eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.7هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
و ✨بسم اللّه الرحمن الرحیم✨ یا عزمت علیکم یا معشر الجن والانس یا سمهی فلان ابن فلان علی حب فلان ابن فلان بحق کهیعص و بحق طه و یس و طلسم وحم عسق بحق ن ولقلم ومایسطرون وبحق قل هو اللّه احد اللّه الصمد لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفواً احد فلان ابن فلان وبحق لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعاً متصدعاً من خشیة اللّه و تلک الامثال نضربها للناس لعلهم یتفکرون اگر این دعا را با مشک و زعفران نوشته همراه داشته باشد مهر و محبت.محبوب در حق وی زیادت گشته و لطفش.افزون گردد. میبایست روز دوشنبه نوشته شود. مرد نوشته بر بازوی راست حمل کند و زن بر بازوی چپ نصب کند ، این خواص امتحان شده و صحت آن مکرر به اثبات رسیده است. 📚کنرالحسینی http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 🌸 یکی از عرب بنام (شَن) مدتی بود به دنبال عاقله‌ای می‌گشت تا هم شان او باشد. ولی موفق به یافتن چنان شخصی نمی شد. 🌸 در یکی از با مردی همراه شد در بین راه به او گفت : کجا میروی؟ مرد گفت : به محل . چون هر دو مشترک بود با هم به راه افتادند. مقداری راه که رفتند، از آن مرد پرسید : 🌸 تو حمل می کنی یا من تو را حمل کنم؟ آن مرد گفت : ای نادان من و تو هردو ایم‌ چگونه من تو را بردارم یا تو مرا؟ 🌸( شَن )چیزی نگفت و ساکت شد. در بین راه به روستائی رسیدند که از محصول درو شده در کنار آن به چشم می‌خورد! 🌸 مرد پرسید : به نظر تو این محصول شده یا نه؟ آن مرد گفت: عجب هستی !!! محصول شده را می‌بینی و می گوئی خورده شده یا نه ؟!! 🌸چیزی نگفت و به راه خود ادامه دادند. چون وارد روستا شدند ای را بر دوش مردم دیدند که به سوی می بردند. ( شَن )از دوستش پرسید: به نظرت او این مرده است یا زنده؟ 🌸 آن مرد گفت : من تر از تو ندیده‌ام!!!! مرده ای را روی مردم مشاهده می کنی و از حیات و ممات او سوال می کنی !؟ 🌸 مرد ساکت ماند. بالاخره به مقصد رسیدند و مرد عاقل کرد تا از دوست همسفرش جدا شود . اما او اجازه نداد و گفت : که باید به خانه ام بیائی و او را به خانه برد . 🌸چون به خانه رسید به دخترش که (طبقه) نام داشت گفت : بسیار نادانی با خود آورده‌ام که واقعاً احمقانه در بین راه مطرح می‌کرد!! 🌸 دختر گفت : چه سوال هایی می پرسید ؟ تمام سوالات آن مرد را بیان داشت . دختر گفت: ای پدر این تنها نیست بلکه بسیار عاقل است و سوالهای او را اینک برایت می گویم ... 🌸 اما اینکه پرسید: تو مرا بر یا من تورا منظورش این بود : که با من میزنی یا با تو حرف بزنم!؟ تا راه را متوجه نشویم! 🌸 اما این که پرسید: این محصول را فروخته و پول آنرا خورده اند یا نه ، منظورش این بود که آیا این محصول را فروش کرده اند یا نه؟ 🌸 و منظورش از سوال سوم این بود : که آیا این مرده است یا نه ، این بود که آیا این را هست که او را زنده دارد یا نه؟ 🌸 آن مرد نزد بازگشت و گفت: می‌خواهی جواب را بگویم ؟ 🌸آنگاه را مطرح کرد. گفت : این از تو نیست راستش را بگو که چه کسی این جوابها را داده؟ 🌸میزبان گفت : همانجا (شَن) گفت : آنچه خواستم اینک یافتم و رسماً از دخترت می کنم و همانجا آن دختر را به گرفت و به بازگشت....🌺 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
ادامه درس 👆 🌼🍂🌼🍂🌼 🍂🌼🍂🌼 🌼🍂🌼 🍂🌼 🌼 👇👇👇 🌼برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس 🌼وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ ۙ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٦﴾ 🌼و که همسران خود را به می کنند و بر آنان جز نباشد، پس هر کدام از آن [برای اثبات اتهامش] باید بار شهادت دهد که سوگند به خدا، او [درباره همسرش] در این قطعاً راست می گوید، ( ایه ۶ سوره نور❤️ ) 🌼والْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِنْ كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿٧﴾ و [شهادت] این است که [بگوید:] خدا بر او باد اگر [در این اتهام بستن] دروغگو باشد؛ (آیه۷ سو ه نور) آیات ۶_۷_ ❤️مفهوم کلی آیات (۶_۷_۸_۹_۱۰) 🌼در این آیات اثبات شرع میان وشوهر وحکم اتهام همسر از خود بیان می شود 🌼 اتهام به همسر این آیات مورد استثنای قذف را بیان میکند یعنی زنا زدن به کسی (در آیه حد قذف بیان شد👇 که اگر کسی زنان را متهم به عمل عفت کند و شاهد نیاورد تازیانه اورا می زنند ودیگر او مورد قبول نیست و است) 🌼 نزول آیات ۶ و ۷(منظور از شآن نزول این است که این آیات چه زمانی وبرای چه موضوعی نازل شده است) این دو را در فقهی آیات لعان می گویند یعنی برای حق باید ، خدا ، و گرفتن خدا را به میان آورند و به خدا بخورند مرتبه طرفین برای اتهام از خود می خورند که این قسم ها هردو انها برای به همدیگر میشوند و امکان به ازدواج مجدد می گردد 🌼این ایه میکند که اگر خود را در حال دید راه حل ادعای او برای رفع قذف (هشتاد تازیانه) این است که چهار بارشهادت دهد که در این ادعا ودر بار بگوید خدا بر او باد اگر از باشد ❤️در آیات ۸_۹_۱۰ هم به این میکند که اگر ادعای مرد کرد ویا به رد اتهام خود نشود حد بر او ثابت می شود اما اونیز می تواند زنا را از خود کند بار را به شهادت طلبد که ان مرد در این که به او می دهد از است و در مرتبه بگوید خدا بر او باد اگر آن در این نسبت باشد ( ادامه دارد 👆)
ادامه درس 👆 🌈🌈🌈🌈 🌈🌈🌈 🌈🌈 🌈 👇👇👇 🌈برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس شآن نزول آیات اِفک آیات ۱۱_۱۲_۱۳ 🌈 «افک» بزرگی است که بعضی از برای آبروی رسول خدا این دروغ و تهمت را برای رسول خدا جعل و اختراع کردند 🌈 از سنی وشیعه برای این آیات شآن نزول نقل شده است که البته خالی از اشکال نیستند و تفاسیری چون در صحت این شآن نزول ها تردید کرده اند خلاصه به نقل اهل سنت این است: 👇 🌈 که همسرپیامبر هنگام بازگشت مسلمین از یک غزوه، در یکی از منزلها برای انجام حاجت دور میشود در بازگشت که از مهره های یمانی داشته پاره شده و دنبال آن می گردد ومعطل می شود وقتی برگشت دید حرکت کرده و در نتیجه از قافله باز ماند و توسط صفوان- که از افراد لشکر مسلمین بوده و از دنبال برای جمع‌آوری از راه ماندگان حرکت می‌کرده با تأخیر وارد مدینه شد 🌈 به دنبال این منافقین شایعه پردازی کردند و هایی را علیه همسر پیامبر شایع کردند. 🌈"اکنون آیات را می‌خوانیم و نکاتی که‏ از این آیات استفاده می‌شود- که نکات و بسیار حساسی است و حتی لازم و مورد ابتلای خود ما در زمان خودمان است- بیان می‌کنیم 🌈آیه می‌فرماید: 👇 انَّ الَّذینَ جاؤا بِالْافْک عُصْبَةٌ مِنْکمْ‏ آنان که «» را ساختند و خلق کردند، بدانید یک دسته متشکل و یک عده افراد بهم وابسته از خود شما هستند ❤️ به این وسیله مؤمنین و مسلمین را بیدار می‌کند که توجه داشته باشید در داخل خود شما، از متظاهران به اسلام، افراد و دستجاتی هستند که دنبال مقصدها و هدفهای می‌باشند و دسته‏ بندی وجود دارد؛ ❤️ یعنی می‌خواهد بگوید قصه ساختن این «» از طرف کسانی که آن را ساختند، روی و بی‏ توجهی و ولنگاری نبود، روی و هدف بود، هدف هم ‏ آبرو ساختن و از اعتبار انداختن بود که به هدفشان نرسیدند. ❤️ می‌گوید: بدانید آنها یک دسته بهم وابسته از میان خود شما بودند؛ و بعد می‌گوید:👇 ولی این بود که نتیجه‌اش بود و در واقع این شر نبود ❤️: لا تَحْسَبوهُ شَرّاً لَکمْ بَلْ هُوَ خَیرٌ لَکمْ‏ گمان نکنید که این یک سوء و شکستی برای شما مسلمانان بود؛ خیر، این داستان با همه آن، به جامعه اسلامی بود. 🌈چرا داستان «افک» بود؟ حال چرا قرآن این را خیر می‌داند نه شر و حال آن که داستان بسیار بود؛ داستانی برای کردن پیغمبر اکرم ساخته بودند 🌈در این یکی از همسران پیامبر از کاروان عقب ماند وصفوان به طور امانت ورعایت تقوا وبا (انا لله وانا الیه راجعون ) او را باشتر خود به مدینه رساند 🌈در اینجا سر کرده ومخالفان پیامبر که همواره دنبال فرصت می گشت خوبی برای تخریب خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله پیدا کرد و مسئله اتهام عایشه را جعل نمود و 🌈این آیه در او نازل گردید و حریم پیامبر صلی الله علیه وآله رااز این نسبت ها کردانید و آنگاه قذف بر سازندگان افک جاری شد👌 (ادامه دارد......👆) ☀️ به ما بپیوندید 👇 ═⊰🍃❣🍃❣🍃❣⊱━
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 🌸 یکی از عرب بنام (شَن) مدتی بود به دنبال عاقله‌ای می‌گشت تا هم شان او باشد. ولی موفق به یافتن چنان شخصی نمی شد. 🌸 در یکی از با مردی همراه شد در بین راه به او گفت : کجا میروی؟ مرد گفت : به محل . چون هر دو مشترک بود با هم به راه افتادند. مقداری راه که رفتند، از آن مرد پرسید : 🌸 تو حمل می کنی یا من تو را حمل کنم؟ آن مرد گفت : ای نادان من و تو هردو ایم‌ چگونه من تو را بردارم یا تو مرا؟ 🌸( شَن )چیزی نگفت و ساکت شد. در بین راه به روستائی رسیدند که از محصول درو شده در کنار آن به چشم می‌خورد! 🌸 مرد پرسید : به نظر تو این محصول شده یا نه؟ آن مرد گفت: عجب هستی !!! محصول شده را می‌بینی و می گوئی خورده شده یا نه ؟!! 🌸چیزی نگفت و به راه خود ادامه دادند. چون وارد روستا شدند ای را بر دوش مردم دیدند که به سوی می بردند. ( شَن )از دوستش پرسید: به نظرت او این مرده است یا زنده؟ 🌸 آن مرد گفت : من تر از تو ندیده‌ام!!!! مرده ای را روی مردم مشاهده می کنی و از حیات و ممات او سوال می کنی !؟ 🌸 مرد ساکت ماند. بالاخره به مقصد رسیدند و مرد عاقل کرد تا از دوست همسفرش جدا شود . اما او اجازه نداد و گفت : که باید به خانه ام بیائی و او را به خانه برد . 🌸چون به خانه رسید به دخترش که (طبقه) نام داشت گفت : بسیار نادانی با خود آورده‌ام که واقعاً احمقانه در بین راه مطرح می‌کرد!! 🌸 دختر گفت : چه سوال هایی می پرسید ؟ تمام سوالات آن مرد را بیان داشت . دختر گفت: ای پدر این تنها نیست بلکه بسیار عاقل است و سوالهای او را اینک برایت می گویم ... 🌸 اما اینکه پرسید: تو مرا بر یا من تورا منظورش این بود : که با من میزنی یا با تو حرف بزنم!؟ تا راه را متوجه نشویم! 🌸 اما این که پرسید: این محصول را فروخته و پول آنرا خورده اند یا نه ، منظورش این بود که آیا این محصول را فروش کرده اند یا نه؟ 🌸 و منظورش از سوال سوم این بود : که آیا این مرده است یا نه ، این بود که آیا این را هست که او را زنده دارد یا نه؟ 🌸 آن مرد نزد بازگشت و گفت: می‌خواهی جواب را بگویم ؟ 🌸آنگاه را مطرح کرد. گفت : این از تو نیست راستش را بگو که چه کسی این جوابها را داده؟ 🌸میزبان گفت : همانجا (شَن) گفت : آنچه خواستم اینک یافتم و رسماً از دخترت می کنم و همانجا آن دختر را به گرفت و به بازگشت....🌺 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 🌸 یکی از عرب بنام (شَن) مدتی بود به دنبال عاقله‌ای می‌گشت تا هم شان او باشد. ولی موفق به یافتن چنان شخصی نمی شد. 🌸 در یکی از با مردی همراه شد در بین راه به او گفت : کجا میروی؟ مرد گفت : به محل . چون هر دو مشترک بود با هم به راه افتادند. مقداری راه که رفتند، از آن مرد پرسید : 🌸 تو حمل می کنی یا من تو را حمل کنم؟ آن مرد گفت : ای نادان من و تو هردو ایم‌ چگونه من تو را بردارم یا تو مرا؟ 🌸( شَن )چیزی نگفت و ساکت شد. در بین راه به روستائی رسیدند که از محصول درو شده در کنار آن به چشم می‌خورد! 🌸 مرد پرسید : به نظر تو این محصول شده یا نه؟ آن مرد گفت: عجب هستی !!! محصول شده را می‌بینی و می گوئی خورده شده یا نه ؟!! 🌸چیزی نگفت و به راه خود ادامه دادند. چون وارد روستا شدند ای را بر دوش مردم دیدند که به سوی می بردند. ( شَن )از دوستش پرسید: به نظرت او این مرده است یا زنده؟ 🌸 آن مرد گفت : من تر از تو ندیده‌ام!!!! مرده ای را روی مردم مشاهده می کنی و از حیات و ممات او سوال می کنی !؟ 🌸 مرد ساکت ماند. بالاخره به مقصد رسیدند و مرد عاقل کرد تا از دوست همسفرش جدا شود . اما او اجازه نداد و گفت : که باید به خانه ام بیائی و او را به خانه برد . 🌸چون به خانه رسید به دخترش که (طبقه) نام داشت گفت : بسیار نادانی با خود آورده‌ام که واقعاً احمقانه در بین راه مطرح می‌کرد!! 🌸 دختر گفت : چه سوال هایی می پرسید ؟ تمام سوالات آن مرد را بیان داشت . دختر گفت: ای پدر این تنها نیست بلکه بسیار عاقل است و سوالهای او را اینک برایت می گویم ... 🌸 اما اینکه پرسید: تو مرا بر یا من تورا منظورش این بود : که با من میزنی یا با تو حرف بزنم!؟ تا راه را متوجه نشویم! 🌸 اما این که پرسید: این محصول را فروخته و پول آنرا خورده اند یا نه ، منظورش این بود که آیا این محصول را فروش کرده اند یا نه؟ 🌸 و منظورش از سوال سوم این بود : که آیا این مرده است یا نه ، این بود که آیا این را هست که او را زنده دارد یا نه؟ 🌸 آن مرد نزد بازگشت و گفت: می‌خواهی جواب را بگویم ؟ 🌸آنگاه را مطرح کرد. گفت : این از تو نیست راستش را بگو که چه کسی این جوابها را داده؟ 🌸میزبان گفت : همانجا (شَن) گفت : آنچه خواستم اینک یافتم و رسماً از دخترت می کنم و همانجا آن دختر را به گرفت و به بازگشت....🌺 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 🌸🌸 🌸 🌸 🌸 یکی از عرب بنام (شَن) مدتی بود به دنبال عاقله‌ای می‌گشت تا هم شان او باشد. ولی موفق به یافتن چنان شخصی نمی شد. 🌸 در یکی از با مردی همراه شد در بین راه به او گفت : کجا میروی؟ مرد گفت : به محل . چون هر دو مشترک بود با هم به راه افتادند. مقداری راه که رفتند، از آن مرد پرسید : 🌸 تو حمل می کنی یا من تو را حمل کنم؟ آن مرد گفت : ای نادان من و تو هردو ایم‌ چگونه من تو را بردارم یا تو مرا؟ 🌸( شَن )چیزی نگفت و ساکت شد. در بین راه به روستائی رسیدند که از محصول درو شده در کنار آن به چشم می‌خورد! 🌸 مرد پرسید : به نظر تو این محصول شده یا نه؟ آن مرد گفت: عجب هستی !!! محصول شده را می‌بینی و می گوئی خورده شده یا نه ؟!! 🌸چیزی نگفت و به راه خود ادامه دادند. چون وارد روستا شدند ای را بر دوش مردم دیدند که به سوی می بردند. ( شَن )از دوستش پرسید: به نظرت او این مرده است یا زنده؟ 🌸 آن مرد گفت : من تر از تو ندیده‌ام!!!! مرده ای را روی مردم مشاهده می کنی و از حیات و ممات او سوال می کنی !؟ 🌸 مرد ساکت ماند. بالاخره به مقصد رسیدند و مرد عاقل کرد تا از دوست همسفرش جدا شود . اما او اجازه نداد و گفت : که باید به خانه ام بیائی و او را به خانه برد . 🌸چون به خانه رسید به دخترش که (طبقه) نام داشت گفت : بسیار نادانی با خود آورده‌ام که واقعاً احمقانه در بین راه مطرح می‌کرد!! 🌸 دختر گفت : چه سوال هایی می پرسید ؟ تمام سوالات آن مرد را بیان داشت . دختر گفت: ای پدر این تنها نیست بلکه بسیار عاقل است و سوالهای او را اینک برایت می گویم ... 🌸 اما اینکه پرسید: تو مرا بر یا من تورا منظورش این بود : که با من میزنی یا با تو حرف بزنم!؟ تا راه را متوجه نشویم! 🌸 اما این که پرسید: این محصول را فروخته و پول آنرا خورده اند یا نه ، منظورش این بود که آیا این محصول را فروش کرده اند یا نه؟ 🌸 و منظورش از سوال سوم این بود : که آیا این مرده است یا نه ، این بود که آیا این را هست که او را زنده دارد یا نه؟ 🌸 آن مرد نزد بازگشت و گفت: می‌خواهی جواب را بگویم ؟ 🌸آنگاه را مطرح کرد. گفت : این از تو نیست راستش را بگو که چه کسی این جوابها را داده؟ 🌸میزبان گفت : همانجا (شَن) گفت : آنچه خواستم اینک یافتم و رسماً از دخترت می کنم و همانجا آن دختر را به گرفت و به بازگشت....🌺 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📚از سخنان بهلول دانا : کسی که سخنانش نه راست است و نه دروغ ، است کسی که راست و دروغ برای او يکی است، است کسی که پول مي گيرد تا دروغ بگويد، است کسی که دروغ می گويد تا پول بگيرد، است کسی که پول می گيرد تا راست و دروغ را تشخيص دهد، است کسی که پول می گيرد تا راست را دروغ و دروغ را راست جلوه دهد، است کسی که جز راست چيزی نمی گويد، است کسی که به خودش هم دروغ می گويد، است کسی که دروغ خودش را باور می کند، است کسی که سخنان دروغش شيرينست، است کسی که علی رغم ميل باطنی خود دروغ می گويد، است کسی که اصلا دروغ نمی گويد، است کسی که دروغ می گويد و قسم هم می خورد، است کسی که دروغ می گويد و خودش هم نمی فهمد، است کسی که مردم سخنان دروغ او را راست می پندارند، است کسی که مردم سخنان راست او را دروغ می پندارند و به او می خندند، است 🔰 🔰 ‌‌╔═. ♡♡♡.══════╗ ❣ @tafakornab ❣ ╚══════. ♡♡♡.═╝