eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
428 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تشویق» و «تنبیه» چه شرایطی دارد و برای تأثیر گذاری آنها چه نکاتی را باید مد نظر قرار دهیم؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در و بايد شرایط آن را مد نظر قرار دهیم؛ مثلا تشويق نبايد مايه و تشويق شونده، يا خاموشی شعله فعّاليّتها و نظم و انضباط او گردد بلکه بايد بیشتر بر جنبه هاى معنوى تکیه کرد تا موجب تعالی شخصيّت افراد گردد و معیار در آن ضوابط باشد نه روابط. در مورد نیز شرايطی وجود دارد که باید رعایت شود و از آنجایی که «تنبيه» چنان كه از نامش پيداست، به منظور «آگاه سازى» صورت مى گيرد، بايد جهت گيرى آن به اين سمت باشد. 🔹گرچه و هرگز نمى تواند نخستين واكنش در برابر باشد - بلكه، بايد قبل از هر چيز دست به دامان زد - و نه مى تواند مشكل و بى انضباطى ها و خيانت ها را به طور كامل حل كند، ولى به هر حال، چيزى است كه چشم پوشى از آن به طور كلّى نيز براى هر تشكيلاتى خطرناك است، چرا كه هميشه «درصد» معيّنى از افراد هستند كه بدون اين «عامل باز دارنده» و يا لااقل «ترس از آن» انجام وظيفه نمى كنند. براى اين كه مديران بتوانند از و به هدف هاى تربيتى مورد نظر برسند، رعايت اصول زير مناسب به نظر مى رسد: 1⃣ هميشه بايد مقطعى باشد، يعنى راه را به روى افراد متخلّف براى خويشتن نبندد. جالب است كه در در بسيارى از آيات، بعد از مجازات هاى شديد، بلافاصله را استثناء مى كند؛ يعنى راه را به روى باز نگاه مى دارد. جمله «اِلا الَّذينَ تابُوا» و امثال آن در آيات زيادى از قرآن به همين منظور آمده است. 2⃣ و نبايد حسّ كينه توزى افراد را برانگيزد، و در عين حال ايجاب مى كند كه در اين مورد گرفتار وسوسه نشود و از ترس كينه توزی هاى آينده، بكلّى چشم از يا توبيخ و گنهكاران نپوشد، وگرنه سازمان تشكيلاتش به مى گرايد. 3⃣رعايت تناسب ميان «جرم» و «جريمه»، از مسلّم ترين مسائل اسلامى و تشكيلاتى است كه دقّت در باب حدود و ديات در فقه اسلام، اين معنى را كاملاً مشخّص مى كند. 4⃣اصل در اين است كه خصوصى باشد به عكس ، ولى مواردى استثنایی پيش مى آيد كه شرايط ايجاب مى كند كه در حضور جمع انجام گيرد، و يا خبر آن به گوش ديگران برسد. 5⃣از مسائلى كه در مورد و مجازات كاملاً ضرورى به نظر مى رسد، اين است كه، بايد دليل آن دقيقاً به طرف شود، و هرگز به اين قناعت نشود كه او خودش مى داند كفّاره چه گناهى را مى پردازد. چه بسيار افرادى كه از اعمال سوء و تخلّفات خويش بى خبرند و يا به گفته قرآن «يَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً» آن را عمل نيكى مى پندارند و يا اگر آگاهند، درجه اهمّيّت آن را نمى دانند؛ لذا تفهيم دقيق اين مسأله، براى و ، ضرورت دارد. 6⃣مدير و فرمانده نبايد در و ملامت زياده روى كند، زيرا گاه مى شود كه تكرار آن اثر معكوس دارد. را در اعمال ناپسند خود جرى تر مى كند، و آنان را به لجاجت وا مى دارد. امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود:  «الافراطُ فِى المَلامَة تَشُبُّ نيرانِ اللَّجاج» [۱] (زياده روى در و سرزنش، آتش و را مشتعل مى كند!). باز در جاى ديگر فرموده است: «إِيّاكَ أَنْ تُكَرِّرَ الْعَتَبَ فَإِنَّ ذلِكَ يُغْرِى بِالذَّنْبِ وَ يَهُونُ بِاْلعَتَبِ» [۲] (از پرهيز كن! چرا كه تكرار سرزنش، گناهكار را در اعمال ناپسندش و جسور مى كند؛ به علاوه، ملامت را بى اثر مى سازد!). اين بحث دامنه وسيعى دارد كه در اينجا به همين مقدار اكتفاء گرديد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۷۴، ص ۲۳۰، باب ۸ [۲] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، رجائى، سيد مهدى‏، دار الكتاب الإسلامي، قم، ‏۱۴۱۰ق، چ دوم‏، ص ۲۵۹، (حکمت ۴۲) 📕مديريت و فرماندهى در اسلام‏، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۹ش، ‏چ دوازدهم، ص ۱۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دشمن درونی انسان (بخش دوم و پایانی) 🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟ 🔹اگر گفته می شود، خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی ، کشمکش دائم وجود دارد. کوشش دارد که خود را با ارضای خواسته ها و تمایلات سازد و راه ترقی و تکامل و صعود الی الله را بر نفس انسانی سد نماید و او را مسخر خود گرداند؛ 🔹برعکس یا مرتبه عالی وجود انسان، همواره در تلاش است کمالات انسانی را طی کند و به مقام برسد. برای نیل به این مقام منیع، باید غرایز و تمایلات حیوانی را کنترل و مهار نماید و به استخدام خود درآورد. اگر و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، زنده می شود و انسان را به مقام شامخ صعود می دهد؛ و اگر غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی و گمراهی ساقط می گرداند. 🔹بر این اساس و با این تحلیل مسأله و نفس اماره، مربوط به و انسان، ولی مرتبه پایین و پست آن همردیف حیوان است، و و والای آن از سنخ «مجردات» و «ملکوتیان» و «فرشتگان» می‌باشد. «نفس اماره» و «نفس لوامه» و «نفس مطمئنه»، در واقع حالات و مراحل یک حقیقت واحدند. 🔹 که در افق حیوانیت و مرتبه پست است و به و زشتی ها فرمان می دهد، با و و به جایی می رسد که هر چند در برخی موارد دچار لغزش و انحراف می گردد، ولی میدان را به کلی به تمایلات و خواهش ها واگذار نکرده، و گاهی بر اوضاع مسلط می گردد و خود را نسبت به گناهان سرزنش و می کند و تصمیم بر جبران خطاها می گیرد و دل و جان را با آب می شوید، و در هر صورت کفه سنگین مبارزه به نفع و است؛ چنین نفسی که به این مرحله راه یافته، یعنی «سرزنشگر» نام دارد. 🔹اگر مردانه وارد میدان مبارزه گردد، پس از و و ، به مرحله ای می رسد که غرائز، رام او می گردند و دیو ، در بند عقل و ایمان اسیر می‌شوند و متعادل می گردند. این همان مرحله آرامش و سکینه است و نفسی که به این مرحله رسیده، نام دارد که از آنِ و مقرب درگاه الهی، مانند پیامبران و اولیاء و رهروان راستین مکتب آنها است. 🔹در به هر سه این مرحله نفس اشاره شده است: ۱) : «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ َلأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی إِنَّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ». [یوسف، ۵۳] ۲) : «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ». [قیامت، ۱و۲] ۳) : «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی». [فجر، ۲۷-۳۰] برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به: ۱- خودسازی (ابراهیم امینی)، بحث روح انسانی و حیوانی؛ ۲- تعلیم و تربیت در اسلام (مرتضی مطهری)؛ ۳- فلسفه اخلاق (مرتضی مطهری) منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸علماى اخلاق براى امورى را بيان كرده اند كه التزام به آنها لازم است. يكی از اين امور، است كه بعد از «مشارطه» و «مراقبه» و «محاسبه» قرار دارد. بعضى همين چهار مرحله را برشمرده اند، ولى بعضى ديگر مثل مرحوم فيض كاشانى در «محجة البيضاء» دو تاى ديگر يعنى و [توبيخ] را هم اضافه كرده اند، كه شايد بتوان به گونه اى اين دو را در همان ادغام كرد؛ ولى ما به تبع مرحوم فيض اين دو را نيز شرح مى دهيم: 2⃣«معاتبه» (توبيخ نفس) 🔹دانستيم‌كه دشمن‌ترين دشمنان، است و امر كننده به و ميل كننده به شر و فرار كننده از است؛ و از طرفى امر به و كشاندن آن به سوى عبادت پروردگار و خالقش، و نهی از شهواتش شده ايم، و اينكه آن را از لذاتش جدا كنيم. 🔹اگر در اين كار اهمال كنيم كرده، به طورى كه ديگر قابل كنترل نمى باشد، لذا بايد با تازيانه و و هر لحظه بر گرده آن زد، تا از مسير خود منحرف نشود. اگر به اين مقام ملامت رسيد مى شود، كه اگر رشد كند به مقام عالى مى رسد. پس تا به پند و وعظ خود مشغول نشده اى، به پند دادن ديگران مپرداز. 🔹خداوندتعالى به (عليه السلام) وحى فرستاد كه «يَابنَ مَريَمَ عِظْ نَفسَكَ فَاِنْ اِتَّعَظْتَ فَعِظ النَّاسَ وَ اِلَّا فَاستَحىِ مِنِّى» [۱] (اى فرزند مريم، خود را پند ده، وقتى خود پند گرفتى آن وقت مردم را پند ده، و گرنه از من حيا كن!). وقتى را ساختى، هم سريعاً از تو ساخته مى شوند: «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ». [۲] 🔹پس اى برادر! از متابعت مكن كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: «الكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسُهُ وَ عَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ وَ الاَحمَقُ مَنْ اَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَ تَمَنَّى عَلَى اللهِ الاَمَانِىّ» [۳] ( كسى است كه ضعيف شده، و براى بعد از مرگش عمل مى كند، و و نادان كسى است كه متابعت هواى نفس كرده و از خدا، آرزوها [ی غيرمعقول و دور و دراز] تمنّا مى نمايد). 🔹اگر اين مراحل به خوبى طى شد ديگر جاى تقلّب و دزدى و تكبر و نخوت نيست، و چنان مى شود كه در برابر حق، مثل على بن يقطين صورت بر خاك سياه مى گذارد و از ابراهيم جمال ساربان مى خواهد تا كف كفش خود را بر صورت آن وزير هارون گذارد. 🔹داستانش اين بود كه در اثر بى اعتنايى علی بن يقطين به ابراهيم جمّال - كه يكى از دوستان امام كاظم (عليه السلام) بود - حضرت به او بى اعتنايى كردند و گفتند: بايد رضايت او را حاصل كنى. ابن يقطين براى رضايت ابراهيم جمّال، صورت بر خاك درب خانه او گذارد، و از او خواست براى اين كه امام كاظم (عليه السلام) عذر او را بپذيرد و خداوند از او درگذرد، ته كفش خود را روى صورت وى گذارد، و آن ساربان با اصرار على بن يقطين چنين كرد و على بن يقطين گفت: «اللّهم اشْهَدْ» (خدايا تو شاهد باش [كه بنده ات از من گذشت]). 🔹آرى اگر «دستورات اسلامى» و «گفتار اولياء الهى» عمل شود، پشت وزير را هم خم كرده و صورتش را به خاك تقرب الهى مى گذارد، آن هم وزير كسی مثل هارون كه به ابر مى گفت: «هر كجا مى خواهى ببار، كه از مُلك و سلطنت من خارج نيست!». 🔹آرى با عمل به راهيان اين راه، على بن يقطين تربيت مى شود به طوری كه امام کاظم (عليه السلام) به اصحاب خود مى فرمودند: «اگر مى خواهيد يكى از صحابى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببينيد، در صورت او نظر كنيد» و نيز مى فرمودند: «من شهادت مى دهم كه او اهلِ بهشت است». 🔹خداوند ما را در مسير خود موفق و در عمل به مراحل فوق مؤيّد فرمايد! ان شاء الله تعالى. مرحوم «الهى» آن مست باده معارف در ذيل اين فراز «اِنْ اِسْتَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكرَهُ لَمْ يُعطِهَا سُؤلَهَا فِيمَا تُحِبُّ» چنين گويد: اگر به طاعت سختى افزود - ز نفس، او هم خوشيها دور بنمود ؛؛ دهد كيفر به كار نفس دونش - كند هنگام خواهشها زبونش. پی نوشت‌ها؛ [۱] المحجة البیضاء في تهذيب الاحیاء، فيض کاشانی، مؤسسه انتشارات اسلامی جامعه مدرسين، چ۴، ج۸، ص۱۸۰ [۲] سوره ذاريات، آيه ۵۵ [۳] المحجة البيضاء فی تهذيب الإحياء، همان، ص ۱۸۴ [۴] مرحوم حاج شيخ عباسى قمى در منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل (ع)، جريان على بن يقطين را با رواياتى آورده است. 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۲۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel