eitaa logo
تفسیر صوتی و متنی استاد قرائتی
2.2هزار دنبال‌کننده
103 عکس
24 ویدیو
2 فایل
انشاء الله باگوش دادن به یک آیه از قرآن در روز جزء عمل کنندگان‌به قرآن قرار گیریم🙏 ارتباط با ادمین: @S_K_ahmadi54 تاریخ ایجاد کانال ۱۳۹۹/۸/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ «48» و ما پيامبران را جز به عنوان بشارت دهنده و بيم دهنده نمى‌فرستيم، پس كسانى كه ايمان آورند و (كار خود را) اصلاح كنند، پس بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمى‌شوند. وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ «49» و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، عذاب الهى به خاطر فسق و گناهشان، دامنگير آنان مى‌شود. نکته ها سؤال: با اين‌كه در آيات متعددى نسبت به اولياى الهى آمده است كه ترسى بر آنان نيست، «فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ» پس چرا از ويژگى‌هاى اولياى الهى، بيم از خدا مطرح شده است، إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا ...؟ پاسخ: اوّلًا گاهى بيمار، از عمل جراحى و مداوا مى‌ترسد، ولى پزشك به او اطمينان مى‌دهد كه جاى نگرانى و ترس نيست. جاى نگرانى نبودن، منافاتى با دلهره‌ى خود بيمار ندارد. پیام ها 1- محدوده‌ى كار انبيا را تنها خدا تعيين مى‌كند. وَ ما نُرْسِلُ‌ ... إِلَّا مُبَشِّرِينَ‌ ... 2- مسئوليّت انبيا، بشارت و هشدار است، نه اجبار مردم. «إِلَّا مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ» 3- شيوه‌ى كلّى كار انبيا، يكسان بوده است. «مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ» 4- ارشاد و تربيت، بر دو پايه‌ى بيم و اميد و كيفر و پاداش استوار است. «مُبَشِّرِينَ وَ مُنْذِرِينَ» 5- ايمان و عمل صالح، جداى از هم نيستند و عمل منهاى ايمان كارساز نيست. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ» جلد 2 - صفحه 463 6- كارهاى مؤمن، هميشه بايد در جهت اصلاح باشد. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ» 7- صالح بودن كافى نيست، مصلح بودن لازم است. «أَصْلَحَ» 8- ايمان وعمل، انسان را از بيمارى‌هاى روحى چون ترس و اندوه بيمه مى‌كند. «آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بهداشت روان، در سايه‌ى ايمان و عمل صالح است) 9- دستاورد جامعه‌ى نبوى، نظامى متعادل و آرام و با امنيّت است. فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ‌ ... 10- مداومت بر فسق، زمينه‌ساز عذاب الهى است. «يَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما كانُوا يَفْسُقُونَ»" ‏‏‏‏۴۸_۴۹_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ «50» (اى پيامبر! به مردم) بگو: من ادّعا نمى‌كنم كه گنجينه‌هاى خداوند نزد من است و من غيب هم نمى‌دانم و ادّعا نمى‌كنم كه من فرشته‌ام، من جز آنچه را به من وحى مى‌شود پيروى نمى‌كنم. بگو: آيا نابينا و بينا برابرند؟ آيا نمى‌انديشيد؟ نکته ها گويا مردم بى ايمان خيال مى‌كردند كسى مى‌تواند پيامبر باشد كه خزائن الهى در اختيارش باشد، يا انتظار داشتند تمام كارهاى خود را از مسير غيب حل كند، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در اين آيه مأمور مى‌شود با صراحت جلوى توقّعات نابجا و پندارهاى غلط آنان را بگيرد و محدوده‌ى وظائف خود را بيان كند و بگويد: معجزات من نيز در چهارچوب وحى الهى است، نه تمايلات شما و بدانيد كه هر كجا به من وحى شد معجزه ارائه خواهم داد، نه هر كجا و جلد 2 - صفحه 464 هرچه شما هوس كنيد. در اين آيه، غيب دانستن پيامبر به صورت مستقل نفى شده، ولى گاهى آگاهى‌هايى از غيب به پيامبر عطا شده است. خداوند بارها درباره‌ى تاريخ حضرت يوسف و مريم و نوح و ... به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله فرموده است: «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ» اين قصه‌ها، اطلاعات غيبى است كه به تو مى‌دهيم. در آخر سوره‌ى جنّ هم فرموده است: خداوند علم غيب دارد و آن را جز به اولياى خويش عطا نمى‌كند. پس علم غيب مخصوص خداست و اگر بخواهد گوشه‌اى از آن را در اختيار اولياى خود قرار مى‌دهد. برخورد همه‌ى انبيا با مردم يكسان بوده است. همين سخنان را حضرت نوح هم به مردم خود مى‌گفت. «1» پیام ها 1- صداقت انبيا، تا آنجاست كه اگر فاقد قدرتى باشند، به مردم اعلام مى‌كنند. «قُلْ لا أَقُولُ» 2- از پيامبران، توقعات بيجا نداشته باشيد. «لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ» 3- زندگى، اهداف و شيوه‌ى كار رهبر بايد صريح و روشن براى مردم بيان شود. قُلْ لا أَقُولُ‌ ... 4- نگذاريد مردم، شمارا بيش از آنچه هستيد بپندارند. (شخصيّت‌ها اگر القاب كاذب را از خود نفى كنند، جلوى غلوها و انحرافات گرفته مى‌شود). لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللَّهِ‌ ... 5- انبيا، با پول و تهديد و تطميع كار نمى‌كردند، تا ديگران از روى ترس و طمع، دور آنان جمع نشوند و خيال نكنند كه اگر با پيامبر باشند، از علم غيب يا خزانه‌ى الهى مشكلاتشان حل خواهد شد. قُلْ لا أَقُولُ‌ ... «1». هود، 31. جلد 2 - صفحه 465 6- پيامبر براى زندگى شخصى يا اداره‌ى حكومت، همچون ديگران از مسير عادّى اقدام مى‌كند و از علم غيب و خزانه‌ى الهى استفاده شخصى نمى‌كند، گرچه براى اثبات نبوّت لازم است استفاده كند. «لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ» 7- گرچه پيامبر خزائن الهى و علم غيب ندارد، ولى چون به او «وحى» مى‌شود بايد از او پيروى كرد. «يُوحى‌ إِلَيَّ» 8- كار پيامبر، نه بر اساس خيال و سليقه است، نه بر اساس تمايلات اجتماعى يا محيط زدگى، بلكه تنها براساس پيروى از وحى است. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ» 9- رفتار و گفتار پيامبران، براى ما حجّت است، چون بر مبناى وحى است. «إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا ما يُوحى‌ إِلَيَّ» 10- پيروى از انبيا، بصيرت واعراض از آنان، نابينايى است. «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ» 11- فكر صحيح، انسان را به پيروى از انبيا وامى‌دارد و بهانه‌ها و توقعات را كنار مى‌گذارد. «أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ» 6: 50" ‏‏‏‏۵۰_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا إِلى‌ رَبِّهِمْ لَيْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ «51» و به وسيله‌ى آن (قرآن) كسانى را كه از محشور شدن نزد پروردگارشان بيم دارند هشدار ده (زيرا) غير از خداوند، براى آنان ياور و شفيعى نيست، شايد كه پروا كنند. نکته ها در قرآن بارها خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده است كه هشدار تو تنها در دل خداترسان اثر جلد 2 - صفحه 466 مى‌كند، مثل: «إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَ خَشِيَ الرَّحْمنَ» «1» و «إِنَّما تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ» «2» پیام ها 1- آمادگى افراد، شرط تأثير گذارى هدايت انبياست. «الَّذِينَ يَخافُونَ» 2- عقيده به معاد، كليد تقواست. يَخافُونَ أَنْ يُحْشَرُوا ... لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ‌ «1». يس، 11. «2». فاطر، 18." ‏‏‏‏۵۱_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ لا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ «52» و كسانى را كه بامداد و شامگاه پروردگارشان را مى‌خوانند، در حالى كه رضاى او را مى‌طلبند، از خود مران. چيزى از حساب آنان بر عهده‌ى تو نيست و از حساب تو نيز چيزى بر عهده‌ى آنان نيست كه طردشان كنى و در نتيجه از ستمگران شوى. نکته ها در شأن نزول اين آيه آمده است: جمعى از كفّار پولدار، چون ديدند فقيرانى مانند: عمار و بلال و خباب و ... دور پيامبر را گرفته‌اند، پيشنهاد كردند كه آن حضرت، اينان را طرد كند تا آنان گرد او جمع آيند. به نقل «تفسير المنار» خليفه‌ى دوّم گفت: به عنوان آزمايش، طرح را بپذيريم، آيه‌ى فوق نازل شد. مشابه اين مطلب در سوره‌ى كهف، آيه‌ى 28 نيز آمده است. جلد 2 - صفحه 467 در تفسير قُرطبى آمده است: پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پس از نزول اين آيه، از مجلس فقرا بر نمى‌خاست تا آنكه اوّل فقيران برخيزند. منظور از خواندن خدا در صبح و شب، ممكن است نمازهاى روزانه باشد. «1» پیام ها 1- حفظ نيروهاى مخلص و فقير و مجاهد، مهم‌تر از جذب سرمايه‌داران كافر است. «لا تَطْرُدِ» 2- هدف، وسيله را توجيه نمى‌كند. براى جذب سران كفر، نبايد به مسلمانان موجود اهانت كرد. «لا تَطْرُدِ» 3- اسلام، مكتب مبارزه با تبعيض، نژاد پرستى، امتياز طلبى و باج خواهى است. (با توجّه به شأن نزول) 4- اغلب طرفداران انبيا، پابرهنگان بوده‌اند. (با توجّه به شأن نزول) 5- بهانه گيران، اگر از رهبر و مكتب نتوانند عيب بگيرند، از پيروان و وضع اقتصادى آنان عيب‌جويى مى‌كنند. (با توجّه به شأن نزول) 6- هيچ امتيازى با «ايمان» برابرى نمى‌كند. «يُرِيدُونَ وَجْهَهُ» 7- ميزان، حال فعلى اشخاص است. اگر مؤمنان فقير، خلاف قبلى داشته باشند، حسابشان با خداست. «ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ» 8- حساب همه با خداست، حتّى رسول اكرم نيز مسئول انتخاب وعمل ديگران نيست، «ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ» و خود نيز حساب و كتاب دارد. «وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ» 9- طرد پابرهنگان و محرومان مخلص، ظلم است. «فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ»" ‏‏‏‏۵۲_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ كَذلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لِيَقُولُوا أَ هؤُلاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ بَيْنِنا أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ «53» و اين گونه بعضى از مردم را به وسيله‌ى بعضى ديگر آزمايش كرديم، تا (از روى استهزا) بگويند: آيا اينانند آنهايى كه خداوند، از ميان ما بر آنها منّت نهاده است؟ آيا خداوند به حال شاكران داناتر نيست؟ جلد 2 - صفحه 468 نکته ها بارها قرآن، بلند پروازى و پر توقّعى سرمايه‌داران كافر را مطرح و محكوم كرده است. آنان توقّع داشتند وحى و قرآن بر آنان نازل شود، از جمله: «أَ أُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنا» «1» آيا در ميان ما وحى بر او نازل شد؟! «لَوْ لا نُزِّلَ هذَا الْقُرْآنُ عَلى‌ رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ» «2» چرا وحى بر مرد بزرگى از آن دو قريه نازل نشد؟! مؤمن واقعى، شاكر نعمت ايمان است. شخصى نزد امام كاظم عليه السلام از فقر خود شكايت كرد. حضرت فرمود: غنى‌ترين افراد به نظر تو كيست؟ گفت: هارون الرشيد. پرسيد: آيا حاضرى ايمان خود را بدهى و ثروت او را بگيرى؟ گفت: نه. فرمود: پس تو غنى‌ترى، چون چيزى دارى كه حاضر به مبادله با ثروت او نيستى. «3» پیام ها 1- تفاوت‌هاى اجتماعى، گاهى وسيله‌ى آزمايش و شكوفا شدن خصلت‌ها و رشد آنهاست. اغنيا، با فقرا آزمايش مى‌شوند. «فَتَنَّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ» 2- برخى اغنيا، فقرا را تحقير مى‌كنند و خود را ارزشمند مى‌پندارند. أَ هؤُلاءِ ... مِنْ بَيْنِنا 3- فقراى با ايمان، برگزيدگان خدايند. «مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِمْ» 4- پاسخ توهين‌هاى كافران، با نوازش و مهر الهى به مؤمنان داده مى‌شود. أَ هؤُلاءِ ... بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ‌ 5- منّت الهى بر فقيران، نتيجه‌ى شكر آنان است. مَنَّ اللَّهُ‌ ... بِالشَّاكِرِينَ‌ 6- خداوند طبق حكمتش عمل مى‌كند، نه توقّع مردم. «أَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ» 7- انبيا، نمونه‌ى بارز شاكران هستند. «بِالشَّاكِرِينَ» (فقرايى هم كه هدايت انبيا را پذيرفته‌اند، شاكر نعمت هدايت هستند.) «بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ» «1». قمر، 25. «2». زخرف، 31. «3». تفسير اطيب‌البيان. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 469" ‏‏‏‏۵۳_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى‌ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «54» و هرگاه كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، پس بگو: سلام بر شما! پروردگارتان بر خودش رحمت را مقرّر كرده است كه هر كس از شما از روى نادانى كار بدى انجام دهد و پس از آن توبه كند و خود را اصلاح نمايد، پس قطعاً خداوند، آمرزنده و مهربان است. وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الْآياتِ وَ لِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ «55» و ما بدين گونه آيات را (براى مردم) به روشنى بيان مى‌كنيم، (تا حقّ آشكار) و راه و رسم گناهكاران روشن شود. نکته ها در شأن نزول آيه آمده است، جمعى گنهكار، خدمت پيامبر آمده و گفتند: ما خلاف‌هاى زيادى كرده‌ايم. حضرت ساكت شد. اين آيه نازل شد. در اين سوره، خداوند دوبار جمله‌ى: «كَتَبَ عَلى‌ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» 6: 12 گفته است، يكى براى دلگرم كردن مؤمنان در همين دنيا (همين آيه)، يكى هم در آيه‌ى 12 كه براى معاد است. «كَتَبَ عَلى‌ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ» 6: 12 جهالت، قبلا بيان شد كه در حديثى امام صادق فرمود: مراد از «جهالة» جهل به زشتى باطن گناه است كه شامل همه گناهكاران مى‌شود. پیام ها 1- ايمان زائر پيامبر خدا، از شرايط دريافت لطف الهى است. وَ إِذا جاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ‌ ... جلد 2 - صفحه 470 2- زيارت پيامبر، راه دريافت لطف خداست. جاءَكَ‌ ... فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ‌ 3- رابطه‌ى رهبر و مردم، بر پايه‌ى انس و محبّت است. إِذا جاءَكَ‌ ... فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ‌ 4- بهترين عبارت تحيّت، «سلام عليكم» است. «فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» 5- تحقير شدن مؤمنان را جبران كنيد. (در آيه‌ى 53 متكبّران با لحن تحقيرآميزى مى‌گفتند: أَ هؤُلاءِ ... ولى در آيه‌ى 54 خداوند آن تحقير را جبران مى‌كند و به پيامبرش دستور سلام كردن به مؤمنان را صادر مى‌كند.) «فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» 6- «سلام»، شعار اسلام است. بزرگ نيز به كوچك، سلام مى‌كند. «فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ» 7- مربّى ومبلّغ، بايد با برخوردى محبّت‌آميز با مردم، به آنان شخصيّت دهد. «سَلامٌ عَلَيْكُمْ» 8- اگر گناه از روى لجاجت و استكبار نباشد، توبه قابل پذيرش است. «مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ» 9- خداوند، رحمت را بر خويش واجب كرده؛ ولى شرط دريافت آن، عذرخواهى و توبه است. كَتَبَ‌ ... ثُمَّ تابَ‌ 10- توبه، تنها يك لفظ نيست، تصميم و اصلاح هم مى‌خواهد. «تابَ‌ وَ أَصْلَحَ» 11- توبه‏ى مؤمن حتماً پذيرفته مى‏شود، «عَمِلَ مِنْكُمْ» 12- عفو الهى همراه با رحمت است. «غَفُورٌ رَحِيمٌ» (گناهكار نبايد مأيوس شود) 13- روشنگرى نسبت به سيماى مجرمان و راه خطاكاران و اهل توطئه، از اهداف مكتب است. «لِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ»" ‏‏‏‏۵۴_ ۵۵_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ «56» جلد 2 - صفحه 471 بگو: من از پرستش آنها كه به جاى خدا مى‌خوانيد نهى شده‌ام. بگو: من از هوسهاى شما پيروى نمى‌كنم، كه در اين صورت گمراه شده و از هدايت يافتگان نخواهم بود. پیام ها 1- در پاسخ به تمايلات نابجاى مشركان مبنى بر پذيرش بت‌ها و روش آنان، بايد با صراحت جواب نفى داد. «نُهِيتُ‌، لا أَتَّبِعُ، ضَلَلْتُ» (آرى؛ شرك، در هيچ قالبى مجاز نيست) 2- برخورد و موضع‌گيرى‌هاى پيامبر صلى الله عليه و آله، از وحى سرچشمه مى‌گيرد. «قُلْ‌، قُلْ» 3- برائت از شرك، جزو اسلام است. «نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ» 4- ريشه‌ى شرك، هواپرستى است. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ» 6: 56 5- مبلّغ، نبايد در پى ارضاى هوسهاى مردم باشد. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ» 6: 56 6- هواپرستى، زمينه‌ى هدايت را در انسان از بين مى‌برد. لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ‌ ... ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ‌" ‏‏‏‏۵۶_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ إِنِّي عَلى‌ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَ كَذَّبْتُمْ بِهِ ما عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ «57» بگو: همانا من از طرف پروردگارم بر دليل آشكارى هستم، ولى شما آن را دروغ پنداشتيد. آنچه را شما (از عذاب الهى) با شتاب مى‌طلبيد به دست من نيست فرمان جز به دست خدا نيست كه حقّ را بيان مى‌كند و او بهترين (داور و) جدا كننده‌ى حقّ از باطل است. نکته ها «بَيِّنَةٍ» ازكلمه‌ى «بينونة» (جدايى)، به دليلى گفته مى‌شود كه به طور كامل و روشن، حق و جلد 2 - صفحه 472 باطل را از هم جدا مى‌كند. دلائل و معجزات پيامبران، نه ثقيل بود نه مبهم، همه مى‌فهميدند و اگر لجاجت نمى‌كردند، از جان و دل مى‌پذيرفتند، به همين خاطر پيامبران خود را داراى «بيّنه» معرّفى مى‌كردند. كفّار مى‌گفتند: اگر راست مى‌گويى، چرا قهر خدا بر ما نازل نمى‌شود؟ «تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ» نظير آيه‌اى كه مى‌گفتند: اگر اين مطلب راست است، خدايا! بر ما سنگ بباران، «فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ» «1» «استعجال» و عذاب خواهى در اقوام ديگر هم بوده و به حضرت هود و صالح و نوح هم مى‌گفتند: اگر راست مى‌گويى عذاب موعود را سريعاً براى ما بياور. «فَأْتِنا بِما تَعِدُنا» «2» پیام ها 1- دعوت انبيا بر اساس «بينه» است، نه خيال و تقليد كوركورانه‌ «عَلى‌ بَيِّنَةٍ» 2- اعطاى بيّنه به پيامبر، پرتويى از ربوبيّت خداوند است. «بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي» 3- انبيا بايد بيّنه‌ى الهى داشته باشند، نه آنكه طبق تقاضاى روزمرّه‌ى مردم كار كنند. «بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي» (قرآن، بيّنه و دليل روشن وگواه حقانيّت پيامبر صلى الله عليه و آله است) 4- پيامبر اسلام به قرآنى كه بيّنه‌ى اوست، احاطه‌ى كامل دارند. ( «عَلى‌ بَيِّنَةٍ» به معناى استعلا و احاطه بر مفاهيم قرآن است) 5- كافران، بيّنه‌ى پيامبر را تكذيب مى‌كنند، ولى انتظار دارند او از هواهاى نفسانى آنان پيروى كند. «لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ‌- كَذَّبْتُمْ بِهِ» 6- پيامبر، تنها فرستاده‌اى همراه با منطق و بيّنه است و نظام هستى به دست خداست. (با تقاضاى نزول سريع قهر الهى از پيامبر، قلع و قمع خود يا نابودى هستى را نخواهيد). «ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ» 7- آيه، هم تهديد كافران است، هم دلدارى پيامبر. «وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ» «1». انفال، 32. «2». اعراف، 70 و 77؛ هود، 32. تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 473" ‏‏‏‏۵۷_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی) قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ «58» بگو: اگر آنچه كه درباره‌ى آن شتاب مى‌كنيد نزد من بود (و به درخواست شما عذاب نازل مى‌كردم،) قطعاً كار ميان من و شما پايان گرفته بود، ولى خداوند به حال ستمگران آگاه‌تر است (و به موقع مجازات مى‌كند). پیام ها 1- عجله‌ى مردم، حكمت خدا را تغيير نمى‌دهد. تَسْتَعْجِلُونَ‌ ... وَ اللَّهُ أَعْلَمُ‌ 2- كيفرها به دست خداوند است، امّا اگر او به درخواست كفّار در عذاب خود عجله كند، هيچ‌كس باقى نمى‌ماند. «لَقُضِيَ الْأَمْرُ» چنانكه در آيه‌ى 11 سوره‌ى يونس آمده است: «وَ لَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ» 3- خدا طبق حكمت وسنّت خود، به ظالمان مهلت مى‌دهد. قُلْ لَوْ أَنَّ عِنْدِي ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ‌ ... وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ‌ 4- تأخير در قهر و عذاب الهى سبب نشود كه كافران خيال كنند كفرشان از ياد رفته است. «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ»" ‏‏‏‏۵۸_جز۷ @tafsir_qheraati ایتا