✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️بر اساس منابع تاريخی امام رضا (علیه السلام) چه عكس العملی در مقابل پيشنهاد ولایت عهدی از خود نشان دادند؟ (بخش اول)
🔹درباره عکس العمل #امام_رضا (عليه السلام) پيرامون #ولايت_عهدی مأمون، بايد گفت: آنچه به عنوان اولین عکس العمل در این باره از طرف امام (عليه السلام) نشان داده شد، این بود که آن حضرت ابتدا از آمدن به خراسان سر باز زد. طبیعی بود که نفس این عمل می توانست برای #مأمون یک پیروزی به حساب آید. #امام (عليه السلام) تا آنجا مخالفت کرد که «رجاء بن ابی ضحاک» که از طرف #مأمون آمده بود، مجبور شد #امام_رضا (عليه السلام) را به زور به #مرو ببرد.
🔹مرحوم «کلینی» از «یاسر الخادم» و «ریّان بن صلت» نقل کرده که: وقتی کار امین پایان یافت و حکومت #مأمون استقرار پیدا کرد، او نامهای به #امام_رضا (عليه السلام) نوشت و از آن حضرت خواست تا به #خراسان بیاید. امام (عليه السلام) هرگز به درخواست او جواب مساعد نمی داد: «#مأمون پیوسته در این باره نامه نگاری می کرد تا آن که امام (عليه السلام) راه گریزی ندید؛ چرا که مأمون دست بردار نبود». [۱]
🔹مرحوم «صدوق» از «معول سجستانی» آورده: «زمانی که پیکی برای بردن #امام_رضا (عليه السلام) به خراسان وارد مدینه شد، من در آنجا بودم. #امام (عليه السلام) به منظور وداع با رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) وارد حرم شد؛ او را دیدم که چندین بار از حرم بیرون می آمد و دوباره به سوی مدفن پیغمبر باز می گشت و با صدای بلند گریه می کرد. من به امام (عليه السلام) نزدیک شده و سلام کردم، و علّت این موضوع را از آن حضرت جویا شدم؛ در جواب فرمود: من از جوار جدّم بیرون رفته و در غربت از دنیا خواهم رفت». [۲]
🔹افزون بر این، وقتی که #امام_رضا (عليه السلام) می خواست به #خراسان برود، هیچ کدام از افراد خانواده اش را به همراه نبرد و این خود دلیل روشنی بود بر این که این مسافرت از نظر آن حضرت، هیچ آینده روشنی نداشته و سفری از روی امید نیست. از «حسن بن علی وشّاء» نقل شده که امام (عليه السلام) به من فرمود: «موقعی که می خواستند مرا از #مدینه بیرون ببرند، افراد #خانوادهام را جمع کرده و دستور دادم برای من گریه کنند، تا گریه آنها را بشنوم؛ سپس دوازده هزار دینار در میان آنها تقسیم کرده و گفتم من دیگر به سوی شما باز نخواهم گشت». [۳]
🔹چنین برخوردی بی تردید میتوانست کسانی را که درک درستی داشتند، به ویژه شیعیان را که در ارتباط مستقیم با امام رضا (علیه السلام) بودند متوجه سازد که حضرت به #اجبار این مسافرت را پذیرفته است. به طوری که آن حضرت بعدها این مسأله را برای یاران نزدیک خود بیان فرموده است. از جمله از «عبدالسلام هروی» نقل شده: «والله #امام_رضا (عليه السلام) به میل خود در این امر وارد نشد». [۴]
🔹به هر روی #امام (عليه السلام) را از مدینه بیرون آورده و از طریق بصره به فارس و از آنجا به #خراسان آوردند. در آنجا بود که #مأمون درخواست خود را مبنی بر سپردن خلافت به #امام_رضا (علیه السلام) مطرح کرد و پس از اصرار فراوان مأمون، و استنکاف حضرت از پذیرفتن آن، در نهایت #ولایت_عهدی بر آن حضرت #تحمیل شد.
🔹همان گونه که استاد «جعفر مرتضی» به تفصیل بحث کرده، عرضه خلافت به آن حضرت جدّی نبود، درست همان طور که تهدید #قتل امام (عليه السلام) از طرف #مأمون در صورت نپذیرفتن ولایت عهدی، می تواند دلیل قانع کننده ای بر این ادعا باشد؛ [۵] زیرا تهدید به قتل با ارادتی که مأمون از وجهه نظر اعتقادی نسبت به امام (عليه السلام) از خود نشان می داد، قابل جمع نیست. اگر او واقعاً به آن حضرت اعتقاد داشت، صحیح نبود که او را از خواندن نماز عید بازگرداند.
🔹به هر روی اصرار #مأمون در مسأله پذیرش #ولایتعهدی از طرف امام رضا (علیه السلام) توأم با #تهدید_قتل آن حضرت در صورت مخالفت، حضرت را در وضعیتی قرار داد که از پذیرفتن آن ناچار بود. [۶] در عین حال #امام (عليه السلام) نهایت کوشش خود را به کار گرفت تا #مأمون به اهداف مورد نظر خویش از این سیاست نرسد. این کوشش ها تنها پس از دو ماه جرّ و بحثی که بین امام (عليه السلام) و #مأمون جریان داشت به انجام رسید. [۷] این در حالی بود که امام «باکٍ حَزِین» بود. [۸] #ادامه_دارد...
پینوشتها؛
[۱] الكافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ۱، ص ۴۴۸؛ [۲] عيون أخبار الرضا، نشر اعلمی، بی تا، ج ۲، ص ۲۱۸؛ [۳] همان، ص ۲۱۹؛ [۴] همان، ج ۲، ص ۱۴۰؛ [۵] همان، ج ۲، ص ۱۳۹؛ [۶] مقاتل الطالبيين، الأصفهانى، ص ۳۷۵؛ [۷] عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۴۸؛ [۸] ينابيع المودة لذو القربى، قندوزى، ص ۲۸۴
📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۴۳۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️بر اساس منابع تاريخی امام رضا (علیه السلام) چه عكس العملی در مقابل پيشنهاد ولایت عهدی از خود نشان دادند؟ (بخش دوم)
🔹زمانی که تلاش #امام_رضا (عليه السلام) برای نیامدن و نپذیرفتن #ولایت_عهدی سودی نبخشید، حضرت در پی آن شد تا از این مسأله در جهت اهداف سیاسی خویش بهره ببرد. در این باره نکته مهم آن بود که #امام_رضا (عليه السلام) این اقدام #مأمون را، به عنوان اقدامی در شناخت #حق_علویان، در امر #خلافت نشان دهد. آگاهیم که تا آن زمان #خلفای_عباسی چنین حقّی را برای علویان نپذیرفته بودند. این اقدام به خوبی می توانست «بُطلان اقدامات خلفای پیشین» را در خلاف این جهت، اعم از اموی و عبّاسی نشان دهد؛
🔹و لذا امام (عليه السلام) فرمود: «اَلْحَمْدُلِله الَّذِی حَفِظَ مِنَّا مَا ضَيَّعَ النَّاسُ وَ رَفَعَ مِنَّا مَا وَضَعُوهُ حَتَّى لَقَدْ لُعِنَّا عَلَى مَنَابِرِ الْكُفْرِ ثَمَانِينَ عَاماً وَ كُتِمَتْ فَضَائِلُنَا وَ بُذِلَتِ الْأَمْوَالُ فِي الْكَذِبِ عَلَيْنَا وَ اللَّهُ يَأْبَى لَنَا إِلَّا أَنْ يُعْلِيَ ذِكْرَنَا وَ يُبَيِّنَ فَضْلَنَا» (سپاس خدای را که آنچه مردم از ما تباه کرده بودند، حفظ فرمود و قدر و #منزلت ما را که پایین برده بودند، بالا برد. هشتاد سال بر بالای چوب های کفر ما را لعن و نفرین کردند، #فضایل ما را کتمان نمودند و دارایی هایی در دروغ بستن به ما هزینه شد و خداوند، جز بلندی یاد ما و آشکار شدن #فضل ما را نخواست». [۱]
🔹در نخستین جلسه ای که به منظور معرفی امام (عليه السلام) به عنوان #ولیعهدی برپا گردید، آن حضرت همین تعبیر را به شکل مختصری بیان داشت: «إِنَّ عَلَيْكُمْ حَقّاً بِرَسُولِ اللهِ وَ لَكُمْ عَلَيْنَا حَقٌ بِهِ، فَإِذَا أَدَّيْتُمْ إِلَيْنَا ذَلِكَ وَجَبَ عَلَيْنَا الْحَقُ لَكُم» [۲] (به خاطر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) ما حقّی بر گردن شما و شما حقّی بر گردن ما دارید، پس اگر شما حق ما را به ما ادا کنید ما نیز حق شما را می دهیم). آنچه جالبتر از این موارد به نظر می رسد، استدلالی است که #امام_رضا (عليه السلام) در برابر #مأمون، پیش از پذیرش پیشنهاد #ولایتعهدی بدان تمسّک جست، و او را تلویحاً و به گونه ای خاص در بن بست قرار داد، آنگونه که مجبور شود یا از اساس منکر حقّ خلافت برای خود و پدرانش شود و یا دست از سر حضرت بر دارد.
🔹#امام_رضا (عليه السلام) در برابر او فرمود: «إِنْ كَانَتْ هَذِهِ الْخِلَافَةُ لَكَ وَ الله جَعَلَهَا لَكَ فَلَا يَجُوزُ لَكَ أَنْ تَخْلَعَ لِبَاساً أَلْبَسَكَ الله وَ تَجْعَلَهُ لِغَيْرِكَ وَ إِنْ كَانَتِ الْخِلَافَةُ لَيْسَتْ لَكَ فَلَا يَجُوزُ لَكَ أَنْ تَجْعَلَ لِي مَا لَيْسَ لَك» [۳] (اگر این #خلافت از آن تو است و خدا آن را برای تو قرار داده است، در این صورت، جایز نیست لباسی را که خدا به تو پوشانده از خود خلع کرده و در اختیار دیگری قرار دهی، و اگر از آن تو نیست در این صورت جایز نیست آنچه را که از آن تو نیست به دیگران ببخشی».
🔹همچنین #امام (عليه السلام) برای خنثی کردن سیاست #مأمون در بهرهگیری از ولایتعهدی او، در مقام پاسخ از این [سؤال] که چرا #ولایتعهدی را پذیرفتی؟ فرمود: به همان دلیلی که جدّم داخل شوری گردید. [۴] و نیز فرمود: «قَدْ عَلِمَ الله كَرَاهَتِي لِذَلِكَ فَلَمَّا خُيِّرْتُ بَيْنَ قَبُولِ ذَلِكَ وَ بَيْنَ الْقَتْل اِخْتَرْتُ الْقَبُولَ عَلَی الْقَتْلِ» [۵] (خدا می داند که من از قبول این امر #کراهت داشتم، ولی وقتی در وضعی قرار گرفتم که میان قبول #ولایتعهدی یا #قتل یکی را می بایست اختیار کنم، به ناچار پذیرش ولایت عهدی را بر کشته شدن ترجیح دادم». #ادامه_دارد...
پینوشتها؛
[۱] عیون اخبار الرضا، نشر اعلمی، ج ۲، ص ۱۶۲. [۲] مقاتل الطالبیین، الاصفهانی، ص ۳۷۵. [۳] عیون اخبار الرضا، همان، ج ۲، ص ۱۳۸ - ۱۳۹. [۴] عیون اخبار الرضا، همان، ج ۲، ص ۱۴۰.،[۵] همان، ص ۱۳۹
📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، چ ۶، ص ۴۳۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#امام_رضا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد