مى گيرد، ولى انكار نمى توان كرد كه زمينه هاى متعدّدى براى شكل گيرى اخلاق خوب و بد وجود دارد، كه يكى از آنها از پدر و مادر و همچنين است؛ 🔹و اين مسأله قطع نظر از تحليل هاى علمى و منطقى، و تجربى فراوان دارد كه قابل انكار نيست. به همين دليل براى ساختن فرد يا جامعه آراسته به زيورهاى اخلاقى، بايد به مسأله و تربيت هايى كه از نونهالان در دامن مادر و آغوش مادر مى بينند توجّه داشت و اهمّيّت اين دوران در ساختار شخصيّت انسانها را هرگز فراموش نكرد. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، علی بن حسام الدين المتقی الهندی، ج ۱۶، ص ۶۲۴ [۲] بحارالأنوار، مجلسى، ج ۷۱، ص ۶، باب ۱ [۳] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، ص ۳۵۹، ح ۸۸ [۴] نهج البلاغة (صبحی صالح)، شريف الرضى، فيض الإسلام‏، ص ۳۰۰، خ ۱۹۲ (خطبه قاصعه). 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش اول) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 1⃣در «خطبه قاصعه» تعبير جالبى درباره (صلی الله علیه و آله) و (عليه السلام) ديده مى شود؛ می‌فرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِمِ، وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ، لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ وَ لَقَدْ كُنْتُ اَتَّبِعُهُ اِتِّباعَ الْفَصِيلِ اَثَرَ اُمِّهِ يَرْفَعُ لى فى كِلِّ يَوْم مِنْ اَخْلاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنى بِالاِْقْتِداءِ بِهِ» [۱] (از همان زمان كه (صلی الله علیه و آله) از شير باز گرفته شد، خداوند از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز او را به راه هاى و صفات خوب انسانى سوق دهد؛ و من [هنگامى كه به حدّ رشد رسيدم نيز] همچون سايه به دنبال آن حضرت حركت مى كردم، و او هر روز نكته تازه اى از خود را براى من آشكار مى ساخت و به من فرمان مى داد تا به او كنم). 🔹اين حديث شريف كه بخشى از «خطبه قاصعه» را تشكيل مى دهد، اين حقيقت را روشن مى سازد كه حتّى «پيغمبر گرامى اسلام» در آغاز كارش و پيشوايى داشته كه بزرگترين بوده است. (عليه السلام) نيز (صلی الله علیه و آله) را و پيشواى خود قرار داده بود، و سايه به سايه او حركت مى كرد و اين مقتداى بزرگوار هر روز درس تازه اى به امام على (عليه السلام) مى آموخت و چهره نوينى از را به او نشان مى داد. آنجا كه (صلی الله علیه و آله) و (عليه السلام) در برنامه «سير الى الله» نياز به و داشته باشند، تكليف ديگران پيداست. 2⃣در روايت معروف «بُنِىَ الاِسْلامُ...» كه با طرق متعدّد با تفاوت مختصرى از معصومين (عليهم السلام) نقل شده اين موضوع به خوبى منعكس شده است؛ از جمله در حديثى كه يار وفادار (عليه السلام) «زُرارَه» از آن حضرت نقل كرده مى خوانيم: «بُنِىَ الاِسْلامُ عَلى خَمْسَةِ اَشْياء، عَلَى الصَّلَوةِ وَ الزَّكاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّومِ وَالْوِلايَةِ، قالَ زُرارَةُ: فَقُلْتُ: وَاَىُّ شَىْء مِنْ ذلِكَ اَفْضَلُ؟ فَقالَ: اَلْوِلايَةُ اَفْضَلُ لاَِنَّها مِفْتاحُهُنَّ وَ الْوالى هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِنَّ» [۲] ( بر پنج پايه بنا شده: بر نماز و زكات و حجّ و روزه و [رهبرى معصومين]؛ زراره مى گويد: عرض كردم كداميك از اينها افضل است؟ فرمود: افضل است؛ زيرا كليد همه آنها است و والى و راهنما به سوى چهار اصل ديگر است). 🔹از اين تعبير به خوبى استفاده مى شود كه و به سبب احياءِ ساير برنامه هاى دينى و مسائل عبادى و فردى و اجتماعى است؛ و اين اشاره روشنى به تأثير مسأله در امر «تهذيب نفوس» و تحصيل «مكارم اخلاق» مى باشد. ... پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح‏، انتشارات هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۳۰۰، خطبه ۱۹۲ «فضل الوحی...». [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، تهران‏، چ۴، ج۲، ص۱۸ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۷۸ «نهج البلاغه» پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را با چه اوصافی می ستاید؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۱۷۸ «نهج البلاغه» بعد از شهادت به يگانگى پروردگار به شهادت بر (صلى الله عليه و آله) مى پردازد و آن حضرت را با شش ويژگى از اوصاف مهمش مى ستايد: «وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ الْمُجْتَبَى مِنْ خَلَائِقِهِ، وَ الْمُعْتَامُ [۱] لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ، وَ الْمُخْتَصُّ بِعَقَائِلِ [۲] كَرَامَاتِهِ وَ الْمُصْطَفَى لِكَرَائِمِ رِسَالَاتِهِ، وَ الْمُوَضَّحَةُ بِهِ أَشْرَاطُ الْهُدَى، وَ الْمَجْلُوُّ بِهِ غِرْبِيبُ الْعَمَى [۳]» 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (گواهى مى دهم كه بنده و او از ميان خلايق است كه براى تشريح حقايق آئين الهى انتخاب گشته و به گرامى داشته شده، و او را براى رساندن رسالات كريمانه الهى برگزيده و به وسيله او آشكار گرديده و تاريكى هاى جهل و ضلالت به وجود او روشنى يافته است). 🔹در اوّلين ويژگى، سخن از آن حضرت به ميان آمده كه سبب انتخاب او به بوده است. و در دوّمين وصف، از آن حضرت براى شرح و اعتقادات صحيح سخن مى گويد. در سوّمين صفت از آن حضرت پرده بر مى دارد و در چهارمين وصف از مأموريت هاى مهمّ او براى سخن به ميان مى آورد. 🔹در پنجمين وصف از هاى آن حضرت از طريق گفتار و رفتار و امضاى عملى او سخن مى گويد، و در ششمين وصف از تلاشى كه آن حضرت براى مبارزه با ـ كه از آن به نابينايى تعبير شده ـ سخن به ميان آورده است. تمام اين اوصاف، اشاره به اين است كه اگر من به او گواهى مى دهم و به پيشوايى اش تن داده ام، بى علت نيست؛ نه يك دليل كه چندين دليل دارد. پی نوشت‌ها [۱] «معتام» از ماده «عَيْم» (بر وزن غَيْب) در اصل به معناى شدت علاقه به شير گرفته شده و «معتام» در اينجا به معناى كسى است كه «علاقه شديد» به انجام دادن مأموريت الهى به او داده شده است. [۲] «عقائل» جمع «عقيله» به معناى برگزيده هر چيزى است و لذا به گوهرهاى گران بها «عقيلة البحر» گفته مى شود. [۳] «غربيب» به معناى چيز سياه پر رنگ است و در اينجا به معناى تاريكى جهل به كار رفته است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۶، ص ۶۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel